لوگو امرداد

مبانی فلسفی حفاظت از محیط زیست در ایران باستان

مبانی فلسفی حفاظت از محیط زیست در ایران باستانگاتها به محیط زیست با مفهومی بسیار گسترده‌تر در دو بعد مادی (گیتوی) و غیر مادی (مینوی) می‌پردازد. جهان كه همه ابعاد محیط زیست را در بر دارد، به وسیله اهورامزدا (= یگانه هستی بخش بزرگ و دانا) استوار بر هنجاری به نام اشا، آفریده شده‌ است. او با نیك‌ترین اندیشه و افزاینده‌ترین خرد جهان شادی‌بخش را آفرید و سرسبز گردانید. دروغ‌كاران برای سود خودشان، با عیش و عشرت به نابودی (ویاپانیتَن = بیابانیدن) جهان می‌پردازند كه رنج به بار می‌آورد. برای خرسندی راستین بایستی كردار انسان با هنجار هستی (اشا= اردیبهشت) و خردش با منش نیك (بهمن) هماهنگ بوده، با آرامش پیش برنده‌ای كه از دانش، دلدادگی و ایمان پدید می‌آید (اسفند)، هر روز جهان را آبادتر و جهانیان را خرسندتر از پیش سازد. این تازه گردانیدن تا پیوستن به خدا ادامه دارد. اَهو (رهبر سیاسی) و رَتو (رهبر معنوی) وظیفه فراهم كردن بستر این بالندگی را بر دوش دارند.

  

محیط زیست اثر بسیار گسترده‌ای بر چند و چون زندگی انسان دارد و بهبود زندگی انسان در گرو بهسازی آن است. مردم، به تنهایی توان بهینه سازی محیط زیست را ندارند ولی به آسانی می‌توانند آن را خراب كنند. چرا كه خراب كردن آسان‌ است ولی آباد كردن به دانش، سرمایه، ابزار و مدیریت بهینه‌ آن هم در سطح كشوری، حتی جهانی، نیاز دارد. بنابراین بایستی نهادی وابسته به رهبری جامعه، به ترتیب از خانواده تا جهان، حقوق محیط زیست را پاسداشته و مدیریت بهینه سازی آن را  به دست گیرد. این نهاد بایستی چگونگی بهره‌وری از محیط زیست و بهینه نگه‌داشتن آن را به اعضا جامعه بیاموزاند، آنچنان كه هر كس با باور درونی خود را مسول بداند.

هر كسی به دنبال سودی برای خود می‌گردد. او بر این باور است كه “كَرْكِ (نارسیده) به ما رسیده بهتر از رسیده‌ی نارسیده است”. باید به او آموخت كه سود راستین آنها در سود دیگران نهفته است و برای بهروری بهینه از سرمایه خدا داده، بایستی شرایطی را رعایت كرد كه به آن حقوق محیط زیست می گویند .

جهان‌بینی ایرانی ریشه در فرهنگ هزاران ساله او دارد كه منابع شناخت آن در فرهنگ‌نامه‌‌ی اوستا گردآوری شده است. این منابع را می‌توان در چهار گروه دسته‌بندی كرد: الف) یشت‌های كهن، این كتاب باور ایرانیان را در دوران استوره‌ای نشان می‌دهد. ب) ستوت یسن، این كتاب گاتها (كتاب آسمانی اشو زرتشت) و سرودهایی چون هفت هات و فْروَرَد را در بر داشته، آموزش‌های پیامبر و باور زرتشتیان نخستین را می‌نمایاند. پ) وندیداد، آیینه‌ای است كه باورهای قبیله‌ی مغان ماد را نشان می‌دهد. این باورها به طور مشخص در زمان اردشیر دوم هخامنشی با رنگ زرتشتی نمایان می‌شوند و در دوره ساسانیان كه خود را از دوده دارای دارایان هخامنشی می‌دانستند به اوج گسترش و قدرت خود می‌رسند. ت) نوشته‌های بجا مانده از دوران ساسانی. دینكرد كه از نه دفتر ساخته شده بود، بن‌مایه‌های اندیشه‌وری، رفتار و اخلاق را بر پایه‌‌ی فقه دینی زمان نشان می‌دهد. التقاط همه این باورها با باورهای انیرانی (نا ایرانی) در بندهشن دیده می‌شود. این كتاب در دوره ساسانیان از روی نوشته‌ای باستانی بازنویسی و پایه‌ای برای فقه زرتشتیان زمان تبدیل می‌گردد.

در این جستار كوشش خواهد شد با بررسی منابع یاد شده جایگاه اخلاق زیستی در جهان‌بینی ایرانی نشان داده شود.

  

1 – یشت‌ها

بنابر یشت‌ها (ی شْ ت، به معنی سرودهای نیایش) [‏4]  محیط زیست برای ایرانیان آنچنان ارزشمند بود كه ایزدی برای هر یك از عناصر محیط زیست خود همچون آتش، آب، زمین، باد، گیاه و جانوران نیك داشتند. یشت‌هایی نیز برای ایزد بانوانی چون دانش، دین (بینش ـ وجدان)، راستی و ثروت سروده شده كه گویای ارزش والای این ویژگی‌ها نزد ایرانیان است. دشت‌های سرسبز، چراگاه‌های آباد، رود‌ها و چشمه‌های جاری با آب گوارا، صلح، دوستی و دام‌های خوب از ثروت‌های نیك بود. راستكاران از ایزدان برای چنین ثروت‌هایی خواستار پیروزی هستند كه برآورده می گردد ولی نذر‌های گرانبار كسانی كه خواهان پیروزی برای نابود كردن یا دزدیدن این ثروت‌ها هستند، پذیرفته نمی‌شود.

دلكش‌ترین یشت‌ها در ستایش ایزد بانو آناهیتا و ایزد مهر است. آناهیتا نماد آب ها به ویژه رودهای جاری است. زندگی بخش و زداینده بدی‌ها، رودی پاك و بی‌آلایش كه از آسمان به سوی زمین جاری است. او كه به سان دوشیزه‌ای مقدس انگاشته می‌شود، پستان و زهدان زنان راستكار را پاك و پرشیر كرده، زایمان را آسان می‌سازد. پرستش‌گاه‌های آناهیتا در كنار منابع طبیعی آب ساخته می‌شد تا بتوانند آب را تقدیس كنند. ایزد مهركه گرما و نور خورشید است، هر روز جهان را می‌پاید تا كسی به جهان زنده آسیبی نرساند. او كه دارنده دشت‌های فراخ و نگهبان راستی بود، به صورت مردی جنگاور دارای هزار چشم و گوش مجسم می‌شود. او ضعیف‌ترین ناله‌ها را می‌شنود و به یاری ستم دیدگان می‌شتابد. مهرپرستی آنچنان قدرتمند بود كه به یونان و رم هم گسترش یافت و امروزه یادگارهای فراوانی از آن در فرهنگ اروپایی (چون مقدس بودن روز خورشید (sunday)) همچنین در واژه مهراب ( معرب آن محراب) دیده‌ می‌شود.

  

2 –  ستوت یسن

ستوت یسن (سْ تُ ت – ی سْ ن) یا ستوت نسك یكی از 21 نسك (كتاب) اوستای ساسانی است. گاتها و سرودهایی كه زبان و سبك نگارشی همانند گاتها دارند و در زمانی نزدیك به پیامبر سروده شده‌اند، در این كتاب گردآوری شده‌ بود. امروزه این سرودها در میانه كتاب یسنا جای دارند. یسنا 72 هات (سرود) دارد كه از هات 28 تا هات 53  گاتها و از هات 35 تا 42 هفت هات را در بر گرفته‌اند.

  

1-2- گاتها

گاتها (كتاب آسمانی اَشو زرتشت) [‏1، ‏3 و ‏5] به محیط زیست با مفهومی بسیار گسترده‌تر در دو بعد مادی (گیتوی) و غیر مادی (مینوی) می‌پردازد. برای اینكار بایستی تك تك مردمان، دین مداران، دانشمندان، اندیشمندان و رهبران بكوشند. هر كسی باید خود بهترین راه را پیدا كند [2-30].

جهان كه همه ابعاد محیط زیست را در بر دارد، بوسیله اهورامزدا (= یگانه هستی بخش بزرگ و دانا) استوار بر هنجاری به نام اَشا (= اردیبهشت) آفریده شده‌ است. كسی كه نخستین بار چنین اندیشید كه باید روزگار جهان با آسایش و آرامش همراه باشد، با نیك‌ترین اندیشه و افزاینده‌ترین خرد جهان شادی بخش را آفرید و سرسبز گردانید. [گاتها، هات‌ 31 بندهای 7 و 8 همچنین هات‌های 44 بند 15، 47 بند 3 و 51  بند 7]. اشا هنجاری است كه همه اجزای جهان را در بهترین وضعیت و حالت نگه  می‌دارد. دانشمندان و اندیشمندان به فراخور حال و تخصص می‌كوشند گوشه‌ای از این هنجار را بیاموزند. تمدن و فن‌آوری دستاورد هماهنگ شدن با این هنجار است. هر گونه ناهنجاری سبب ویرانی و هر بهنجاری سبب پیشرفت و آبادانی می‌شود. او زمین، آسمان، آب، گیاهان و جهان بارورِ شادی‌ آفرین را آفرید تا اندیشمندان همواره به یاد وظایف خود باشند [ هات 44 بندهای 4، 5 و 6].

انسان آزاده‌ای است كه پیشرفت یا عقب ماندگی‌اش در اختیار خود اوست [هات 45 بند 9]. او می‌تواند با منش نیك از هنجار هستی (اشا) بهره گرفته به سوی خدا رسا شود [3-43 و 17-44، همچنین 9 سرود دیگر]. سرانجام این راه هستی آینده ( پراهوم (پَ رَ اَهوم)) [19-46] یعنی بهترین زندگی (= وَهیشْتم اَهوم = بهشت) با همه آسایش‌ها (ویسپو خواتْرِم ) است. اگر انسان به سویی جز خدا برود، دروغكار است. زندگی بد (دوژ اَنْگْهو = دوزخ) همراه با رنج و عذاب نیز پایان راه دروغكار است كه تا وارستگی و پالوده شدن او ادامه دارد[ هات 31].

دروغ‌كاران برای سود خودشان همراه با عیش و عشرت به نابودی (=وی واپ) آبادی‌ها (واسْ تْ رَ ) می‌پردازند كه رنج و ویرانی به بار می‌آورد[هات 32 بند10 – هات 51 بند 12]. وی واپَ  از مصدر وَپ با جز وی به معنی تباه كردن، دور انداختن، مسوم كردن است. این واژه در گزارش پهلوانی گاتها (ترجمه گاتها از زبان اوستایی به زبان فارسی میانه نو در دوران ساسانی) به ویاپانیتَن (در فارسی نو بیابانیدن) و  ویاپان نیز به بیابان گردانیده شده است. واژه واستر را از ریشه وَس به معنی پوشاندن یا باشیدن دانسته‌اند و واستر را به معنی زمینی كه با گیاه پوشانده شده یا آبادی و جایگاه زندگی گرفته، سرزمین آباد و سرسبز ترجمه كرده‌اند [ ‏1،‏3، ‏5 و ‏6].

 دروغكاران برای به دست آوردن مال مفت، جهان زنده را دچار مرگ می‌كنند [هات 32 بندهای 14 و 15]. به خانه، ده، شهر و كشور آزار می‌رسانند و حتی برای زندگان مرگ می‌آورند [18-31]. آسیب این كردار بد به خود دروغكاران نیز برمی‌گردد و برایشان رنج و اندوه به بار می‌آورد [هات 29، هات 46 بندهای 6 و 8، هات 47 بند 4  و 51 بندهای 8 و 9]. چرا كه از قوانین آبادی بدور بوده، از رنج بردن جهان لذت می‌برند [14-51]. آنها همچنین برای آبادانی جهان نیز برابر با هنجار هستی (دانش كامل جهان) نمی‌كوشند [20-44].

خواست انسان بهترین شادی است [هات 49 بند 8] اما چگونه كسی جهان شادی بخش را بجوید و زندگی آباد داشته باشد [هات 50 بند 2]؟ بنابر بند‌های نخست هات 43 خداوند به كسی خرسندی و آسایش راستین می‌بخشد كه او برای دیگران، هرچه كه هستند، خرسندی و آسایش فراهم می‌آورد. خداوند به آبادگری كه با منش نیك، آرامش پیش‌برنده و دانش نیك به كار و كوشش درست پرداخته، وظیفه خود را نسبت به جهان بارور از روی باور و دلدادگی انجام می‌دهد، بهتر از به می‌بخشد [هات34 بند 14، 46 بندهای 12 و 13 همچنین 51 بندهای 5 و 6]. بی‌گمان جهان نیز با آبادی نیك خود به او تندرستی و توانایی می‌بخشد [6-48].

بدینگونه دینی برای جهانیان (نه فقط انسان) بهتر است كه با دانش كامل (هنجار هستی) جهان را به سوی خداوند پیش می‌برد [10-44]. كسی كه خداوند را درست می‌شناسد، سود رسان همگانی است. او دوست و نگهبان همه است [11-45]. بهترین نیكی به كسی می‌رسد كه راه راست سودمند را در زندگانی مادی و معنوی نشان می‌دهد [3-43]. چنین كسی نیرو و توانایی‌های خانه، ده، شهر و كشور [16-31]، همچنین دارایی همه مردم را می‌افزاید، پاسدار معنوی و چاره ساز جهان است[2-44].

بهترین زندگی، پاداش كسی است كه در تازه به تازه كردن جهان همكاری می‌كند [19-46]. برای اینكار بایستی از خداوند درخواست یاری كرده [15-34 و 9-45]، اندیشمندان و آنهایی را كه از راه دانش نیك خرسندی پدید می‌آورند، گرد هم آورد[9-30]. برای تازه به تازه كردن جهان [11-50]، پیشبرد جهان [6-43]، مردم و جانوران [9-45] همچنین باز آباد گردانیدن آنچه كه دروغكار در پیرامون خود (محیط زیست) تباه كرده بایستی كارها را هماهنگ با هنجار هستی و منش نیك انجام داد [3-50]. این چنین است كه زرتشتیان در پنج گاه نماز روزانه هنگام بستن كمربند دینی (کشتی) با خود و خدای خود پیمان می‌بندند كه به خشنودی خدا و خوار كردن بدمنشی جهان را تازه سازند و برای اینكار اندیشه، كردار و گفتار نیك را می‌ستایند.

هر  سازندگی و پیشرفتی نیاز به امنیت دارد. امنیتی كه به راستكاران در آبادنی یاری نماید و جلوی دروغكاران كه می‌خواهند ویرانی پدید آورند، بگیرد. پدید آوردن چنین امنیتی نیاز به دو نوع رهبری، دانشمندی نیك منش (رتو) و توانایی دلاور(اهو)، دارد[هات 29، 48 بند5 و 51 بند 5]. این دو نوع رهبری بوسیله مردم برگزیده می‌شوند [سرود یتا اهو]. رهبر باید چاره ساز جهان بوده [16-44]، جلوی آسیب دروغكار را با برانگیختن اندیشه، با اسلحه، با همه نیرو و حتی با جان خود بگیرد [هات 29، 31 بند 18 و 46 بند 4]. از آنجا كه بنیاد های جامعه در خانواده ساخته می‌شود، بهترین راه این است كه پدر و مادر با دانش، راستی و مهری والا، كودك را در خانواده درست تربیت كنند [هات 53]. سپس با تربیت دینی درست و نیایش‌های اندیشه برانگیز بدترین اندیشه را از پهنه جهان دور كرد[هات 33 بند‌های 4 تا 6]. هركس كه دروغكار را ناكام ‌سازد یا به او  نیكی ‌آموزد، وظیفه خود را از روی باور و عشق به خدای دانا انجام داده‌ است [2-32].

   2-2- سرودهای نخستین پیروان اشو زرتشت

ارزشی كه در گاتها برای جهان زنده دیده می‌شود آنچنان در اندیشه پیروانش نهادینه شد كه به نیایش‌های مردم راه پیدا كرد. بنابر هفت‌هات آرزوی آرامش و آبادی برای جهان زنده [هات 35 بند 4] و گرامی داشتن خداوند با بهترین نمازها برای آفرینش جهان زنده، آب، گیاه، زمین و هرچه نیكوست [هات 37 بندهای 1 تا 3] همچنین آب‌های جاری در رود و جوی، آب‌های بسته (دریاچه)، آب‌های خوب شنا (دریا) و آب‌های خوب ریز (آبشار) [3-38] حتی روان جانوران خانگی [1-39] نمونه‌ای از این نیایش‌ها هستند.

در فشوشومانْتره [هات 58] آبادگر پیروزی كه همواره با راستی، آبادانی، دهش، دانش و مهربانی بوده، به دستیاری فروغ خدای دانا مردم را می‌پاید و نگاه می‌دارد، ستوده می‌شود. آبادانی كامل و درستی زندگانی، جانوران و مردمان از آرزوهای دیگری است كه هنگام نیایش از خداوند درخواست می‌شود.

در فرورد [هات 12] با باور به آب‌ها، باور به گیاهان، با باور به جهان زنده‌ی نیك نهاد، با باور به خدای دانا كه جهان زنده را آفرید و مردم راستكار را … پذیرفتن دین از سوی نیایش كننده به دیگران آگهی می‌شود. در این بند از دین بهی به عنوان رهبر مینوی (معنوی) زمین كه مردم را چون مادر در بر گرفته یاد می‌گردد.

  

3- وندیداد

وندیداد فرهنگنامه‌ی باور مغان ماد است كه با افزودن و كاستن مطالبی، به آن رنگ زرتشتی داده شده است [‏7]. در سراسر وندیداد جهان آوردگاه دو خدای نیك و بد است. اهریمن و دیوان همواره  می‌كوشند تا آفریدگان مزدا به ویژه آتش، آب، زمین، گیاه، جانداران و مردم را بیازارانند و بمیرانند. راستكاران با پاك نگه داشتن، خانه ساختن، آباد كردن (كاشتن گیاه) و كارهایی از این دست با خدای بد می‌جنگند ولی بد كاران با آلودن، ویران كردن و بریدن گیاهان به اهریمن یاری می‌رسانند. مجازات چنین افرادی از پرداخت كفاره تا مرگ بود. در فرگرد 3 بند 4 این كتاب، شادترین زمین زمینی است كه دارای بیشترین كشت و كار، بهترین چراگاه و درختان دارای بر خوراكی است. در بند 21 از فرگرد 8 آرزو می‌شود كه مبادا دیو دروغكار بدخواه گیتی را نابود كند. در بند 11 همان فرگرد ناشاد‌ترین زمین، زمینی است خاك‌آلوده و خشك كه مرد راستكار با زن و بچه در آن گم شده، ناله و فریاد كند. هر گونه پلیدی یا انسان‌های پلید به چنین زمین ناشاد برده می‌شد تا اهریمن نتواند زمین‌های شاد را ناشاد كند. در فرگرد 11 بند‌های 5 تا 11 زمین چون زن، مادر آفریدگان مزدا دانسته شده، تعهد می‌شود كه هرگونه ناپاكی، پلیدی و بد اندیشی را از خانه، آتش، آب، زمین، گیاه و چارپا برانداخته شود.

  

4-  نوشته‌های پهلوی

دین‌كرد كتابی است [‏9] كه راه روش زندگی بر پایه‌ی آموزه‌های دینی در زمانه ساسانیان را نشان می‌دهد. در كتاب سوم دین‌كرد هنگام برشمردن خویشكاری (وظیفه) شهریاران، یكی دیگر از بایسته‌های شهریاری را پاییدن (حفاظت) آب، خاك، هوا و آتش (به سخن امروزی محیط زیست) می‌داند تا بدبختی و بن‌مایه‌های بیماری و ناخوشی مردم ریشه كن شود. در این كتاب همچنین آمده كه شهریار بایستی كس بگمارد تا ناراستی در كارها نبوده باشد. پاداش و پادافره (مجازات) دادگرانه درستكاران و دروغكاران كشور را پیراسته خواهد كرد. وابسته بودن خرسندی راستین هر كس به خرسندی دیگران، آسیب نرساندن به جهان زنده و كوشش برای آبادی همچنان از دیگر آموزش‌های این كتاب است.

در یادگار بزرگمهر اندرز داده شده است كه هركس سود خود را در سود دیگران بجوید و جهان را آباد كند تا خود سود ببرد[‏8]. در درخت آسوریك جدل درخت خرما و بز كه هر یك به نقش خود در آبادی جهان و ثروت مردم می‌بالند، گویای جایگاه آبادی جهان و ثروتمندی همه مردم، در داستان‌های مردمی دوره ساسانی است[‏8].

بنابر درِ 77 از سد درِ بندهشن [به نقل از ‏7] پنج خرمی و رامش و ستایش زمین را هست. نخست مردم نیك كردار، پرهیزگار و خدا شناس بر وی خانه سازند و آبادی (سرسبزی) كنند. دو دیگر آنكه زن مستور و پارسا بر زمین فرزند زاید و پروراند. سوم آن كه دار و درخت بنشانند و آبادی كنند. چهارم آن كه مردم و حیوانات و دیگر آفریده‌های مزدا بر وی زیند و پرورند. پنجم آن كه سوراخ مار و كژدم و موش و جمندگان و خرفستران بیرون كنند.

بندهشن كتابی است كه آمیختگی و التقاط دینی در زمان ساسانیان را نشان می‌دهد. در این كتاب جهان میدان جنگ دو خدای نیك و بد است. آنها برای مبارزه با یكدیگر آفریدگان نیك و بد را می‌آفرینند. بنابر این كتاب خدای نیك زمین را در سه مرحله به صورت سخت، گَرد و گٍل نرم می‌آفریند. زمین مادر همه‌ی آفریدگان است و برای جنگ با خدای بد كوه‌ها را  لایه بر لایه می‌رویاند و زیر و زبر بر می‌نهد، همچون ریشه درختان، تا آب‌ها بدان در تازند. ایزد زامیاد نیز از آن حمایت می‌كند. در این مبارزه خدای بد گیاه نخستین را می‌خشكاند اما امشاسپندان و ایزدان مینوی گیاه را به آسمان برده به كمك ایزد تیشتر (باران) صد‌ها هزار گیاه سودمند پدید‌ آورده و در جای جای زمین می‌پراكنند. بدینگونه در این مبارزه جهان را یاوری بسیاری از گیاه بود. خدای بد در آنها خار و پوست خشن و زهر می‌آمیزد. نخستین جاندار سرشت گیاهی داشت و زمانی كه مرد از اندام‌های او در خاك پنجاه و پنج دانه خوراكی و دوازده گیاه دارویی رویید. تخمه‌ی آن را ایزدان به ماه بردند و پاك گردانیدن. از این تخمه انواع گوناگون جانوران خاكی، آبی و پرندگان پدید ‌آمدند.

با آفرینش مرد پرهیزگار، اهریمن از كار افتادگی خود و دیوان را از او دید. آنچنان ناتوان شد كه سه هزار سال به گیجی فرو افتاد. دیوان هر چه گفتند كه چگونه با آفریدگان مزدا خواهند جنگید، اهریمن به هوش نیامد. تا آن كه ماده دیو جهی به او گفت: برخیز ای پدر ما. من آنچنان درد به جان مرد پرهیزگار و گاو ورزا بهلم كه زندگی را نشاید. فره ایشان بدزدم. آب را بیازارم، زمین را بیازارم، آتش را بیازارم، گیاه را بیازارم، همه آفرینش مزدا آفریده را بیازارم. از این بدكرداری‌ها اهریمن آنچنان آرامش یافت كه از گیجی بدر آمد.

اورمزد خود بُن مردم را به خویش گرفت. بهمن كه بزرگ‌ترین امشاسپند (فرشته) خداوند است نگهبانی از چارپایان سودمند را بر عهده گرفت. اردیبهشت از آتش و شهریور از فلزات نگهبانی می‌كنند. اسفند نگهبانی از زن و زمین را به خود می‌گیرد. از اوست كه همه آفریدگان مزدا می‌زایند. هركه زمین را بیازارد یا رامش بخشد، اسفند را آزرده یا آسوده گرداند. آناهیتا كه مادر آب‌هاست یاور اوست. خرداد از آب ها و امرداد از گیاهان نگاهبانی می‌كنند. این دو به ترتیب با دیوهای تشنگی و گشنگی می‌جنگند. در اینكار هر امشاسپند را سه یا چهار ایزد یاری می‌نماید. آزردن، آلودن و آسیب رساندن به هر یك از این عناصر محیط زیست سبب آزردن امشاسپندان و ایزدان می‌گردید و پادافرهی سخت در پی دارد.

در پایان شایسته یادآوریست كه در گاهشمار ایرانی ، ماه دوازده ماه سی روزه و هر روز نامی دارد. هرگاه نام روز و نام ماه یكی می‌شد، آن روز را به جشن ( = نیایش همگانی) می‌پرداختند. در این جشن‌ها همراه با شادمانی و ستودنِ موضوع جشن، از خداوند برای دهش موضوع جشن سپاسگزاری می‌كردند. موضوع این جشن‌ها به ترتیب ماه‌های سال در فروردین، راهنمایی اهورایی و روان‌های درگذشتگان؛ در اردیبهشت، آتش؛ در خرداد، آبها؛ در تیر، ستاره تیشتر كه قرین باران بود؛ در اَمرداد، گیاهان؛ در شهریور، سنگ و فلز؛ در مهر، راستی، پیمان و عدالت، در آبان، آب‌ها؛ در آذر، آتش؛ در دی، دادار ـ خداوند؛ در بهمن، جانداران سودمند و در اسفند، زن و زمین بود. در هر جشن (از جمله پنج روز پایانی و پنج روز آغازین سال نو = جشن نو شدن و بهره‌مند شدن از هدایت الهی) سفره‌ای پهن می‌گردد كه در آن هفت عنصر در هفت سینی گذاشته می‌شود:

به یاد بهمن (=منش نیك) تخم مرغ، شیر یا شیر برنج؛ آتش به یاد اردیبهشت (= بهترین هنجار و دانش)؛ فلز، به ویژه سكه نقره، به یاد شهریور (= شهریاری برگزیدنی، بنده هیچ چیز نبودن)؛ سفره روی زمین پهن می‌شود به یاد اسفند (= آرامش پیش برنده‌ای كه از دانش، دلدادگی و ایمان پدید می‌آید)؛ آب، گلاب و شربت‌های گوناگون به یاد خرداد (= رسایی، كمال)؛ سبزه، خوراكی‌های گیاهی مانند نان، حلوا و سمنو همچنین انواع میوه‌های تر و میوه‌های خشك به یاد اَمُرداد (= جاوانگی). انسان كه این شش صفت را در خود پروراند روحش چون آیینه پاك و شفاف شده، فروغ خداوند را بازتابش می‌كند. بنابراین آیینه و كتاب آسمانی نیز به یاد خداوند در این سفره گذاشته می‌شود. سفره هفت‌سین یادگار این سفره است.

  

  

  منابع:

   1. آذرگشسب، موبد فیروز (ترجمه و تفسیر)، ، گاتها ـ سرودهای آسمانی زرتشت، انتشارات فروهر، دوره دوجلدی.

   2. بهار، مهرداد (گزارنده)، فرنبغ دادگی (نگارنده)، 1369، بندهشن، انتشارات توس، تهران، چاپ نخست، 237ص.

   3. پور داود، ابراهیم، 1356، یادداشت‌های گاثاها، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم به كوشش بهرام فره‌وشی، 527ص.

   4. پورداود، ابراهیم (گزارنده)، 1356، یشت‌ها، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم، دوره دو جلدی.

   5. جعفری، علی اكبر (ترجمه و تقسیر)، 1359، ستوت یسن، انتشارات فروهر، 414ص.

   6. جعفری، علی اكبر، 1361، پیام زرتشت، انتشارات فروهر، چاپ سوم، 183ص.

   7. رضی، هاشم (ترجمه و تفسیر)، 1376، وندیداد، انتشارات فكر روز تهران، چاپ نخست، دوره چهار جلدی.

   8. عریان، سعید (گزارشگر)، آسانا، جاماسب‌جی دستور‌جی جاماسب (گردآورنده)، 1371، متون پهلوی، كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، چاپ نخست، 170+393 ص.

   9. فضیلت، فریدون (مترجم)، آذرفرنبغ فرخزادان و آذرباد امیدان (مولفین)، كتاب سوم دین‌كرد (درس نامه‌ی دین مزدایی)، دفتر یكم، انتشارات فرهنگ دهخدا، چاپ نخست، 1381، 642ص.

 

 

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-30