شهر تهران، تا از شکل روستاییِ خود بیرون بیاید و پیکرهای شهری بگیرد، باید سدههای بسیاری را سپری میکرد و بردبارانه زمانی را انتظار میکشید که پادشاهی شاه تهماسب صفوی فرا برسد و او به فکر دگرگون کردن این روستا بیفتد و از آن شهری با برج و بارو بسازد. از آن پس سال به سال و روز به روز، بر دامنهی مرزهای تهران افزوده شد و به جایی رسیده است که از بس بیدر و پیکر است، ترسناک بهگمان میرسد. اما فضاها و سازههای شهری تهران به یکباره شکل نگرفتند و نیازمند گذر زمان بودند.
مهمترین سازهای که در هر شهر میتوان جُست و تهران نیز اینگونه است، فضای کالبدی میدان است. هنگامی که به سربرآوردن «شهر» تهران از دل روستای آن میپردازیم، یکی از پرسشهایی که باید پیش کشید چنین است: نخستین میدان شهر تهران کدام بوده است؟ بسیاری آن میدان آغازین را «میدان توپخانه» میدانند. هر چند تهرانپژوهانی هم هستند که میدان مشق، همان جایی که اکنون سر در باغ ملی نام دارد، نخستین میدان تهران قلمداد میکنند و کسانی دیگر سبزهمیدان، در گسترهی بازار تهران را نخستین میدان پایتخت نام میبرند. اما شاید درستتر همان باشد که در آغاز گفتیم، یعنی شاید بتوان گفت: میدان توپخانه، با تاریخ پُربار و دور و درازش، نخستین میدان تهران بوده است.
گامهای آغازین برای ساخت میدان توپخانه
در زمان فتحعلی شاه قاجار گسترهای که اکنون میدان توپخانه نامیده میشود، زمین هموار و گستردهای بود که سربازان در آنجا به خواست شاه قاجار، مشق نظام میکردند. این زمین نزدیک به ارگ سلطنتی بود و به همین سبب توپها و ساز و برگهای جنگی را در آنجا نگه میداشتند. در زمان جانشین او، محمدشاه، دگرگونیای در این زمینِ نظامیان پیش نیامد و به همانگونه بهجا ماند. تا آنکه پادشاهی به ناصرالدین شاه رسید و وزارت به وزیر کاردان و شایستهی او، میرزا تقی خان امیرکبیر.
امیرکبیر در سفر به روسیه، با فضاهای نوین شهری آشنا شده بود. هر چند در معماری و شهرسازی ایران همواره سازهی میدان وجود داشته است و در شهرهای ایران میدانهای زیبا و فراوانی میشد یافت، اما دیدن میدان شهر سنپترزبورگ روسیه و نقشی که در سازماندهی فضاهای شهر داشت، امیرکبیر هوشمند را به فکر انداخت که در تهران نیز چنین فضایی، با کارکردهای نوین، بسازد. بدینگونه بود که اندیشهی ساخت میدان توپخانه در ذهن بیدار او شکل گرفت و در همان سال آغازین پادشاهی ناصرالدین شاه، کار پیافکندن میدان را در زمینی که سربازان، مشق نظام میکردند، آغاز کرد.
به امیرکبیر آن اندازه زمان ندادند تا ثمرهی کارهای بنیادین خود را ببیند و او را ناجوانمردانه از پا در آوردند. ساخت میدان توپخانه نیز که نزدیک به 10 سال زمان بُرد، هنگامی به پایان رسید که سالها از کشتن امیرکبیر گذشته بود و او بازده کار خود را نتوانست ببیند.
میدان توپخانه در روزگار قاجار
به هر روی، میدان توپخانه را به شکل مستطیل ساختند و همهی آن را سنگفرش کردند. در سه سمت شمالی، جنوبی و باختری میدان اتاقکهایی دو اشکوبهای برآوردند که اشکوب نخست آن جایی برای مهمات جنگی و اسلحه بود و اشکوب دوم و سوم آن اتاقهایی برای سربازان. در بدنهی خاوری میدان نیز سازهای ساختند که از آنِ درباریان بود. هیچگونه فضای همگانی (عمومی) در میدان دیده نمیشد و هر آنچه در آنجا میشد یافت، با کارهای دولتی و نظامی پیوند داشت. با این همه، میدان توپخانه مرکزی برای رفتن به خیابانهای چهارسویش بود. برای این کار پنج دروازه در آنجا ساخته شد که رو به خیابانهای اصلی شهر باز میشد: یکی در بخشی بود که سالهای سال پس از آن خیابان بوذرجمهری (15 خرداد کنونی) ساخته شد؛ دومی روبه خیابان لالهزار داشت؛ سومی در آغاز خیابان علاءالدوله (فردوسی کنونی)؛ چهارمی در سویی که روبه دروازه قزوین میرفت و پنجمی در دهانهی خیابان ناصری (خیابان ناصرخسرو کنونی) ساخته شد.
در میانهی میدان حوض بزرگ و سنگیای برآوردند که فوارهای بلند در مرکز آن دیده میشد. باغچهای سراسری نیز داشت. از همه درخور توجهتر نرده یا طارمیهای دور تا دور باغچه بود که از تفنگهای از کار افتاده برآورده بودند. این میدان در میانهی دیوار بیرونی ارگ سلطنتی و دیوارهای قورخانه (اسلحهخانه) ساخته شد. هرچند پیش از آن زمین میدان، مرز شمالی شهر تهران شناخته میشد، اما با ساخت میدان و فضاهای پیرامونش، مرکزی برای شهر شد و راه به خیابانها و دروازههای پیرامونش بُرد. این را نیز بگوییم که میدان توپخانه پهنهای با 110 متر درازا و 220 متر پهنا بود. دری نیز از میدان به سمتی باز میشد که رو به ارگ سلطنتی داشت. سپستر، در سالهای دیگر، خیابان باب همایون در همانجا ساخته شد.
گویا نام میدان در زمان امیرکبیر برگزیده شد و به سبب آنکه جایی برای ابزار و آلات جنگی بود، آن را میدان توپخانه نامیدند. در زمان رضاشاه، چون او زمانی لقب سردار سپه داشت، نام میدان را به میدان سپه دگرگون کردند و تندیسی ایستاده از رضاشاه در آنجا گذاشتند.
توپهای جنگی میدان و توپ رازآمیز مروارید
از همان آغاز شکلگیری میدان توپخانه چهار قبضه توپ در آنجا گذاشته شد که نمادین بود و تاریخی بهشمار میرفت. آن توپها را شاهعباس صفوی از پرتغالیهایی گرفته بود که بادبان به سوی خلیجفارس و مرزهای جنوبی ایران برافراشته بودند و سالها در آنجا سرگرم غارتگری و چپاول بودند. شاهعباس پرتغالیها را از خلیجفارس بیرون کرد و توپهایی را که به غنیمت گرفته بود، با خود با پایتختش اصفهان آورد. نمیدانیم چگونه توپها سر از تهران درآورد. به هر روی، در زمان ناصرالدین شاه، توپها را به نشانهی رویدادی مهم در تاریخ ایران و یادآوری پیروزی ارتش ایران بر بیگانگان اروپایی، در میدان توپخانه گذاشتند. اما یکی از توپهای این میدان سرگذشت شگفتآوری پیدا کرد؛ همان توپ و ابزار جنگیای که به نام «توپ مروارید» آوازه دارد و هنوز هم نگهداری میشود.
توپ مروارید در جنوب میدان توپخانه جاگذاری شده بود. تهرانیهای شوخ طبع، یا شاید هم خرافاتی، میگفتند که توپ با پای خود از خلیجفارس به تهران آمده است و «کرامت»ها دارد! از اینرو، زنان تهرانی که آرزو و خواستهای داشتند، گوشهای از چادر یا چارقد خود را پاره میکردند و به توپ مروارید گره میزدند. در ذهن آنها این باور شکل گرفته بود که توپ مروارید زنان نازا را درمان میکند. از اینرو در کنار توپ شمع روشن میکردند و از آن شفا و درمان میخواستند! میگویند از بس به چرخهای توپ مروارید کهنه بسته و گره زده شده بود که چرخ چوب و رنگ آن پیدا نبود!
از آن باورهای همگانی که بگذریم، باید به دگرگونیهای کالبدی میدان توپخانه در سالها و سدههای پس از ساخت آن بپردازیم. با گذشت زمان، در بخش خاوری میدان توپخانه ساختمان بانک شاهی ساخته شد و در شمال آن ادارهی بلدیه (شهرداری) نمایان بود. سپستر در جنوب میدان ساختمان ادارهی بیسیم را ساختند. چندی دیگر، ساختمان بانک شاهی ویران شد و به جای آن ساختمانی برای بانک بازرگانی بنا کردند. همهی این ساخت و سازها، میدان توپخانه را از شکل نظامی آن بیرون آورد و پیکرهای اداری به آن داد. به ویژه کارکرد اداری میدان توپخانه در زمان رضاشاه بیشتر شد.
ساختمان تلگرافخانه در دههی 30 خورشیدی
یکی از سازههای بسیار زیبای میدان توپخانه که شوربختانه از دست رفت، عمارت تلگرافخانه بود. عکسی از این سازهی دیدنی در دست هست و نمای چشمنواز آن را نشان میدهد. ساختمان تلگرافخانه در زمان پادشاهی رضاشاه ساخته شد. کریم بوذرجمهری، شهردار تهران، به تقلید از یکی از میدانهای سنپترزبورگ روسیه، در بخش جنوبی میدان توپخانه سازهای برای ادارهی تلگراف ساخت. این سازهی بلند و گنبددار، در دههی چهل خورشیدی، بدون دلیل روشنی، سراسر ویران شد!
میدان توپخانه از همان سالی که ساخته شد، جایی برای انجام آیینها و جشنها بود. هنگام نو شدن سال (تحویل سال) را در هر ساعتی که بود، با شلیک توپهای میدان خبر میدادند. آتشبازی و جشنهای رسمی کشور نیز در این میدان انجام میگرفت. در زمان ناصرالدین شاه نیز 3 ساعت از غروب گذشته دروازههای میدان را میبستند تا کسی به توپها و ابزار جنگی میدان دستبرد نزند. این کار با دقت بسیار و نگاهبانی پیوسته، انجام میشد.
ساختمان شهرداری و میدان توپخانه در دههی 30 خورشیدی
نخستین خیابان و گستره ای هم که در تهران آسفالت شد، میدان توپخانه بود. زمانی که ملک فیصل، پادشاه عربستان سعودی، در زمان رضاشاه قرار شد برای سفری رسمی به ایران بیاید، در تنها پنج روز میدان توپخانه و خیابان باب همایون را آسفالت کردند. تا آن زمان هیچ کدام از خیابانهای تهران آسفالت نشده بود.
میدان توپخانه از آغاز شکلگیری تا سالها و دهههای بسیار، جایی برای رویدادهای پُرفراز و نشیب تاریخ معاصر ایران نیز بوده است. پرداختن به آنها زمانبَر است و باید نشان آنها را در تاریخ جُست. همین اندازه اشاره کنیم که در زمان مشروطیت و نیز رویدادهای ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 امرداد 1332، میدان توپخانه جایی برای ستیز و آویزهای سیاسی بود و آبستن رخدادهای فراوان و گاه خونین. میدان توپخانه، با سازههای فروان اداری و کشوریاش، سرآغاز شکل گیری دولت مدرن در ایران نیز بوده است. از اینرو، این بخش از شهر تهران جایگاهی دارد که هیچگاه نمیتوان آن را نادیده گرفت.
* با بهرهجویی از: تارنماهای «موزه نقشه تهران»؛ «پایگاه خبری تحلیلی شهر»؛ «ویکی جو»؛ جستار «توپخانه احضار یک روح سرگردان» نوشتهی محمد نظرپور (مجلهی تهران شهر، شماره 7)؛ و نیز کتاب «به روایت سعید نفیسی» به کوشش علیرضا اعتصام (1384).
قورخانه میدان توپخانه
دارالفنون- میدان توپخانه
تندیس امیرکبیر در دارالفنون-میدان توپخانه
قورخانه میدان توپخانه-خیام
برنامه های گردشی سیاحتی نوروزی در سالهای قبل از بیماری همه گیری کرونا در میدان توپخانه-باب همایون
سفره آرایی و زیباسازی نوروزی در سالهای قبل از بیماری همه گیری کرونا در میدان توپخانه
سفره آرایی و کارناوال نوروزی در سالهای قبل از بیماری همه گیری کرونا در میدان توپخانه- باب همایون
سردرباغ ملی -امام خمینی
سفره آرایی و کارناوال نوروزی در سالهای قبل از بیماری همه گیری کرونا در میدان توپخانه- باب همایون
پروژه خانه شهر (بلدیه قدیم) در میدان توپخانه
میدان توپخانه تهران
میدان توپخانه تهران
خیابان امیرکبیر به میدان توپخانه
موزه استاد علی اکبر صنعتی در ابتدای خیابان فردوسی-توپخانه
پاساژ فتوت میدان توپخانه
سفره آرایی و کارناوال نوروزی در سالهای قبل از بیماری همه گیری کرونا در میدان توپخانه- باب همایون
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393