دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران بامداد آدینه 12 شهریورماه، به انگیزهی زاد روز پروفسور شاپور شهبازی به همراه شماری از نزدیکان وی، بر سر آرامگاه او گِرد آمده و یادش را گرامی داشتند. این آیین از سوی انجمن مهرگان شیراز و از 8 بامداد در کنار بارگاه حافظ شیرازی و بر سر آرامگاه استاد شهبازی آغاز و تا ساعت 10 به درازا کشیده شد.
به گزارش اَمرداد، شاپور شهبازی باستان شناس، تاریخ نگار، نویسنده و کارشناس در باستانشناسی روزگار ایران هخامنشی و استاد دانشگاه در 13 شهریور 1321 در شیراز زاده شد و در 25 تیرماه 1385 بر اثر بیماری چنگار(:سرطان) معده در شهر واشینگتن، دی. سی. در گذشت و پیکر پاک او به زادگاهش جا به جا و در بخش هنرمندان و نام آوران (:مشاهیر) مجموعهی حافظیهی شیراز به خاک سپرده شد. انجمن مهرگان به انگیزهی زادروز این باستان شناس برجسته به همراه شماری از دوستداران تاریخ و فرهنگ ایرانی و استاد شهبازی یاد وی را پاس داشته و به شناسایی(:معرفی) او برای نسل جوان پرداخت.
بانو نازیلا شهبازی، خواهر زنده یاد شاپور شهبازی با بیان دلبستگی استاد به یادمان جهانی پارسه(:تخت جمشید) و فرهنگ ایرانی و فردوسی بزرگ، بخشی از گفتوگوی وی را که با مجلهی علمی نمایه پژوهش انجام شده بود، برای باشَندگان(:حاضران) خواند. دکتر نازیلا شهبازی گفت: «رِخنهای(:نفوذی) که پارسه (تختجمشید) در من داشته، همانند رِخنهای است که فردوسی از دید گسترش اندیشگانی(:بسط فکری) در من پدید آورد. همانگونه که فردوسی شالودهی اندیشهی من است، پارسه نیز شالودهی بینش من است. من از پارسه و دریافت دقیقههای آن به رمزهای هنر انسانی و ایرانی پِی می برم و از شنیدن و خواندن سروده های فردوسی به هویت ایرانی و به هویت خودم راه مییابم. این دو از خُردسالی با من همدم بوده، بزرگ شده و من در آنها حل شده ام. زمانی که بسیار کوچک بودم بر پایهی معمول همهی مدرسههای شیراز، سالی یکی دو بار به پارسه میرفتیم. نخستین نقاشی که کشیدم نقش کاخ آپادانا بود که بسیار مورد نگرش جای گرفت و از این پس به وسیلهی نگاره(:عکس) و نقاشی با پارسه بیشتر آشنا شدم … من از پارسه نه تنها گذشتهی فرهنگ ایرانی، بلکه فرهنگ انسانی را شناختم، بلکه خودم را نیز شناختم. پارسه هر فرد مغروری را از غرور تُهی میکند و هر فرد نابینا در هنر را بینا می کند. از همین روی هیچگاه جای شگفتی نیست که یک شیرازی، یکی از اهالی پارس(:فارس)، یک زادهی پیرامون پارسه به آن دلبسته باشد و این دلبستگی افزون شود».
سپس محمد جعفر ملکزاده، نویسندهی کتاب بندهای باستانی درهی درود زن، کتاب خود را به پُروفسور شهبازی پیشکش کرد و گفت : «چون رُوانشاد شهبازی در میان ما نیست، از همین روی به جانشینی(:نیابت) از وی این کتاب را به بازماندگان او و خواهرش بانو نازیلا شهبازی پیشکش میکنم».
دکتر ملک زاده در بخش دیگری از سخنانش افزود: «ما باید همیشه برای از دست دادن بزرگانمان غِبطه بخوریم، غبطه از این که بزرگانی داریم که کوششهای فراوانی را نه برای خود و خانواده، بلکه برای همهی هازمان(:جامعه) ایرانی و حتا فراتر از مرزهای کنونی کشور انجام داده، ولی در سرزمین خود ناشناخته مانده تا زمانی که زندگی را بدرود گویند. پس از آن ما باید افسوس بخوریم که چرا چُنین بزرگی را از دست داده و نشناختهایم».
این پژوهشگر فرهنگ مردم(:فولکلور) و نویسندهی شیرازی در دنبالهی سخنانش گفت: «چرا ما نباید چنین کسانی را بشناسیم، چرا آن را به ما معرفی نکردهاند، بیگمان یک جای کار لَنگ می زند. امروزه با بودن خبرگزاریها، انبوه روزنامهها، رادیو و تلویزیون و شبکههای اجتماعی باز هم کاستیهای فراوانی داریم و بزرگانی چون استاد شهبازی را در ایران به نسل جوان شناسایی نمیکنند و جوانان ما تازه پس از مرگ چنین کسانی است که با آنها آشنا شده و آنگاه است که میگوییم ای دادوبیداد. اما دیگر چه سودی دارد. از همین روی شایسته است که خود جوانان با امکانات امروزی به سراغ این گوهرهای ارزشمند بروند. حتا اگر کسانی نخواهند ما آنها را بشناسیم. زیرا شبکههای اجتماعی و رسانههای جمعی بهترین روش برای شناخت این بزرگان است. به یاد داشته باشیم که زنده یاد شهبازی بسیار بزرگوار و باهوش بوده و در کار خود بی مانند. ما کمتر کسی همچون شهبازی را می توانیم، پیدا کنیم. امیدوارم در میان جوانان امروز بزرگانی همچون شهبازی پرورش یابند».
لیلی محمد پور، راهنمای گردشگری و هَموَند(:عضو) انجمن مهرگان نیز در سخنانی کوتاه دربارهی زنده یاد شهبازی گفت: « کتابهای استاد شهبازی بهترین بُنمایه(:مرجع) برای شناخت یادمانهای هخامنشی است و راهنمایان گردشگری هنوز هم کتابهای او را گواه میگیرند(:استناد کردن). زیرا بهترین سرچشمه در زمینهی هخامنشیان بوده و است. کارهای استاد بیهمتا است و راهنمایان گردشگری چیزهای فراوانی از کتابهای او آموختهاند».
جمال زیانی، نویسندهی شیرازی در سخنانی کوتاه دربارهی استاد شهبازی گفت: «همین که جوانان امروز در کنار آرامگاه پروفسور شهبازی گِرد هم آمده اند، کار ارزندهای است. و این انگیزهای برای شناخت بیشتر استاد خواهد شد. با سالی یک بار گِرد آمدن در کنار چنین بزرگانی هم یادی از آنان شده و هم بینش و شناخت نسل جوان بالا خواهد رفت. کوششهای علمی شاپور شهبازی بر کسی پوشیده نیست. خدمات فراوان او به فرهنگ ایرانی بسیار گسترده و ژرف(:عمیق) بوده است. در واقع چنین گِردهماییهایی بهترین پاداش است برای این بزرگان. زیرا هم ما و هم نسل جوان با آنها بیشتر آشنا خواهیم شد. همچنین باید دانست که این سرزمین و یادمانهای فرهنگی آن از هزارههای دور برجای مانده و خواهد ماند و جوانان بدانند که این تبلیغات زودگذر بوده و است. کسانی همچون شهبازی در نوشتههای خود زوایای تاریک آنها را برای ما روشن کردند تا ما آنها را بیشتر پاس بداریم».
محمد یوسف رستمی، دبیر انجمن فرزندان پارسه نیز در سخنانی از کوششهای شاپور شهبازی گفت: «من به انگیزهی این که در رشتهی تاریخ و باستانشناسی درس خوانده ام، همانگونه که راهنمایان از کتابهای استاد با نام بهترین سرچشمه(:منبع) یاد میکنند، پژوهشهای باستانشناسی شهبازی نیز، ارزشمندترین و بهترین بُنمایهها است. حتا باستانشناسانی همچون «اِستروناخ» که در پاسارگاد بررسی و کاوش کرده است، ناگزیر بوده که از نوشتهها و جُستارهای او بهره ببرد. همچنین کتابهای تمدن هخامنشی استاد از به نام ترین (:معتبر) نوشته های جهان است».
به گزارش اَمرداد، آیین زاد روز پروفسور شهبازی با باشَندگی شماری از دوستداران فرهنگ و تاریخ ایران به همراه خانوادهی او از سوی انجمن مهرگان پاس داشته شد.
برخی از دوست داران فرهنگ ایران، آدینه 12 شهریور درکنار آرامگاه پروفسور شاپور شهبازی گرد آمدند
بیتی از شاهنامه به انگیزه دلبستگی استاد شهبازی به فردوسی بر روی سنگ گور وی نوشته شده است
در پایان برخی از دوستداران زنده یاد شهبازی به همراه خانواده وی بر سر آرامگاهش عکس یادگاری گرفتند
دکتر ملک زاده کتاب بندهای باستانی دره درودزن، اثر خود را به خواهر استاد شهبازی پیشکش کرد
فرتور از سیاوش آریا است
1919
2 پاسخ
روحشون شاد ، يادشان گرامى.
با اميد به اينكه نسل هاى اينده راه اين بزرگان رو ادامه بدهند تا اتش تاريخ و فرهنگ ايران زمين همواره روشن بماند
روحشان شاد باد. راهشان پر رهرو باد.