گورستان یگانه و بسیار ارزشمند شهر باستانی و جهانی اَردشیرخوُرِه یا گُور فیروزآباد بر اثر عوامل طبیعی و نبود رسیدگی و رها شدن، به آرامی و آهستگی رو به نابودی میرود تا اَندک نشانههای هویتی و آیینی این کهنشهر جهانی از چهرهی تاریخ پاک شود.
به گزارش اَمرداد، شهر باستانی و جهانی اَردشیر خوُرِه یکی از شهرهای پیشرفتهی جهان باستان بهشمار میآید و از نخستین شهرهای دایرهای شکل (:مدون) ایران بوده که به گمان فراوان به فرمان بُنیادگذار دودمان (:سلسله) ساسانیان، شاهنشاه اَردشیر بابکان برپا شده است. یکی از مهمترین و ارزشمندترین بخشهای شهر جهانی اَردشیرخورِه که در کاوشهای باستانشناسی در دههی 80 خورشیدی نمایان شد، گورستان آن است. گورستانی که از آنِ اوایل دورهی ساسانیان به شمار میآید و یکی از نادرترین و با اهمیتترین گورستانهای باستانی در دورهی ساسانی است. در همین گورستان بود که نقاشیهای رنگی در دیوارهای آن پیدا شد و جامعهی علمی و دانشگاهی کشور و جهانیان را شگفتزده کرد. با این همه، وضعیت گورستان و گورتابوتهای آن در بدترین شرایط حفاظتی و نگهداری به سر میبرد و به آرامی در حال نابودی و حذف از صفحهی روزگار است. هماینک 15 سال از کشف این گورستان یگانه و بیهمتا و نقاشیهای بیمانند آن میگذرد. گورستانی که بنا بود به سایت موزه تبدیل شود، اکنون بر اثر گذشت زمان، شرایط محیطی، عوامل طبیعی، رسیدگی نکردن و رها شدن آن، روزگار اَندوهباری را سپری میکند و حال ناخوشی دارد. تنها محافظ این گورستان از گزند عوامل طبیعی و محیطی، پوشش یک ورق پهن پِلِیت شکلی است که بر روی چند میلهی فلزی بسیار نامناسب با روشی غیرعلمی نصب شده و پس از آن به حال خود رها شده است. باید دانست که گورتابوتها به سبب وضعیت شکنندهای که دارند در برابر عوامل طبیعی بسیار آسیبپذیر بوده و تاب مقاومت را ندارند و بر اثر همان عوامل طبیعی به آرامی و آهستگی رو به ویرانی رفته و از هم پاشیده و نابود خواهند شد. از سویی، به باور کارشناسان اَمر برای پاسداری بهتر و نگهداری نقاشیها و گورتابوتهای آن با نگرش به کمبود بودجه و نبود رسیدگی از سوی مدیران و مسوولان میراث فرهنگی بهترین روش و کار این است که، روی گورستان را با خِشت و گِل پوشانده و پر کرد تا در زمانی مناسب که برنامهای هدفمند برای حفاظت و نگهداری علمی و اصولی آن داشته باشیم، گورستان را از زیر خاک بیرون بیاوریم. در غیر این صورت و آرام آرام باید بینندهی نابودی و حذف یکی از ارزشمندترین گورستانهای تاریخی و باستانی کشور از چهرهی تاریخ بود.
وضعیت اَندوهبار نقاشیهای رنگی ساسانی
شهر باستانی و شکوهمند اَردشیرخوُره بر پایهی نوشتارهای تاریخی و کهن دارای چهار دروازه به نامهای «دروازه هرمز»، «دروازه اَردشیر»، «دروازه بهرام» و «دروازه مهر یا میترا» بوده است. از دیگر بخشهای شهر ساسانیان که هنوز ویرانههای آن برجای مانده، میتوان به تختنشین یا آتشکده (چهارتاقی)، میل مرکزی، بارو و کَندک (:خندق)، پلها و دیوارهای شهر و گورستان بسیار ارزشمند و بیمانند (:منحصر به فرد) آن که در کاوشهای باستانشناختی در سال 1384خورشیدی به دست آمد، اشاره کرد. اما آنچه دارای ارزش بسیار فراوانی از دید بررسی و پژوهشهای باستانشناختی دارد و نزد پژوهندگان و کارشناسان جایگاه ویژهای داشته است، کشف نقاشیهای رنگی بر دیوارههای گورستان شهر جهانی اَردشیرخوُره یا گُور است. نقاشیهای به دست آمده که برخی آن را به اواخر دورهی اَشکانی نسبت داده و برخی باستانشناسان آن را در پیوند با اَوایل دورهی ساسانی میدانند و بسیار ارزشمند، یگانه و بیهمتا بوده و تنها نمونههای یافته شده از آن که قابل سنجش با این نقاشیها باشد در کوه استورهای و باستانی «اوشیدا» یا خواجه در سیستان است که از دید زمانی میتوان هر دو را به اَوایل دورهی ساسانی نسبت داد.
اما روزگار ناخوشایند نقاشیهای رنگی و بیمانندی که در دیوارهای گورستان به دست آمده بر اثر گذشت زمان و رِخنهی عوامل طبیعی همانند باد، باران، آفتاب، هوازدگی، تغییرات دمای هوای شب و روز و … و بدتر از همه، رسیدگی نکردن و رها کردن آنها از سوی مسوولان و مدیران میراث فرهنگی شهر و استان در حال نابودی و حذف از چهرهی تاریخ و صفحهی روزگار است تا بار دیگر بینندهی ویرانی یکی دیگر از نشانههای هویتی و شناسنامهی بالَنده و غرورآمیز مردمی با فرهنگ باشیم. وضعیت نقاشیها به گونهای است که دیگر نمیتوان از فاصلهی چندین متری و از زیر پوشش فلزی و سایبانی که نصب شده، آنها را دید. کارشناسان به شدت نگران حذف یکی از ارزشمندترین و یگانهترین دادههای تاریخی و فرهنگی کشور هستند. نقاشیهای رنگی که در ایران بیهمتا بوده و ما را با آیین، آداب و تاریخ اجتماعی اوایل دورهی ساسانی که هنوز آیین مَزدیسنا (زرتشتی) در ایران ساسانی رسمیت و روایی پیدا نکرده، آشنا میکند و از دید پژوهشهای تاریخی و باستانشناختی دارای ارزش بسیار فراوانی بوده و نزد کارشناسان از جایگاه ویژهای برخوردار است.
اما در فیلم کوتاهی که از آنِ گذشته است و در شبکههای اجتماعی پخش شده، فردی که کارمند میراث فرهنگی نیست و از یک نهاد دولتی دیگر است به همراهی مسوولان رَده بالای شهری وارد گورستان شده و با دستکشیدن بر روی نقاشیهای ساسانی که بسیار زیانبار و آسیبرسان است در حال توضیح و توصیف نقاشیها و گورستان با اطلاعات نادرست است. نگارنده به سبب اهمیت موضوع، فیلم مربوطه را به رییس حراست میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان داده تا پیگیر داستان باشند. همچنین در فیلم کوتاه دیگری که از درون گورستان گرفته شده است، مار کمابیش بزرگی را نشان میدهد که کف زمین گورستان میخزد و بخشی از زمین را سوراخ کرده و به درون آن میرود! این دشواریها تنها گوشهای از روزگار اَندوهبار و دردناک یکی از ارزشمندترین گورستانهای باستانی کشور است که در وضعیت ناخوشایندی به سر میبرد.
نگارنده برای آگاهی بیشتر و چگونگی روش پاسداری و نگهداری گورستان شهر جهانی اَردشیرخوره کوشش فراوانی کرد تا بتواند با کاوشگر آن گفتوگو کند که شوربختانه بینتیجه ماند.
نقاشیهای شناسایی شده در هستهی مرکزی شهرجهانی اَردشیر خوره
این نقاشیها در سال 1384 خورشیدی در کاوشهای باستانشناسی در شمال باختری (:غربی) میل مرکزی شهر اَردشیر خورِه شناسایی شد. جایگاه شناسایی نگارهها، در برگیرندهی دیوارها و بخشی از کف یک اتاق است که بهگمان فراوان فضای درونی آن با نگرش به وجود برخی سازههای تابوتمانند به نظر یک گور خانوادگی و شاهانه (:سلطنتی) بوده است. نقاشی روی کف اتاق در برگیرندهی شکل های هندسی و نگارههای شناسایی شده بر روی دیوارها دو زن، یک مرد و یک نوجوان با پوشش اشرافی را نشان میدهد. نگارهها با رنگهای سبز و سرخ اُخرایی و از دید شیوه و سبک کار همانند نقاشیهای کوه اوشیدا یا خواجه سیستان بر روی اَندود گچ پدیدار شده است. به باور برخی از کارشناسان شاید نگارهها نمایانگر تصورات و انگارههای رایج در پیوند با جهان پس از مرگ در اواخر دورهی اَشکانی و آغاز دورهی ساسانی باشد. سنتی که چهبسا با روایی آیین مَزدیَسنا (زرتشتی) در دورهی ساسانی و محدودیتهای گورسپاری برپایهی باورهای آیینی و دینی در گورهای زمینی از آن پس، محدود شده است.
به گزارش اَمرداد، شهر باستانی و تاریخی اَردشیر خوره که به شهر گُور هم نامدار است در پروندهی «منظر باستانشناسی ساسانی فیروزآباد” در تیرماه 1397خورشیدی به همراه دیگر آثار تاریخی منطقه (کاخ اَردشیر، سنگنگارههای ساسانی، دژ دختر و غیره) به ثبت جهانی رسیده است و از آنِ همهی مردم جهان بوده و شایسته است تا نگاهی جهانی به این یادگارهای تاریخی و فرهنگی داشته باشیم و با چنگ و دندان از آنها بهدرستی و با بهترین روش علمی پاسداری و حفاظت و نگهداری کنیم.
نگارههای زیر را که بهتازگی گرفته شده است، ببینید:
وضعیت این روزهای بخش تخت نشین یا همان آتشکده در شهرجهانی اردشیرخوره
بدون شرح!!؟
سنگ های تاریخی بخش تخت نشین که باید ساماندهی شود و هرکدام در گوشه ای سالهاست رها شده است
گورستان ارزشمند و بی همتای اوایل دوره ساسانی که تنها با یک ورقه فلزی بر روی آن نگهداری می شود!؟
گورستانی مربوط به اوایل دوره ساسانی که در زمان کاوش های باستان شناسی بدست آمده بود
گورهای تابوتی و خشتی اوایل دوره ساسانی که بوسیله عوامل طبیعی و روش بد نگهداری در حال نابودی است
نقاشی های رنگی و منحصربه فرد اوایل دوره ساسانی که نمونه ای ندارد. نگاره مربوط به گذشته و کاوش هاست
وضعیت اسفبار یکی از مهم ترین و نادرترین گورستان های اوایل دوره ساسانیان در شهرباستانی اَردشیرخوره
پیکره یک بانو از خانوده شاهی به گونه نقاشی بر روی دیوار بخش گورستان شهر باستانی اردشیرخوره که یگانه و ارزشمند است. نگاره مربوط به زمان کاوشهای باستان شناسی همان زمان است
فرتورها از سیاوش آریا است
1842
یک پاسخ
سلام. یک سوال داشتم حفره های تقریبا سه ضلعی که در دیواره تخت نشین هست چی هستن؟ چرا ایجاد شدن؟