چند وقتی است که بازار توجه به عملکرد انجمنها، نقد، بررسی و اظهار نظر در این خصوص گرم شده است. این موضوع نشانگر آگاهی جامعه و وجود ذهنهایی است که بیدار و پرسشگر نگران جامعه و مسیری است که در آن طی طریق مینماید، اما در این میان، موضوعی است که به آن توجه چندانی نمیشود و آن ساختار جامعه ما و به تبع آن انجمنها است.
جامعهی ما ساختاری سنتی داشته و مردم هنوز پایبند و درگیر انجام سنتها هستند، این روند به همراه گذشت سالیان دراز، همراه با سختیها و دشواریها، از آنان افرادی قانع و شکرگزار ساخته که در هر حالت و کیفیت از سطح زندگی چه بالاترین و چه پایینترین آن همواره شکرگزار بوده و معتقد به اینکه الهی بدتر از این نشود. حال از همین جامعه انجمنی انتخاب و فعالیت خود را آغاز مینماید که توسط دو گروه از افراد جامعه مورد بررسی و نقد قرار میگیرد، دسته اول مردم عادی بوده که معمولا” اطلاع درستی از چیزی که به دنبال آن هستند نداشته و تائید و یا رد تصمیمات انجمن را محدود به اعضا و شناختی که از آنها دارند مینمایند. اما گروه دوم که افراد تحصیلکرده و روشنفکر جامعه بوده نقد فعالیت انجمنها را در قالب موسسات و شرکتهای تجاری میبینند، که به دلایل زیر میتواند خالی از اشکال نباشد:
– اعضای هیاتمدیره و مدیران شرکتها معمولا” از بین افراد تحصیلکرده ، با تجربه و کارآمد گزینش شده، در حالیکه در انجمنها و در زمان انتخابات از میان افراد حاضر و گاهی با اصرار و خواهش انتخاب صورت می گیرد. در زمان انتخابات معمولا” به تجربه، تحصیلات، نحوه مدیریت و …. کاندیداها توجه خاصی نمیشود.
– مدیران شرکتها معمولا” با اهداف شرکت آشنا بوده و به جهت رسیدن به آن اهداف تلاش میکنند، به همین خاطر ما شاهد تهیه بودجه سالانه، برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت و….. هستیم و با بررسی و نقد این برنامهها و سایر موارد دیگر و اینکه شرکت تا چه حد در رسیدن به این اهداف موفق بوده، عملکرد اعضای هیاتمدیره مورد بررسی و نقد قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت آنها مشخص میشود. درحالی که در انجمنها این امر مشاهده نمیشود و حتا تعدادی از اعضا با وظائف خود به عنوان عضوی از یک تشکیلات رسمی و حقوقی آشنا نیستند چه رسد به اهداف انجمن و چگونگی راههای رسیدن به آن.
– در پایان سال مالی و به جهت بررسی و تائید یا عدم تائید عملکرد یکساله هیاتمدیره مجمعی تشکیل میشود. در شرکتهای تجاری این مجمع که معمولا” از میان صاحبان سهام تشکیل میگردد دقیقا” میداند که به دنبال چه چیزی است و با چه ملاک و مبنایی باید عملکرد هیاتمدیره را به بررسی و نقد بگذارد. در صورتی که در انجمنها چنین اتفاقی نمیافتد، معمولا” شمار زیادی از افراد شرکتکننده از اطلاعات ارایه شده سر در نمیآورند و همین امر باعث خستگی و کسالت آنها شده و خشکی و راحت نبودن صندلی، گرمی یا سردی سالن و سایر عوامل محیطی هم مزید علت شده وضمن این که مانع شرکت آنها در بحثهای مهم مطرح شده میشود افراد را به جهتی سوق میدهد که برای خلاصی از وضعیت موجود سریعا” رای خود را که عمدتا” محدود به شناخت از اعضاء نه عملکرد حقوقی آنها میشود، داده تا خود را از آن شرایط خلاص کنند.
چارهی این مشکل، آموزش اعضای هیاتمدیره در قدم اول با قانون تجارت در خصوص آشنائی با وظایف و مسوولیتهای قانونی در نحوهی عملکرد و چگونگی مدیریت مسایل جامعه و در قدم دوم آموزش مردم در خصوص چگونگی رصد و نقد عملکرد هیاتمدیره، بحثهای مطرح شده در مجامع در جهت رسیدن به اهداف هیاتمدیره که همانا مطالبات قانونی جامعه است.
اما مطلبی که در تمامی نقدها به آن توجه شده و عملکرد انجمنها و به تبع آن هیاتمدیره بر اساس آن رصد میشود چگونگی منابع مالی و نحوهی استفاده از آن است. همان گونه که در ابتدای بحث گفته شد، جامعهی ما و به تبع آن انجمنها ساختاری سنتی داشته و تمامی منابع مالی توسط هیاتمدیره بدون توجه به اینکه آیا قدرت، تخصص و توانائی اداره آن را دارد، مدیریت میشود.
مشکل از جایی شروع میشود که انجمن منابع مالی فراوان، اموال و مستغلاتی به همراه مشکلات حقوقی خاص خود را داشته و گاهی از پس مدیریت آن بر نیامده وهمین امراست که باعث ایجاد نارضایتی میان همکیشان میشود. برای رفع این مشکل میتوان از تجارب نهادهایی همچون بنیاد مستضعفان، ستاد اجرائی فرمان امام و…. استفاده کرد. از آنجایی که این نهادها هم نهادهایی غیرانتفاعی هستند، چگونه میان منابع مالی خود و مدیریت آن با اهداف غیرانتفاعی موجود در اساسنامه تعادل برقرار می نمایند؟
این نهادها در لایهی زیرین بدنه خود دارای هلدینگها یا شرکتهای مادر تخصصی با شخصیت حقوقی کاملا” مستقل از هیاتمدیره یا هیات امنا هستند. هیاتمدیره، مدیران و سایر کارکنان با حق دریافت حقوق استخدام شده، منبع مالی و اموال در اختیار این هلدینگها به جهت تخصص آنها در اموری همچون مدیریت، مدیریت مالی، مدیریت فروش، مدیریت حقوقی و نگهداری اموال قرار میگیرد. در ابتدا با تقویم اموال دریافتی، تهیه شناسنامه سنی، ارزیابی وضعیت موجود فیزیکی، استحکام بنا، شناسایی مستاجران در خصوص املاک استیجاری وسپس بررسی و تمدید اجاره نامهها، فروش و یا تبدیل به احسن آنها انجام می پذیرد و در نهایت منابع مالی بدست آمده پس از کسر هزینههای وقوع یافته تحت نام سود در اختیار نهاد مربوطه قرار گرفته و پس از آن صرف اهداف موجود در اساسنامه میشود.
برای بررسی عملکرد هیاتمدیره از حسابرسان رسمی مستقل از هلدینگها استفاده شده و گزارشات آنان میزان و ملاک مطلوبی به جهت رسیدگی به این موضوع و نهایتا” تشویق و یا تنبیه مدیران مربوطه است.
نیمنگاهی به نحوهی عملکرد در این نهادها، میتواند به انجمنهای بزرگ ما که دارای املاک و مستغلات فراوان به همراه مشکلات حقوقی زیاد هستند، کمک کند تا انجمن را از فعالیتهایی که جز صرف انرژی، ایجاد هزینه و گاهی در بنبست قرار گرفتن تعدادی از این پروندهها که باعث عدماستفادهی منطقی و معقول از آن دارایی میشود، دور نگاه داشته و بتواند به اهداف اصلی خود که همانا خدمت به جامعه، مردم خوب، فهیم و قدرشناس ما است، برسد. ایدون باد.
مهران زندهنوش – زمستان 99
*مهران زندهنوش؛ فرنشین انجمن زرتشتیان کرج