سالها پیش آلبرت انیشتین با رابطه معروف E=mc2 اصل بقای ماده و اصل بقای انرژی را درهم ادغام کرد و اصل بقای ماده و انرژی را به جهانیان شناساند. در اندازههای کوچک مقیاس مانند سیارهای که ما بر روی آن زندگی میکنیم نه تنها اصل بقای ماده به تنهایی صدق میکند بلکه مقدار جرم تکتک عناصر موجود نیز در عمل در بازهی زمانی کوتاه یک میلیارد سال اخیر مقداری تقریبا ثابت باقی مانده ( به استثنای عناصر رادیواکتیو). البته به علت سقوط شهاب سنگها به زمین از یکطرف و تبخیر بخشی از جو زمین از طرف دیگر تغییرات بسیار جزیی در ترکیب عناصر موجود در کرهی زمین داشتهایم که در مقایسه با جرم زمین قابل صرف نظر کردن مینماید.
عنصر کربن نیز از این قاعده مثتثنی نیست، در واقع از آغاز پیدایش حیات تا امروز مقدار کربن بر روی کره زمین تغییر معناداری پیدا نکرده، پیشتر کربن بیشتری به صورت گاز دیاکسید کربن در جو وجود داشت و امروز میلیاردها تُن از این کربن به علت فعالیتهای زیستی به صورت ترکیبات جامد بر روی پوستهی زمین نشانده شده است، باقی ماندهی آن هم هنوز در هوا موجود است.
با آغاز حیات بر روی زمین با سرعت فزایندهای کربن گازی شکل به کربن جامد تبدیل میشد و مرتب جو سبکتر میگردید. نسبت اکسیژن به دیاکسید کربن موجود در هوا افزایش مییافت و عجیب اینجاست که دست طبیعت نیز طرفدار به هم خوردن هرچه بیشتر این تعادل بوده به این معنا که در طی دورههای چند میلیون ساله رخدادهای طبیعی کربن جامد را به زیر کشیده و امکان اکسید شدن را از آن گرفته تا نتواند مجدد به چرخهی دیاکسید کربن موجود در جو باز گردد که حاصل آن معادن عظیم نفت و زغالسنگی است که از آن دوران به یادگار مانده است. پس از پایان دوره تشکیل معادن سوختهای فسیلی، نسبت دیاکسید کربن و اکسیژن در هوا سالیان طولانی و تا همین چند سال پیش در تعادل باقی مانده بود. از آن دوران تا امروز همواره میلیاردها گیاه دیاکسید کربن را در طول عمر خود جذب میکردند و پس از مرگ دوباره آن را به جو باز میگرداندند. این گیاهان بعضی وقتها بطور ناگهانی و با وقوع آتشسوزی بصورت تراژدیک حاصل چندین سال ذخایر کربن خود را به جو باز میگرداندند و گاه با مرگ و پوسیدگی و اکسیدشدن تدریجی آن را به چرخه طبیعی باز میگرداندند و گاه با خوردهشدن این کربن را به جانوران منتقل میکردند و مرگ این جانوران نیز در نهایت منجر به پوسیدگی و اکسیدشدن بدن آنان و رهاسازی دیاکسید کربن و سایر مشتقات کربنی میگردید و این چرخه تعادلی ادامه داشت.
تا زمانی که بشر به معادن سوختهای فسیلی دست نیافته بود عملا این تعادل چند میلیون سال برقرار بود اما با کشف و استخراج این معادن تعادل بصورت اسفناکی بهم خورد. در حال حاضر هر روز که میگذرد کربنی را از معادن استخراج کرده و به صورت گاز به جو وارد میکنیم که طبیعت چندین سال برای جامد کردن و خروج آن از چرخهی طبیعت تلاش کرده بود. وقتی از یک میلیون بشکه نفت سخن میگوییم بد نیست توجه کنیم چند میلیارد موجود ذرهبینی چند هزار سال طول کشیده تا این میزان نفت را تولید کنند. این موجودات امروز کجا هستند تا بتوانند مجددا این فرایند را تکرار کنند؟
آنگونه که شواهد نشان میدهد جرم سوختهای فسیلی ذخیره شده در پوستهی زمین با جرم کلیه جاندارانی که امروز بر روی این سیاره زندگی میکنند قابل قیاس است و به عبارت روشنتر تعادل امروز زمین (اگر با ویران کردن جنگلها تعادلی باقی مانده باشد) در بهترین شرایط نمیتواند دیاکسید کربن در حال انتشار را مهار نماید. ترکیب گازهای جو به سرعت به شرایط روزگار جوانی زمین نزدیک میشود. امروز حداکثر ظرفیت نگهداری کربن جامد روی زمین در چرخهی تبدیل گاز به جامد همان است که نزدیک به چند صد سال پیش بوده یعنی اگر ما تمام جنگلهایی که تخریب شده را ترمیم کنیم و کل صدمات اخیر محیطزیست را جبران کنیم باز هم با روند رو به فزونی افزایش گازهای گلخانهای روبهرو هستیم. روندی که هر روز آن از نظر نسبت کربن جامد به گاز معادل با چندهزار سال بازگشت زمان به عقب است. کاشت گیاهان و جنگلکاری و …. هم به تنهایی نمیتواند این روند را متعادل کند چرا که هر درختی که بکاریم حداکثر در طول عمر خود میتواند کربن گازی شکل را بصورت جامد نگه دارد و پس از مرگ دوباره این کربن به هوا باز خواهد گشت و در یک دورهی زمانی میانمدت بیاثر بودن این شیوه نمایان خواهد شد. تنها راه حل این معضل شاید ساخت ماشینهایی است که دیاکسید کربن را از هوا جذب کنند و سپس آن را به صورت جامد در جایی مخفی نماید تا دوباره به چرخه طبیعت باز نگردد.
چون نیک بنگریم طبیعت این ماشین را میلیونها سال پیش اختراع کرده، گیاهان در طول عمر خود کربن را دریافت کرده و به صورت جامد در بافتهای خود ذخیره میکنند. از سوی دیگر طبیعت انرژیهای بسیار عظیم را در خود نهفته داشته و توانسته آنها را به قعر بکشد و از چرخهی تولید مجدد دیاکسید کربن خارج کند. آیا ما قادر به تقلید از طبیعت هستیم؟ برای عملی ساختن پروژهای در این مقیاس از کدام منبع باید انرژی لازم برای کاشت و داشت و برداشت و فشردهسازی و پنهانسازی این گیاهان را فراهم کنیم؟ آیا باید ماشینآلاتی را بکار گیریم که خود از سوختهای فسیلی استفاده میکنند؟! این ماشینها چند کیلوگرم کربن را به دیاکسید کربن تبدیل خواهند کرد تا بتوانیم یک کیلوگرم کربن را از این چرخه خارج کنیم؟
امیدوارم خرد انسانی پاسخ درخور را پیدا کند. مادر طبیعت مواهب بسیار در اختیار ما گذاشته تا بتوانیم حیات را به عالیترین سطح آن برسانیم و تا پیش از نابودی کهکشانها، کائنات فرصت در اختیار دارد تا حیات هوشمندی را در خود بپروراند که به مقام خدایی برسد. خرد پاسخ را خواهد یافت به شرط آنکه سلطه بیخردان بر جهان پایان یابد. در شرایط فعلی که به نظر میرسد علوم بشری بجای حمایت از طبیعت به تخریب آن همت گماشته است بیشک روان آفرینش از ما آزرده است، فرصت را در اختیار ما گذاشته مواهب را به ما ارزانی کرده اما خودخواهی نسل امروز، بشر را به آنجا کشانده که در سراشیب نابودی خود گام بر میدارد به یاد داشته باشیم که با نابودی بشر جهان به پایان نمیرسد و دست مهربان طبیعت باز هم حیات هوشمند را پدید خواهد آورد و چه بسا این اتفاق بارها در عرصهی بیپایان کهکشانها رخ داده، صبر کائنات بسیار است اما فرصت برای ما اندک.
بابک شهریاری مهر 1400