میراث فرهنگی و زیستبوم این سرزمین بیگمان مرهون و وامدار کنشگرانی است که برای پاسداشت و نگهداری آن همواره چشموگوشی هشیار داشته و دغدغهی همیشگیشان حفظ و پاسداری از این میراث ماندگار فرهنگی بوده و هست.
حسن ظهوري یکی از کنشگران فرهنگی است که سالها در حوزهی فرهنگ و ميراث فرهنگي و زیستبوم قلم زده و پیش از فراگیری کرونا، یک روز مهمان ما در دفتر امرداد شد و از فراز و فرودهای میراث فرهنگی و کار در زمینهی نقش چندرسانهایها (مالتی مدیا) در معرفی و ماندگاری میراث فرهنگی سخن گفت.
گزیدهای از پیشینهی فرهنگی
رشتهی کارگردانی سینما خواندم و از آذر 1381 خورشیدی به عنوان خبرنگار حوزهی موسیقی کارم را با روزنامهی همشهری با دبیری ابوالحسن مختاباد آغاز کردم. در حوزهی اندیشه با کتاب هفته ادامه دادم. حدود شش ماه در نخستین سال تاسیس روزنامهی بانی فیلم برای صفحهی موسیقی مینوشتم و همچنان در این حوزه فعالیت کردم تا سال 83-82 که رسما وارد خبرگزاری میراث فرهنگی شدم. به مدت 12 سال در حوزهی میراث کار کردم و اکنون هم از سال 94 تا امروز، دبیر گروه ویدیو و مالتیمدیای سایت خبری تحلیلی عصر ایران هستم. حوزهی تحصصی من میراث فرهنگی و محیط زیست است.
فراز و فرودهای کار فرهنگی
سالی که ما کار میراث فرهنگی را آغاز کردیم بهراستی میراث فرهنگی نسبت به امروز در خطر بود. امروز اوضاع تا اندارهای بهسامان است و حساسیت بیشتری روی میراث هست و رسانههای تخصصی در این روند بیتاثیر نبودهاند. کارم را در این زمینه با خبرنگاری آغاز کردم سپس معاونت دبیر، دبیر و سردبیر شدم خورداد 1394خورشیدی بنا به دلایلی از «سی اچ ان» (خبرگزاری میراث فرهنگی) استعفا دادم ولی یکی از کارهایی که بهش افتخار میکنم و به همراه چند تا از دوستان که اکنون خارج از کشور هستند، پایهگذاری کردم، ساخت مولتیمدیا هست و هنوز هم ادامه میدهم. این کار را بهگونهی تخصصی آغاز کردم و نخستین کسی بودم که عصر ایران را به عنوان نخستین رسانهای که در این زمینه انجام میدهد، آماده کردم.
من مالتیمدیا را درس میدهم. مالتیمدیا یک پله بالاتر از سواد رسانهای است. این بدان معنا نیست که خبرنگار مالتیمدیا بادانشتر از روزنامهنگاران و خبرنگاران و منتقدان است. یک خبرنگار مالتیمدیا باید سواد رسانهایاش بیشتر باشد و کار افزونتری به انجام برساند. فرض کنید که من روزنامهنگاری هستم که قرار است سوژهای را به یک گزارش خبری تبدیل کنم. میروم و در میدان گزارش قرار میگیرم با کسانی مصاحبه میکنم. گفتوگوها را ضبط میکنم و میآورم دفتر روزنامه و پیاده میکنم و گزارشم را مینویسم. اما در دنیای مالتیمدیا این کار به کلی متفاوت میشود. همهی این کارها را بهگونهی دیگری انجام میدهم. مصاحبه و مشاهداتم را ضبط میکنم اما قرار است که فیلمنامهای بنویسم و تصاویری را که در ظاهر با هم ارتباطی ندارند را در یک فضای فیلمنامهای به هم پیوند بدهم تا بتوانم داستان را تعریف کنم. این کار بسیار سختی است.
اهالی رسانه در ایران دارند به سمت مالتیمدیا میروند. این خوب است و امیدوارم فراگیر بشود. اگر چنین نکنیم مثل یک آب راکد میگندیم و تبدیل به مرداب میشویم اما شوربختانه بسیاری از گزارشهایی که نوشته میشوند ویژگی مالتیمدیا را ندارند. نه داستان دارند، نه از روشها و نگارشهای فیلمنامهای استفاده میشود. هنوز جامعهی رسانهای نسبت به پدیدهی مالتیمدیا کمسواد است. البته کسانی هستند که خوب کار میکنند. حتا میتوانم نام ببرم؛ مانند خانم نرگس جودکی و خانم فاطمه علیاصغر.
روش تدوین در چندرسانهایها چگونه است؟
- در آغاز باید همهی گفتوگوهایی را که ضبط کردهایم، بشنویم و بخشهای مهم را گزینش کنیم (سِلِکت کنیم). سپس همهی نوشتهها را روی کاغذ میآوریم. اکنون باید فیلمنامه را نوشت. نوشتن فیلمنامه با گزارش بسیار تفاوت دارد. باید ساختاری به فیلمنامه داد که ریتم آن حفظ بشود. یک جابهجایی کوچک میتواند تدوینگر را به اشتباه بیندازد. ریتم، اساس و بنیان کار ماست. این که باید زمان فیلم را تعیین کنیم، به این معناست که برای نمونه فیلمی 5 دقیقهای داریم. اما زمان حقیقی آن همان 5 دقیقه نیست. زمان «روانی» آن چه بسا 2 دقیقه باشد. باید ویدویی ساخت که زمان روانی کوتاهی داشته باشد.
برای ساخت چنین کاری به چند تن نیاز هست؟
– در حقیقت 3 تن باید درگیر این کار باشند. یکی خبرنگار است که مغز متفکر کار است، ولی کارگردان کار نیست. در دنیای مالتیمدیا خبرنگار، کارگردان به حساب نمیآید. بلکه مغز متفکر کار است. فیلمبرداری که با خبرنگار سر صحنه میرود، اصول کارگردانی را میشناسد. یعنی میداند زوایای کار کدام است، رنگ و نور را تنظیم میکند. تدوینکار هم بخش نهایی را انجام میدهد و با نظارت خود خبرنگار فیلم را تدوین میکند.
آیا همه باید اطلاعات خبری داشته باشند؟
– فیلمبردار بهتر است کارگردانی بداند. اگر از کار خبرنگاری هم آگاه باشد که چه بهتر. تدوینگر تاحدودی باید به کار رسانه آگاه باشد. اما اگر هم نداند میتواند از پس کار بربیاید. در ایران تعداد کسانی که خبرنگار باشند، کارگردانی و ضبط را بتوانند انجام بدهند و تدوین هم بکنند، به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند. خود من میتوانم این کار را بخوبی انجام بدهم. یکی دو شاگرد هم تربیت کردهام. اما از نگاه خودم تنها یکی از آن دو میتواند این کار را انجام بدهد. تربیت کارآموز بسیار سخت است. من سالها تدوینگر بودهام. یعنی مسلط به کار بودهام. در رسانههای دیگر هم سراغ ندارم که چنین کاری انجام بدهند.
آیا مالتیمدیا در رشتهی دانشگاهی روزنامهنگاری واحد درسی دارد؟
– هنوز به این شکل وجود ندارد. من چند کلاس داشتم که به شکل خصوصی بوده است. در «همشهری» به همت آقای دکتر نمکدوست چند کلاس برگزار کردم. ایشان خیلی دغدغه دارند که رسانههای کشور به مالتیمدیا مجهز بشوند. دغدغهی من هم هست. از اساتید ارزشمند ایران است. دانشکدهی خبر هم کلاس فوقالعاده داشتم. رسانههای کشور بهطور جَسته گریخته احساس نیاز میکنند و به من میگویند که کلاس را برگزار کنم. در انجمن عکاسان ایران هم قرار است کلاسهایی برگزار شود.
تهیهی یک گزارش مالتی مدیا چقدر زمان میبرد؟
– گزارش به صورت مالتیمدیا بسیار طاقتفرسا و سخت اما لذتبخش است. فرض کنید که برای تهیهی گزارشی، مصاحبهای انجام دادهاید و ضبط کردهاید. گزارشگری که ساعت 12 به محل کارش برمیگردد، حداکثر تا ساعت 3 گزارشش آماده است. اما در کار مالتیمدیا تازه ساعت 3 فیلمنامه آماده میشود. از 3 به بعد، 3 ساعت طول میکشد که کار تدوین تمام بشود تازه اگر مشکلی پیش نیاید. میتوانم بگویم ساعت 5 یا 6 بعدازظهر کار آماده است. برای پروسهی خروجی از 20 دقیقه تا یک ساعت طول میکشد. در خوشبینانهترین حالت اگر خبرنگار ساعت 9 برای تهیهی گزارش رفته باشد، میتواند ساعت 7 بعدازظهر گزارشش را تهیه کند. اگر همه چیز در دسترس باشد، کم و بیش 2 تا 3 روز زمان میبرد. من گزارش کار کردهام که 9 ماه طول کشیده است. بسیار گزارش تاثیرگزاری هم بود. گزارش دربارهی خودزنی دختران مدارس تهران و کرج بود. 9 ماه دنبال تهیهی آن بودم. فیلمبرداری نمیتوانستیم بکنیم و تنها عکس میگرفتیم. کارشناس هم به ما کمک میداد.
زمان فیلم چه اندازه بود؟
– هفت دقیقه بود. به یاد دارم زمانی که منتشر شد 130 هزار بازدیدکننده داشت. خستگی کار از تن ما درآمد!
چنین کاری توجیه اقتصادی دارد؟
– اگر حقوق نگیریم و بخواهیم چنین گزارشی کار کنیم، مولتیمدیا در ایران توجیه اقتصادی ندارد. بخاطر این که رسانه حاضر نیست که پول واقعی آن را بپردازد. نه تنها در ایران بلکه در دنیا هم به همینگونه است. هیچ رسانهای نمیتواند اثری را خریداری کند. آنها حقوق میدهند و در ازای آن گزارش میخواهند. ما در «عصر ایران» کار استخدامی انجام میدهیم. گزارشگران ما حقوق ماهیانه میگیرند و تولید انجام میدهند.
چند وقت یکبار گزارش مالتی مدیا تهیه میکنید؟
– ما روزی 2 گزارش داریم. اما همهی گزارشهای ما تولیدی نیست. این کار احتیاج به نیرو دارد. در حالت نرمال، هر رسانهای باید 4 یا 5 تولیدکنندهی مسلط داشته باشد و لجستیک خوب، تا بتواند هر روز تولید اصلی داشته باشد. اما این کار درست نیست. چون مخاطب مالتیمدیا در ایران اینترنتی است. در دنیا گزارشهایشان در تلویزیون بازپخش میشود. اما در ایران باید از حجم دانلود خود بزنید تا آن ویدیو را ببینید. نوع مدیریت عمومی دانلود در ایران به سمت ضرر ِکمتر است. یعنی مخاطب به سمتی میرود که کمتر حجم دانلودش را از دست بدهد. اگر بخواهیم هر روز گزارش مالتیمدیا تهیه کنیم مخاطب خود را از دست میدهیم. بهخاطر این هر روز کار تولیدی نداریم؛ هفتهای 2 تا 3 گزارش داریم. اما در کنارش گزارشهایی داریم که آرشیوی است. یعنی گزارشهایی که فیلمنامهای مینویسیم اما عکس و … (مَتریال) آن را از اینترنت میگیریم که با هوش و ذکاوت نویسنده به گزارش تبدیل میشود.
یک سبک دیگر هست که دو سال است که در دنیای مالتیمدیا جان گرفته است. به نظر من این سبک آیندهی مالتیمدیا است. خودشان به آن گزارش دیجیتالی می گویند. گزارشی که تصاویر به همراه زیرنویسها میآید و خوانده میشود. بعضی مصاحبهای است و برخی هم گفتگو ندارد و بهشکل متندیجیتال است. نیاز به چنین گزارشی از گوشیهای همراه میآید. فکر کردهاند که گوشی همراه همه هست و باید هر کس بتواند همانطور که نشسته است از همهی گزارش سردربیاورد. حتا اگر مصاحبهای هم باشد همهی مصاحبه را زیرنویس میکنند تا حتا نیاز به شنیدن هم نباشد و بفهمند که در گزارش چه گذشته است. دربارهی این تکنینک در «عصر ایران» تحقیق جدی میکنیم، مدام رسانههای دنیا را رصد میکنیم، ویدیوهایشان را داریم و آرشیو میکنیم.
در زمینهی مالتی مدیا رقیب هم دارید؟
– ما در ایران یک رقیب جدی داریم به نام «ایرانپلاس» که دوستم آقای متین آنجا کار میکند و دوستان خیلی خوبی آنجا گزارش تهیه میکنند. برخی از آنها دوستان من هستند یا از شاگردانم بودهاند. بخش میراث را خانم علیاصغر بسیار خوب کار میکند. امیدوارم بهتر هم بشود.
بازخوردی از تاثیر گزارشهای مالتیمدیا داشته است؟
– یکی از گزارشهای خانم علیاصغر دربارهی بنای قدیم روزنامهی اطلاعات بود و جایزهی نخست مالتیمدیا را در ایران بهدست آورد. گزارش میراث فرهنگی بود و من تاثیر آن را دیدم. خود من بیش از 500 گزارش ساختهام اما حافظهام یاری نمیکند که بخواهم نمونه بیاورم.
و کلام آخر:
– سال 1382 که مهندس بهشتی فرنشین سازمان میراث فرهنگی بودند خبرگزاری میراث فرهنگی (سی. اچ. ان) راهاندازی شد که مدیر آن هم خانم شیخالاسلامی بود. آن روزها احساس شده بود که جامعهی رسانهای ایران سواد کافی برای پرداختن به موضوعات میراث فرهنگی را ندارد. در آن زمان خبرهای میراث فرهنگی در صفحهی اجتماعی روزنامهها میآمد. یعنی نگاه و رویکرد رسانهای به موضوع میراث فرهنگی از منظر اجتماعی بود. این اتفاق فجیعی است که میتواند برای میراث فرهنگی پیش بیاید. این خبرگزاری برای نخستینبار در ایران رسانهای در حوزهی تخصصی راه انداخت که بتواند این نیاز را بطرف کند. یعنی بتواند دانش و آگاهی و سواد عمومی و تخصصی خبرنگار و جامعه را نسبت به میراث فرهنگی افزایش بدهد. امیدوارم بستری فراهم شود تا به یاری مالتیمدیا و گسترش آن در همهی بخشهای فرهنگی برای پاسبانی و حفظ میراث فرهنگی و زیستبوم سرزمینمان گامهای تازه و حرفهایتری برداریم.
گفتگو با حسن ظهوری کنشگر پرتلاش میراث فرهنگی و زیستبوم در روزهای پایانی 1398 انجام شد.
حسن ظهوری در پی واژگون شدن اتوبوس حامل خبرنگاران در محور ارومیه-نقده در روز چهارشنبه، دوم تیرماه، دچار آسیبدیدگی شد. از اهورامزدا آرزوی تندرستی برای ایشان و دیگر خبرنگاران آسیبدیده در این حادثه را داریم. روان ریحانه یاسینی و مهشاد کریمی شاد.
1353