لوگو امرداد
یادداشت به قلم بهمن مرادیان

«گردهمایی انجمن‌ها و نهادهای زرتشتی» در دوران کرونا برگزار نشد؟!

bahman moradianاز آخرین باری که درباره‌ی «گزارش تصویری سی‌ویکمین گردهمایی انجمن‌ها و نهادهای زرتشتی» در اینجا یادداشتی نوشته شد، حدود یک سال گذشته است! یک سالی که مشکل‌های در پیوند با همه‌گیری ویروس کووید 19 جهان و ایران را درگیر کرده است و شوربختانه در همه جا افراد زیادی جان خود را از دست دادند که از جمله آن می‌توان به جامعه زرتشتی نیز اشاره کرد که از این نظر آسیب دید. این ویروس نه تنها تمامی بخش‌های جهان را دستکم برای دو هفته به تعطیلی کامل کشاند، بلکه در حال حاضر هم بازگشایی و از سر گیری روند قبلی بسیار محدود و با توجه به رعایت پروتکل های بهداشتی است. البته برگزاری بسیاری از فعالیت‌ها نیز به صورت آنلاین و با استفاده از اینترنت از سر گرفته شده‌اند و بسیاری از نشست‌های دولتی، حرفه‌ایی و دانشگاهی با استفاده از انواع «فناوری» برگزار می‌شوند.
جامعه زرتشتی هم خود را با شرایط سازگار می‌کند. بسیاری از انجمن‌ها و نهادها در همان آغاز از راه «رسانه‌های عمومی جامعه» درباره برنامه‌های معمول و سالیانه‌‌ی خود آگاهی‌رسانی کردند. به همین شیوه، بخش بیشتری از مکان‌های زرتشتی نیز محدود شدن و یا حتا متوقف شدن فعالیت‌های خود را به آگاهی جامعه رساندند. از سوی دیگر، رسانه‌ها، انجمن‌ها و سازمان‌های زرتشتی در اجرای برنامه‌های آنلاین بسیار فعال‌تر و فعالیت‌های تازه‌ایی با این روش آغاز شده‌اند. از جمله برگزاری مانتره، همایش علمی تا حتا برخی از جشن‌ها و حتا «پُرسه» و آیین درگذشتگان اغلب به شیوه‌ی مجازی برگزار می‌شوند. تارنماهای «مسوولان»، انجمن‌ها و سازمان‌های زرتشتی نیز در مواردی که وجود داشتند کمابیش فعال‌تر شده‌اند. اما در این میان، «گردهمایی انجمن‌ها و نهادهای زرتشتی» در سکوت خبری فرو رفته است! از بعد از این که سال‌ها پیش گردهمایی از چهار بار در سال به دو بار در سال کاهش یافت؛ معمولا نزدیک به ماه اردیبهشت و در ماه بهمن «گردهمایی انجمن‌ها و نهادهای زرتشتی» برگزار می‌شد. ماه اردیبهشت گذشت و تا آنجایی که نویسنده‌ی این یادداشت اطلاع دارد، حتا برگزار نشدن آن یا هر نوع «آگاهی‌رسانی عمومی» دیگری درباره‌ی آن انجام نشد! هم‌اکنون هم به زمان معمول برای دومین نشست سالیانه نزدیک می‌شویم، اما دریغ از یک آگاهی‌رسانی! معمولا در گذشته از یک ماه پیش درخواست می‌شد که انجمن‌ها و نهادها «دستورجلسه» را مشخص کنند و سپس هم معمولا «دستورجلسه‌ایی فرمالیته و تکراری» آگاهی‌رسانی می‌شد.
شوربختانه چون گزارشی از آخرین گردهمایی در بهمن ماه 1398 منتشر نشده است، حتی نمی‌دانیم که انجمن «پذیرایی‌کننده» نشست بعدی، کدام انجمن بود؟ و در مجموع هم نمی‌دانیم چه کسی «مسوول» هماهنگی و آگاهی‌رسانی در این باره است؟ آنچه که آشکار است گویا «مسوولان» نیازی به آگاهی‌رسانی درباره وضعیت این گردهمایی را احساس نکرده‌اند! البته شوربختانه به نظر «آگاهی‌رسانی نکردن» درباره عدم برگزاری یا دیرکرد این گردهمایی؛ «نوک کوه یخی» است از «عمق» نبودن «فرهنگ آگاهی‌رسانی به جامعه» و نیز شاید میزان بی‌اهمیتی «گردهمایی انجمن‌ها و نهادها» برای «دست‌اندرکاران» فعلی! درحالی که، مخصوصا در این دوران که دستکم به نظر نویسنده این یادداشت «هماهنگی و همکاری و آگاهی‌رسانی» بین انجمن‌ها و همین‌گونه جامعه/اعضا نقش حیاتی دارد؛ هیچ جایی و وسیله‌ایی بهتر از این گردهمایی برای این کار نیست.
البته باید خاطرنشان کرد که در این مدت اعضای هیات‌مدیره انجمن‌ها و نهادهای زرتشتی افزون‌بر همه‌ی مشکلات و محدودیت‌های شخصی که برای همگی به‌وجود آمد، باید به فکر وظایف خود در این انجمن‌ها هم می‌بودند که جای سپاس دارد. این افراد که اکثریت آنها به صورت داوطلبانه این مسوولیت را پذیرفته‌اند، در این مدت مجبور بودند که وقت و انرژی دو چندان برای امور جماعتی و انجمنی بگذارند. آنچه در این مدت گذشت حتما بسیار سخت بوده و نیاز به تلاش بیشتری داشته است. هدف از این نوشته ناسپاسی از تلاش انجام شده نیست، بلکه نقد روش آن است.
روشی که در آن ظاهرا نیاز به «آگاهی‌رسانی عمومی» جایگاه چندانی ندارد و به جز موارد بسیار محدود، به‌درستی نمی‌دانیم انجمن‌ها چه برنامه‌هایی را برای مدیریت و کمک اعضای خود در پیش گرفتند و افراد عضو هر انجمن چگونه می‌توانستند از این کمک‌ها یا خدمات بهره ببرند یا به آن کمک کنند؟ و به همان اندازه مهم، «هماهنگی» بین این انجمن‌ها چگونه بوده است؟ البته شاید مسوولان به طور محدودی از راه تلفن یا شبکه‌های ارتباطی آنلاین که در حال حاضر مرسوم شده‌اند با یکدیگر در تماس بودهاند. اما جایگاه و اهمیت «گردهمایی انجمنها و نهادها» در این شرایط چگونه بود که اصلا برگزار نشد؟ اگر به دلیل شرایط فنی یا هر دلیل دیگری امکان برگزاری این گردهمایی وجود نداشته است، در آن‌صورت، جایگاه آگاهی‌رسانی عمومی در این باره کجاست؟ هردلیلی وجود داشت، می‌توانست در همان اردیبهشت ماه آگاهی‌رسانی شود و احتمالا زمینه‌هایی فراهم شود که نشست بهمن‌ماه برگزار شود یا دستکم درباره‌ی برگزار نشدن آن هم آگاهی‌رسانی شود. البته شاید مسوولان مانند همیشه اگر فردی به تلفن آنها تماس بگیرد یا به دفترشان مراجعه کند، حاضر به پاسخگویی بودند و هستند؛ اما آیا به راستی این‌گونه شایسته‌ی‌ این جامعه و این دوران ارتباطات است؟
برای سنجش جایگاه و اهمیت «گردهمایی انجمن ها و نهادهای زرتشتی» برای نمونه بیایید همان نخستین عکسی که از «گزارش تصویری نشست سی‌ویکم» مورد بررسی قرار دادیم را دوباره ببینیم! نخستین عکس درباره‌ی گزارش «دو جلسه کارگروه مددکاری انجمن‌ها و ارگان‌های زرتشتی سراسر ایران» بود. تنها یک صفحه آن را می‌توانستیم بخوانیم و شوربختانه گزارش این نشست و تصمیم‌گیری و هماهنگی که ظاهرا انجام شده است، جایی آگاهی‌رسانی نشد! آیا آن روش و گزارش تصویب شده بود؟ آیا نماینده‌های انجمن‌ها آن روش و ساختار را برای تصمیم‌گیری به انجمن‌های محلی خود گزارش دادند؟ ساختار و روشی که برای انجمن‌ها و سازمان‌هایی که به عنوان هماهنگ‌کننده در صفحه‌ی نخست مشخص شده بودند، چگونه بود؟ شوربختانه نمی‌دانیم؛ اما با وضعیتی که با فراگیری کرونا پیش آمد نیاز به وجود «ساختاری روشمند، هماهنگ و شفاف» برای ارائه خدمات به افراد و حتا گردآوری کمک‌ها برای این نوع از خدمات بسیار بیشتر شد. از همان آغاز این همه‌گیری، در بسیاری از گروه‌های تلگرامی که عضو بودم شاهد این بودم که افراد درباره چگونگی امکان کمک به انجمن‌ها پرسش می‌کردند و درخواست شماره حساب یا مشخصات می‌کردند و انواع و اقسام پرسش‌ها در این باره مطرح می‌شد و هر کسی به روشی تلاش می‌کرد به اطلاعات دسترسی پیدا کند. البته در این گروه‌ها کسی را ندیدم که درخواست کند که چطور می‌تواند از این خدمات استفاده کند! تصور کنید که فردی در شرایطی که پیش‌آمده بخواهد که از این خدمات استفاده کند، چطور باید بداند که روش چیست؟ آیا باید به تلفن «مسوولان» زنگ بزند؟ ایا روشی وجود نداشت که این هماهنگی و اطلاعات بهتر آگاهی‌رسانی شود؟ البته همه به روشی بالاخره با تماس گرفتن با افراد مختلف به برخی آگاهی‌ها دسترسی پیدا کردیم، اما آیا این روش درستی برای یک جامعه است که قابلیت‌های «فناوری و مدیریت» دارد!؟
حال فرض کنید که در همان زمان بعد از «گردهمایی سی‌و‌یکم» این ساختار و برنامه‌ایی که نوشته شده بود با روش‌ها و اطلاعات آن از طریق رسانه‌های جامعه و همین‌طور تارنماهای انجمن‌ها و سازمان‌ها آگاهی‌رسانی می‌شد. نقش هر کدام از انجمن‌ها و سازمان‌ها در این روند مشخص بود و هرکدام جایگاه خود را داشتند. در آن‌صورت، آیا انجمن‌ها و سازمان‌هایی که می‌خواستند این خدمات را ارایه بدهند یا افرادی که می‌خواستند از این کمک‌ها استفاده کنند و همین‌گونه افرادی که می‌خواستند به این ساختار کمک کنند، راحت‌تر نبودند؟! آیا موضوع محرمانه‌ایی در این بخش‌ها وجود داشت؟ اگر این آگاهی‌رسانی و هماهنگی انجام می‌گرفت، آیا از زحمت و حجم تلفن به «مسوولان» کاسته نمی‌شد؟ «گردهمایی انجمن‌ها و نهادهای زرتشتی» سال‌ها فرصت داشت که گام‌هایی را در مدرن شدن ساختار انجمن‌ها و نیز هماهنگی میان آنها بردارد، فرصتی که شوربختانه در ظاهر نشانه‌ایی از درست استفاده شدن از آن در دست نیست!
بی‌گمان بسیار شنیده‌اید که گفته می‌شود که دوران پس از کرونا دورانی متفاوت و شاید بسیار بهتر خواهد بود! اما ‌آیا این موضوع به خودی خود اتفاق خواهد افتاد؟ شوربختانه افزون‌بر آسیب‌های جانی که این همه‌گیری باعث آن شد، آسیب‌های دیگر این همه‌گیری این بود که بسیاری از رسانه‌ها، انجمن‌ها، سازمان‌ها و نهادهای مردمی و مستقل به دلایل مختلف با مشکلات زیادی (از نظر مالی، افراد و …) روبه‌رو شد‌ه‌اند. پس افزون براین که اگر هماهنگی و آمادگی قبلی داشتیم می‌توانست بسیار کمک کند، بلکه باید برای این که پس از کرونا شرایط بهتری داشته باشیم، بیش از پیش گفت‌وگو و برنامه‌ریزی کنیم.
جامعه‌ایی موفق است که از رخدادهای تلخ زمان خود بیاموزد و بداند که چه کارهایی را برای به حداقل رساندن آسیب‌ها انجام نداده است و آن را بپذیرد و برای از میان برداشتن آنها گفت‌وگو و برنامه‌ریزی کند. «مسوولان»، انجمن‌ها و نهادها و مردم/اعضا اگر به این نتیجه برسند که نیاز به دگرگونی و بهتر شدن وجود دارد، بسیار مناسب است که به یکدیگر کمک کنیم که نخستین گام‌ها را در این راه برداریم! نخستین گامی که شاید یکی از آنها این باشد که اهمیت «گردهمایی انجمن ها و نهادهای زرتشتی» را به عنوان یکی از بهترین ابزارهای هماهنگی و دگرگونی روش‌های مدیریتی جامعه دریابیم و با توجه به عملکرد ضعیف آن تاکنون، «مدیریت، روش‌ها و آیین‌نامه‌های» آن را دوباره بازنگری کنیم. هیچگاه برای بهتر شدن دیر نیست!

*بهمن مرادیان، مرکز پژوهشی بندهش: زبان‌های ایرانی، پژوهش‌های زرتشتی

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-30