«فرقهی اساسین» اکنون دیگر در میان اهالی بازی در سرتاسر دنیا تبدیل به نامی آشنا شده است. «فرقهی اساسین» نامِ سلسله بازیهایی است که انتشار آنها از سال ۲۰۰۷ آغاز شده و تا به امروز ادامه یافته است. در درازای این سالها بیش از ۱۰ نسخه از این بازی منتشر شده است که در هر کدام از آنها داستان و واگویههای بازی در زمانهای گوناگونی از تاریخ، از مصر باستان گرفته تا انگلستان دوران ویکتوریا، رخ میداده است.
واژهی حشاش که وقتی جمع بسته شود حشاشین میشود در زبان انگلیسی به گونه Assassin درآمده و به فردی گفته میشود که با در سرداشتنِ هدفی ویژه، البته بیشتر سیاسی، دست به کشتن فرد دیگری میزند. در زبان فارسی حشاشین برای اشاره به پیروان حسن صباح بهکار برده میشود، کسانی که زمانهای درازی از راه کشتارهای هدفمند و ایجاد ترس و وحشت در جامعه، با خلفای عباسی و فروانرواییهای سلجوقی و خوارزمشاهی مبارزه میکردند. اما هدف این نوشتهی کوتاه، بررسی تاریخ اسماعیلیه و فرقهی باطنی در ایران نیست، بلکه برآنیم تا نگاهی داشته باشیم به چگونگی تبدیل شدن حسن صباح و حشاشین به یک افسانه و عللِ نامدار شدن آنها در فرهنگ عامه به لطف بازی «فرقهی اساسین».
اما ابتدا بهتر است به یکی از بحثبرانگیزترین ویژگیهای این فرقه بپردازیم.
در لغتنامهی دهخدا، یکی از معانی حشیش گیاه خشک است و این واژه در زبان سرایندگان فارسی، به طور کلی، چم گیاه دارد، چنانکه در این بیت از مولوی دیده میشود: گاو که بود تا تو ریش او شوی / خاک چه بود تا حشیش او شوی. دهخدا واژهی حشاش را بدین گونه تعریف میکند: «آنکه حشیش کشد. اسماعیلی. باطنی. هفت امامی.» در زبان تازی (:عربی) نیز حشیش به چم گیاه خشک یا علوفه دام است و حشاش به معنی گردآورنده یا فروشندهی حشیش یا کسی که حشیش میکشد.
ابراهیم پورداوود در هرمزدنامه خود توضیح میدهد که نخستین بار ابن بیطار در نوشتههای خود واژهی حشیش را، که در زبان تازی به چم گیاه است، برابر با واژهی بنگ یا کنب هندی (قنب الهندی) به کار برد. از آنجایی که مصریها قنب الهندی را حشیش خواندند افرادی که در مصر آن را مصرف میکردند به حشاشین نامور شدند.
دراین باره که چرا پیروان حسن صباح به حشاشین نامور شدند دو داستان و گفته در دست است. گفتار نخست این است که حسن صباح با دادن حشیش به پیروانش آنها را به حالتی خلسهمانند فرو برده و به آنها قول بهشت برین میداد، البته اگر از دستورات او پیروی کنند.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاری است با عنوان «حسن صباح و بازی «فرقهی اساسین»، به خامهی مسعود وارسته که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی ششم (تاریخ و باستانشناسی) امرداد شمارهی 437 بخوانید.
شمارهی 437 هفتهنامهی امرداد (واپسین شمارهی هفتهنامه در سال 1399 خورشیدی) به همراه «ویژهنامهی نوروز » و «زرتشتنامه» از دوشنبه هجدهم اسفندماه 1399 خورشیدی، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.
فروش اینترنتی هفتهنامهی امرداد شمارهی 437
اشتراک ایمیلی هفتهنامهی امرداد