سنگنگارههای ایلامی «کول فرح» شهرستان ایذه در استان خوزستان از ارزشمندترین و کهنترین نگارکَندهای (:نقش برجسته) تمدن ایلامی بهشمار میآیند که نزد کارشناسان و باستانشناسان از ارزش فراوانی برخوردار است. با این همه یادگار بی همتای تمدن ایلامی به وسیلهی مرمتگران سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آسیب دیده و در آستانهی ویرانی جای گرفته است.
به گزارش اَمرداد، محوطهی باستانی «کول فرح» ایذه که به باور برخی از پژوهشگران و باستانشناسان نیایشگاه رو باز «نارسینا» یکی از ایزدان ایلامی بوده، دارای شش نگارکَند ارزشمند از روزگار ایلامی است که دیرینگی آنها را به دو دورهی ایلام میانه و ایلام نو، بخش ندی میکنند. این محوطهی باستانی و یادگار تمدن ایلامی که در یک قدمی ثبت جهانی در سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی یونسکو است به وسیلهی مرمتگران سازمان میراث فرهنگی آسیب دیده و در آستانهی ویرانی است.
چندی پیش دبیر انجمن دوست داران میراث فرهنگی ایذه با خُردهگیری (:انتقاد) از شیوهی بازآرایی (:مرمت) سنگ نگارهی شمارهی 2 در محوطهی باستانی «کول فرح» ایذه، خواستار رسیدگی و پاسخگویی مدیران میراث فرهنگی شده بود. فرامرز خوشاب، از واگذاری کارهای بازآرایی سنگنگارهها به پیمانکار آگاهی داده و گفته بود ، مدیرانی که پروانه (:مجوز) چنین کاری را داده اند، هم اکنون از سازمان میراث فرهنگی رفته و در پست و جایگاه دیگری سرگرم به کار هستند. اما باید مدیران تازه وارد آنها را بازخواست کنند. زیرا این مدیران بزرگترین خیانت را به این سنگنگاره وارد کردهاند.
کارشناسان همواره پافشاری دارند که برای بازآرایی (:مرمت) یادمانهای سنگی بهویژه سنگنگارهها، پیش از آغاز کار باید پژوهشهای گستردهای را پیرامون یادمان سنگی انجام داده و به بررسی جنس سنگها پرداخت و آنها را آزمایش و واکاوی (:آنالیز) کرد تا بتوان به نتیجهی قابل قبولی رسید. همچنین برای بازآرایی یادمانهای سنگی باستانی ارزشمند و کمیاب به هیچ روی نباید از افراد تازه کار و کم تجربه که کارنامهای روشن را در پروندهی کاری خود ندارند، بهره برد. از سویی، کارهای بازآرایی بیشتر یک کار گروهی بوده که باید افرادی از رشتههای گوناگون همانند مرمتگر، باستانشناس، معمار و غیره در آن شرکت داشته باشند. با این همه مدیران پیشین میراث فرهنگی شهرستان ایذه بدون نگرش به موارد بالا و شناخت از محوطهی باستانی «کول فرح» آن را به پیمانکار واگذار کرده و به آن آسیب رساندهاند.
کارشناسان میگویند: « بودن پول برای بازآرایی یادمانها در برخی موارد برای آنان فاجعهبار است. هنگامی بودجهای برای بازآرایی سنگنگارههای کول فرح در نظر گرفته میشود که به هیچگونه بازآرایی در آنجا نیازی نیست، پای پیمانکاران دارای ادعا را به این محوطههای مهم باز میکند که زیانبار است. نگارکَندهای کول فرح هیچ نیاری به بازآرایی ندارند و این محوطه در گذر هزارهها، خود را با شرایط آب و هوایی سازگار کرده است. نزدیک یک سال پیش در زمان مدیر کل پیشین میراث فرهنگی، با پیمانکاری برای بازآرایی سنگنگارههای کول فرح قرارداد بستند. در همان زمان دوستداران و کُنشگران (:فعالان) میراث فرهنگی به این کار اعتراض کردند، ولی گوش شنوایی وجود نداشت. سایش شدید سنگنگارهی شمارهی دو کول فرح بسیار فاجعهبار است. زیرا با روشهای مکانیکی همچون تیغ جراحی انجام شده است. آنها مواد شیمیایی خود را در اتاق نگهبانی محوطه کول فرح (اسدپور) نگهداری و بهدور از چشم جای داده بودند. در گذشته سنگ نگارههای کول فرح هیچ رسوبی بر بدنهی خود نداشتند و این کار آنها را بِرهنه کرده و دستخوش آسیبهای طبیعی جای داده و بیگمان آسیبهای فراوان سِپَسین را به دنبال دارد. در نگارکَند شمارهی چهار، شکافها را با لاشه سنگ و ملات سیمان پر کردهاند که خود حکایت از ناآگاهی پیمانکار مربوطه از بازآرایی نقوش برجستهی سنگی دارد. چرا پیمانکاری که هیچ پیشینهی بازآرایی نگارکندهای سنگی ندارد و تجربهای هم در این زمینه به دست نیاورده است، از سوی برخی در میراث خوزستان کار به آنها واگذار میشود؟»
به گزارش اَمرداد، در سنگ نگارهی شمارهی دو، کول فرح، ما با یک فرمانروای بومی یا بزرگزادهای ایلامی رو به رو هستیم که بزرگتر از اندازهی طبیعی تراشیده شده است و در جلو او آیین فَدیه (:قربانی) کردن گاو کوهاندار به وسیلهی دو تن (:نفر) در حال انجام است. در پشت سرِ فرمانروا چهار تن بسیار کوچکتر از وی، تراشیده شدهاند که ازاینروی است که جایگاه و بزرگی فرمانروا را نشان میدهد. در جلو فرمانروا نیز نگارهی دو مرد تراشیده شده که یکی در حال انجام آیین فدیه است و دیگری که ایستاده، دست راستش را بلند و دست چپش را به سوی فرمانروا دراز کرده و شاید به گفتهی «لویی واندِنبِرگ» کاهِن آن جا بوده که برگزارکنندهی آیین آن نیایشگاه است. فرمانروا نیز دست خود را بالا گرفته است، ولی به انگیزهای که بسیار آسیب دیده، چیزی دیده نمیشود. اما در طرحهایی که از گذشته برجای مانده یک دست خود را مشت کرده و انگشت نشانهی (:سبابه) دیگرخود را به شَست (شصت) چسبانده است.
سنگ نگارههای شمارهی دو و چهار کول فرح در حالی به انگیزهی بازآراییهای ناروا آسیب دیدهاند، که این محوطه در آستانهی ثبت جهانی یونسکو جایگرفته است و همین رُخداد ناگوار ثبت آن را با چالشی بزرگ روبهرو خواهد کرد. همچنین بایسته (:ضروری) است تا مدیران تازه وارد میراث فرهنگی ایذه و خوزستان، مدیران پیشین میراث فرهنگی و پیمانکار را فراخوانده (:احضار کردن) و خسارت وارده را از آنها گرفته و آنان را به مجازات برسانند. هر چند آسیبهای وارده برگشت ناپذیر بوده است و این یادمانهای ملی و نیاکانی است که رو به ویرانی میروند.
هماینک باید چشم به راه بود و دید که آیا پاسخگویی در این زمینه وجود دارد و آیا گناهکاران به سزای اعمال ناپسند خود خواهند رسید تا تجربهای باشد برای دیگر مدیران در این زمینه. یا این مدیران میراث فرهنگی به سادگی و آسودگی از کنار یک فاجعهی بزرگ و خیانت به یک یادمان ملی خواهند گذشت؟
یادآور میشود، محوطهی ایلامی کول فرح ،با شماره 2597 در سال 1378 خورشیدی، به ثبت ملی رسیده است.
در زیر نگارههای پیش از مرمت در زمستان 1393 خورشیدی، از سوی نگارنده و پس از مرمت را ببینید:
با قلوه سنگ و سیمان به بهانه مرمت به جان سنگ نگاره های ایلامی افتاده و به آن آسیب رسانده اند
بخش های میان دایره را با سیمان و بر روی سنگ نگاره های باستانی پر کرده اند!؟
پیش از مرمت
چهار فردی که پشت سر فرمانروا ایستاده اند
سنگ نگاره شماره 2 وابسته به روزگار ایلام نو
سنگ نگاره شماره 4 پس از مرمت
سنگ نگاره شماره 4 پیش از مرمت در سال 93
سنگ نگاره شماره دو کول فرح ایذه پس از مرمت که انگیزه صدمه به آن شده است
سنگ نگاره شماره دو کول فرح پیش از مرمت در سال 93
قربانی گاو کوهان دار از سوی دو تن در برابر فرمانروا در حال انجام است
فرتور از سیاوش آریا است
1919
یک پاسخ
واقعا جای افسوس و تامل است خودمون با دست خودمون میراث نیاکانمان را تخریب میکنیم کدام اثر تاریخی تو ایران باقی مونده که روش یادگاری نوشته نشده باشه مسئولینم که بیخیال