همزمان با سالروز صدور فرمان مشروطیت، نشست بررسی نقش اقوام ایرانی در جنبش مشروطیت، چهاردهم امردادماه 1397 خورشیدی، به کوشش انجمن هماندیشان ایران فرهنگی و با همکاری انجمن فرهنگی افراز در موسسهی «نگارستان اندیشه» با باشندگی دوستداران تاریخ معاصر ایران،کنشگران فرهنگی و دانشجویان برگزار شد. در این نشست سخنرانان به بررسی ابعاد گوناگون جنبش مشروطه در ایران پرداختند.
مشروطه همچنان مساله مورد پرسش و نیازمند خوانش ماست
دکتر فرشید خدادادیان،عضو هیات موسس انجمن هماندیشان ایران فرهنگی در آغاز ،با یادآوری این نکته که از امردادماه 1285 تا امردادماه 1397 مشروطه همچنان مساله مورد پرسش و نیازمند خوانش ماست گفت: این پرسش بر دو نکته مهم تاکید دارد.نخست ناتمام ماندن مطالباتی که 112 سال پس از صدور این فرمان و شکلگیری این جنبش،همچنان وجود دارد و دوم نیاز به نگاه ریزبینانه (:نقادانه) به یک رویداد تاریخی تاثیرگذار در سپهر سیاسی،اجتماعی و فرهنگی سرزمین ایران!
خدادادیان،مهمترین رسالت خود و دوستانش در انجمن هماندیشان ایران فرهنگی را گسترش و بسط دانایی با ایجاد فضای نقد گذشته تاریخی سرزمین ایران و گستردهتر از آن ایران فرهنگی دانست و ابراز امیدواری کرد شرکت کنندگان در همایش با ایجاد پرسش در ذهنشان سالن همایش را ترک کنند.
سردار بیبی مریم، نمونه زن آزادیخواه و مشروطهطلب ایرانی
دکتر پریچهر سلطانی زراسوند، مدرس دانشگاه،دبیر کارگروه زنان روستایی،عشایر و مناطق محروم کشور در معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و نویسندهی کتاب «سردار بی بی مریم بختیاری» نخستین سخنران این نشست بود و با اشاره به جنبههای گوناگون نهضت مشروطه به جلوههایی از حضور زنان در شکل گیری،پیروزی و تداوم این نهضت مهم اشاره کرد.
وی در معرفی سردار مریم بختیاری از بانوان مبارز و مشروظهخواه ایران گفت:بیبی مریم بختیاری که زادهی 1249 و درگذشتهی سال 1316 خورشیدی است،اعضای خانوادهاش همه در راه مبارزه با استبداد میهن به شهادت رسیدهاند. پدرش(حسینقلی خان) در زمان حکومت ظلالسلطان،حاکم اصفهان و پسر ناصرالدین شاه و فرزندش(علیمردان خان)در زمان رضاشاه. البته دیگر فرزندش(مصطفیقلی خان)هم در نبرد با روسها شهید شد.همچنین برادرش(علیقلی خان سردار اسعد بختیاری)از مبارزان جنبش مشروطهخواهی بود که حتا به تشویق بیبی مریم پای به عرصه نبرد گذاشت.سردار مریم آزادیخواهی تمامعیار بود و آرزویش اعتلای میهن بود.در سالهای عسرت،به وحید دستگردی و فرخی یزدی پناه داده بود. وقتی همسرش(فتحالله خان)،نایب حسین کاشی را در کاشان شکست میدهد،به او تلگراف میزند که مبادا حکومت کاشان را بپذیرد.بیبی مریم همچنین در بحبوحه جنگ جهانی اول،در ضدیت با روس و انگلیس،با آلمانیها همراه شد و به اتباعشان و همچنین اتباع اتریش و عثمانی پناه داد. وقتی آنان به سرزمین خود برگشتند و شرح واقعه دادند، به پاس سپاسگزاری، مدال شرف و شجاعت ازسوی سلاطین این سه کشور تقدیم بیبی مریم شد. وی افزونبر این فعالیتهای سیاسی،درباره حقوق زنان در ایران دارای نظرات بسیار روشنگرانه و آزاداندیشانه بود و از جمله در موضوع حق ارث برای زنان ایرانی تلاشی چشمگیر کزد. مجموعه اقداماتی که وی را به نمونه زن ایرانی آزادیخواه و مشروطه طلب ایران تبدیل میکند.
اجرای مشروطیت از امضای مشروطیت مهمتر است
دکتر محمدعلی سلطانی،پژوهشگر و مولف مجموعه بیست جلدی جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان (نخستین دایرهالمعارف منطقهای در ایران)سخنران بعدی این نشست علمی بود و در سخنانی با انتقاد از کلان روایتها در تاریخ،نادیده شدن و نا نوشته شدن بخشهای مهمی از تاریخ ایران،تنها به دلیل دور بودن از مرکزیت سیاسی را از مهمترین نقدهایی دانست که بر حوزه بررسی تاریخ مشروطیت در ایران وارد است.وی با انتقاد از ناآگاهی پژوهشگران ایرانی از رخدادهای جغرافیای تاریخی ایران،غرب کشور را دروازه ورود مشروطیت از عثمانی به ایران دانسته و از این منظر رخدادهای غرب کشور در روزگار مشروطه را بسیار مهم برشمرد و افزود مهمتر از امضای فرمان مشروطیت،اجرای آن بوده و هست که دادخواهی از پایههای مهم آن به شمار می رود.وی همچنین به جایگاه کمتر معرفی شده ی سردار یارمحمدخان کرمانشاهی از فعالان مشروطه اشاره کرد که در جریان محاصره تبریز به یاری ستارخان و باقرخان شتافت و افزود؛ یارمحمد کرمانشاهی با اندیشه آزادیخواهی وارد کمیته غیرت کرمانشاه شد و در کنار عدهای از آزادیخواهان کرمانشاه مانند حاج محمد مهدی،میرزا علی خان سرتیپ،ابوالفتح میرزا دولتشاهی و… به فعالیت پرداخت.هنگام برخورد مشروطه خواهان و مستبدان در کرمانشاه، همراه دو هزار تن از آزادیخواهان در کرمانشاه متحصن و سپس عازم تهران شد.در قم از به توپ بستن مجلس و اشغال تهران آگاه شد و از آنجا به تبریز رفت و به آزادیخواهان از جمله ستارخان و باقرخان پیوست .با وجود تمامی این دلاورمردیها امروز در بررسی تاریخ مشروطه به علت کلان روایتهای قالب،کمتر از این مبارزان و شهدای مشروطه در باختر (:غرب) کشور نامی می شنویم!
دکتر سلطانی،مردمان کرد را ایرانیان اصیل دانسته و تاریخ و فرهنگ کرد و فارس را دارای اشتراکات فراوان دانست و با اشاره به ضرورت توجه به ظرایف و ظرفیتهای تیرههای گوناگون ایران تاکید کرد، بیگمان هیچکس از اعتماد به هموطنان کُرد خود زیان مخداهد دید و در عین حال بی توجهی به مطالبات اقوام در ایران، سرچشمهی بهرهجویی بدخواهان خواهد بود. وی راهاندازی خانه مشروطهی کرمانشاه را کمترین کار برای پاسداشت و توجه به تاریخ مشروطیت در بخش باختری ایران دانست و از انجمن هماندیشان ایران فرهنگی خواست در این زمینه مطالبهگری کند.
قانون اساسی مشروطه،ورود ایران به دنیای مدرن بود
پروفسور سیدحسن امین، هموند هیات بنیادگذار انجمن هماندیشان ایران فرهنگی، استاد صاحبکرسی دانشگاه گلاسگو و حقوقدانی که پیشینهی تدریس در دانشگاه مطالعات خارجی پکن و سرپرستی دایرهالمعارف ایرانشناسی را نیز دارد در این نشست گفت: قانون اساسی مشروطه برپایهی سوابقی که از پیش وجود داشت و همینطور کنکاشهایی که در دیوان عدالت و از سوی وزیرانی که هموند هیات مشاوران بودند و از دورهی ناصرالدینشاه تا پایان عمر مظفرالدین شاه در دیوانسالاری نقش داشتند، تبیین و تدوین شد. بیشتر مواد نخستین قانون اساسی را هم از قانون اساسی بلژیک اقتباس کردند. هرچند حقوق ما بیشتر اقتباس از حقوق فرانسه بود، اما چون نظام سیاسی فرانسه ریاستجمهوری بود، اینها بیشتر به بلژیک که پادشاهی بود توجه کردند.سیستم قانون مشروطیت ایران عبارت از این بود که مجلس،قانون را تصویب کند و پس از آنکه قانون به توشیح پادشاه وقت رسید ،مسوولیت اجرای آن بر دوش وزرا باشد. سیستم قضایی هم که کاملا جدا از این دستگاه بود؛ بنابراین اصل اصیل قانون اساسی مشروطه این بود که پادشاه، مقامی تشریفاتی است و حق دخالت در حاکمیت ندارد. مجلس تصمیم میگیرد و شاه تنها این تصمیم را برای اجرا به دولت ابلاغ میکند . قانون اساسی ما در آن زمان بسیار مترقی بوده و ما در آسیا، اولین کشوری بودیم که چنین قانون منظم و مدونی داشتهایم.البته گفته شده که در آن زمان،کشورهایی نظیر عثمانی و ژاپن هم دارای قوانین اساسی بودهاند .عثمانی از این نظر که فتوحاتی در قاره اروپا داشت و قوانین خودش را باید مانند اروپاییها تنظیم میکرد، یک فرمانی به نام فرمان گلخانه داشت.گلخانه جایی مانند کاخ گلستان ما بود. در ژاپن هم تقریبا همزمان با ایران، نهضت تدوین قانون و نوشتن قانون اساسی آغاز شد اما نظام قانون اساسی ایران، سیاسیتر و منظمتر ازدیگر بخشها بود. یعنی قوانینی که در این کشورها گردآوری شد، مانند همان چیزی بود که ما در دوره ناصرالدینشاه داشتیم. تفاوت مهم قانون اساسی مشروطه ایران با این نمونهها این بود که در قانون اساسی ایران، شاه به طور کامل از آن حالت استبداد سیاه و مطلقی که فرنگیها میگویند در کشورهای آسیایی حاکم بوده، به کلی تطهیر میشود و او را در یک جایگاه تشریفاتی قرار میدهد.
همه اقوام ایرانی باید احساس ایرانی بودن کنند
رامین مستقیم، پژوهشگر، مترجم، روزنامهنگار و خبرنگار رسمی لسآنجلس تایمز در ایران دیگر سخنران باشنده در این نشست بود که از دید اجتماعی و ساختار و سرمایه اجتماعی امروز ایرانیان به اهمیت توجه به نقش و هویت تیرههای گوناگون ایرانی با رویکرد انسجام ملی در ایران معاصر پرداخت. این روزنامهنگار باپیشینه با اشاره به منابع موجود از تاریخ مشروطه، منابع دست اول از این مقطع را بسیار مهم دانسته و با اشاره به کارهایی که کسروی و آدمیت در این زمینه انجام دادهاند تاکید کرد که نگاه ریزبینانه به تاریخ به جای بزرگداشتها و گرامیداشتها میتواند به دستیابیبه برآیند ارزشمند از تاریخ برای زیست امروز انسان ایرانی یاری کند.
وی با تاکید بر اهمیت توجه به زبان،گویشها، خرده فرهنگها و فولکلور موجود در مناطق گوناگون ایران، مهمترین رسالت انجمنها و تشکلهای مردم نهادی همچون انجمن هماندیشان ایران فرهنگی را توجه به این موارد دانسته و یادآور شد: آذریها،کردها، بختیاریها، تاتها و مازنیها و همهی ساکنان شرق و غرب و شمال و جنوب ایران و فراتر از آن همهی کسانی که در جغرافیای ایران فرهنگی بزرگ زیست می کنند، باید به این تاریخ و این گذشته دلبستگی داشته باشند و در انسجام فرهنگی آن بکوشند. مهمترین رسالت ما در این زمینه توانمند کردن همگراییها و تقبیح واگراییهای خواسته و ناخواسته است.
در پایان این نشست که علیرضا افشاری، فعال فرهنگی و دبیر انجمن فرهنگی افراز اجرای آن را بر دوش داشت، نشست پرسش و پاسخ برگزارشد. همچنین پروفسور داریوش فرهود، پدر علم ژنتیک ایران و هموند انجمن هم اندیشان ایران فرهنگی با پیشکش هدیههایی از سخنرانان نشست سپاسداری کرد.
0114