هنر از دیرباز جایگاه بالایی در نزد ایرانیان داشته و از کوچکترین بهانهها بهترین فرصت را برای نشان دادن هر گونه هنری بهره گرفتهاند.
هنرمندان برجستهای در هر دوره شاهکاری پدید آورده که در جهان یگانه هستند و اگرچه در جامعه هنری تا اندازهای شناخته شدهاند ولی در اجتماع جایگاه اصلی خود را پیدا نکردهاند و بههمین انگیزه گاهی سختیهایی را پشت سر میگذارند.
یکی از استادان بهنام منبتکاری کمال میر طیبی است که پس از سی سال کار و کوشش، در همسایگی کارگاهی چوببری نزدیک اکباتان، با نام هنرکده ماندگار سرگرم آموزش به دانشجویان و هنر دوستان است.
کمال میرطیبی زاده شهرستان اراک بهانگیزه بیرونقی کشاورزی بههمراهی یکی از دوستانش به تهران آمد پس از آزمودن چندین کار سرانجام به منبت روی آورد و پس از سهسال کار کردن، همسری برگزید. با پافشاری خانواده همسرش برای کارمندی، سال 1353 خورشیدی به فرهنگ و هنر نزد «پهلبد» رفت و به کارگاههای هنری فراخوانده شد.
وی در آزمونی پس از طراحی و منبتکاری بهوسیله «عزیزاله ویزایی» مورد پذیرش قرار گرفت و از فردای آنروز در فرهنگ و هنر سرگرم کار شد. میرطیبی درباره چگونگی کار در فرهنگ و هنر گفت: «بامدادان به فرهنگ و هنر میرفتم و پسینها به کار پیشینم در منبت سرگرم بودم. در فرهنگ و هنر هم آموزش میدیدم و هم کار میکردم؛ نخستین کارم با استاد «زابلی» میزی را منبت و معرق کردیم که امروز در گنجخانه هنرهای ملی وزارت ارشاد بهارستان نگهداری میشود.
سپس برای آموزش این هنر به دانشگاه الزهرا فراخوانده شدم 22 سال پیشینه آموزش در دانشگاه الزهرا، 20 سال دانشگاه هنر، 17 سال علمی کاربردی، نزدیک 20 سال در سازمان میراث فرهنگی و دو ترم در دانشگاه شهید رجایی آموزش دادم. 15 سال سرپرست کارگاه چوب در میراث فرهنگی بودم و نزدیک به 30 سال در میراث خدمت کردم. سال 81 هنگام ارزشیابی هنرمندان مدرکی برابر دکترا گرفتم و هماکنون جزو شورای ارزشیابی هنرمندان هستم.»
وی مرمت آثار و بناهای تاریخی را نیز انجام دادهاست: «مرمت در کاخ مرمر، سردر یکی از خانههای تاریخی بندرعباس، ساخت قالب نشان دفتر ریاست جمهوری در زمان هاشمی رفسنجانی و نزدیک به 100 پایاننامه کارشناسی و کارشناسی ارشد را راهنما بودهام و تا امروز نزدیک به 25 سال نگارههای چوبی را داوری میکنم.»
میرطیبی تا پیش از بازنشستگی سخت کوشش کردهاست ولی پس از آن هم بیکار نمانده و با همیاری دوستانِ هنرمند برجستهی این سرزمین به آموزش هنرجویان پرداختهاست: «نخست یک انباری داشتیم و همانجا کار را آغاز کردیم ولی در زمانی دیگر با همراهی «زکیزاده»، «گارنیک» و «دکتر ادیب» کارگاهی در ستارخان کرایه کردیم و تا به امروز همگی کنار هم کار میکنیم.»
این استاد پیشکسوت درباره جایگاه هنر در ایران گفت: «سعدی چند صد سال پیش گفته «به جز هنر که تاج آفرینش است / دوران هیچ سلطنتی پایدار نیست» و این سخن را بهآشکارا امروز در جهان میبینیم. ولی هنر در ایران جایگاهی ندارد؛ کسی به داد هنر نمیرسد و آن را از ریشه خشک کردهاند. به یاد دارم پیشتر بیش از هشتاد هنرمند در میراث فرهنگی بود ولی الان تنها هفت تا هشت هنرمند دارد. اکنون کارگاه خاتمکاری را بستهاند، یکی دو تن در کارگاه چوب ماندهاست. دیگر کسی به هنر بها نمیدهد.
ما ادعایمان بالاست و خود را سَرِ همه میدانیم ولی جزو کشورهایی هستیم که موزه کم داریم حتا از افغانستان کمتر موزه داریم. در موزه لوور آثار گوناگونی از تمدن ایران وجود دارد و بارها گفتهام نزدیک به چهل سنگ گور از نیاکان ما در اتاقی در لوور بهنمایش گذاشته شده و به بهترین راه نگهداری میکنند ولی ما نمیتوانیم از میراث کشور خود پاسداری کنیم.
ما کمتر از کشورهای دیگر نیستیم هنرمندان بسیار نیکی در کشور داریم ولی سرکوب میشوند بههمین انگیزه در پی پیشه دیگری میروند. هنرمندی که پس از سی سال کار مسافرکشی کند، آشکار است که رسیدگی بایسته به وی نشدهاست.
یکبار هنرمندی از چین نمایشگاهی برگزار کردهبود، پرسیدم چند میفروشی؟ گفت فروشی نیست، اینها میراث کشورم هستند؛ دولت مرا تامین کردهاست و من نیز هنرم را برای کشورم انجام میدهم نه برای بیگانگان! در حالیکه بارها دیدهام هنرمندان ایرانی آثارشان را به بیگانگان فروختهاند! چرا؟»
وی در دنباله سخنان خود افزود: «قانونی وجود دارد که اگر هنری یگانه یا صد سال دیرینگی داشته باشد پروانه خروج از کشور را ندارد ولی شوربختانه کارشناسان رای دیگری داده و خارج میشود.»
میرطیبی باور دارد که هر دانشگاهی باید موزه داشته باشد و آثار هنرمندانِ یگانه برای دانشجویان به نمایش گذاشته شود: «نازککاری «بهزادیان» بیمانند است و کسی در ایران توان انجام چنین کارهایی را ندارد در حالیکه آثار وی در کردستان درون یک خانه روستایی نگهداری میشوند.»
این هنرمند پیشکسوت گفت: «هنرمندان در گذشته وجدان کاری بالایی داشتند و برای پول کار نمیکردند ولی اکنون سختیهای زندگی مجالی به هنرمند نمیدهد که برای دل خود کار کند. بیشتر هنرمندان توان مالی بالایی ندارند و برای گذران روزگارشان وادار میشوند آثارشان را ارزانتر از بهای اصلی بفروشند.
هنرمند توانمند بسیاری در کشور وجود دارد و دولت بایستی افزون بر پشتیبانی آنها چند تن هنرجو را برای آموزش زیر دست آنها قرار دهد. هنرمندان برجستهای که رفتند دیگر کسی جای آنها را پر نکردهاست. شهمیرزادی در گرهچینی، امامیان، قنبری مهر و دهنوی استاد قلمزنی، حاج آقا رائز میناکاران توانمندی که کسی نتوانسته جای آنها را پر کند؛ آنان آثاری پدید آوردند که امروز دیگر کسی توان پدید آوردن آنها را ندارند.»
وی درباره سختی کار هنرمندان تازهکار گفت: «در ایران اگر هنرمند آماتور باشد، به درد نمیخورد و بایستی بهاندازهای توانمند باشد و سخنی برای گفتن داشتهباشد تا بتوانند خودش را بچرخاند. باید سخن نخست را گفت و کارهای یگانه انجام داد وگرنه هنرمند آماتور کرایه مغازهاش را هم درنمیآورد.
آموزشی که ما میدهیم دیر جواب میدهد و هزینه سرسامآوری برای هنرجو دارد؛ بههمین انگیزه بسیاری نیمه رها میکنند».
این استاد پیشکسوت در بخش دیگری از سخنانش گفت که بارها و در شش کانال تلویزیونی بیان کرده 95 درصد در زندگیاش پیروز بودهاست؛ اگرچه دانشآموخته دانشگاه نیست ولی بسیار کار کرده و برآیند کارش را هم دیدهاست.
میرطیبی در پایان گلایهمندانه گفت: «در بهشتزهرا به هنرمندان گوری داده میشد ولی تازگی شنیدهام گورها تنها ویژه تیاتریها و سینماگران است و هنرمندان سنتی جایی ندارند. به دید من این هنرمندان را به دریا بریزند و کوسه بخورد!»
استاد میرطیبی با استاد باقری در کارگاه هنرکده ماندگار
نمونه کارهایی که میرطیبی در گذشته انجام داده است
تمبری که از استاد میرطیبی چاپ شدهاست
میرطیبی در حال گرفتن نشان دکترای هنر
مرمت هایی که میرطیبی در گذشته انجام داده است
سر دری مرمت شده به وسیله استاد
گلیهای منبت معرقی که استادان دیگر در هنرکده ساختهاند
باقری سرپرست کارگاه چوببری در حال انجام کار هنری بسیار زیبا
اثری ماندگار از استاد یوسفی در هنرکده ماندگار
هنری دیگر از آثار ماندگار زنده یاد حکمی
بهره گیری از گرههای چوب و پدید آوردن یک اثر هنری یگانه
فرتور از مارال آریایی است.
0114
یک پاسخ
درود و دستمریزاد بر استاد گرامی از این همه خلق خوب ازچوب.
گاه در زیبایی ها هم میتوان غرق شد h-m