لوگو امرداد
یادداشت به قلم بابک شهریاری

به کدامین گناه

babak shahriariبه کدامین گناه (أَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ )، تاریخ درس‌های عجیبی با خودش دارد، درس‌هایی که گاهی برای ما عزت‌نفس به همراه دارد همچنین تاریخ بارها به ما یادآور می‌شود که نباید دچار خودشیفتگی گردیم که آفتی زیان‌بار است.
بی‌گمان می‌دانید سرزمینی که نام ایران بر آن می‌نهیم روزگاری آفتاب در مرزهای آن غروب نمی‌کرد و در عظمت و شکوه فرمانروایی ایران باستان بسیار شنیده‌ایم اما آنچه افتخار ماست پهناوری سرزمین ایران در گذشته‌های دور نیست بلکه منش ایرانیان امروز می‌تواند باعث افتخار ما باشد. ما به آنچه هستیم باید افتخار کنیم نه به آنچه بودیم. افتخار به آنچه بوده متعلق به کسانی است که بوده‌اند و نه کسانی که هستند. البته این سخن بازدارنده از این نیست که نیاکان خود را مایه‌ی مباهات و بالندگی خود ندانیم و صد البته اگر که راه نیک ایشان را در پیش گیریم خود نیز شایستگی ایستادن بر بلندای افتخار را خواهیم داشت.
در روزگارانی که عرب جاهلیت دختران را زنده‌به‌گور می‌کرد، نیاکان ما تاج پادشاهی بر سر بانوان این سرزمین می‌گذاشتند. این افتخار متعلق به نیاکان ماست.
آنگاه که می‌شنویم در کشور کانادا اجساد کودکانی (به کدامین گناه) در یک مدرسه پیدا شده مطمئن میشویم که این تصور که فقط عرب جاهلیت چنین زشت‌کردار بوده نادرست است. لازم است که یادآور شوم زمانی که برپایه‌ی انگیزه‌های ایدئولوژیک با کودکان کانادا چنین می‌کردند ما در این سرزمین با احترام به باورها و اعتقادات همگان، بهترین آینده‌سازان را در مدارس خود پرورش می‌دادیم. این افتخار متعلق به خود ماست.
هازمان زرتشتی افتخار دارد که همزمان با طلوع آزادی و آغاز مشروطیت، پیشرو در احداث بهترین و مدرن‌ترین مدارس در سطح کشور بوده و دانش‌آموزانی از این مدارس فارغ‌التحصیل شده‌اند که از نام‌آوران این سرزمین هستند. در همه‌ی مدارس ما تا همین چندی پیش خدمات یکسانی به همکیش و غیرهمکیش ارائه می‌شد و هرگز تفاوتی میان فرزندان ایران قائل نبودیم. هرچند در چند سال اخیر برخی از مدارس ما به عللی حالت خاص پیدا کرده‌اند اما هنوز هم مدارسی را در اختیار داریم که پذیرای همه فرزندان این سرزمین هستند که این خود موجب افتخار این جامعه برای همیشه تاریخ است.
قیاس اینکه یک‌صدسال پیش در کانادا مدرسه را گورستان کودکان می‌کردند و ما در فیروزبهرام و …. مدرسه را سکوی موفقیت فرزندان ایران می‌کردیم به اندازه کافی شگفت‌انگیز است اما مهاجرت امروز فارغ‌التحصیلان فیروزبهرام و نوشیروان و … به کانادا شگفت‌انگیز نیست، دردآور است. ما را چه شده، چگونه است که دست طلب به گمشدگان لب دریا دراز کرده‌ایم. آنان که قریب دانش و معرفتند چگونه غربت را بر خود هموار کرده و به سوی آن دیار سرد و یخ‌زده در دوردست‌ها پر گشوده‌اند. در آن دیار چه دیدند که در اینجا نیافتند. با این موج مهاجرت نخبگان، بیشه از شیران تهی گشته، حال هازمان خوب نیست. حال مدارس هم خوب نیست. انجمن زرتشتیان تهران در پویش آن است که دست به کاری زند که غصه سرآید فراخوان داده تا هر کس می‌تواند پا پیش نهاده و پیشنهاد بدهد. بود کز طرفی، مردی از خویش برون آید و کاری بکند.
بابک شهریاری – خرداد 1400

*بابک شهریاری هموند هیات‌مدیره گردش 44 انجمن زرتشتیان تهران

 

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

6 پاسخ

  1. بابک جان با وجود یارانی چون شما و دوستان هنوز هم شیرانی در بیشه هستند. در دنیای کنونی و با شرایط ایجاد شده و کمتر و کمتر شدن فاصله‌ها از برآیند این بیماری، می‌طلبد که هازمان زرتشتی راهکاری جدید پیش بگیرد. این مشکل پیش‌آمده را به دیده فرصت دیده و شرایطی را ایجاد و با نخبگانی که در بیشه نیستند هم‌اندیشی کند که شاید راهکاری جهانی‌شمول برای این مشکل پیدا بشود.

  2. درود
    سپاس از بابک شهریاری گرانقدر و نوشتار زیبا و به‌جایش

  3. درود آقای شهریاری نگاهتون به پیرامون ژرف سازنده با قلم شیوا یادداشتی تاثیرگذار را ماندگار می کنید شما جور دیگر می بینید و به اشتراک می گذارید متنی اندیشه برانگیز سپاسگزارم
    آقای شهریاری بی گمان یکی از عوامل مهاجرت می تواند موضوعی باشد که به آن اشاره کردید. مهاجرت برای کسب تحصیل با پایان دوره های تکمیلی روزی بازگشت به میهن را در پی خواهد داشت. مهاجرت برای ماندن یعنی برنامه ی درازمدت زندگی دلایل همه جانبه را برای این برنامه ریزی می طلبد.شوربختانه مهاجرت ها ماندنی شدند بی بازگشت بهتر است بگویم بی انگیزه برای بازگشت. «در آن دیار چه دیدند که در اینجا نیافتند؟»

  4. «با این موج مهاجرت نخبگان، بیشه از شیران تهی گشته، حال هازمان خوب نیست». به راستی این عبارت شما را باید چاره اندیشید. یادی کنم از استاد ارجمند دانش ژنتیک دکتر فرهود که در گفته های ایشان از دیدگاه پدر دانش ژنتیک آمده است هر یک نخبه یک بذر برای تکثیر ژن به شمار می آید.
    با مهاجرت این بذرها آینده غربال شده ی میهن را چه می بینید؟؟

  5. درود و سپاس از نوشته اندیشه برانگیزتان بسیار بهره بردم فقط چند تا سوال داشتم که امیدوارم به عنوان عضوی از انجمن زرتشتیان تهران به آنها پاسخ بدید.
    1- انجمن در این دوره که روبه پایان است چه فکری برای جوانان زرتشتی تحصیلکرده بیکار داشته است؟
    2- آیا انجمن از جوانان تحصیلکرده جامعه آماری دارد؟
    3- کمیسیون اشتغال انجمن چند تن از جوانان را مشغول به کار کرده است؟
    و …
    نوشتار شما و اندیشه هایتان ارزشمند است ولی لطفا پای انجمن را وسط نکشید زیرا اگر کاری میتوانست بکند در این دوره های باطل انجام میداد.

  6. هر چی فکر میکنم نمی فهمم چرا هر کسی از میهن رفت شد نخبه!! ما که ماندیم چی هستیم؟؟ آیا همه که رفتند نخبه هستند؟؟ آیا کسانی که نخبه بودند رفتند؟؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-04