سرو زیر آب حکایتی است که حتی برای کسانی که در این سالها لحظهای از دفاع مقدس و حوادث جنگ تحمیلی هشتساله فاصله نگرفتند، کمترآشناست؛ حکایتی از «معراج شهدا»ی جنگ و مسئولیت سنگین و دشوارش.
سرو زیر آب روایتی است از سیاوشهای این سرزمین، که یاد و خاطرهی ایشان چون سروی همیشه سبز، فارغ از هر قومیت و دین و فرهنگی، در همهجای این مرز و بوم ریشه دارد.
سرو زیر آب روایت پیکرهایی است که پس از آنکه خونشان در راه راستی و آزادی بر خاک ایران ریخت، گویا چون سیاوشانی از جای جای این خاک باز روییدند.
فارغ از همۀ نقاط قوت این فیلم از جمله طراحی صحنه درخشان، اعجاز در فیلمبرداری، بازیهای بسیار خوب و موسیقی ماندگار آن، محمدعلی باشهآهنگر مثل همیشه حرفی تازه و از جنسی دیگر دارد، حرفی که از میان آتش و خون و مرگ، نوای مقدس عشق و غرور و ایثار را در گوش ما زمزمه میکند، زمزمهای که هیچ نامی پشت آن نیست، گمنام است، ولی واقعا چه نامی مقدستر از این گمنامی!
فیلم سرو زیر آب را بارها خواهم دید، میخواهم هر بار از این زمزمه، تاری از وجودم بلرزد و هربار، آن ارزشهای انسانی را که باشهآهنگر شش سال برای به تصویر کشیدنش جنگید، به خویش یادآور شوم.
چنین باد.