به نام خداوند شادی و مهر
که داده است بر دلبران خوب چهر
بداده است شادی و روزان خوش
که فرخندگی زاید از راه مهر
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
جشن سده
چو بگذشت از ماه بهمن دو پنج
که از آذر و دی ببردیم رنج
گشودند هر آرزو را به ما
که از نوبهاران بر آریم گنج
ز پنجاه روز است و پنجاه شب
که صد میشود تا به عید و طرب
شود روز نیکوی جشن سده
که آن روز از باستان آمده
سده نام فرخندهاش داشتند
نیاکان چنین جشن بگذاشتند
سده یادگاری ز بنیان ماست
که این جشنها، راز، ایران ماست
ز هوشنگ شه مانده این روز خوش
که آتش بیاورد و شد دیو کش
چو شد اهرمن در اهورا هلاک
به آتش جهان شد ز هر دیو پاک
در ایران زمین جشن در تیر گان
که آرش نموده است تیری روان
که تا مرز ایران هویدا شود
به در چشم دشمن از آن جا شود
چو ایران ما تیر گان داشته است
امرداد را نیک بگذاشته است
امرداد مه ماه خرمن بود
که هر دانهاش جان به هر تن بود
بود شهرور ماه نیکی و داد
که آمادگی آرد از مهر یاد
بود مهر، ماه، سرآغاز کار
که از کوشش آید دوصد میوه بار
در آن مهر گان است جان آفرین
بود مهر ماهی ز نیکو ترین
آبان مه بیاید به شادی و مهر
که یاد است از کورش شاد چهر
آبان چون سرآید به آذر مه است
که از آتش آن به هر درگه است
گل (آذرون) هم در این مه دمد
بود راست قامت نه هرگز خمد
رسد دی سر آغاز فصل شتا
که یلدا بود شام خوب خدا
پس از دی چو بهمن بیاید ز آب
ببارد چنان بر زمین با شتاب
مه و ماه بهمن به دلشادی است
پراز برف و باران و آبادی است
دهم روز بهمن که روز سده است
همان کز نیاکان ما آمده است
سده جشن ایرانیان است و بس
ندارد به گیتی چو آن هیچکس
به اسفند مه جشن سوری بود
که در آتش آن سروری بود
سروری که باشد در اسفند ماه
دهد مژده عید و جشن به گاه
به فرخندگی میرسد روز عید
که (آذر) دهد سال نیکو نوید
بتول مومن آذرمهر
۹۳/۱۱/۱۰