احوال شخصیه به مجموعه صفات انسان که به اعتبار آنها یک شخص در اجتماع دارای حق و حقوق شده و آن را اعمال و اجرا کند، گفته میشود. اوصافی احوال شخصیه را تشکیل میدهند که قابل تقویم (ارزیابی) و مبادله به پول نباشند و از حیث حقوق مدنی آثاری بر آن مترتب است. در حقیقت، احوال شخصیه به معنای اوصاف و خصوصیاتی است که وضع و هویت شخصی و حقوقی و نیز تکالیف فرد را در اجتماع معین میکند. مصادیقی که برای «احوال شخصیه» در حقوق ایران میتوان در نظر گرفت، مستفاد موادی مانند ماده ۶ و ۷ قانون مدنی و اصول ۱۲ و ۱۳ قانون اساسی و «ماده واحده اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه» است که در آنها اموری مانند، نکاح، طلاق، ارث، وصیت، اهلیت*و فرزندخواندگی به عنوان مصادیق «احوال شخصیه» تعیین شدهاند.
برابر اصل سیزدهم قانون اساسی ایران: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته شده میشوند که در حدود قانون درانجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی برطبق آیین خود عمل میکنند».
بنابراین زرتشتیان که یکی از دینهای شناخته شده در این اصل بوده در دادگاهها با آییننامهی احوال شخصیهی خود روبهرو میشوند.
تاریخچه احوال شخصیه زرتشتیان:
قانون اساسى مشروطه و متمم آن، مقررات خاصى درباره چگونگى رعایت احوال شخصیه بیگانگان یا اقلیتهای مذهبى نداشت و تنها در اصل ۶ قانون اساسى به ذکر در امان بودن جان و مال اتباع خارجه مقیم ایران و در بند سوم اصل ۲۷ متمم قانون اساسى هم به برپایی دو نوع دادگاه شرعیه و عرفیه اکتفا شده بود که آن هم به اقلیتهای مذهبى و بیگانگان نبود.
با تصویب قانون دادگاههای شرع مصوب ۹ آذر سال ۱۳۱۰، وظایف و اختیارات دادگاههای شرع در قانون مشخص شد. برابر ماده ۷ آن قانون، بخشى از امور مربوط به احوال شخصیه مانند هرگونه دادخواست مربوط به اصل زناشویی و طلاق و مواردی که رسیدگی به دادخواست، جز به اقامه بینه یا سوگند ممکن نیست و امور دیگری همچون تعیین سرپرست یا وصى یا ناظر و تعیین امین در صلاحیت این دادگاه جای گرفت؛ با این حال تا پیش از تصویب جلد دوم قانون مدنى، دادگاهها در احوال شخصیه اقلیتهای مذهبی و دینی، برابر قوانین مذهب جعفری حکم صادر مىکردند.
با تصویب جلد نخست قانون مدنی در سال ۱۳۰۷ و به استناد ماده ۶ آن، احوال شخصیه همه اتباع ایران حتا افراد مقیم خارج از کشور، تابع قانون ایران منطبق بر فقه جعفری شد. ظاهر این ماده که ایرانیان غیرشیعه را نیز شامل میشد، با فقه جعفری چندان سازگار نبود، از این رو با تصویب ماده واحده «قانونِ اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه در دادگاهها» در ۳۱ تیرماه سال ۱۳۱۲، بر پیروی ایرانیان غیرشیعه از قوانین مذهبی خودشان، تأکید میورزد و این موضوع هنوز در این قانون آمده است. بدین گونه که در احوال شخصیه و حقوق ارث و فرزند خواندگی ایرانیان غیرشیعه که آنها به رسمیت شناخته شده باشد دادگاه باید طبق قوانین خود آن دین تصمیم بگیرد. آیین نامه پیشین در سال 1312 خورشیدی به ثبت رسیده بود و تا پیش از این مورد استفاده بود.
در سال ۱۲۸۶ خورشیدی بزرگان زرتشتی تهران گردهم آمدند و ۱۲ نفر را به مدت دو سال انتخاب می کند این نخستین دوره رسمی انجمن زرتشتیان تهران است که بزرگانی مانند شادروان ارباب کیخسرو شاهرخ در آن بودند زمانی که به دورهی دوازدهم خود میرسد یک سری اطلاعات آنها را به دستوران یزد از دیدگاه فقهی و دینی میآورند و بزرگان مینشیند و نکتههای آن را دستنویسی میکنند تا اینکه سال ۱۳۱۲ گردش چهاردهم انجمن زرتشتیان تهران در فروردین ماه آغاز میشود. انجمن زرتشتیان تهران در این گردش با توجه به اطلاعاتی که در دو دورهی پیشین گردآوری و آماده شده بود، احوال شخصیه را تدوین میکند. احوال شخصیه در سال ۱۳۱۲ شامل 7 صفحه در ۶۵ ماده واحده تنظیم میشود که بعدها به احوال شخصیه نامور میشود که ارباب کیخسرو شاهرخ آن را گذاشته است.
در درازای گذر سالها دگرگونیها خیلی کم بود و البته بیشتر میکوشیدند دشواریها را با هم با کدخدامنشی از میان بردارند. تا اینکه در دوران پس از انقلاب ماده واحدی که رای وحدت رویه بود در سوم تیرماه ۱۳۷۲ به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام میرسد. ماده ۴ قانون حمایت از خانواده که مصوب یکم اسفندماه 1391 است میگوید که رسیدگی مربوط به امور نامزدی و خسارت ناشی از برهم زدن آن نکاح دائم و موقت و شرط عقد ازدواج، مهریه، جهیزیه، نفقه، تمکین، طلاق و فسخ ازدواج، حضانت، رشد، سرپرستی کودکان، ولایت قهری و اهدای جنین، تغییر جنسیت پلگذاری باید بر اساس احوال شخصیه انجام شود که دو تبصره برای آن در نظر گرفته میشود.
تبصرهی اول میگوید به دعاوی اشخاص موضوع اصل دوازدهم و سیزدهم قانون اساسی حسب مورد به قانون اجازه رعایت احوال شخصیه مصوب 31 تیرماه 1312 و قانون رسیدگی به دعاوی مطروحه راجع به احوال شخصیه و تعلیمات دینی ایرانیان زرتشتی کلیمی مسیحی مورخ سوم تیرماه ۱۳۷۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیدگی میشود.
تبصرهی دو نیز میگوید: تا تصمیمات مراجع عالی اقلیت دینی مذکور در امور حسبی و احوال شخصی آنان از جمله نکاح و طلاق معتبر و توسط محاکم بدون رعایت تشریفات نفیذ و اجرا میشود.
دعاوی در صلاحیت دادگاه خانواده
برپایهی ماده ۴ قانون حمایت خانواده اسفندماه 1391رسیدگی به امور و دعاوی زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است:
۱ـ نامزدی و خسارات ناشی از برهم زدن آن
۲ـ نکاح دائم، موقت و اذن در نکاح
۳ـ شروط ضمن عقد نکاح
۴ـ ازدواج مجدد
۵ ـ جهیزیه
۶ ـ مهریه
۷ـ نفقه زوجه و اجرت المثل ایام زوجیت
۸ ـ تمکین و نشوز
۹ـ طلاق، رجوع، فسخ و انفساخ نکاح، بذل مدت و انقضای آن
۱۰ـ حضانت و ملاقات طفل
۱۱ـ نسب
۱۲ـ رشد، حجر و رفع آن
۱۳ـ ولایت قهری، قیمومت، امور مربوط به ناظر و امین اموال محجوران و وصایت در امور مربوط به آنان
۱۴ـ نفقه اقارب
۱۵ـ امور راجع به غایب مفقودالاثر
۱۶ـ سرپرستی کودکان بیسرپرست
۱۷ـ اهدای جنین
۱۸ـ تغییر جنسیت
تبصره ـ به دعاوی اشخاص موضوع اصول دوازدهم (۱۲) و سیزدهم (۱۳) قانون اساسی حسب مورد طبق قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه در محاکم مصوب ۱۳۱۲/۰۴/۳۱ و قانون رسیدگی به دعاوی مطروحه راجع به احوال شخصیه و تعلیمات دینی ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی مصوب ۱۳۷۲/۰۴/۰۳ مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیدگی میشود.
تصمیمات مراجع عالی اقلیتهای دینی مذکور درامور حسبی و احوال شخصیه آنان از جمله نکاح و طلاق، معتبر و توسط محاکم قضائی بدون رعایت تشریفات، تنفیذ و اجراء میگردد.
آیيننامه احوال شخصيه زرتشتيان ايران برابر اصل سیزدهم قانون اساسی بازنگری شده و مورد تایید انجمن موبدان تهران (مرجع دینی زرتشتیان) و انجمنها و نهادهای زرتشتی سراسر کشور در همایش تاریخ ۲۷/۲/۱۳۸۶ قرار گرفتهاست و از آن تاریخ لازمالاجرا است.
آییننامه تدوین شده دارای یک فهرست، 12 بخش، 69 ماده و یازده تبصره است. بخشهای 12 گانهی آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان عبارتند از: خواستگاری، نامزدی، زناشویی شامل حقوق تکالیف و شرح داراییها، موارد و موانع زناشویی، مهریه، موارد امکان فسخ زناشویی و طلاق، مورد فرزندان و نگهداری آنها، ولایت قهری و قیمومت، فرزندخواندگی و پلگذاری، تقسیم ارث، وصیت، ترتیب طبقات ارث.
پیشنهاد برای بازنگری برخی از بندهای آییننامه
از سال 1396 انجمن موبدان برای تغییر و اصلاح برخی از بندهای آییننامهی احوال شخصیه همچون بندهای ۳، ۴، ۹
۱۰ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵، ۲۱، ۲۲، ۲۳ تا آخرین تغییر که دربارهی ماده ۶۹ بود، پیشنهادهایی را مطرح کرده است. در نشست انجمنها نیمی از این بندهای پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفت. امروزه بسیاری از موارد مطرح میشود که در احوال شخصیه دیده نشده است. در روزهای گذشته این موضوعها را به شیوهی کدخدامنشی گرهگشایی میکردند ولی اکنون باید قانون داوری کند. گردآوری و نوشتن این قوانین با نگرش افراد آگاه انجام میشود و پیشنهادهایی که همه انجمنها میدهند، گردآوری شده و در انجمن موبدان بررسی میشود و با حقوقدانان و قاضیهایی که از احوال شخصیه زرتشتیان آگاه هستند مشورت میشود تا پس از آن شورای حل اختلاف و انجمنهای زرتشتی سراسر کشور بتوانند برپایهی آن عمل کنند.
شعبهی شورای حل اختلاف ویژهی زرتشتیان
شعبهی شورای حل اختلاف ویژهی زرتشتیان در راستای گسترش فرهنگ صلح و سازش میان همکیشان، حل اختلاف برپایهی آییننامهی احوال شخصیهی زرتشتیان و کاستن از پروندههای دعاوی راهاندازی شده است. پیشینهی گشایش شعبهی حل اختلاف ویژهی زرتشتیان شهرهای اهواز، یزد، شیراز به سالیان گذشته میرسد.
شورای حل اختلاف زرتشتیان اهواز
شعبهی شورای حل اختلاف زرتشتیان در اهواز از سال 1377 خورشیدی آغاز به کار کرده است. موبد مهربان پولادی، هموند شورای حل اختلاف زرتشتیان اهواز دربارهی تاریخچه راهاندازی و وضعیت کنونی این نهاد میگوید: نخستین شورای حل اختلاف زرتشتیان ایران بود که در سال 1377 شروع به کار کرد ولی بدلیل کم شدن زرتشتیان اهواز و نداشتن هیچ گونه پرونده ای چند سال پیش تعطیل شد.
شورای حل اختلاف زرتشتیان یزد
شعبهی شورای حل اختلاف زرتشتیان در یزد از سال 1383 خورشیدی آغاز به کار کرده است. پرویز سرداری، رییس شعبه دربارهی تاریخچه راهاندازی و اعضای این نهاد میگوید: در سال ۱۳8۳ شورای حل اختلاف زرتشتیان یزد تشکیل شد و تاکنون مشغول خدمترسانی به جامعهی زرتشتی است. از آغاز کار به پیشنهاد قوه قضاییه و فرمانداری یزد، سه نفر را برای تشکیل شورا پیشنهاد کردیم که افراد در جلسه انجمنهای یزد با رای مخفی انتخاب شدند. پرویز سرداری، دینیار شهزادی، خدامراد گنجی، کیخسرو فرودیان و سهراب خسرویانی نیز به عنوان اعضای جیگزین (علیالبدل) تعیین شدند. این افراد پس از گذراندن آموزش و دورههای دروس مختلف آغاز به کار کردند. شایان به یادآوری است که اشرط اولیه انتخاب رایگان بودن کار در راه خداوند و جامعه است تاکنون کار به همین روال است. پس از مدتی کیخسرو فرودیان به عنوان عضو اصلی مشغول کار شد و سهراب خسرویانی نیز به عنوان دبیر از سوی قوه قضاییه تعیین گردید که پس از چند سال فعالیت صادقانه از کار استعفا داد و رستم کاووسیانزاده که در شورا دوره دیده بود به عنوان دبیر مشغول به کار شد. اعضای شورای حل اختلاف زرتشتیان در یزد عبارتند از پرویز سرداری (رییس) کیخسرو فرودیان و خداداد گنجی عضو اصلی کاووسیانزاده دبیر شورا مشغول به فعالیت هستیم.
شورای حل اختلاف زرتشتیان شیراز
شعبهی شورای حل اختلاف زرتشتیان شیراز از سال 1383 آغاز به کار کرده است. سیروس خدادای، هموند کنونی شورای حل اختلاف زرتشتیان شیراز دربارهی تاریخچه راهاندازی، اهداف و اعضای این نهاد میگوید: در راستای اهداف قوه قضائیه مبنی بر سهولت در رسیدگی قضایی در دعاوی هممیهنان ادیان توحیدی ازجمله زرتشتیان و دریافت عدالت قضایی وخدمات به استناد احوال شخصیه زرتشتیان ونیاز مبرمی که در این رابطه در جامعه احساس میشد و در جلسات انجمن زرتشتیان شیراز نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود، با پیگیری و تاکید فراوان شادروان افلاطون سهرابی فرنشین وقت انجمن زرتشتیان شیراز ، شعبه ویژه شماره ۲۵ شورای حل اختلاف زرتشتیان شیراز زیر نظر مجتمع قضایی درتاریخ اذرماه ۱۳۸۳ درمحل باغ وقفی شیراز تشکیل وفعالیت خود را اغاز کرد. اعضای اولیه و موسس عبارت بودند از: روانشاد پرویزغیبی (رییس)، روانشادافلاطون سهرابی (عضو)، کیخسروفلاحتی (عضو)، خورشید ظهور (عضو) و سیروس خدادادی (عضوجایگزین) که پسین روزهای دوشنبه هر هفته در محل شورای حل اختلاف تشکیل جلسه میدادند و به امور مورد نیاز همکیشان ازجمله انحصار وراثت، دعاوی خانوادگی و خدای ناکرده طلاق و جدایی رسیدگی کرده، سعی و تلاش خود را در برقراری صلح و سازش که یکی ازاهداف تشکیل شوراهای حل اختلاف است میکردند.همچنین به مشخص کردن ماده و بندهای احوال شخصیه زرتشتیان جهت استناد قاضی قوه قضائیه درپروندههای مربوطه اقدام میکردند. پس از درگذشت روانشاد پرویزغیبی و مهاجرت خورشید ظهور، برای تکمیل اعضا، سیروس خدادادی عضوجایگزین بعنوان عضو اصلی و مهوش نامداریان به عنوان دبیر به قوه قضایه معرفی شدند که پس از تایید و ابلاغ حکم اعضا شورای حل اختلاف به ترتیب عبارتنداز: کیخسرو فلاحتی (رییس)، افلاطون سهرابی (عضو)، سیروس خدادادی (عضو) و مهوش نامداریان (دبیر). با نهایت تاسف پس از درگذشت روانشادافلاطون سهرابی درسال ۱۳۹۹ شورا جهت تکمیل اعضا طی انتشار اگهی ازهمکیشان واجد شرایط درخواست شرکت درشورای حل اختلاف را کرد که درنهایت شهریار بختیاری بعنوان فرد منتخب به قوه قضایه معرفی وپس از طی مراحل قانونی حکم ایشان ابلاغ گردید و درحال حاضراعضای شورای حل اختلاف زرتشتیان شیراز عبارتنداز: کیخسرو فلاحتی (رییس)، شهریاربختیاری (عضو)، سیروس خدادادی (عضو) و مهوش نامداریان (دبیر) که به وظایف محوله خود ازجمله گسترش فرهنگ صلح و سازش و آشنایی همکیشان به قوانین احوال شخصیه در موارد لزوم اهتمام میورزند از دیگر فعالیتهای انجام شده توسط این شورا شرکت درهمایشهای نمایندگان انجمنها ونهادهای زرتشتی و ارایهی پیشنهاد برای اصلاح آییننامهی احوال شخصیه زرتشتیان است.
شورای حل اختلاف زرتشتیان تهران
شعبه ویژهی زرتشتیان تهران به تازگی در تاریخ دوشنبه 24 آذرماه 1399 خورشیدی در طبقهی فوقانی دبیرخانه انجمن زرتشتیان تهران گشایش یافت.
موبد مهربان فیروزگری، در جایگاه رییس شعبه، تاجگوهر خدادادکوچکی (خانم خادم)، فهیم فرهادی به عنوان هموندان اصلی و فرهاد کاویانیگوهری در سمت مسوول دفتر شعبهی 3056 شورای حل اختلاف تهران ویژه زرتشتیان منصوب شدند.
آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران
آییننامه احوال شخصیهی زرتشتیان ایران، در 69 ماده و11 تبصره به تاریخ 27 اردیبهشتماه 1386 خورشیدی مورد تصویب قرار گرفت. در روزنامهی رسمی سال 63 به شماره 18285 به تاریخ پانزدهم آذرماه 1386 خورشیدی به تایید رسید وپس از دریافت پروانه از وزارت ارشاد باهزینه انجمن زرتشتیان گردش40 از سوی انتشارات فروهر تهران به چاپ رسید وبه تمام واحدهای قوه قضاییه ابلاغ واز تاریخ یادشده اجرا میشود.
1-خواستگاری:
ماده١ـ
از هر دختر یا زن زرتشتی که شرط لازم برای ازدواج را داشته باشد میتوان خواستگاری کرد.
ماده۲ـ
رضایت هر دو سو در زمینه خواستگاری و نامزدی شرط و بایسته برای پیمان زناشویی نیست.
ماده۳ـ
وکالت دادن برای انجام مراسم نامزدی و ازدواج زمانی نیاز است که حضور شخص موکل امکان نداشته باشد.
۲-نامزدی:
ماده۴ـ
نامزدی را در زمانی میتوان انجام داد که دختر بالای ١۴سال تمام و پسر بالای ۱۶سال تمام داشته باشد.
ماده۵ـ
پس از خواستگاری دختر یا زن و دریافت رضایت از او و پدر و مادرش میتوان او را به نامزدی اختیار کرد.
ماده۶ـ
مراسم نامزدی عبارت است از دو حلقه نامزدی که پسر و دختر بدست یکدیگر میکنند و پیشکشهایی که خانواده آنها بههم میدهند.
ماده۷ـ
جایگاه نامزدی به مانند زناشویی نیست که پسر و دختر آزادی کامل در کار زناشویی داشته باشند.
ماده۸ـ
پس از فسخ نامزدی هر یک از نامزدها، میتوانند هدایایی را که خود یا پدر و مادر آنها به طرف دیگر دادهاند درخواست کنند و چنانچه هدایا موجود نباشد بهای زمان درخواست آنها دریافت خواهد شد.
ماده٩ـ
چنانچه نامزدی فسخ شود زیانهایی که از جهت اعتماد در انجام زناشویی وارد آمدهاست با تایید کارشناس قابل دریافت است.
ماده۱۰ـ
در موردی که پیش از انجام مراسم زناشویی یکی از نامزدها از جهان درگذرد و از سوی نامزد دیگر و خانوادهاش هدایایی که به عنوان نامزدی داده شدهاست میتواند درخواست شود چنانچه که هدایا موجود نباشد قیمت زمان خرید هدایا دریافت خواهد شد مگر اینکه آن هدایا در سنت و آیینها استفاده شده باشند.
ماده۱۱ـ
مدت گزشت زمان دعاوی ناشی از فسخ نامزدی از تاریخ و قوع فسخ ٢ سال است.
٣-حقوق، تکلیف زناشویی و شرح داراییها:
ماده١٢-
پیش از آنکه دختر به سن ۱۶سالگی و پسر به سن ۱۸سالگی برسد انجام مراسم ازدواج و عروسی سزاوار نیست و نباید انجام شود.
ماده۱۳-
پس از پیوند زناشویی، گواهی پزشک برای تندرستی عروس و داماد از بیماریهای تنی و روانی، واگیردار و آمیزشی و نداشتن اعتیاد به مواد مخدر و میبایست مشاوره ژنتیکی شوند.
ماده۱۴-
انجام مراسم ازدواج به روش آیین مزدیسنی(زرتشتی) و با بهکارگیری مراسم گواهگیری بدست موبد و با بودن دستکم ۷تن از افراد خانواده و افراد زرتشتی که کمتر از ۲سال نداشته باشند انجام مییابد و با شنیدن پاسخ آری از روی خشنودی که عروس و داماد خواهد گفت، با نگارش در دفتر ازدواج زرتشتیان پیوند زناشویی به فرجام میرسد.
ماده۱۵-
انجام مراسم ازدواج هنگامی که دختر و پسر در سن کمتر از ۲۱سالگی باشند افزونبر خواست هر دو سو رضایت پدر و مادر پسر و دختر را نیز نیاز است، چنانکه یکی از آنها درگذشته باشد رضایت پدر و یا مادر زنده، بایسته خواهد بود و چنانچه پدر و مادر هیچ کدام زنده نباشند خشنودی و پروانهی پدر بزرگها و با نبود آنها پروانهی مادر بزرگها نیاز است.
ماده ۱۶-
برای هر مرد زرتشتی بیش از یک زن و هر زن زرتشتی بیش از یک شوهر نباید داشته باشد و روا و پسندیده و سزاور نیست، مگر همسر او درگذشته باشد یا جدایی میان آنها برابر این آییننامه روی داده باشد.
ماده۱۷-
پس از آیین گواهگیری و پیوند زناشویی، پیوندهای پس از ازدواج و حق و حقوق و خوشتنکاری زن و شوهر در برابر یکدیگر برقرار میگردد.
ماده۱۸-
برای ارزش و ارج به زندگی همسویی و اینکه عروس و داماد پس از انجام پیوند زناشویی در همه بخشهای زندگی با یکدیگر همدست و همکار و همراه باشند از اینرو پس از تاریخ ثبت ازدواج نیاز به نگهداری بندهای زیر میباشند.
بند یک:
دارایی که پسر یا دختر پیش از ازدواج خود داشتهاند، از آن خودشان میباشد.
بند دو:
دارایی که شوهر یا زن به شیوه پیشکش، پاداش، بخشش، آشتی، بازمانده و یا سفارش بدست آوردهاند بخش دارایی خود ویژه آنها بهشمار میرود.
بند سه:
هرگونه بدهی که پیش از ازدواج هر یک از هر دو سو زن یا شوهر داشته باشند وابسته به خود آنهاست و پس سازش نوشتاری هر دو سو از دارایی هموند پرداخت خواهد شد.
بند چهار:
دارایی که شوهر و زن پس از پیوند زناشویی به تنهایی یا هر دو با کار و سرمایهگزاری بدست میآورند بخش دارایی هر دوی آنها خواهد بود.
ماده۱۹-
سرپرستی خانواده در درازای زندگی با شوهر بوده اما پس از درگذشت و یا دیوانه شدن و یا ممنوع شدن و یا نهان و ناپدید شدن شوهر، با زن وی است.
۴-موارد و موانع زناشویی:
ماده۲۰ـ
زناشویی در میان خویشاوندان به گزارش زیر ممنوع است:
الف:
با پدر و پدربزرگ با مادر و مادربزرگ خود و همسر هر اندازه بالا رود.
ب:
با فرزندان خود و همسر هر اندازه پایین رود.
پ:
با برادر و خواهر و فرزندان آنان هر اندازه پایین رود.
ت:
با عموها و عمهها ، خالوها و خالهها.
س:
فرزندخوانده با پدر و مادرخوانده و برادر و خواهرخوانده و فرزندان خوانده خود و همسر هر اندازه پایین رود.
۵- مهریه:
ماده۲۱ـ
در آیین و دین زرتشتی هنگام پیوند زناشویی مهریه تعیین و قید نمیشود و جدایی بستگی به چگونگی آن دارد.
۶-موارد امکان فسخ زناشویی یا طلاق:
ماده۲۲ـ
هرگاه به هنگام اجرای مراسم زناشویی زن و یا شوهر دیوانه بوده یا اختلالحواس داشته باشند چنانچه که همسر و خانوادهاش از پریشان مغزی و اختلالحواس او آگاه نبوده باشند برپایه درخواست طرف دیگر ازدواج قابل فسخ است اما چنانچه پس از زناشویی و آمیزش، زن جنون و یا بیماری درمان ناپذیری پیدا کند که توانایی انجام وظایف زناشویی را نداشته باشد و به مدت ٢سال به درازا بیانجامد و پزشکان توانایی به درمان او نباشند شوهر به استناد گواهینامه پزشک قانونی و به شرط نگهداری و پرداخت هزینه زندگی زن خود مجاز به اختیار یک همسر دیگر خواهد بود(این تنها به منظور مراقبت و نگهداری از زن بیمار و… است) و در صورت درگذشت شوهر هر یک از دو همسر به گزارش این آیین در بخش ارث بهگونه برابر از تمام دارایی شوهر بهرهمند خواهند شد.
تبصره ـ
جنون هر یک از همسران اگر پس از مراسم ازدواج پیش آید و مدت ٢سال به درازا انجامد و پزشکان توانایی به درمانش نباشند به استناد گواهی پزشک قانونی از دلایل درخواست طلاق از جانب سوی دیگر خواهد بود.
ماده۲۳ـ
هرگاه پس از ازدواج نمایان شود که شوهر یا زن یا هر دو توانایی بچهدار شدن نداشته و با چارهجویی زمانی به ٣سال درمان نشوند و پزشک قانونی گواهی دهد که هر کدام درمان پذیر نیستند، زن یا شوهری که درمان پذیر است، اگر خود بخواهد میتواند درخواست جدایی کند.
ماده۲۴ـ گرفتار و دچار شدن زن و یا شوهر به هرگونه مواد مخدر با گواهی پزشک قانونی کـه به اساس زندگی خانوادگی آسیب وارد کند و ادامه زندگی برای آن یکی دشوار نماید از دلایل طلاق برای همسر او میباشد.
ماده۲۵ـ
چنانچه شوهری به شرط تمکین زن در مدت ٢سال هزینه زندگی را به زن خود نپردازد، در پی درخواست زن، طلاق مجاز است.
ماده۲۶ـ
چنانچه ثابت شود که زن به انجام زنا شده شوهر میتواند از او جدا شود و همچنین اگر ثابت شود مرد با زن دیگر زنا کرده زن هم میتواند درخواست جدایی نماید.
ماده۲۷ـ هرگاه ثابت شود که شوهر نسبت به زن خود بهگونهای ستم و سنگدلی روا داشته و خطر جانی، مالی و شرافتی داشته و ادامه زندگی آنان پس از اندرزهای بزرگترها و رسیدگی شورای حل اختلاف انجمن زرتشتیان محل سکونت میسر نباشد زن میتواند درخواست جدایی کند و از شوهر خود جدا شود.
تبصره١:
در موردی که زن به کیفیت گفته شده در ماده یاد شده حداکثر ٢سال جدایی اختیار کرده و در خانه دیگری زندگی کند شوهر وظیفه دارد نسبت به درآمد خود و در خور شخصیت و نیاز واقعی زن، هزینه او را در خانه جداگانه پرداخت کند.
تبصره٢:
هنگامیکه زن به کیفیت گفته شده در ماده یاد شده بخواهد درخواست طلاق کند تا تکلیف او با رای دادگاه نمایان نشده است با نظر دادگاه میتواند در زمانی که پرونده او در دادگاه مطرح است خانه جداگانه اختیار کند و هزینه زندگی خود را به گزارش ماده ۲۷ درخواست و اخذ کند.
تبصره٣:
درباره جدایی موقت زن به گزارش ماده ۲۷ و تبصره ١ و ٢ باید خانه او به رضایت طرفین اختیار شود و در صورت عدم توافق، تعیین آن با شورای حل اختلاف زرتشتیان محل سکونت و یا دادگاه خواهد بود.
ماده۲۸ـ
اگر زن یا مردی ناسازگار باشد و رفتار او بیم خطر جانی، مالی و شرافتی برای همسرش داشته باشد که نتوان با اندرز یا رسیدگی شورای حل اختلاف زرتشتیان محل سکونت این پدیده را ازمیان برداشت برحَسبِ درخواست شوهر طلاق پذیرفته میشود.
ماده۲۹ـ
در صورت نبودن توافق اخلاقی میان زن و شوهر که زندگی آنها نشدنی و غیرقابل تحمل باشد و برحَسب درخواست طرفین، با نظر شورای حل اختلاف زرتشتیان محل سکونت آنان با درخواست جدایی موافقت میشود.
ماده۳۰ـ
اگر مردی زرتشتی، زن غیرزرتشتی داشته باشد یا پس از ازدواج با زن زرتشتی، زن غیرزرتشتی انتخاب کند و حقیقت را پنهان کرده باشد، همسر زرتشتی او پس از آگاهی میتواند درخواست طلاق کند و شوهر ناچار است یک دوم از کل دارایی خـود را به همسر زرتشتی پرداخت و انتقال دهد. در صورت عدم آگاهی و عدم طلاق در درازای زندگی زناشویی پس از درگذشت شوهر نیز یک دوم از کل دارایی شوهر جانسپرده به همسر زرتشتی انتقال داده خواهد شد.
ماده۳۱ـ
هنگامیکه زن یا شوهر از دین زرتشتی به دین دیگری روی آورد زمینههای طلاق میان آنها واقع شده و در اینباره طرفی که تَرک دین کرده وظیفه دارد در صورت طلاق یک دوم از کل دارایی خود را به طرف دیگر که در دین زرتشتی باقیمانده است پرداخت و انتقال دهد و بدینگونه سرپرستی و تربیت فرزندان نیـز به هزینه مرد بر دوش کسی است که در کیش زرتشتی باقیمانده است.
ماده۳۲ـ
هرگاه شوهر ۵سال پیدرپی غیبت کند و خبری از زنده بودن او نرسد، شوهر ناپدید تلقی میشود و زن او میتواند درخواست طلاق کند.
ماده۳۳ـ
هرگاه یکی از طرفین به موجب رای قطحی دادگاه به ۵سال زندان محکوم و حکم کیفر در حال انجام باشد طرف دیگر میتواند درخواست جدایی نماید.
ماده۳۴ـ
هرگاه زن و شوهری به مدت ۵سال پیاپی از یکدیگر جدا زندگی کنند به درخواست هر یک از طرفین میتوانند درخواست طلاق کنند.
ماده۳۵ـ
در زمان طلاق هرگونه کالا و هدایایی که از طرفین تا آن زمان به طرف دیگر داده شده است وابسته به طرفی است که به او هدیه شده است.
ماده۳۶ـ
طرفی که مقصر در مواد ۲۴و ۲۵و ۲۶و ۲۷و ۲۸و ۳۰و ۳۱و ۳۳ شناخته شود از نیم دارایی به موجب تبصره ۴ ماده ۱۸محروم خواهد شد و تنها اثاثیه، اموال و بقیه دارایی شخصی خود را دریافت میکنند.
ماده۳۷ـ
پس از صدور حکم طلاق از دادگاه و پرداخت حقوق طرفین برابر آیین احوال شخصیه زرتشتیان، رویداد طلاق،(برابر با مقررات ثبت احوال کل کشور) در دفتر خانه ویژه زرتشتیان ثبت خواهد شد.
۷-درباره فرزندان و نگهداری آنها:
ماده۳۸ـ
نگهداری فرزند، از نگر روزی و هزینه و تربیت و آموزش بردوش پدرومادر است چنانچه پس از مرگ یکی از آنها بردوش آنکه زنده است خواهد بود.
ماده۳۹ـ
در هنگام محاکمه میان زن و شوهر درباره جدایی، نسبت به نگهداری فرزند کمتر از ۱۸سال و یا در رحم، دادگاه ترتیبی دادگرانه مقرر خواهد کرد و نیز در زمان صدور حکم طلاق، نسبت به نگهداری فرزند یا فرزندان کمتر از ۱۸سال تمام دادگاه با نگرش به نظر شورای حل اختلاف زرتشتیان محل سکونت درباره صلاحیت هر یک از پدرومادر تصمیم بخردانه و منطقی خواهد گرفت.
ماده۴۰ـ
به هنگام مرگ پدر چنانکه فرزندی زیر ۱۸سال داشته باشد تا وختی که مادر زنده است و شوهر دیگری اختیار نکرده است نگهداری و پرورش فرزند بردوش اوست وگرنه نیای پدری و چنانچه نباشد نیای مادری و اگر از نیاکان هیچکدام نباشد با نظر شورای حل اختلاف زرتشتیان محل و پاسداشت نیک اندیشی فرزند کوچک، دادگاه سرپرست بچه را تعیین خواهد کرد.
ماده۴۱ـ
درباره درگذشت فرزند خانواده چنانکه خود به انداز کافی دارایی نگذاشته باشد چنانچه پدر زنده باشد نگهداری نوه بردوش نامبرده خواهد بود و همچنین نسبت به همسر وی تا وختی که همسری برنگزیده است هرگاه پدر درگذشته باشد و سهم دارایی فرزند درگذشته به اندازهای نباشد که هزینه و پرورش فرزند درگذشته و نگهداری همسر او کند با پاسداشت گزارش بالا بردوش مادر و چنانچه مادر او بیسرمایه یا درگذشته باشد بردوش نیای پدری است و در صورت درگذشت یا تهیدستی نیای پدری بردوش فرزندان نیای پدری است و نسبت به نگهداری همسر شخص درگذشته نیز اینگونه خواهد بود.
۸-سرپرست قهری و سرپرستی فرزندان:
ماده۴۲ـ
فرزندان کمتر از ۱۸سال، زیر سرپرست قهری پدر و در صورت مرگ و یا خل و ممنوع یا ناپدید شدن او زیر سرپرست قهری مادر است(چنانچه پس از درگذشت پدر، همسرش ازدواج نکرده باشد و یا دیوانه و ممنوع نشده باشد) و در صورت درگذشت هر دو یا درگذشت پدر و ازدواج بعدی مادر زیر سرپرستی نیای پدری خود میباشد در صورت نبودن سرپرست، استور زرتشتی با نظر انجمن زرتشتیان محل زندگی بچه کوچک تعیین میشود و همچنین است نسبت به فرزند غیررشید یا خل یا دیوانه.
ماده۴۳ـ
هر یک از پدرومادر و نیاکان به هنگام سرپرستی خود برای فرزند کمتر از ۱۸سال که زیر سرپرستی اوست میتوانند نمایندهای رسمی تعیین کند تا پس از درگذشت او چنانچه سرپرست قهری موجود نباشد وصی شود.
۹ـ فرزند خواندگی و پُلگذاری:
ماده۴۴ـ
تعیین فرزند خوانده که جایگزین فرزند حقیقی خواهد شد با پاسداشت آييننامه زیر است:
الف ـ
در موردی که زن و شوهری بیفرزند باشند میتوانند با موافقت یکدیگر از جامعه زرتشتیان کسی را به عنوان فرزند خود برگزینند.
ب ـ
هر مرد و زن زرتشتی که بالای ۴۰سال داشته باشد میتواند از جامعه زرتشتی کسی را با موافقت انجمن زرتشتیان محل سکونت به عنوان فرزند خود برگزیند.
پ ـ
هر کس فرزندخوانده اختیار کند آن فرزندخوانده وارث شخصی اوست و چنانچه ازدواج دیگری داشته باشد و فرزندی از او بوجود آید، فرزند خوانده نیز در ردیف یکی از فرزندان او خواهد بود و در حقوق و مقررات مانند یک فرزند حقیقی بهشمار میرود.
ت ـ
پس از تعیین فرزند خوانده باید مراتب در دفتر انجمن زرتشتیان محل ثبت و به امضا پدرخوانده و یا مادرخوانده و چهار تن گواه برسد و دفتر انجمن محل نیز باید گواهینامه مبنی بر هویت و شناسایی فرزندخوانده صادر و به فرزندخوانده داده شود و مراتب باید در شناسنامه کسی که فرزندخوانده برگزیده است ثبت شود.
ماده۴۵ـ
در بخش بند ب از ماده۴۴ به هنگامی که زنِ بیوه یا شوهرِ بیوه، کسی را به فرزندی خود اختیار کند آن فرزندخوانده تنها وارث همان زن یا شوهر خواهد بود که او را به فرزندی خوانده است مگر درموردی که وارث زن یا شوهر که او را به فرزندی نخوانده نیز موافقت کند که همان شخص معین فرزند خوانده زن و شوهر هر دو بهشمار میآید.
ماده۴۶ـ
در موردی که فردی بیفرزند از جهان درگذرد و فرزندخوانده هم نداشته باشد نزدیکترین ورثه قانونیاش میتواند در بامداد روز چهارم پس از مرگ، با حضور موبد و باشندگان، شخصی حقیقی را به سمت پُلگزاری شخصِ درگذشته معین کند و بدینگونه، پُلگزاری، سِمَتِ فرزند حقیقی را خواهد داشت.
تبصره ـ
بامداد چهارم هنگام تعیین پلگزار باید گواهینامه در سه نسخه تنظیم و به امضای ورثه، موبد و چهارتن گواه و سپس به گواهی انجمن زرتشتیان محل سکونت رسانیده و با ثبت در دفترِ انجمن یک نسخه از آن به پُلگزار داده شود.
ماده۴۷ـ
در تعیین پُلگزار، بستگان نزدیک درگذشته، حق تقدم دارند و چنانچه درگذشته بستگانی نداشته باشد از میان دیگر زرتشتیان، کسی را برمیگزینند.
۱۰- تقسیم ارث:
ماده۴۸ـ
از دارایی بازمانده از درگذشته موارد زیر از وصیت ارث جدا میگردد.۱-هزینه خاکسپاری.۲- بهایی که برای انجام مراسم دینی برای شخص درگذشته نیاز است و یا برای درگذشتگانی که برعهده درگذشته کنونی است.۳ـ بدهی آشکار درگذشته.۴- بهایی که برای صرف نیکوکاری ویژه داده باشد. بقیه هم به عنوان دارایی خالص او محسوب و در اختیار ورثه قرار میگیرد.
ماده۴۹ـ
در هنگامی که یک زرتشتی چه زن و مرد بدون وصیتنامه بمیرد و از او پدرومادر و همسر و فرزندانی بازمانده باشد، دارایی او بدینگونه بخش خواهد شد: نخست از همهی دارایی خالص او با پاسداشت ماده ۴۸ به هر یک از پدرومادر؛ چنانچه هر دو زنده باشند یک دهم وگرنه یک هشتم، سهم آنکه زنده است داده میشود و نسبت به بقیه دارایی سهم هر یک از ورثه، مانند همسر و هر یک از فرزندان پسر و دختر برابر خواهد بود.
تبصره۱ـ اگر در میان فرزندان درگذشته فردی درمان ناپذیر مانند: خل و دیوانه؛ مجنون یا معلولِ ناتوان وجود داشته باشد به اندازه دو برابر سهم ارث به او تعلق میگیرد.
تبصره۲ـ
برای نگهداری و تامین مخارج پدرومادر یا نیاکان هر یک از ورثه بهگونه برابر موظف به پرداخت هزینه آنها میباشند.
ماده۵۰ـ
هنگامیکه بر اثر حوادث زن و شوهری باهم بمیرند هیچکدام از یکدیگر ارث نمیبرند وراث هر یک از زن و شوهر بهگونه جداگانه از دارایی آنان ارث میبرند.
ماده۵۱ـ
هرگاه شخصی بدون تنظیم وصیتنامه، و بیهمسر و فرزند از جهان درگذرد دارایی خالص او با پاسداشت ماده ۴۹ میان پدرومادر بهگونه برابر تقسیم خواهد شد و در صورت زنده بودن یکی از آنها همهی دارایی خالص به او میرسد و در صورت عدم تعیین پُل گزار و نبودن وراث ردههای یکم به ردههای بعدی میرسد.
ماده۵۲ـ
اگر فرزندی پس از پدرومادر مرده شده باشد پس از درگذشت پدرومادر در هنگام تقسیم ارث چنانچه از آن فرزند درگذشته همسر و فرزندی باقیمانده باشد سهم فرزندی او به همسر و فرزندان وی تعلق خواهد گرفت و در صورت نداشتن فرزند، برابر ماده ۵۳ ارث میبرد.
ماده۵۳ـ
در هنگام مرگ زن یا شوهر که همسری از او باقی باشد بدون آنکه فرزندی از خود او مانده باشد، نیم دارایی او بدون وصیت نصیب همسری است که زنده باشد و نیم دیگر به پدرومادر شخص درگذشته خواهد رسید و اگر هیچ یک زنده نباشند همهی دارایی خالص به همسر او تعلق خواهد گرفت.
ماده۵۴ـ
اگر در هنگام مرگ شوهری زن او آبستن باشد تقسیم ارث موکول به پس از زایمان خواهد بـود و چنانچه بخواهند دارایی را تقسیم کنند بـاید برای حمل، بهره مساوی به اندازه سهم دو فرزند کنار گزارند.
ماده۵۵ـ
هرگاه زن یا شوهر یا هر دو ازدواج دیگری نیز فرزندی داشته باشند فرزند هر یک از آنها از نامادری و ناپدری خود ارث نمیبرند.
ماده۵۶ـ
کسی که بهمناسبت فرزند خواندگی حق ارث بردن از پدرومادری که او را به فرزندی خواندهاند پیدا کردهاست این حق مانع از ارث بردن او از پدرومادر و خویشاوندان حقیقی خود نخواهد بود.
ماده۵۷ـ
وقتی که وراث درگذشته، منحصر به چند برادر و خواهر باشد نسبت ارث هر یک از برادران و خواهران، بهگونه برابر خواهد بود.
ماده۵۸ـ
چنانچه فرزندخوانده پیش از مرگ پدرخوانده یا مادرخوانده و یا پدرومادر حقیقی او بمیرد که از او زن و فرزندی باقی نباشد نیم از دارایی او وابسته به پدرومادر حقیقی و نیم دیگر به پدرومادرخوانده و یا هر یک از آنها که سِمتِ فرزند خواندگی او را داشته است تعلق خواهد گرفت و اگر همسر و فرزندی از او باقی باشد، هر یک از پدر و مادر خوانده و حقیقی یک دهم، اگر هر دو زنده باشند وگرنه یک هشتم سهم هر یک که زنده باشد خواهد بود و مانده آن میان همسر و فرزندان بگونه برابر تقسیم خواهد شد.
ماده۵۹ـ
چنانچه فرزند خواندهای پس از مرگ پدرومادرخوانده از جهان درگذرد و از او زن و فرزندی باقی نباشد دارایی او میان پدرومادر حقیقی یا وراث آنها تقسیم خواهد شد.
ماده۶۰ـ
کشتن هر انسانی از موانع ارث است، بنابراین کسی که مورث خود را از روی عمد بکشد از ارث او محروم میشود.
ماده۶۱ـ
اگر در میان وراث، ناپدیدی باشد سهم او به مدت ۵ سال کنار گزارده میشود تا حال او آشکار گردد.
ماده۶۲ـ
چنانچه یکی از ورثه نامبرده در این آیین تا هنگام مرگ مورث زرتشتی خویش و یا پس از آن از دین زرتشتی خارج شود ارث به او تعلق نمیگیرد.
۱۱-وصیت:
ماده۶۳ـ
هر زرتشتی میتواند به موجب وصیت، دارایی خود را میان ورثه و یا کسان دیگر تقسیم کند و یا برای کار نیکوکاری که بخواهد پس از مرگ خود وصیت کند. تخلف در وصیت جایز نیست و نارواست.
ماده۶۴ـ
چنانچه موصی پس از وصیت فرزندان دیگری پیدا کند یا پس از درگذشت او حملی نمایان شود و آشکار نباشد که موصی قصد محروم کردن فرزندان بعدی یا حمل را از ارث داشته به هر یک از آنها به اندازه سهمی که با فرض نبودن وصیت، از تمام دارایی بهرهور میشده سهیم میگردند.
ماده۶۵ـ
شخص زرتشتی نمیتواند وصی غیرزرتشتی برای بازماندگان خویش تعیین کند.
ماده۶۶ـ
در صورت نبودن وصیت و ورثهای از ردههای یکم و دوم، کلیه داراییهای خالص درگذشته با پاسداشت ماده ۴۹ بهگونه برابر وابسته به رده سومی یعنی پدربزرگ و مادربزرگ چه پدری و مادری هر یک زنده هستند خواهد بود و در صورت زنده نبودن هیچ یک از آنها، تمام دارایی میان رده چهارم، بهگونه برابر بخش خواهد شد.
ماده۶۷ـ
چنانچه یک زرتشتی بدون تنظیم وصیتنامه بمیرد و وارثی نیز نداشته باشد و در بامداد چهارم نیز پُل گزاری تعیین نگردد، تمام دارایی درگذشته به انجمن زرتشتیان محل سکونت واگذار میشود تا هزینه کارهای مراسم دینی بهنام درگذشته و نیکوکاری زرتشتیان گردد.
ماده۶۸ـ
چنانچه انجمن زرتشتیانی در محل سکونت نباشد در تمام مواردی که در این آیین آمدهاست انجمن زرتشتیان تهران شایسته خواهد بود.
۱۲ـ ترتیب ردههای ارث:
ماده۶۹ـ
در ردههای وراث رده یکم مقدم بر رده دوم و دوم مقدم بر سوم است و به همینگونه ردههای بعدی به گزارش زیر:
رده یکم ـ
زن یا شوهر، فرزندان، پدر و مادر و فرزندزاده در مواردی که برابر این آیین جانشین فرزندان درگذشته واقع میشوند.
رده دوم ـ
برادر و خواهر درگذشته و فرزندان آنها هراندازه پایین برود.
رده سوم ـ
نیای پدری و نیای مادری.
رده چهارم ـ
عموها و عمهها و خالوها و خالهها و فرزندان آنها.
تبصره ـ
با بودن هر یک از وراث ردههای یکم در رده دوم و چهارم، ردههای بعدی از ارث محروم میگردند.
*اهلیت بطور مطلق عبارتست از توانایی قانونی شخص برای دارا شدن یا اجرای حق
*گزارش با نگرش موبد مهربان پولادی، جانشین فرنشین انجمن موبدان تهران آماده شده است. اسفندماه 1399 خورشیدی