خیابان شاهرضای پیشین و انقلاب کنونی در جنوب، خیابان ایران نوین پیشین و فاطمی کنونی از شمال، میدان ولیعصر از خاور و خیابان امیرآباد از باختر، گسترهای را دربرمیگیرد که به نام «جلالیه» میشناسیم. در آغاز آنجا را کانال آب کرج مینامیدند؛ از آنرو که آب در کانالی جاری میشد که از کرج سرچشمه میگرفت. این کانال همان است که اکنون بولوار کشاورز نام گرفته است و پیشتر بولوار الیزابت خوانده میشد.
اما نامی کهنتر هم برای جلالیه برشمردهاند. در این بخش از بیرون دروازهی تهران، باغ و عمارتی دیده میشد که از آنِ یکی از شاهزادگان قاجاری به نام نصرتالدوله فرمانفرما بود. زمانی که او دست به آبادی باغ و ساختوساز زد این پهنه نامی نداشت. پس از آن بود که گاه آنجا را نصرتآباد مینامیدند. باغ او در جایی دیده میشد که میان روستای امیرآباد (محلهی امیرآباد کنونی) و خندقی بود که در شمال شهر کنده بودند. گویا شمار درختان باغ نصرتآباد بسیار زیاد بوده است و همهی آن پهنه را دربرمیگرفت.
نصرتالدوله در زمان فتحعلیشاه دست به آبادی نصرتآباد زد. تا آنکه در زمان ناصرالدینشاه باغ او به شاهزادهای دیگر به نام جلالالدوله رسید. او پسر ظلالسلطان، فرزند بزرگ ناصرالدینشاه و فرمانروای اصفهان و فارس و لرستان، بود. جلالالدوله نام آنجا را دگرگون کرد و جلالیه نامید. رونق گرفتن و سرکشیهای میرزایوسف مستوفیالممالک به زمینهای بهجتآباد و یوسفآباد، به جلالیه هم ارزش بیشتری بخشید. اما هنوز در این بخش از شهر تهران کسی زندگی نمیکرد و محلهای شکل نگرفته بود. تنها باغ جلالیه دیده میشد و سازهی آن.
جلالیه در زمان رضاشاه شکل نظامی به خود گرفت و سربازان و هنگهای ارتش در این بخش به مشق نظام و سان دیدن میپرداختند. زمینهای جلالیه چنان گسترده و پهنهور بود که تمرین نظامیان را آسان میساخت. به ویژه آنکه این گستره به باغ شاه نیز نزدیک بود. باغشاه سازهای در میدان حُر کنونی و دانشگاه جنگ بود. در خیابانکشیهای دورهی رضاشاه سازهی آن از میان رفت و زمینهایش بخشبخش شد. یک بخش آن به استقرار سربازان و لشکر گارد، ویژه شد.
شکلگیری محلهی جلالیه
جلالیه خوش آبوهوا بود و تفریحگاه تهرانیها به شمار میرفت. اما تا آغاز دههی چهل خورشیدی هیچگاه جایی برای زندگی پایتختنشینان نشد. با ساختوسازهای دولتی و برآمدن بیمارستان و دانشگاه و بولواری مدرن و زیبا، آنجا نیز به شهر تهران پیوست و با ساخت خانههای پُرشمار مسکونی، محلهای آباد شد.
نخستین سازهی مهم محلهی جلالیه، بیمارستان هزارتختخوابی بود. اندیشهی ساخت این بیمارستان در سال 1306 خورشیدی شکل گرفت، اما گشایش آن پیدا نیست که در چه سالی بوده است. پیشتر باید دانست که بیمارستان یادشده به فرمان رضاشاه و به دست مهندسان آلمانی ساخته شد. دولت برای به سرانجام رساندن خواست شاه، بخشی از زمینهای جلالیه را خریداری کرد. اما تا سال 1315 ساخت بیمارستان به پایان نرسید. با اشغال ایران توسط نیروهای متفقین در شهریور 1320، بخشهای ساخته شده به دست سربازان اشغالگر افتاد و کارها متوقف شد. تنها پس از پایان جنگ و بیرون رفتن ارتشهای بیگانه بود که ساخت بخشهای باقیماندهی بیمارستان از سر گرفته شد. با این همه، شگفت است که در هیچجا تاریخ بهرهبرداری از بیمارستان ثبت نشده است. تنها میدانیم که پیش از آغاز دههی سی خورشیدی، بیمارستان هزارتختخوابی کار خود را آغاز کرده بود و بیماران را پذیرش میکرد. این بیمارستان پنج اشکوب داشت و بسیار مدرن بود. این را هم یادآوری کنیم که این بیمارستان در آغاز، گنجایش 500 تختخواب را داشت.
سازهی بسیار مهم دیگر محلهی جلالیه، دانشگاه تهران است. دولت در زمان رضاشاه بخشهایی از زمینهای جلالیه را که در سالهای پایانی پادشاهی قاجار از آنِ بازرگانی به نام رحیم اتحادیه بود، خریداری کرد و ساخت دانشگاه تهران را به سرعت آغاز کرد. وسعت زمینها 200 هزار متر مربع بود و هر متر آن به بهای 5 ریال خریداری شد.
داستان ساخت دانشگاه تهران چنین بود که در نشست دولت به ریاست و نخستوزیری محمدعلی فروغی، در بهمنماه 1312 خورشیدی، علیاصغر حکمت، کفیل وزارت معارف، پیشنهاد ساخت دانشگاهی در تهران را ارایه داد. دولت با این کار همراهی کرد و بودجهای 250 هزار تومانی برای آن درنظر گرفت. نخست بنا شد که دانشگاه را در زمینهای بهجتآباد بسازند. اما آندره گدار، معمار فرانسوی که در آن زمان در وزارت معارف به استخدام دولت درآمده بود، با این کار مخالفت کرد. او میگفت که زمینهای بهجتآباد تنگ و سیلگیر است و برای ساخت دانشگاه جای مناسبی نیست. اما نفوذ مالکین زمینهای بهجتآباد سبب شده بود که به سخن او توجهی نشود. تا آنکه رضاشاه که دلیل گدار را درست میدانست، با ساخت سازههای دانشگاه در زمینهای بهجتآباد مخالفت کرد و از دولت خواست که کار را در جلالیه پی بگیرد. پس از آن بود که به سرعت حدود دانشگاه مشخص شد و کارهای نردهگذاری و طراحی و ساخت آغاز شد. بدینگونه در بهمنماه 1313 خورشیدی پیریزی دانشگاه تهران در زمینهای جلالیه آغاز شد.
در آن زمان بولوار جلالیه هم چنان یکی از گردشگاههای دلخواه تهرانیها بود. سالها سپری شد تا آنکه در زمان محمدرضاشاه، در ششم اسفندماه 1339 خورشیدی، ملکه الیزابت دوم پادشاه بریتانیا و همسرش پرنس فیلیپ به تهران آمدند و چند روزی مهمان دولت ایران بودند. به بهانهی این سفر بود که نام بولوار جلالیه را به بولوار الیزابت دگرگون کردند. اما این نام هم پایدار نماند و در زمان انقلاب به بولوار کشاورز تغییر داده شد.
شهرداری تهران در سال 1340 تصمیم گرفت تا در نزدیکی بولوار پارکی برای گذران مردم بسازد. طراحی پارک را به یکی از نامدارترین طراحان فرانسوی سپردند و او با کمک مهندسان ایرانی، پارک را در زمین های جلالیه ساخت. ساخت پارک در سال 1345 به پایان رسید و آن را پارک فرح نامیدند و اکنون به نام پارک لاله شناخته میشود.
از سازههای نمایان و زیبای محلهی جلالیه، ساختمان وزارت کشاورزی است. ساخت این سازه در سال 1349 آغاز شد و پنج سال پس از آن به بهرهبرداری رسید. 24 اشکوب دارد و در آغاز به نام کاخ کشاورزی شناخته میشد. طراح و مهندس آن عبدالعزیز فرمانفرماییان بود و پیمانکاری ایتالیایی کار را به پایان رساند.
از دیگر سازههای محله جلالیه، هتل لاله است که در زمان پهلوی دوم ساخته شد. این هتل را در آغاز کنتینانتال مینامیدند. طراحی آن برای زمان خود بسیار مدرن و نو بود.
از تصفیهخانهی محلهی جلالیه نیز باید یاد کرد. این مرکز تصفیهی آب تهران در زمینی به گستردگی 150 هزار متر مربع در شمال خاوری میدان جلالیه، میدان فاطمی کنونی، ساخته شد. تصفیهخانهی جلالیه در کنار خیابانی جای دارد که اکنون به نام حجاب خوانده میشود و در دهههای پیش خیابان لسآنجلس نام داشت. در این خیابان بود که در سال 1344 خورشیدی، نخستین کتابخانهی کودکان و نوجوانان شکل گرفت و سنگ بنای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گذاشته شد. در آن زمان ساخت پارک فرح (پارک لاله کنونی) در حال انجام بود. بخشی از زمینهای پارک برای ساخت کتابخانهی یاد شده درنظر گرفته شد.
این را نیز برشماریم که در شمال گسترهی دانشگاه تهران زمینی هست که از آنِ روان شاد اردشیر زارع است. در سال 1330 خورشیدی مهندس کیخسرو زارع ساختمانی در آنجا ساخت که اکنون در اختیار بنیاد نیشابور است.
* با بهرهجویی از: گزارش تارنمای روزنامه «همشهری»، تارنماهای دانشگاه تهران و «پایگاه خبری تحلیلی شهر».
میدان ولیعصر ابتدای بلوار کشاورز غربی
برجهای سامان بلوار کشاورز
کوچینی از کافه رستورانهای قدیمی بلوار کشاورز
تندیس پورسینا در ابتدای خیابان جلالیه روبهروی آتش نشانی
ایستگاه آتش نشانی بلوار کشاورز
موزه هنرهای معاصر تهران
نقاشی دیواری از آب کرج در بلوار کشاورز شرقی
موزه فرش و هتل لاله تهران
دانشگاه تهران
دانشکده پزشکی با لوح قسم بقراط و پند ابن سینا دردانشگاه تهران
تندیس فردوسی بزرگ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
قدیمی ترین پمپ بنزین فعال ایران 1308 در نبش خیابان وصال
تندیس خیام در پارک لاله تهران
سالن ورزشی زرتشتیان وصال
بلوار کشاورز
بیمارستان پارس در بلوار کشاورز
تندیس استاد جمالزاده و فرهنگسرای محله در تقاطع بلوار کشاورز و جمالزاده
مسیر ویژه دوچرخه از بلوار کشاورز شرقی تا میدان هفت تیر
بنیاد فرهنگی نیشابور در خیابان جلالیه
ایستگاه دوچرخه در پارک لاله – بلوار کشاورز
پارک لاله – بلوار کشاورز
ورودی مجموعه ورزشی حجاب
مسیر ویژه دوچرخه از بلوار کشاورز شرقی تا میدان هفت تیر
تندیس ابوریحان بیرونی در گوشهی جنوبی پارک لاله
تندیس دکتر محمد قریب در انتهای شرقی بلوار کشاورز
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393
2 پاسخ
بسیار عالی، دستتان سبز، خانه آبادان
كلي به اطلاعاتمون اضافه شد ممنون از شما