زادگاه پر فَر و شکوه ما ایران با وجود گوناگونی اقلیمی و طبیعی، سرزمینی نیمهخشک است که همواره با کمآبی روبهرو بوده است. با اینهمه نیاکان خردمند ما با بهرهگیری از روشهای نوآورانه در روزگار خویش این مشکل اقلیمی را مدیریت کردهاند که نمونهی برحستهی این نوآوری بهرهگیری از سامانهی ارزشمند کاریز(:قنات) در جایحای ایران بهویژه در منطقههای خشک و کویری است.
پاسداشت آب بهعنوان دادهای خدادادی و طبیعی در میان نیاکان ما نمایانگر ارزش و ارج آب در سرزمین ایران است. از اینرو آلوده نکردن این آخشیج (:عنصر) زندگیبخش و بهرهگیری بهینه از آن همواره در سفارش گذشتگانمان آمده است. اکنون این سرزمین نیمهخشک بیش از هر زمان دیگری در خطر پیامدهای جبرانناپذیر کمآبی و خشکسالی قرار دارد. اگرچه مشکل کمآبی و بیابانزایی پدیدهای جهانیست، اما بخشی از افزایش این روند ناخجسته برآیند بیمهری مردم و مسوولان در پیشگیری از این پدیده است. پس بایسته و شایسته است اینک بیش از پیش به مشکل کمآبی کشور بیندیشیم و راهکاری درخور برای برطرف کردن آن بیابیم و این کار شدنی نیست مگر با ارادهای ملی …
در همین راستا شماری از کنشگران زیستبوم با راهاندازی کارزاری با عنوان «بسیج ملی برای حل بحران خشکسالی و بیآبی در کشور» به نمایندگی از مردم ایران خواستار اقدام بیدرنگ مسوولان در رسیدگی به این خواستهی ملی شدند.
در متن این کارزار خطاب به مسوولان سهقوه آمده است:
«جناب آقای دکتر حسن روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
جناب آقای دکتر محمدباقر قالیباف
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
جناب حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی
ریاست محترم قوه قضائیه
با سلام
کشور ایران به صورت طبیعی و در طول هزاران سال گذشته همواره با بحرانها و حوادث طبیعی بیشماری مواجه بوده است. مردمان هوشمند و پرتلاش ایرانزمین نیز همواره با پدیده شوم خشکسالی مواجه بوده و برای مقابله با آن ابداعات و خلاقیتهای شگفتآوری را در طول تاریخ از خود نشان دادهاند. امروزه ما به دانش و فناوری قرن بیستویکم مجهزیم و باید مطابق با دانش موجود و نیاز روز یک بار و برای همیشه با مشکل کمآبی در کشور و خشکسالیهای مکرر برخورد کنیم.
دشتهای کشور دچار نشستهای بیسابقهای شدهاند و تالابهای این سرزمین یکی پس از دیگری در حال خشک شدن هستند. حیات وحش و فون گیاهی بینظیر کشور در حال نابودی است. روستاها یکی پس از دیگری از جمعیت تهی و جمعیت جویای رزق و روزی و کار به سمت شهرهایی هجوم میبرند که هیچ گزینهای را برای حمایت از مردمان روستا در خود ندارند. وقوع طوفانهای حاصل از خشکسالی هر ساله تشدید میشود و نفس کشیدن را برای مردم دشوار و سمی کرده است.
شک نداریم که بخشی از این معضلات ناشی از تغییر اقلیم و گرم شدن زمین در سطح جهانی است اما عدم همت و اراده ملی برای برخورد با این معضل و خطر بزرگ که هویت ملی و کشور عزیزمان ایران را تهدید میکند باعث شده که هرساله وضعیت منابع آبی و طبیعی کشور بدتر و بدتر شود. در طول پنجاه سال گذشته هرگز موضوع تهدید کشور که ناشی از کمبود منابع آبی و عدم مدیریت بهینه آن بوده، موضوع هیچ پروژه ملی برای مقابله با تهدید بیآبی در کشور قرار نگرفته است.
امروز و در قرن بیستویکم حل بحران خشکسالی در کشور کاملاً عملی است. ضمن اینکه میتوانیم غذای مردم سرزمین را تأمین کنیم، قادر هستیم منابع طبیعی کشور را نیز احیا کنیم. حصول به این مهم فقط و فقط با بسیج عمومی کشور و در اولویت نخست قرار دادن موضوع مدیریت بهینه منابع آبی و طبیعی و تغییر در الگوی کشاورزی امکانپذیر است.
امید است این مختصر شرحی که تقدیم شد مورد عنایت مسئولین محترم کشور قرار گیرد و اقدامی عاجل برای مواجه شدن با این خطر و تهدید ملی صورت پذیرد.»
شما هم برای رسیدن به این خواستهی ملی از این کارزار پشتیبانی کنید.
نشانی کارزار: «بسیج ملی برای حل بحران خشکسالی و بیآبی در کشور»
3 پاسخ
جای تشکر دارد از مسئولین محترم امرداد نیوز در درج این کارزار. من به این خبر امتیاز ۵ دادم ولی ثبت آن نمایش داده نشد.
امید است با رسانیدن امضاها به بیش از یک میلیون نفر بتوانیم در تدوین و اجرای طرحهای موثر ، جهت نجات سرزمین از بی آبی ، گام مهمی برداریم
پیروز باشید
بیش از پانزده ساله ک استان های آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل و زنجان و سپس تهران، سالی 170 تا 180 بار ابرها را باردار میکنند و در نتیجه پانزده سال بیشتره ک میانه و بویزه شرق ایران، خشک و خشکتر شده. تا این وصع هست هیچ کارزاری هیچ سودی نداره. زمانیکه در تارنماهای گوناگون، این خبر را ک زیرنویس خبر علمی فرهنگی هنری عصرها شبکه چهار بود، را نوشتیم افشاگری کردیم. هیچیک نه تنها چاپ نکردند بلکه تنها اتفاقی ک افتاد برنامه خبری 15 دقیقه ای یاد شده ک سالیان سال پخش میشد ب یکباره حذف شد!!
بنابراین همه این کارزارها همه برنامه های دربا ه آب در تلویزیون مثلا جمهوری مثلا اسلامی و همه پیام های درباره آب و حدیث و… در شبکه ها در دیوارنویسی ها در حد بینهایت بنظرم مسخره می آیند
زمانیکهدوروبر سه چهار سال پیش در هر رویه اینستاگرام ک توانستیم، غصب سهم آب بهش های مرکزی و شرق کشور را بدست شمال غرب، نوشتیم. اتفاقی ک افتاد برای اینکه ب مردمی ک بهرحال شاید خوانده بودند، بگویند ک ما راست نمیگوییم در روز بازی تیم مشهدی و تیم تراکتورسازي تبریز در مشهد، گذاشتند ک ابرها بارش خود را داشته باشند و برفی ببارد ک مسابقه لغو شود و همه ببینند ک مشهد برف آمده و چه برفی بمانند بیست یا سی سال پیشو پیش از آن. اما سال بعدش حتی نخواستند همین مقدار بارش هم بیاید. در روزهایی ک تعطیل رسمی پشت سرهم در فصل های بارشی بود ک احتمال آمدن مسافر به مشهد، در همان روزها هوا بارانی میشد و البته نه باران بسیار ک اندک بارانی ولی در همه آن دو سه روز تقریبا دائم هوا بارانی بود. بهرحال همان را هم شکر میگفتیم ک در همه جای مشهد بود. سپس همان را هم دریغشان آمد و فقط!!! در پایانه مسافربری و فرودگاه و حرم و خیابان های دوربرشان بارانی و دو باری لایه نازک برفی میبارید. دو خیابان آنسوتر دیگر هیچ خبری نبود!! هیچ خدایی و هیچ آسمانی نمیتواند یک چنین وضع آب و هوایی را بیافریند ک گرگ ها بوجود آوردند. حتی خود ابلیس و اهریمن هم عاجزند.
سالی ک گذشت ک بخاطر محدودیت های کرونایی سفری درکار نبود همان بارش هم نبود و لابد بیش از 200 بار ابرها را چلاندن و بارش سهم مردم استان ها و شهرهای دیگر را دزدیدند. حتی دیگر در پایان اسفند و نوروز ک بارانی بود ک دلخوش بودیم ب همان باران نوروزی. اگرچه نمیدانم بدرد کشاورز میخورد یا نه سودی داشت یا نه ولی ما دلخوش بودیم ب اندکی جبران آب های از دست رفته دلخوش بودیم ب اندکی پاکیزگی هوا و شکر میگفتیم. حتی همان باران نوروزی و بارش پیش از 22 بهمن هم درکار نبود