امروز پیروز و فرخ روز تیر ایزد، 13 تیرماه سال 3759 زرتشتی، خجسته جشن تیرگان، روز سوم گهنبار چهره میدیوشهیمگاه، پنجشنبه دهم تیرماه 1400 خورشیدی، یکم جولای 2021 میلادی
۱۰ تیرماه، صدوسومین روز، سالروز بزرگداشت صائبتبریزی بزرگترین غزلسرای ایران در سالنمای ملی ایران ثبت شده است.
آوازهی جهانی صائب تبریزی اصفهانی آنچنان است که شاید کمتر کسی او را نشناسد. وی بهسبب ارادت و توجه ویژه به اشعار حافظ و سعدی، زبانزد است. چون تاریخ دقیق زادروز و درگذشت این سرایندهی بلند آوازه در کشور مشخص نبود پس بر اساس محاسبه با حروف ابجد، عدد 103 برای نام این شاعر رسم شد، قرار بر این شد تا در صدوسومین روز سال، روز بزرگداشت صائب نامگذاری شود.
در تیرماه ۱۳۹۲ بر اساس مصوبه شورای فرهنگ عمومی کشور روز دهم تیر به عنوان «روز صائب تبریزی» نامگذاری شد. از آن پس هر ساله بزرگداشتی در راستای بررسی ابعاد شخصیتی و سبک شعری وی برگزار میشود.
صائب بزرگترین غزلسرای سده یازدهم مهی و نامدارترین شاعر زمان صفویه بود. او متخلص به صائب، در شعر پایهگذار سبک اصفهانی است. تأثیرگذاری وی در شعر فارسی چنان است که هنوز نیز در انجمنهای شعری، که در گوشه و کنار اصفهان تشکیل میشود، سبک وی همچنان صدرنشین محفل بسیاری از شاعران است که بهشیوه وی مضمونهاینو میآفرینند و آرایههایی همچون اسلوب معادله را زیور عروسِ شعر خویش میسازند.
او سبکی را بهکمال رساند که چند سده پس از او سبک هندی نامیده شد. وی اسلوب معادله یا «مدعا مثل» را بیش از دیگر شاعران همعصرش بهکار بردهاست. نازکی خیال و لطافت اندیشه و مضمون سازیهای ظریف و معنیهای بیگانه و باریک در شعر وی دیده میشود. ابیات غزل وی استقلال معنایی داشته و در یک غزل از چندین موضوع سخن گفته است.
«میرزا محمدعلی صائب تبریزی» نزدیک به سال ۱۰۰۰ مهی (:قمری) در تبریز زاده شد. پدر او بازرگان بود و بهدستور شاهعباس اول از تبریز کوچ کرد و در محله عباسآباد اصفهان ساکن شد. صائب در این شهر به آموختن دانش پرداخت. او در سال ۱۰۳۴ قمری به هندوستان رفت و در سال ۱۰۴۲ به ایران بازگشت و در اصفهان ماندگار شد. در این دوران شاهعباس دوم به او مقام «ملکالشعرایی» داد. آثارش به جز سه – چهار هزار بیت قصیده، یک مثنوی کوتاه و ناقص بهنام «قندهارنامه» و سه قطعه، همه غزل هستند. او ۱۷ غزل نیز بهترکی سرود و سبکی را بهکمال رساند که چند سده پس از آن، «سبک هندی» نامیده شد. صائب را «چامهسرای» تکبیتها نیز گفتهاند.
او کمابیش۸۰ سال زندگی کرد و نزدیک به سال ۱۰۸۱ مهی در اصفهان دیده از جهان فرو بست. بیش از ۳۴۰ سال پیش، در محله «لنبان» در اصفهان، در باغچهای بزرگ و در خیابانی که امروزه به نام «صائب» آشناست، صائب تبریزی به خاک سپرده شد؛ اما اکنون این آرامگاه چندان وضعیت مناسبی ندارد و رو به ویرانی است. سنگ مزار صائب یک قطعه سنگ مرمر یکپارچه یزدی بوده که سنگ مزار قدیمی را در میانش جاسازی کردهاند. سنگ اصلی مزار که کتیبهای دارای یک مطلع و یک غزل بهخط یک خوشنویس دوره صفوی دارد، به دو نیم شدهاست. شاید سرنوشت صائب تبریزی نیز همین بیتی بوده که روی سنگ مزارش نوشته شدهاست:
محو کی از صفحه دلها شود آثار من
من همان ذوقم که مییابند از گفتار من
تیرگان، یکی از جشنهای مهم زرتشتیان است. در گاهشمار زرتشتی هر یک از سی روز ماه به نام یکی از ایزدان «ستودنی» نامیده شده است و زرتشتیان هنگامی که نام روز و نام ماه برابر شود جشنی را به نام همان ایزد برگزار میکنند. جشن تیرگان در روز تیر از ماه تیر از جشنهای دوازدهگانه به شمار میرود. نام دیگر ایزد تیر، «تیشتر» است و یکی از یشتهای اوستا به نام تیشتر یشت از فروزههای این ایزد میگوید. تیشتر ایزد به خواست اهورامزدا و به یاری نیروهای مینوی بر خشکسالی پیروز میشود و باران را در کشتزارها و چراگاهها جاری میکند. تیرگان جشن آبریزگان یا آبریزان نیز نامیده میشود. ایرانیان جشن تیرگان را هم به یاد تیراندازی آرش کمانگیر و جانفشانی او در نگهداری مرزهای ایرانزمین برگزار میکنند. زرتشتیان به یاد تیراندازی «آرش شیواتیر» و به شادی جشن تیرگان دستبندهای هفت رنگ تیر و باد را به دست میبندند تا به یاد بیاورند دلاوری آرش را. تا از یاد نبرند تیر رهایی ایران را که به آرزوی ایرانیان رنگ شادی بخشید.
«تیر» یا «تیشتر» ایزد باران است و به یاری او کشتزارها سیراب از باران میشوند. این ایزد نگهبان ستوران است. در اوستا، «تیریشت» در نیایش ایزد باران است. ستاره «عطارد» تیر نامیده میشود و همچنین تیری که در کمان میگذارند و پرتاب میکنند. ایرانیان باستان هنگام خشکسالی در این روز آیین ویژهای برگزار میکردند و برای باریدن باران و پیروزی تیرایزد بر دیو خشکسالی (اپوش) به دشت میرفتند و اوستای تیریشت میخواندند.
روز «تیر ایزد» سیزدهمین روز هرماه و چهارمین ماه هر سال، در گاهشمار زرتشتی و چهارمین ماه از سال «تیر» نام گرفته است. تیر یا تیشتر، ایزد باران بوده و به یاری او کشتزارها سیراب از باران میشوند، همچنین نگهبان ستوران است. در اوستا «تیریشت» در نیایش ایزد باران است. ستاره عطارد تیر نامیده میشود و نیز تیری که در کمان نهند و بجهانند. ایرانیان باستان هنگام خشکسالی در این روز آیین ویژهای برگزار میکردند و برای خواهش باران و پیروزی تیر ایزد بر دیو خشکسالی (اپوش) به در و دشت میرفتند و تیریشت میخواندند.
بخشی از یشتهای اوستا دربارهی این ایزد است. تیر نام ستارهای است كه امروزه آن را «شعرای یمانی» یا به لاتین «سیریوس» (Silius) مینامیم.
نماد گل تیر ایزد “گل بنفشه” است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ای نگار تیر بالا روز تیر
خیز و جام باده ده بر لحن زیر
عاشقی در پردهی عشاق گوی
راههای طبع خواه دلپذیر
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
کودک به تیراندازی و نبرد و سواری آموختن فرست.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
بفرمای بر کودکان روز (تیر) /نبرد و سواری و پرتاب