در روزگار ناصرالدین شاه قاجار، شمال شهر تهران تا خیابان انقلاب کنونی (شاهرضای پیشین) را دربر میگرفت. پس از آن، در دورهی رضاشاه تهران از چهارسو دامنه پیدا کرد و بخش شمالی آن تا خیابان تختجمشید (طالقانی کنونی) رسید. از آنجا تا شمیران، سازهای دیده نمی شد و تنها زمینهای کشاورزی یا بایر بود. اما بخش شمالی تهران به همان اندازه نماند و در دورههای پس از آن چنان گسترشی یافت که زمینهای روستاها و بخشهای دور، مانند محمودیه، محمدیه و یوسفآباد نیز به آن افزوده شد. این اندازه از گسترش، بهویژه در دههی سی به اینسو، افزونتر شد. «زعفرانیه» نیز اندک اندک در همان دهه در کوهپایههای البرز شکل دیگری گرفت و به تهران پیوسته شد.
در گذشته، زعفرانیه روستایی در شمال باختری تجریش بود. اگر گسترهای میان سعدآباد و ولنجک را در نظر بگیریم، چارچوب محلهی زعفرانیه دانسته میشود. یکی از بخشهای کهن زعفرانیه، اسدآباد نام دارد. زمانی که خیابان پهلوی (ولیعصر کنونی) را در دوره رضاشاه میکشیدند، برای دسترسی بیشتر به اسدآباد جادهای نیز به اینسو ساختند. زعفرانیه در پیرامون این جاده بود. اکنون نیز این محله از یکسو تکیه داده به بلندیهای توچال است و از سوی دیگر به رودخانهی ولنجک میرسد. خاور آن به تجریش راه دارد و جنوب آن به محمودیه.
در همان محل کهن اسدآباد که به آن اشاره شد، ساختمان اداره برق جای داشت و «برق بامداد» نامیده میشد. از اینرو، در دهههای بیست، زعفرانیه را نیز گاهی به همان نام، خیابان برق بامداد میشناختند.
چندین گمان پیش کشیدهاند که چرا آن گستره را زعفرانیه میخوانند. برخی گفتهاند که چون در نزدیکی این محل کاخ سعدآباد جای داشت و نمای بیرونی کاخ به رنگ زعفرانی بود، اسدآباد و پیرامون آن نیز به زعفرانیه آوازه پیدا کرد. شاید این سخن، به اینگونه که گفته شده است، چندان پذیرفتنی نباشد. میتوان دلیل درستتر آن را چنین دانست که در زمینهای سعدآباد گیاه زعفران کاشته میشد و دامنهی زمینهای کشت شدهی زعفران تا به محلهی کنونی زعفرانیه هم میرسید. از اینرو نام آن گیاه نشانهای برای شناخت زمینهای اسدآباد شد و آنجا را زعفرانیه نامیدند. یک سخن دیگر چنین است که محمدشاه قاجار، که نام او با گذشتهی زعفرانیه پیوند دارد، کنیزکی محبوب به نام «زعفران باجی» داشت. محمدشاه زمینهای این بخش از تجریش را به او بخشید و آن را زعفرانیه نامگذاری کرد.
کاخ ملت از محموعه سعدآباد در کنار زعفرانیه
سامانیافتن زعفرانیه
زعفرانیه برای محمدشاه قاجار همواره گردشگاهی دلپذیر بود. در همان حوالی نیز به خواست او بنایی در نزدیکی باغ فردوس کنونی ساخته شد که «کاخ محمدیه» نامیده میشد. او می خواست از گرمای تابستانهای شهر تهران به این کاخ پناه بیاورد و از هوای خوش و دلانگیز آن بهره ببرد. اما هنوز ساخت کاخ نیمهکاره بود که او به بیماری نقرس در همانجا درگذشت و پسرش ناصرالدینشاه جانشینش شد. کاخ یاد شده 500 هزارمتر وسعت داشت و تا سال 1324 خورشیدی بهجا بود، اما سپس ویران شد.
در همان زمانِ ساخت کاخ محمدیه، یکی از درباریان و کارگزاران شاه، به نام معیرالممالک، در زعفرانیه باغ و خانهای زیبا ساخت. آن باغ همان باغ فردوس زعفرانیه است که هنوز هم استوار برجای مانده است و اکنون موزهی سینما است.
از زمان ساخت خانه و باغ فردوس بود که زعفرانیه شکل دیگری گرفت و یکی از ییلاقهای مورد پسند شماری از درباریان قاجار شد. پیش از آن چندان نشانهی تاریخیای دربارهی زعفرانیه نمیتوان بهدست آورد. حتا در دورهی ناصرالدینشاه و نوشتههایی که از آن زمان بهجا مانده، نامی از زعفرانیه به میان نیامده است. آنچه از باغ فردوس تا شمال زعفرانیه دیده میشد، تنها زمینهای کشت شده بود.
با این همه، اسدآباد که گسترهی آن میان زعفرانیه و ولنجک دیده میشود، محلهای قدیمی است که هنوز هم بافت دیرینه و کوچههای تنگ آن، نشان از گذشتههای دور دارد. در یادهای سالخوردگانی که اکنون در محلهی زعفرانیه زندگی میکنند، باغهای انبوه و پُر دارودرخت اسدآباد رنگ فراموشی نگرفته است. باغهایی که از آنها تنها باغی به نام خیامی دست نخورده مانده و از دست نرفته است. از چند باغ نیز نام میبرند که در زمان خود گردشگاهی دلپذیر برای کسانی بود که راه خود را به این بخش دور از شهر تهران کج میکردند تا از آبوهوای خوش آن بهره ببرند. باغهایی مانند باغ زند کریمی، باغ کلاهی و چند نمونه ی دیگر.
دو خانهی تاریخی در زعفرانیه
در دورهی قاجار به زعفرانیه مانند دیگر زمینهایی که در بیرون از شهر تهران بود، چندان توجهی نمیشد. از آنرو که روستایی در آن نبود و جز باغ و خانهی فردوس و کاخی که محمدشاه در محمدیه ساخته بود، سازهای برای دیدن و ماندن در آنجا پیدا نمیشد. ناصرالدین شاه نیز خوشتر داشت سر از نیاوران و اقدسیه و آن حوالی درآورد. اما در زمان رضاشاه به دستور او خانهای در زعفرانیه برای همسر سومش ساختند. همسر او قمرالملوک سلیمانی نام داشت و به نام ملکه توران شناخته میشد. خانهی زعفرانیه را در سال 1301 خورشیدی پیافکندند و ساخت آن یک سال به درازا انجامید. این خانه در بخش جنوبی زعفرانیه جای داشت. چندین سال پس از رفتن قمرالملوک از ایران، خانهی او ثبت ملی شد، اما به ناگاه در امردادماه 1395 خورشیدی، مالک سازه، آن را با لودر ویران کرد. ارزش خانهی یاد شده در شیوهی ساخت آن بود. سبکی که در ساخت این بنا به کار گرفته بودند، نمونهای از معماری مدرن ایران به شمار میرفت.
یک خانهی تاریخی دیگر در زعفرانیه میشناسیم. آن بنای دیرینه، به نام «خانهی خداداد» شناخته میشود و همان است که اکنون جایی برای موزهی ساعت شده است و به آن «تماشاگه زمان» میگویند.
خانهی خداداد در زمان قاجار ساخته شده است. در سال 1342 خورشیدی، بازرگان و صنعتگری به نام حسین خداداد آنجا را خرید و از برجستهترین استادان و هنرمندان آن سالها خواست تا هنر والای خود را به کار ببرند و از آن سازهای زیباتر و ذوق ورزانهتر بسازند. نام آن استادان ثبت شده است و میدانیم که هر بخش، کارِ کدام یک از آنان بوده است. به هر روی، کار آرایهگری خانه تا سال 1356 خورشیدی به درازا انجامید.
در سالهای گذشته دستکاریهای ناروایی در این سازهی تاریخی شده بود. یک نمونهی آن پُر کردن استخری بود که در گوشهی حیاط سازه دیده میشد. روی این استخر را با خاک و بتون پوشاندند تا به محوطهای که از آن «کافه» ساخته بودند، افزوده شود.
زعفرانیه، از نشانههای کمرنگ تاریخی تا اکنون
برای تهرانیهای کنونی، زعفرانیه از گرانترین محلههای تهران شناخته میشود و خرید خانه در آن سر به شمارگانی میزند که سرسامآور است. زمینهایی که زمانی آن اندازه خالی بود که قاجاریهای پا در رکاب هم انگیزهای برای رفتن و دیدن آنجا نداشتند، تا همین یک سال پیش هر متر مربع آن صد میلیون تومان ارزش داشت (همشهری، فروردین 1398). در این یک سال نیز البته به بهای زمینهای مسکونی زعفرانیه همچون دیگر منطقههای تهران بسیار افزوده شده است.
محلهی زعفرانیه اکنون جایی برای سفارتخانههای پُرشمار است. دیرینهترین بخش این محله «خیابان پسیان» نام دارد. از قیمتهای این محله در زعفرانیه همان بهتر که چیزی ندانیم؛ دشوار بتوان باور کرد! اما آنچه محلهی زعفرانیه را از چهارچوب اندک تاریخی آن بیرون آورده و آسیبی به بافت کهن آن زده است، ساختوسازهای بیاندازهای است که در آنجا انجام میشود. این را هم بگوییم که زمینهای زعفرانیه یکی از بلندترین محلههای تهران شناخته میشود.
* با بهرهجویی از: تارنماهای «ایران شناسی»، «روزنامه همشهری» و «ویکیپدیا».
ولیعصر محدوده محله زعفرانیه
تندیس شهید سرلشکر فلاحی در ابتدای خیابان ولیعصر- زعفرانیه
تماشاگه موزه زمان محله زعفرانیه
ساعت آفتابی موزه زمان
ساختمان خانه خداداد، موزه تماشاگه زمان
باغ موزه فردوس محله زعفرانیه
باغ موزه فردوس محله زعفرانیه
محله زعفرانیه تهران
ورودی غربی کاخ موزه سعدآباد
موزه نظامی کاخ سعدآباد
کاخ سبز (رضاشاه) در کاخ موزه سعدآباد
تندیس آرش کمانگیر در کاخ موزه سعدآباد
ورودی شمالی کاخ موزه سعدآباد
ماشین و موتورسیکلت جهانگردان برادران امیدواردرکاخ موزه سعدآباد
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393