«تاریخ یاد حوادث، خوشبختیها، عظمت و انحطاط یک ملت است که فیالجمله شخصیتهای ملی او را در گذشته و حال نشان میدهد و همانطور که اگر فردی حافظهی خود را از دست بدهد، شخصیت خود را گم میکند یک ملت هم اگر از تاریخ خود آگاه نباشد، بر شخصیت قبلی خود واقف نیست، تاریخ عبرتی است که از گذشتهی یک ملت برای نسلهای آینده به میراث مانده است تا آیندگان پند گیرند و اشتباهات و خطاهای گذشته را تکرار نکنند». (محمدجواد مشکور)
غلامحسین ساعدی در کتاب «عزاداران بیل» از مردی روستایی به نام مشهدی حسن سخن میگوید که خود را گاو مردهاش گمان میکند.
در روانشناسی به چنین رفتاری «از خود بیگانگی» یا «الیناسیون» (Alienation) گفته میشود که برای نخستین بار هگل به آن پرداخته است و بهچم (:معنای) ازدستدادن یا گسست از چیزی است. به باور هگل انسانی که «الینه» یا «از خود بیگانه» میشود، دچار خودآگاهی ساختگی و دروغین شده، خود را «دیگری» میپندارد. از اینرو، ساعدی و هگل هریک به شیوهای خردمندانه، پیامد دورشدن انسان از کیستی و نیاز به بازگشت به خویشتن را بازگو میکنند.
همین نگرش را میتوان در بستری گستردهتر دید. آنجا که هازمانها (:جوامع) نیز با فراموشکردن پیشینه و «مَنِ تاریخی خویش» از فرهنگ بومی تهی شده، شناسه (:هویت) تازهای را میپذیرند. بهسخنی دیگر، گروههای انسانی برای آنکه بدانند در کجا هستند و چگونه میتوانند به بالندگی برسند، همواره باید تاریخ خوانده، از دانش و کارآموزدگی پیشینیان سود جویند.
چنانکه صدها سال پیش ابنفَندق به زیبایی از کارایی تاریخ نوشته است: «اگر محبت نسبت به تاریخ در غرایز آدمیان مرکب نبودی، از گذشتگان هیچ شریعت و فضایل و اخبار و حکایات به متاخرین نرسیدی و طریق آسایش و سبکباری در اقتدا به گذشتگان مسدود گشتی».
غلامحسین زرگرینژاد، استاد تاریخ دانشگاه تهران، نیز در اینباره چنین میگوید: «علم تاریخ، علم عبرت است و این تلقی که تاریخ مربوط به گذشته و مطالعهی گذشته است غلط و مردود است. تاریخ برای تغییر و تاثیر در اکنون است که از خطاها و تصورات دیروز پند بگیریم و همانگونه از رشد و شکوفایی آن الهام بگیریم و راهی بر اساس آن فراز و فرودها انتخاب کنیم. طبق این طرز تفکر، تاریخ متکلف به مساعدت و بهسازی اکنون است. اما اکنون که ریشه در گذشته دارد و بدون درک و کشف این ریشهها، دگرگونی و تغییر در اکنون، اگر محال نباشد دشوار است پس دغدغه و نگرانی مورخ باید معطوف به جستوجو شود و در گذشته نماند».
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «دو بال زمینهساز شکوفایی و بالندگی» به قلم اشکان زارعی، که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی پنجم (اندیشه) امرداد شمارهی 438 بخوانید.
شمارهی 438 هفتهنامهی امرداد از دوشنبه 30 فروردینماه 1400 خورشیدی، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.