حیف شد! تنیده شده بود با زندگیمان. روزی که واپسین پیکان را راهی موزه کردند و از ساختنش دست کشیدند، آه از نهادمان برآمد. آشنای خانوادهها بود، ارزان و خوشطرح بود و از مرامش دور بود سرنشینانش را گرفتار کند و دست تنها بگذارد. یدکیاش همه جا پیدا میشد. دردسری نداشت و «رفیق» بود. از همه مهمتر، رنگ و بوی ایرانی داشت. سر تا پایَش با پسند ما جور بود. مگر میشد از کوچه و خیابانی رد شد پیکان را ندید که نرم و سَبک اینسو و آنسو میرفت؟ خیلیها بودند که یک مویش را با صد ماشین فرنگی و آن چنانی عوض نمیکردند. اما نشد که بماند. هر چند هنوز هم پیکانهای مدل قدیمی را میشود گاهی گوشه و کنار خیابانهای تهران و دیگر شهرها دید که صاحبش مراقب است لک نیفتد و خاک رویَش ننشیند. میداند چه گوهری است، پیکان. داستان ساختش خواندنی است؛ بشنویم!
دو برادر به نامهای احمد و محمود خیامی، در آغاز دههی چهل خورشیدی از مشهد راهی تهران شدند تا با کوشش خستگیناپذیر خود یکی از بزرگترین کارخانههای صنعتی خاورمیانه را بنیانگذاری کنند. آنها کار خود را در مشهد با تعمیر خودرو آغاز کرده بودند، اما اندیشههای بزرگی در سر داشتند و میدانستند که چه راهی را بپیمایند تا گوهر کارآفرین خود را نشان بدهند. کارخانهای که آنها پی افکندند، «ایران ناسیونال» نام داشت.
خیامیها سرمایهای 10 میلیون تومانی را بهکار گرفتند و قطعه زمینی در جاده مخصوص کرج خریداری کردند و آستینها را برای انجام کاری بزرگ بالا زدند. آن دو، زمین کارخانه را متری 10 ریال خریداری کرده بودند! بله، متری ده ریال! باور کردنی نیست، اما خیامیها همین اندازه پول برای هر متر از زمینی که قرار بود کارخانهای یگانه و ممتاز باشد، هزینه کرده بودند. ده ریال در آن روز و روزگار ارزشی داشت. به هر روی، ساخت و ساز کارخانه در سال 1342 خورشیدی به پایان رسید و کارگران بسیاری استخدام شدند و خط تولید ایران ناسیونال آغاز به کار کرد. ایران ناسیونال در آغاز تنها اتوبوس تولید میکرد.
خیامیها نمیخواستند به مونتاژ اتوبوس بسنده کنند و اندیشهی ساخت نخستین خودرو ایرانی را در سر داشتند. میدانستند که این کار شدنی است، تنها همتی بلند و استوار میخواهد؛ چیزی که به فراوانی از آن برخوردار بودند.
برادران خیامی بیدرنگ با دارندگان انگلیسی شرکتی خودروسازی به نام «روتس»، به گفتو گو پرداختند و بسیار زود به توافق رسیدند. شرط هم گذاشتند که خودرو مونتاژ کارخانهی ایران ناسیونال، نامی ایرانی داشته باشد. روتسیها این شرط را پذیرفتند. بدینگونه نخستین گام برای ساخت خودرویی ایرانی برداشته شد. خودرویی که نام زیبای «پیکان» را داشتند و بسیار زود در دل ایرانیها جا باز کرد.
طراحی خودرو پیکان را یکی از زیرمجموعههای کارخانهی روتس انگلیس انجام داده بود، اما پیکان یکسره کپی و برداشت از مدل انگلیسی نبود و مهندسان و طراحان ایرانی نیز در همان آغاز دگرگونیهایی در طراحی آن پدید آوردند و با پسند و سلیقهی ایرانیان سازگار کردند. برای نمونه، طراحی سپر، داشبورد، فرمان و حتا تُودوزی پیکان را مهندسان ایرانی انجام داده بودند. همهی سرکارگران و مهندسان کارخانه نیز ایرانی بودند. از اینرو، تبلیغ فروش پیکان که آن را «ثمرهی نبوغ مهندسین و دسترنج کارگران ایرانی» دانسته بودند، سخن بیراهی نبود و حقیقت داشت. برای خط مونتاژ و ساخت پیکان نیز گنجایش سالانه 25 هزار دستگاه درنظر گرفته بودند و با همین شمار از تولید، کار را آغاز کردند. کارگران در دو زمان کاری (شیفت) خودروها را تولید و مونتاژ میکردند و میکوشیدند خط تولید را هرچه بیشتر افزایش دهند و به مرز صد هزار خودرو در سال برسانند.
روز گشایش خط تولید پیکان
همهی آن کوششها بدانجا انجامید که ساخت نخستین خودرو ایرانی آغاز شد و جشن آن را در روز 23 اردیبهشتماه 1346 خورشیدی برپا کردند. در این روز بالاترین دولتمردان آن روز کشور، و نیز شاه و همسرش، به همراه دارندگان صنایع انگلستان و آلمان، در جشن تولید خودرو پیکان باشنده بودند. شاه، خط تولید را افتتاح کرد و سپس پشت یکی از پیکانهای تولید شده نشست و آن را آزمود. در پایان نیز یک دستگاه پیکان سفارش داد تا نخستین خریدار خودرو پیکان باشد. فردای آن روز، در پسین 24 اردیبهشتماه 1346، جشن دیگری به نام «تولد پیکان» در هتل ونک برگزار شد و برنامههای آن را به شکل زنده از تلویزیون ملی ایران پخش کردند. در آن جشن چنین گفته شد که تولید پیکان «موفقیت و افتخار کارگران ایرانی» است.
تولید پیکان با پنج هزار دستگاه آغاز شد، اما استقبال مردم از این خودرو چنان بود که سرعت تولید را افزایش دادند و در میانهی دههی پنجاه، به 150 هزار پیکان رساندند. زمانی که کارخانهی ایران خودرو (ایران ناسیونال پیشین) در سال 1383 تولید پیکان را کنار گذاشت، چنین گفته شد که مجموع پیکانهای تولید شده، دو میلیون و 295 هزار دستگاه بوده است.
پیکان ارزان بود و کارمندان و کارگران توان خرید آن را داشتند، یا میتوانستند با اقساط کم بهره خریداری کنند. در سال 1346، بهای هر دستگاه پیکان 14 هزار و 300 تومان بود. اگر ویژگیهای فنی برتر پیکان را هم پیش چشم داشته باشیم، درمییابیم که بهراستی خودرویی ارزان بوده است. کارهای مکانیکی آن نیز سخت نبود و ابزار یدکی و قطعههای آن در همهجا، حتا در دورافتادهترین شهرها هم یافت میشد. همهی اینها سبب شد که در تبلیغها و شناساندنها، پیکان را نشانه و سَمبولی از رفاه، آسایش و گذران دلپذیر زمان فراغت بدانند.
مدلهای گوناگون پیکان
پس از استقبالی که مردم از پیکان کردند، کارخانهی ایران ناسیونال دست به تولید چند مدل گوناگون از این خودرو زد. در سال 1346 دو مدل «دولوکس» و «کارلوس» مونتاژ میشد و سپس «وانت پیکان» و «تاکسی پیکان» نیز به بازار آمد. دولوکس یکی از دلخواهترین مدلهای پیکان برای خریداران بود و کارلوس با داشبورد چوبی و سپرهای استیل کوتاه شناخته میشد. وانت پیکان نیز ویژهی ایران بود که طراحی و ساخت آن بدون کمک کارخانهی انگلیسی و بهدست طراحان و مهندسان ایرانی انجام گرفته بود.
اما زیباترین و دلپسندترین مدل این خودرو، «پیکان جوانان» نام داشت. در آغاز سال 1350 این مدل از پیکان به خط تولید افزوده شد. تفاوت آن با مدلهای دیگر پیکان به نمای جلو و رینگهای خودرو بازمیگشت و دگرگونیهایی که در درون اتاقک خودرو انجام شده بود. حجم موتور آن 1800 سیسی بود و به سبب داشتن دو کاربراتور، سرعت و شتاب بیشتری داشت. چهار چراغ نیز در جلو خودرو طراحی کرده بودند تا بیشتر دلخواه جوانان باشد. پیکانی نیز به نام «پیکان کار» (پیکان اَونجری) طراحی شد که به کار محیطهای صنعتی میآمد و موتور آن به گونهای بود که شتاب بیشتری در سنجش با مدلهای دیگر داشت. در سال 1349 نیز «پیکان اتوماتیک» روانهی بازار خودرو ایران شد.
پایان یک رویا!
تولید پیکان در اردیبهشتماه 1346 خورشیدی، با سخنِ «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد»، آغاز شد و به 120 هزار دستگاه در سال رسید. مهندسان ایرانی با هوشمندی بسیار طراحی خودرو انگلیسی را به گونهای دگرگون کردند که با پسند وشرایط ایران سازگار باشد. برای نمونه، با طراحی و ساخت رادیاتورهای چهار لول و جایگزین کردن آن با رادیاتورهای سه لول، مشکل گرم شدن موتور (جوش آوردن) آن را برطرف کردند و کاربراتور پیکان را به گونهای ساختند که مناسب آب و هوای ایران بود.
خیامیها، بنیانگذاران کارخانهی ایران ناسیونال، در کنار کارهای بسیار در صنعت خودروسازی ایران، شهرکی به نام «پیکان شهر» نیز در کنار کارخانه برای زندگی کارگران و کارفرمایان ایران ناسیونال و خانوادههای آنها ساختند و بدینگونه بهرهوری و بازدهی کارخانه را بیشتر کردند. در سال 1351 نیز به آرزوی دیرینهی خود رسیدند و پیکان از خودرویی مونتاژ شده به خودرویی تبدیل شد که همهی قطعه های آن بهدست مهندسان و کارگران ایرانی ساخته میشد و خودرویی ملی بود.
خیامیها و کارگران کارخانهی ایران ناسیونال، روز نخست تیرماه هر سال را به نام «روز پیکان» میشناختند و در این روز 10 هزارمین دستگاه از این خودرو را با قرعه کشی به شرکت کنندگان پیشکش میکردند.
تولید پیکان سرانجام در سال 1383 به پایان رسید و آخرین دستگاه ساخته شدهی آن روانهی موزه شد. محمود خیامی، یکی از دو بنیانگذار صنعت خودرو ایران، نیز در اسفندماه 1398، در سن 90 سالگی، در شهر لندن چشم از جهان فروبست.
پیکان با آنکه دیرزمانی است که از خط تولید بیرون گذاشته شده است، یکی از خاطرهانگیزترین خودروهایی است که بهراستی زندگی ایرانیان را دگرگون کرد و یادهایی شیرین و بهیادماندنی از این خودرو ارزان و کارا، به جای گذاشت.
*با بهرهجویی از: تارنماهای «تاریخ ایرانی»؛ «تاریخ ما»؛ «مجله ویستا»؛ «ویکی پدیا» و نیز کتاب «تاریخچهی اتومبیل در ایران» عباس حسینی (1390).