پیشتر گفته شد که گسترهی تاریخی و فرهنگی ایران گستردهتر از مرزهای سیاسی امروزی است و گاه بخشی از فرهنگ ایران مانند نوروز بخشهایی از جهان امروز را دربر گرفته است. این پراکندگی و گستردگی نشان از نفوذ فرهنگی تمدن ایرانی در دیگر بخشهای جهان دارد. ایران با تاریخ و فرهنگی درازدامن روزگاری، روزگاری گستردهترین سرزمین جهان بود و از اینرو یکی از تمدنهای دیرین و بالندهی جهان شناخته میشود . ایران امروز هستهی بنیادین قلمرو کهن فرهنگی و زبانی است که روزگاری حتا با کشورهایی که در این قلمرو جای نمیگرفتند در پیوند بود. از اینرو گاه بخشهای گوناگونی از آسیا از خاور در سرزمینهای چین امروزی تا آسیای صغیر و بخشهایی از ترکیه و آسیای میانه و قفقاز را بخشهایی از ایران در سدههای گذشته میدانند.
آثار و گنجینههای بسیاری از این کهن تمدن هماکنون درجایجای جهان و در نامورترین موزهها دیده میشوند. در این سلسله نوشتارها به معرفی آثار تمدنی، فرهنگی و هنری ایرانزمین در دیگر کشورها برشمرده و معرفی میشود.
گنجینههای باستانی و تاریخی افغانستان
افغانستان کنونی(آریانا) و خراسان بزرگ در دورهی هخامنشی و دوره ساسانی بخشی از گسترهی ایران بزرگ بوده است. از اینرو تاریخ افغانستان (پیش از اسلام) و آثار تاریخی آن پیوند محکمی با آثار پارسی یا ایرانی دارد. در این میان میتوان از تمدن بامیان و بلخ که همواره در حوزهی تمدن ایرانی بودهاند یاد کرد. بامیان با تاریخ پرمایه (:غنی) خود سرشار از آثار باستانی پرشمار است که شهر ضحاک، دره اژدر (اژدها)، شهر غلغله، دره فولادی، چهل دختران، غار یخی، بتهای بزرگ بودا، مغارهها، کوه بابا، شهر شاهی، بالاحصار و چهلبرج از برجستهترین آنان هستند.
در ولایت (استان) غزنی در افغانستان سنگنبشتهای به زبان باختری که از دسته زبانهای ایرانی خاوری است و با زبانهای خوارزمی ، سغدی و پارتی( پهلوی اشکانی) پیوند نزدیک دارد، در بخش سیاه زمین ولسؤالی جاغوری بهدست آمده است.
بهگفتهی پژوهشگران زبانهای باستانی نام نویسندهی سنگنبشته «باگیتز» است که در سنگنبشته آمده است نامیست باختری، نام پسر شاه «فرومکیسر» نیز در سنگنبشته آمده است. پژوهشگران افغان افزودهاند: «تاکنون ١٣۵سند به این زبان ایرانی خاوری بدست آمده است ؛ که از ارزندهترین این نبشتهها سرخ کوتل، رباطک، و دست نوشتههایی است که از شمال افغانستان (روی دو آب، کهمرد، خوست) بهدست آمده است. از سویی پیدایی نبشتههای ارزگان، ناهور، جغتو، یکاولنگ، و سنگنبشتههای سه گانهای سیاه زمین جاغوری (که همه در هزارستان هستند)، دیدگاه پژوهشگران را که گویش هزارگی بازماندهای یکی از گویشهای زبان باختری یا کوشانی است را استوار میسازد.
سه سنگنبشته کوتاه به زبان پارسی و خط عبری در تنگ ازائو در کوهای باختر افغانستان کنده شده است که چنین درونمایهای دارند: «زکریا پسر اسماعیل از کوبان این نبشته را در (سال)۱۰۶۴نوشت،به امید خدا،باشد که یاورش باد، پیشباد »
دستهی زرین شمشیر یافت شده از «طلا تپه» در استان جوزجان شمال افغانستان، از دست ساختهای ارزندهی هنری باکتریای باستان. گنجینهی باختر یا طلاتپه در نزدیکی شهر شبرغان در سال ۱۹۷۸ میلادی کشف شد.
گنجینهٔ طلاتپه دربردارندهی بیش از بیست هزار آرایههای طلا، پارچههای زیور و سکههای بهجایمانده از دورههای کوشانیان و اشکانیان است و از شش گور (پنج زن و یک مرد) که ثروت سرشاری از جواهرات گرانبها را در خود جای داده بودند بهدست آمده است. پیشینهی این گنجینه به سدهی یکم پیش از میلاد میرسد. آرایههای بهدست آمده سکهها، گردنبندهای تزیین شده با سنگهای گرانبها، کمربندها، مدالها و تاجها را دربر دارد. این گنجینهی کممانند بهگونهی شگفتی از غارت در درازای جنگهای داخلی در امان مانده است.
تمدن آمودریاتمدن آمودریا ( Oxus Civilization) یا مجموعهٔ باستانشناسی باختر-مرو از دیگر حوزه های تمدنی آرین است. هزاران اثر باستانی از جغرافیای افغانستان بهویژه تمدن خراسان بزرگ در درازای جنگهای داخلی و پیش از آن به غارت رفته است. از این میان میتوان از تندیسهای بودا که دیرینگی دو هزار ساله دارند، یاد کرد. تندیسهای بودا از گسترهی خراسان بزرگ با چهرهی آرین و خراسانی بودا است که در کنار تشابه نام بودا با نام بزرگان هخامنشی و همچنین برخی نشانههای بودایی مانند آیین ابن بنُ و همچنین عود یا دود مقدس و علامت صلیب شکسته و بخت و اقبال که از ادیان پگان ایرانی ریشه می گیرد، درخور توجه هستند.