از خبرهای زیستبوم هفتهی گذشته آتش گرفتن چندین هکتار از جنگلهای استانهای گیلان و مازندران بود؛ داستان و رویدادی که در سالهای گذشته بارها روی داده است و چارهای اطمیانبخش برای آن نیافتهاند. در حالی که میتوان با برخی کارهای پیشگیرانه جلوی آسیب آتشسوزیها و نابودی جنگلها و مراتع را گرفت.
خبر دیگر زیستبوم، بیم از دست رفتن دشت زیبای ارغوان در استان ایلام، به بهانهی راهسازی است. آلودگی هوای تهران نیز هم چنان خبرساز بود و یادآوریها و چاره نیندیشیدنها از مرز و اندازه گذشت. پیدا نیست چه زمانی راه حلی برای این پدیدهی بیماری زا و کُشنده پیدا خواهد شد.
– آتشسوزی در زمینهای استان گیلان: بیش از 81 آتشسوزی در استان گیلان روی داد. 61 آتشسوزی در روز 27 دیماه، رخ داده که به سبب وزش باد، بسیار شدید بوده است. از گزارشها چنین برمیآید که کموبیش همهی آتشسوزیها در استان گیلان، سطحی بوده است. از اینرو، در هیچ نقطهای از استان آتشسوزیای که شعله و یا خط آتش داشته باشد وجود ندارد؛ مگر اینکه در نقاطی مانند اشکورات از کندههای درختی که در دو روز آتشگرفتگی در سطح زمین افتاده و یا درختهای ایستاده پوسیده دودی منتشر شوند. علت اصلی آتش سوزیها عامل انسانی بازگو شده است. (ایلنا، 27 دی )
– 40 هکتار از جنگلهای مازندران در آتش سوخت: در 72 ساعت گذشته، در سطح استان مازندران 23 فقره گزارش آتشسوزی در سطح جنگلهای 7 شهرستان های بهشهر، نکا، ساری، قائمشهر، سوادکوه، بابل و نور ثبت شده است. در این 23 نمونه، نزدیکبه 40 هکتار از جنگلهای این گستره دچار آتشسوزی شدهاند. (ایلنا، 27 دی)
– تاریخ شفاهی آرایشگری ایران نوشته میشود: راهاندازی «موزهی آرایشگری ایران» گامی ارزشمند در بخش مردم شناسی است. با باشندگی استادان و هنرمندان پیشکسوت این صنف، «تاریخ شفاهی آرایشگری ایران» و دگرگونیهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این پیشه، گردآوری و ثبت میشود.
هفتهی گذشته مرحله دوم تجهیز موزهی آرایشگری ایران با پیشکش ابزار و تجهیزات سنتی و نیمهمدرن آرایشگری از سوی پیشکسوتان و دستاندرکاران این پیشه در مجموعه باغموزهی نگارستان تهران برگزار شد. در این آیین، تجهیزات و ابزارهای آرایشگری با پیشینهی چند دهه به نمایش گذاشته شد که پس از نمایش یک روزه به گنجینه باز گردانده شد و قرار است به زودی با راهاندازی و گشایش رسمی موزه ملی آرایشگری، در برابر بازدید همگانی قرار بگیرد.
احمد ابوحمزه، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان و پژوهشگر تاریخ و مردمشناسی، در اینباره گفت: در تصاویری که در کتیبهها از پادشاهان و الههها دیده میشود، در نقشبرجستهی بیستون در کرمانشاه و و تختجمشید، در بسیاری از آثار تاریخی که در نقاط گوناگون کشور وجود دارد، نشان میدهد آرایشگری از دورهی باستان در ایران وجود داشته است.
این پژوهشگر تاریخ و مردمشناسی افزود: نوشتهها، کتابها، نقاشیها و اسناد دیگر هم نشان میدهد آرایش و هنر آرایشگری پس از اسلام تا دوران قاجار و دوران معاصر پهلوی یکم و دوم و اکنون که تجهیزات مدرن جای وسایل سنتی را گرفته، در ایران رواج داشته و سیر دگرگونی فرهنگی و اجتماعی را گذرانده است.
وی بر بایستگی نگهداری از فرهنگ، حرفه و شغل آرایشگری در ایران پافشاری کرد و افزود: مدل مو و ریش پادشاهان هخامنشی یا سربازانی که در نقش برجستهها دیده میشود، نشان میدهد این هنر دارای قدمتی کهن است، و به همین دلیل نبود یک موزه و مجموعه کاملا احساس میشد. در کنار این ابزار، تجهیزات نقش برجستهها و کتیبهها و اسناد و تصاویر را هم میتوان گردآوری کرد و یک مکتب آرایشگری ایجاد کرد تا بررسی شود که در دورههای تاریخ این هنر و مهارت دچار چه دگرگونیهایی شده است.
ابوحمزه با اشاره به اینکه اسناد و مقالاتی دربارهی آرایشگری در کشور وجود دارد، اما نبود یک کتاب جامع و مفصل دربارهی تاریخچهی آرایشگری احساس میشود، گفت: اکنون که گامهای نخستین راهاندازی موزه برداشته شده، بایستگی دارد مجموعهای مدون به عنوان کتاب تاریخ آرایشگری ایران در چارچوب دایرهالمعارف و دانشنامهای جامع از این حرفه ثبت و ضبط شود.
در موزهی تاریخ آرایشگری یا موزه آرایشگری ایران میتوان وسایل و تجهیزات آرایشگری را که در دورهی معاصر وجود دارد، گردآوری و به نمایش همگانی گذاشت. حتا میتوان وسایل سنتی و کهن این حرفه را هم بازسازی کرد. ابوحمزه گفت: بررسیها نشان میدهد که ایرانیان از گذشته به آراستن لباس خود بسیار اهمیت میدادند که میتوان در بخشی از موزه آرایشگری نمونههایی از آنها را هم گردآوری کرد. البته این موضوع در کتابهای پوشش و لباس اقوام ایرانی و چهرهآرایی و زیبایی اشاره شده است.
پژوهشگر تاریخ و مردمشناسی افزود: مهمترین رویدادی که همزمان با راهاندازی موزه اختصاصی آرایشگری با حضور استادکاران و پیشکسوتان این هنر و مهارت که به دوره پهلوی یکم و دوم هم میرسند، تدوین تاریخ شفاهی آرایشگری ایران است که میتوان با حضور این پیشکسوتان شکلگیری دگرگونیهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این حرفه را در ایران، ثبت و ضبط کرد. (ایرنا، 27 دی)
– آیا ارغوانِ عروس زاگرس میخشکد؟- شیراز به اردیبهشت و بهارنارنجش نامور است و ایلام هم به درختان ارغوانش. دشت ارغوان پاتوق ایلامیها در آخر هر هفته تا پیش از فراگیری کرونا بوده است. ایلام زیر پای تنگ ارغوان است و درختان ارغوان با شکوفههای ارغوانی شگفتانگیزش شهر را دوره کرده و زیبایی ویژهای به شهر میبخشد. اما آیا این زیبایی برای شهر میماند یا با ساختوسازهای تفرجگاه دره ارغوان، ریشه درختان ارغوان در استانی که به عروس زاگرس نامور است، میخشکد؟
یکی از کنشگران محیط زیست گفته است: در چند سال گذشته به بهانهی راهسازی به بسیاری از درختان این منطقه آسیب وارد شده که ادامه این روند سبب نابودی بسیاری از درختان یکی از مناطق بسیار زیبای استان میشود. ریشهی بسیاری از درختان منطقه به خاطر راهسازی از خاک بیرون است که بیگمان این امر سبب خشکیدگی آنها میشود و ضروری است مسوولان منابع طبیعی در این زمینه چارهاندیشی کرده و درختان را به مناطق دیگر انتقال دهند.
مدیر کل راه و شهرسازی ایلام اردیبشت ماه امسال درباره وضعیت منطقه تفریحی- گردشگری ارغوانِ شهر ایلام گفته بود: جادهی دره ارغوان در گذشته تنها راه دسترسی مرکز استان به شهرستانهای چرداول و سیروان بود که با حفاری تونل آزادی، این جاده تنها برای دسترسی روستاهای بالادست بخش میشخاص و همچنین به عنوان یک جاده تفریحی با توجه به جاذبههای طبیعی منطقه مورد استفاده قرار میگیرد.
وی با اشاره به آغاز عملیات اجرایی آسفالت این منطقه تفریحی- گردشگری یادآور شده بود: طول پروژه اجرایی 8 کیلومتر با عرض 9 متر است. بهسازی و آسفالت مسیر تفریحی ارغوان شهر ایلام با 110 میلیارد ریال اعتبار در حال انجام است، تا دسترسی به این منطقه ی نمونه گردشگری آسان شود. (ایسنا، 29 دی)
– ساخت بزرگترین پروژهی گردشگری در نمین- رایزنیها برای راهاندازی بزرگترین پروژهی گردشگری کشور در شهرستان نمین انجام شده است. بزرگترین پروژه گردشگری کشور در منطقه سوها و نیارق نمین راهاندازی میشود. (ایرنا، 29 دی)
– هکتارها از جنگلها و مراتع گیلان دچار آتشسوزی شد- فرمانده یگان حفاظت ادارهی کل منابع طبیعی و آبخیزداری گیلان گفت: 174هکتار از جنگلها و مراتع استان با 111 مورد آتشسوزی در هفتهی گذشته دچار آتشسوزی شد. او ادامه داد: هفته گذشته در 81 نمونه آتشسوزی، 140 هکتار از جنگلها و مراتع استان گیلان به دلیل وزش باد گرم دچار آتشسوزی شد. در دو روز گذشته نیز 30 نمونه آتشسوزی در جنگلها و مراتع گیلان به دلیل وزش شدید باید گرم روی داد. در این مدت نیز 34 هکتار از جنگلها و مراتع استان دچار آتشسوزی شد.
فرمانده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری گیلان یادآور شد: این آتشسوزیها در جنگلها و مراتع شهرستانهای گوناگون مانند آستارا، تالش، رشت، شفت، رودبار، رودسر، سیاهکل، ماسال و رضوانشهر پدید آمده است. وی با گفتن اینکه آتشسوزیها سطحی بوده و به تنه درختان آسیب نرسیده است، افزود: در این آتشسوزیها برگهای زیر درختان، خار و خاشاک و درختان پوسیده دچار آتشسوزی شد. (ایرنا، 30 دی)
– آلودگی ادامهدار تهران و کلانشهرها: آلودگی دیماه امسال تهران آلودهترین ماه یک دههی گذشته بوده و به گمان میرسد این مشکل در سالهای آینده هم تکرار خواهد شد. در این روزها بارها هوای چندین کلانشهر ایران باز هم ناسالم شد و این در حالی است که شهروندان شهرهای بزرگ ایران در دو هفتهی گذشته بارها با این مساله روبهرو شدهاند. در پایتخت ایران این مشکل شدیدتر هم هست و این آلودگی سال به سال شرایط بدتری هم پیدا میکند. دراینباره شهردار تهران مساله آلودگی هوای تهران را فرادستگاهی دانست و گفت که شهرداری بهتنهایی نمیتواند این بار را به دوش بکشد. شهردار تهران اعلام کرد که حل مشکل آلودگی هوا و ترافیک در تهران یک موضوع حاکمیتی است. او گفت: به تناسب جمعیت، کلانشهرها این مشکلات را تجربه میکنند؛ اما این به آن معنا نیست که مشکل لاینحل است. اما میزان کاهش و سرعت آلایندهها به گونهای است که میتواند تمام زحمات را به باد بدهد.
شهردار تهران در ادامه با اشاره به سختگیرانهتر شدن شاخصهای سنجش آلودگی هوا در تهران تصریح کرد: بهطورطبیعی در آذر و دی شاهد وارونگی هوا در تهران هستیم و این خصیصه هوای تهران است و حتا در سابقه تاریخی نیز آمده که هوای زمستان تهران مه داشته و حالا مه و آلودگی با هم وجود دارد. او با گفتن اینکه اثبات شده که افزایش کرونا با آلودگی هوا ارتباط دارد، گفت: امسال به روشهای مختلف عکسهای ماهوارهای تهران را با سال گذشته بررسی کردیم و تفاوت معناداری را بهویژه در نزدیکی کانونهای آلایندگی که نزدیک به صنایع بزرگ بودند، مشاهده کردیم که یا مازوت یا گوگرد بیکیفیت میسوزاندند و عکسهای ماهوارهای نشان میدهد وضعیت امسال حادتر شده است که البته شاید شرایط تحریم بیتاثیر نبوده است. (روزنامه شرق، 1 بهمن)
– قانونگریزی در طرح تلهکابین امینآباد- امینآباد روستایی در نزدیکی شهر فیروزکوه در استان تهران است. در بالادست این روستا، یک توده جنگلی با گونه درختی ارزشمند اَوِرس (که اُرس هم خوانده میشود) به چشم میخورد که بسیار زیباست. استان تهران از نظر وجود جنگل بسیار فقیر است و فقط حدود یکونیم درصد از مساحت آن را جنگل پوشانده که بیشتر آن از نوع جنگلهای خشک است. در این نوع جنگلها بهدلیل سخت بودن شرایط زیستگاه، درختان رشد بسیار کندی دارند و برای نمونه میتوان به درخت اورس اشاره کرد که بهطور میانگین هر سال فقط حدود نهدهم میلیمتر رشد قطری دارد. یعنی عمر یک پایه از آن که 90 سانتیمتر قطر داشته باشد، هزار سال است! از اینرو و بهدلیل نقش مهمی که درختان، درختچهها و گونههای علفی جنگلهای خشک در تثبیت خاک آسیبپذیر کوهستان و جذب آب دارند، بسیار ارزشمند هستند. جنگلهای خشک اگر آسیب ببینند، زمان لازم برای ترمیمشان اگر ممکن باشد، بسیار طولانی و در حد گذشت چندین نسل است. توده جنگلی کممانند امینآباد از اوایل دهه 80 بهعنوان «ذخیرهگاه جنگلی» از سوی اداره منابع طبیعی فیروزکوه ثبت وآگهی ثبت آن منتشر شده، طرح مدیریت داشته و مورد مطالعه پژوهشگران بسیاری بوده است. چند سال پیش اما در فرایندی مشکوک دهها هکتار از این پهنه جنگلی برای احداث تلهکابین و ساخت یک مجموعه عظیم شهربازی، هتل، هتل آپارتمان، شهربازی، خوراکخانه (رستوران) و نمونههای دیگر، در اختیار یک شرکت قرار گرفت. نتیجه این بود که جادههایی در دل جنگل کشیده شد، پایههای فولادی ناسازگار با طبیعت نصب شد، درختان چندصدساله خشک شدند، درختچهها و پوشش علفی منطقه در سطح وسیع آسیب دید، سیمای منطقه به هم خورد و اگر این طرح متوقف نشود، آیندهای بسیار بدتر پیش روی منطقه است. (روزنامه همشهری، 1 بهمن)
***
یادداشت هفته
برای نجات جنگلها چه باید کرد؟
یادداشت مظفر شیروانی، مشاور بینالمللی جنگل و محیطزیست، با عنوان «برای نجات جنگلها چه باید کرد؟» در شماره دوشنبه 29 دیماه روزنامهی «همشهری» خواندنی و آگاهیبخش است. او در آغاز یادداشت خود مینویسد:
«بند ف ماده 38 قانون برنامه ششم توسعه موسوم به طرح تنفس جنگل، سازمان جنگلها را ملزم به تهیه و تصویب طرح جایگزین کرده است، اما متاسفانه با توجه به گذشت چهار سال، هنوز چنین طرحی تهیه نشده و این امید که در چند سال آینده نیز تهیه و به اجرا گذاشته شود، دور از واقعیت است».
نویسنده سپس افزوده است: «مشکلات مالی دولت، بیکاری و فقر روستاییان، افزایش قاچاق چوب، گسترده شدن سطح چرا، زیاد شدن تعداد دام در عرصههای جنگلی و عدم مدیریت صحیح، جنگلها را در وضعیت سختی قرار داده است که ادامه آن نابودی هرچه بیشتر منابع جنگلی را درپی خواهد داشت. پرسش اساسی اما این است که در این شرایط چه باید کرد؟».
شیروانی در پاسخ به چنین پرسشی مینویسد: «یکی از عمدهترین مشکلات سازمان جنگلها و مراتع کشور که باعث شده منابع جنگلی در وضعیت نابسامان سرگردان باشد، نداشتن هدف مشخص است. با تعویض هر مسوول سازمان، بلافاصله سیاست اجرایی آن نیز تغییر و دستخوش سیاست جدید قرار میگیرد. متاسفانه شورایعالی جنگل نیز بهعنوان یک مرجع مستقل سیاستگذاری و تعیین خط ومشی سازمان جنگلها، در اکثر مواقع عملا مجری تصمیمات روسای سازمان بوده؛ از اینرو پیشنهاد میشود، شورایعالی جنگل با همکاری استادان، متخصصان و صاحبنظران جنگل، کاملا مستقل و بدون وابستگی اهداف برنامه جنگلهای کشور را برای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تنظیم کرده و به اجرا بگذارد. چون نباید فراموش کرد که تقریبا هیچ جنگلبانی با توجه به عمر اکثر درختان جنگلی، محصول کار خود را برداشت نخواهد کرد».
سپس در ادامه میافزاید: «متاسفانه با اجرای طرح موسوم به تنفس جنگل و متوقف شدن ناگهانی فعالیت طرحهای جنگلداری، دغدغه سازمان جنگلها و پیروان قانون تصویب شده تنفس، از توجه به معضل اساسی دام به موضوع جانبی، یعنی ممنوعیت بهرهبرداری چوب از جنگل معطوف شد. در تمام جهان، حضور فعال دام و دامداری در عرصههای جنگلی مانع از دستیابی به هرگونه هدف پیشبینی شده در مدیریت جنگل شده است. حتا یکی از مهمترین دلایل طرفداران تصویب قانون تنفس جنگل نیز حل مشکل چرای دام در جنگل بود. البته حل این معضل خصوصا در جنگلهای خارج از شمال (زاگرس، ارسباران، ایرانی – تورانی و…) امری بسیار مشکل و نیازمند تجارب گسترده است که حتا در برخی موارد از عهده سازمان جنگلها نیز خارج بوده و نیازمند کار دستهجمعی در سطح کشور است. سازمان جنگلها بهعنوان متولی این منابع، باید اهداف و راههای رسیدن به آنها را مشخص و در اجرایی کردن اهداف از کمک دیگر وزارتخانهها، ارگانها و دیگر ذینفعان استفاده کند. موکول کردن حل مشکلات جنگل به تهیه طرح جایگزین، چندان منطقی بهنظر نمیرسد و ضرورت دارد پیش از اجرای هر طرحی نسبت به حل مشکل دام در جنگل اقدام شود».
نویسنده سپس موضوع دیگری را پیش می کشد و می نویسد: «شیوهی جنگلشناسی کلاسیک که با برداشت متمرکز همراه بود و خروجی آن جنگلهای خالص و همسال بود، در میان جنگلشناسان جهان با نقدهای جدی روبهرو شده و به جای آن ایجاد جنگلهای چند اشکوبه، ناهمسال و آمیخته از طریق شیوه جنگلشناسی اقتصادی نزدیک به طبیعت جایگزین شده است. با آنکه سه دهه از ورود تفکر و رویکرد جنگلشناسی اقتصادی همگام با طبیعت به ایران گذشته است، اما متاسفانه اجرای آن در همان قالبهای کلاسیک انجام شده است. به بیانی دیگر، شابلون شیوه جنگلشناسی کلاسیک مناسب شیوه جنگلشناسی اقتصادی همگام با طبیعت نبوده و قالب با محتوا هماهنگی نداشته است. بدیهی است فقدان موارد زیربنایی توأم با نداشتن تجربه و دانش لازم، عملا باعث عدمموفقیت چشمگیر این شیوه از جنگلشناسی در کشور شده و تا زمانیکه زیرساخت این مهم فراهم نشود، امکان موفقیتآمیز بودن شیوه جنگلشناسی اقتصادی نیز دور از واقعیت خواهد بود. این مورد نیز در کنار سایر مسایل مانند تغییر کاربری جنگل، دفن زباله، معدن کاوی و … ازجمله مواردی است که موجب نگرانی متخصصان جنگل و افکارعمومی شده و زمینه تدوین و تصویب قانون تنفس جنگل و توقف فعالیت طرحهای جنگلداری را فراهم آورده است؛ درحالیکه به جای تعطیلی طرحهای جنگلداری و جلوگیری از عوارضی چون بیکاری، قاچاق چوب، کمبود اعتبار حفاظت جنگل و… باید به علل ایجاد مشکلات و موانع و کوشش برای حلشان پرداخته میشد. حفاظت جدی، جلوگیری از فعالیتهای ناسازگار با طبیعت، بالاخص در جنگلهای هیرکانی، حل مشکلات اجتماعی مانند چرای دام و حل مشکلات فنی، یعنی اجرای صحیح شیوه جنگلشناسی اقتصادی همگام با طبیعت ازجمله راهحلهاست».
نویسنده آن گاه می گوید: «یادآوری این نکته ضروری است که دخالت در جنگل و بهرهبرداری چوبی از آن به منزله تخریب جنگل نیست، بلکه این قبیل دخالتهای علمی- تجربی در همه نقاط جهان باعث افزایش سایر کارکردهای جنگل اعم از خواستهای زیستمحیطی، گردشگری، فعالیتهای جانبی مانند زنبورداری، پرورش ماهی و… است. کالاهای تولیدی و خدمات اکوسیستمی جنگل نیز مغایر یکدیگر نیستند، بلکه تکمیلکننده یکدیگرند. جنگلی که از رشد سالانه بالا برخوردار است به همین میزان هم مقدار جذب انیدرید کربنیک در آن افزایش مییابد».
نویسنده در پایان آورده است: «اکنون تاکید این نکته ضروری است که احیای دوبارهی هرچه سریعتر جنگلها توام با حل مشکلات و اتخاذ تدابیر مناسب برای خروج دام و دامدار از جنگل، تنها در چارچوب طرحهای جنگل داری میسر است و بدون وجود یک طرح منسجم با اهداف معین که توام با راههای رسیدن به اهداف باشد، امکان حل معضل صیانت از جنگلهای کشور ممکن نیست».