خوشتر آن باشد كه سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
نفوذ اندیشههای میتراپرستان در باورهای نخستین مسیحیت به اندازهای زیاد بود كه تا پنج سده پس از پیدایش مسیحیت پیروان كلیسا هنوز میكوشیدند تا باورهای میتراپرستی را از باورهای مسیحی جدا كنند.
در سپیدهدم مسیحیت، میتراپرستی – یعنی آنچه بعدها با اصلاحات اشوزرتشت تقریبا جایش را به این آیین داد- رواج زیادی در میان برگزیدگان و ژنرالهای رومی داشت درحالیكه مسیحیت باید با دشواری راه خود را هموار نموده و نظریات تازه خود را در دلهای میتراپرستان پیشین و مسیحیان بعدی امپراطوری روم استوار میساخت.
همینكه مسیحیت آرام آرام در دلهای رومیان نفوذ كرد باید لزوما برخی باورها مورد علاقهی میتراپرستان رومی را در خود راه داده و از اینرو كمكم برخی باورها دیرین میتراپرستان رومی را با مسیحیت تلفیق مینمود.(1)
برخی صاحبنظران باوردارند از علتهای رواج مهرپرستی در اروپا بهویژه در ایتالیا به واسطهی جنگهای طولانی ایران و روم بود. در این جنگها تعداد زیادی از سربازان و فرماندهان رومی اسیر ایرانیها شدهبودند. این گروه بهتدریج آیین مهرپرستی را پذیرفته و پس از آزادی آن به ایتالیا منتقل نمودند مهرپرستی در آسیای دور شكلی ویژه و سری به خود گرفت و برای بزرگان آن آیین یا پیرمغان ارزشهایی قایل بودند و میگفتند مهر، الههی روشنایی و نور است و از مردم وفادار و با دانش و پرهیزكار پشتیبانی میكند. بهیاری افرادی كه از او كمك میخواهند میشتابد و پیمانشكنان را پاداش میدهد و بیماران را شفا میبخشد.(2)
پلوتارك در تاریخ خود نوشتهاست كه به سال 67 ق.م آیین سری مهرپرستی در ایتالیا رواج یافت. دزدان دریایی كیلیكیا كه همپیمانان مهرداد پنجم بودند آیین رازگونهای انجام میدادند كه پس از اسیری، پومپیوس سردار رومی این آیین را با خود به ایتالیا برد.
در گذشته 25 دسامبر هر سال را، مهر آیین نان روز میلاد «شكستناپذیر» میدانستند و آیینی در غارها و مهرابهها برگزاری میكردند.(3) این روز از زمان گسترش آیین میترا در امپراطوری روم به عنوان روز زایش میترا جشن گرفتهمیشد.(4) بنابراین تاریخ زادهشدن عیسی از باورها تلفیقشدهی میتراایسم با مسیحیت است كه در تاریخ تقویم (سالنامه) ژولیان روز 25 دسامبر روز تحویل آفتاب از زمستان به بهار قید شده، آنرا روز زایش خورشید میدانستند زیرا در این هنگام روزها دراز شده و گرمی آفتاب از این زمان به بعد زیادتر میشود. در انجیل متی آمده كه هنگام زایش عیسی فرشتگان در بیابان بر شبانان نمایان شدند، بیگمان در 25 دسامبر یعنی در شدت سرما شبانان فلسطین نمیتوانستند در بیابان به چراندن گلههای خویش مشغول باشند و آن سرما را تحمل نمایند. بنابراین استورهی زایش عیسی باید در زمان دیگری باشد كه بعدها بهخاطر میتراپرستانی كه به نیایش آفتاب و جشن و شادی در این روز عادت داشتهاند تغییر یافته است . پژوهشهای دانشمندان باستانشناسی مسیحیت نیز همین امر را نشانمیدهد.(5)
همانطور كه گفتیم این آیین كه پیش از مزداپرستی در ایران و پسازآن در بخشی از ایتالیا رواج داشت در هالهای از رازها قرار گرفته چون به دستور بزرگان این آیین كه آنها را پدر پدران مینامند هیچكس نمیتوانست رازهای تشریفاتی مهرآیین را حتا برای نزدیكترین افراد خویش فاش كند. بسیاری از پژوهشگران نوشتهاند كه نام مهر در كتیبههای باقیمانده از اردشیر دوم هخامنشی یاد شده كه این امر بیانگر آن است كه در دورهی وی ستایش مهر رواج داشته، ورود به میان مهرآیین ها آسان نبود و طی هفت مرحله انجام میگرفت، بهراستی دربارهی این آیین هیچیك از بزرگان مهری نوشتهای باقی نگذاشتند. آنچه از این فرقه باقیمانده تندیس، مجسمهها و تصاویری در غارهاست.
مهمترین تندیسها از سنگ زاییده و هنگام زایش در یك دست تیغ و در دست دیگر كره زمین را بر كف دارد كه بنابر افسانهها برای ادامهی حیات به زیر درخت انجیر پناه میبرد و با برگهایش خود را میپوشاند و با میوهاش ادامهی زندگی میدهد.(6)
بنابر برخی سرچشمهها، زایش مهر از میان صدف در نقش از پرستشگاه مهری در «چپلهیل» انگلستان دیده میشود. زیر صدف آب دریا نموده شده بر روی آب پیكر مهر در یك قاب «خایدیس» از میان دو بخش یك صدف بیرون میآید و دور قاب دوازده برج نقش شده است. در پرستشگاههای مهری سنگابی كه برای پادیابی (شستن و پاكیزه ساختن) گذاشته میشد، نیز مانند صدف تراشیده میشده است. مانند سنگاب پرستشگاه مهری در«پانونیه» مجارستان كه از این آیین در سنگابهای روم در كلیساها و مسجدها پیروی شده است، بالای تاقنماها یا مهرابهایی كه تندیس مهر یا ناهید در آنها گذاشته میشده صدف دیده میشود كه در نقشهای عیسوی نیز از آن پیروی شده است.(7) بالای دهانهی تاقبستان كه یك یادمان مهر است دو فرشتهی بالدار دیده میشوند كه یكی از آنها یا دیهیم مروارید است و دیگری پیالهای پر از مروارید در دست دارد.(8)
تندیس مبارزه با گاو نر در بیشتر نمادهای مهرآیینها دیده شده است كه مهر بر گردن گاو وحشی سوار است و در یك دست تیغ و با دست دیگر گردن گاو را به طرف چپ منحرف میكند تا آنرا بكشد.(9)
استورهی آفرینش و همانندیها
زایش یك انسان برتر از مادری باكره برگرفته از استورههایی است كه پیش از آن در همهی تمدنهای باستانی وجود داشته، در باورهای استورهای مصر ملكهی باكره از خدای خورشید باردار شد… در آیین میترا نیز كه تقریبا در همهی جهتها الگوی مسیحیت قرار گرفته «میترا» مهر از آناهیتا مادری باكره بهدنیا آمده بود. سرود سپندینهی میترایی كه در طول چهار سده، در امپراطوری روم در آیینهای مذهبی میترایی خوانده میشد بر این پایه بود كه «امروز نجاتبخشی برای شما از مادر باكرهای زاییده شده است»و این جملهای است كه به صورتی برجسته، مورد اقتباس انجیل قرار گرفته است: «امروز نجاتبخشی برای شما زاییده شده است»(لوقا–باب دوم،11)
افسانهی سه بزرگ مغ كه بهدنبال زایش عیسی به راهنمایی ستارهای به دیدار او میآیند به نوبهی خود تكرار افسانهی سه چوپان است كه به دنبال ستارهای برای دیدار مهر به غار، زایشگاه او رفته بودند. به این ترتیب بیشتر آیین مسیحیت: رسم تعمید، عشای زبانی از آیینهای دینی میترایی گرفته شده است . نواختن موسیقی، خواندن سرود، زانو زدن در نیایش و صدای ناقوس، روشنكردن شمع، برگزاری عید پاك، لباسهای كشیشان … همه برداشتی از آیینهای میتراایسم است.(10) همچنین به جز مدینهالعذرا، شهرها، ناحیهها و پرستشگاههای بسیاری به نام دوشیزه ناهید، مادر مهر خوانده شدهاند. واژهی دیگر برای دوشیزه در پهلوی خوشیزگ است كه به پیروی از این آیین، عیسویان نیز بسیاری از پرستشگاههای خود را به نام مریم عذرا (دوشیزه) نامگذاری كردهاند. (11)
بر دلم گرد ستمهاست خدایا مپسند كه مكدر شود آیینه مهرآیینم
نیایشگاهها
مهمترین نیایشگاه مهرآیینها، دربمهر بود كه در زیر كلیسای« سانتا پریسكا» بر روی تپهی «آونتینوس»، «تپههای هفتگانهی روم» پیدا شده است. این نیایشگاهها زمانی ساخته شد كه بین سربازان و افسران رومی در سدهی سوم میلادی رقابت مسیحیت با مهرپرستی آغاز میشود.(12)
«اورلیانوس» امپراتور روم در سال 274 م. خواست كه یك آیین رسمی و فراگیر برای مهر شكستناپذیر تهیه كند و آن را به عنوان بزرگترین یاور و پشتیبان امپراتوری بشناساند. اما رواج مسیحیت و تبلیغهای مبلغان مسیحی به سرعت و با پیروزیهای درخشان انجام گرفت و با همهی حمایت مادی و معنوی اورلیانوس، مهرپرستی در برابر پیشرفت آیین مسیحی شكست خورد و پس از سال 400 میلادی به فراموشی گرایید. همانطور كه گفته شد مهرآیینها نیایشگاههای خویش را در غارها قرار میدادند. آنجا كه خاك زمین برای بنای معبدهای غاری و زیرزمینی خوب نبود، نیایشگاهها را برروی زمین بنا میكردند. در شرق نیز جاهایی مركز دین مهری بود مانند پرستشگاه بزرگ كنگاور كه به نام ناهید مادرمهر نامگذاری شده است. معمولا درون درب راهرویی بود كه در دو سوی آن سكوهایی برای نشستن مهرپرستان بنا شده بود. در پایان راهرو و جایگاه نیایش «پدر پدران» پیر مغان بود كه نقش مهر را در حال كشتن گاو نر نشان میداد و در دو سوی آن نقش دو مشعلدار دیده میشد. با پژوهشهای انجام شده، گویا مهر پیرو اهورامزدا و زروان اكرانه یا زروان بیكران بود .
در اوستا، میترا پیش از برآمدن خورشید در راه ابرهای ارغوانی پگاه روان است. هنگام زایش مهر بنابر افسانهها توفان و گردبادی در زمین آغاز میشود. مهر پس از آرامش طبیعت با گردونهی آتشین خورشید به مبارزه میپردازد. در این نبرد نابرابر خورشید شكست میخورد و برابر میترا زانو میزند. این گردننهادن در نگارههایی كه در غارها بجامانده بهخوبی مشخص است.(13)
چلیپا
چلیپا یا خاج، یك نماد باستانی است كه میان مردمان گوناگون و در زمانهای گوناگون معناهای گوناگونی داشته است. امروزه خاج نشان ویژه مسیحیت شده آنرا نشان چلیپایی میدانند كه گویی عیسی را بر آن به دار كشیدند، در دین مهر نماد چلیپا پایگاه برجستهای داشته است. تنها جایی كه معنای ویژهای برای آن داده شده در یادمان «هسیان فو» است در نوشتهای كه به چینی روی این یادمان كندهشده، چلیپا همچو نشانی از چهارگوشهی جهان نموده شده كه نماد هوآشتی یا آشتی بزرگ و برادری و یگانگی میان همهی جهانیان است. بالای سنگ «هسیان فو» چلیپا روی نیلوفر گذاشته شده و رشتهی مروارید دور آن دیده میشود و این سان سه نماد برجستهی مهری روی این یادمان آمده است و همچنین چلیپا و دلفین و صدف با نیلوفر و دو كبوتر در كلیسا «اوفراسیانه» در «پارنزو ایتالی» برجای مانده است.(14)
كلاه مهر
مهر كلاه كیسه مانندی به گونهی كلاه درویشان كه نوك آن شكسته و به طرف جلو و گاهی كنار یا بهپشت برگشته است برسردارد. در زبان لاتین و یونانی این كلاه را میترا mitra میگفتند (در فرانسه و انگلیس mitra ) كه آن هم از نام مهر گرفته شد. میترا كلاهی است كه پاپ و كاردینالهای كاتولیك بر سر میگذارند نام دیگر آن در لاتین «فریگیوم» هست كه پاپ آن را در جشنها پیروزی كلیسا سر میگذاشته و این واژه از «فریگیه» در آسیای كهن گرفته شده كه به روایتی گفتهمیشد پدران یا پیران مهری از آنجا دین مهر را به روم آوردند . این كلاه نیز به نام كلاه آزادی در اروپا شناخته شده است. (15)
سرودهای مسیحی
وقتی كلیسای نخستین در روم بنیاد نهاده شد، رهبران كلیسا دریافتند كه میتراپرستان سرودهایی از خود دارند در حالیكه كلیسای مسیحی آن روز سرودی نداشت، خواندن سرود برای میتراپرستانی كه مسیحی شدند جزو كارهای بایستهی نیایش خداوند بود ازاینرو، آهنگ سرودهای ایرانیان را با واژههای تازهای متناسب با دین تازه تلفیق نمودند. باید دانست كه تصنیفها و سرودهای دینی یونانی و مصری متداول در آغاز مسیحیت بهاندازهای دور از اخلاق و مبتذل و غیرروحانی بوده كه با روح كلیسای نخستین مسیحی سازگاری نداشته پس تنها راه گزینش آهنگ سرود، برای كلیسای مسیحی آن بود كه آهنگ و مضمونهای سرودهای میترایی را با تغییری در محتوای آن متناسب با كلیسای مسیحی برگزیند.(16)
نمادهای مهر
زایش مهر سوشیانس از دوشیزه كه در آب بارور شده، درنظر به روشنی دین مهر از برجستهترین رویدادها بوده است. در نمادهای مهری همبستگی ویژهای با آب و آنچه در آب بارور میشود وجود داشته كه برجستهترین آنها مروارید، دلفین و نیلوفر است.(17)
همبستگی دین مهر با آب در اوستا نیز پیداست و سرودی كه در اوستا برای گرامیداشتن ناهید است، آبان یشت و ناهید – آناهیتا – بانوی آبها خوانده شد.
كبوتر در این نقشها شاید نماد آشتی بزرگ میان مردمان باشد كه هدف دین مهر بوده یا نمایندهی فَرِ سوشیانس باشد. فَرِ سوشیانس در كالبد مرغ در داستان عیسی و غسل او در رودخانهی اردن آمده است.(انجیل متی–باب سوم–16)
همچنین از دیگر نمادهای مهر، دلفین است. در شرق ایران كه دل سرزمینهای مهری است، نقشهای دلفین در پرستشگاههای مهری بسیار دیده میشود. عیسویها نیز با پیروی از مهریها نماد دلفین را كه هیچگونه بستگی با عیسی نداشته در نقشهای دینی بهكار میبردند. از دیگر نمادهای مهر گل نیلوفر است. تندیسی كه در پرستشگاه مهری در «هدرنهایم» آلمان یافت شده زایش مهر را از میان نیلوفر نشان میدهد. در نقشهای سنگی، غنچه نیلوفر را كه در ریخت میوهی كاج دارد در فوارهی پرنگی كه در واتیكان نگاهداری میشود، میتوان دید. این فواره كه از لابهلای آن آب در سنگاب میپاشیده در آغاز در پیشخوان یك پرستشگاه مهری بوده كه قسطنطین آن را به كلیسا برگردانده و سپس در نوسازی واتیكان در سدههای میانه ویران شده است.(18)
پایان زندگانی مهر در این جهان و بالا رفتن او
در روایتهایی كه از تاریخنویسان كهن آمده، فرازآمدن عیسی را چهل سال پیش از دومین ویرانی بیتالمقدس دادهاند، هرچند دربارهی نام كسی كه به آنجا تاخت برد و آنجا را ویران كرد همداستان نیستند.(20) ویرانی دوم اورشلیم را به سال 168 ق.م دادهاند، پس درگذشت مهر با مسیحا سال 208 ق.م بوده است. مهر 64 سال زندگی كه روی سكههای اشكانیان آمده كه نشان میدهد تاریخگذاری اشكانی بر پایهی دو پیشآمد تاریخی یكی بن زایش یا میلاد مهر و دیگری نیبران یا مرگ مهر گذاشته شده.(21)
در نوشتهای به زبان پهلوی كه در تورفان چین بهدست آمده مرگ مهر را در روز دوشنبه(مهشید آریایی) چهارم شهریور جام (ساعت) یازده در استان بجستان(بغستان) و شهرستان بیدآباد داده است. در برخی از یادمانهای مهری شاید بتوان داستان بالا رفتن مهر را در یك ناو دید چنانكه در صحنهای از نقش «دیبورگ» در آلمان دیده میشود.(22)
در مهریشت و دربیشتر یادمانهای مهری، گشتمهر در آسمان و بالارفتن او را به آسمان در گردونهی خورشید نمایاندهاند. در صحنههای بالارفتن مهر بیشتر دیده میشود كه خورشید گردونه را میراند. در عیسویت برای نمایاندن بالارفتن عیسی و بیشتر برای نمایش دادن بالارفتن الیاس كه برگردونهی آتشین و اسبهای آتشین در میان گردبادی به آسمان بالا رفت(كتاب دوم پادشاهان 11:2 ) از یادمانهای مهری پیروی شده است.(23)
هفت درجهی مهری
كلاغ، پوشیده، سرباز، بشر، پارسی، پیكخورشید و پدر هفت درجهی مهری است كه چگونگی این نامگذاریها و رمز این نامها روشن نیست.
پیرمغان اجازه نمیداد در طول تاریخ معنی این نامها را به دیگران بگویند. تازهواردان به جرگهی مهری پس از گذراندن مرحلهی كلاغ به مرحلهی پوشیده وارد میشدند . پویندگان این مقام بهگونهای سمبولیك با پنهانكردن خود در پوششی مایل نبودند دیگران حتا آشنایان آنها را بشناسند، سربازان گروه سپاهیان در ركاب خورشید شكستناپذیر را تشكیل میدادند كه به دستور پیرمغان یا پدر پدران با اهریمنان به ستیزهجویی میپرداختند. مرحله و مقام پارسی نماد و یادآور خاستگاه آیین است . پیروانی كه به این منصب میرسیدند كلاه شكسته یا «فریژی» را كه به مهر هدیه شده بود و مهر هنگام زایش برسرداشت، برسر میگذاشتند. این كلاه مخروطیشكل بود كه راس آن شكسته و بهطرف جلو است.
یاد باد آنكه نگارم چو كله بشكستی
در ركابش مه نو پیك جهانپیما بود
بعد از مقام پارسی، مقام «پیك خورشید هلیودروموس» است . پژوهشگران میگویند پارسیها از خدمتگزاران ویژهی میترا هستند. مرحلهی پایانی سیر و سلوك، مرحلهی پدرِ پدران بود كه به پیرمغان نیز نامدار است. رهروانی كه مراحل كلاغ، پوشیده و سرباز را طی میكردند اجازه نداشتند در نشستهای تشریفاتی مهرآیینها كه با اسرار و رازها همراه بود شركت كنند . ولی چون از مرحلهی شیر میگذشتند شیرمرد میتوانست تا در آیینها شركت جویند. از سویی در این مقام بود كه سالك میتوانست داغ و نشانه و مُهرِ مهر را بر پیشانی یا سینه داشته باشد و در جرگه آگاهان برگشتناپذیر آید یا بدینوسیله بود كه سرسپردگان مُهرِ ویژه را بر خود نقش میكردند.
یاد باد آنكه نهانت نظری با ما بود رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
مقام چهارم منصب شیر است كه با آتش پیوندی دارد و از نقش آن در زمینهی مهرآیینی آگاهی كمتری در دست است. این گروه بنا بر نقاشیهای دیدهشده در غارها یا درحال خدمتگزاری هستند یا درحال پیشكش هدایا به مهر، آن هم در مهرابهها یا خرابهها كه جایگاه دربمهر یا خورشید است.
در خرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین كه چه نوری ز كجا میبینم
كیست دردی كش این میكده یارب كه درش
قبلهی حاجت و محراب دعا میبینم
* كارشناس ارشد تاریخ ایرانباستان
یارینامه:
1- آریانپور كاشانی، عباس و منوچهر. نفوذ عقاید آریایی در دین یهود و مسیحیت. مدرسه عالی ترجمه نشریه شماره. چاپ افست گلشن. تهران: 1352.
2- بهروز. تقویم و تاریخ در ایران. تهران: امیركبیر، 2535.
3- تدین، عطاءالله. انتشارات كتیبه. كنكاش، ویژهنامه زمستان 1380.
4- فرهوشی، بهرام. جهان فروری (بخشی از فرهنگ ایران كهن). تهران: كاریان، 1364.
5- مقدم، محمد. جستار درباره مهر و ناهید. تهران: انتشارات مركز ایرانی مطالعه فرهنگها و مجموعه مطالعات ایران باستان. چاپ شركت افست. 2537.
زیرنویس:
1- آریانپور كاشانی، عباس و منوچهر. نفوذ عقاید آریایی در دین یهود و مسیحیت .
2- تدین، عطاءالله. كنكاش. ویژهنامه زمستان 1380. ص. 104.
3- همان. مقاله مهر شكستناپذیر.
4- مقالهی ویژه میتراپرستی. شجاعالدین شفا.
5- نفوذ عقاید آریایی در دین یهود و مسیحیت. ص. 46.
6- تدین، عطاءالله. كنكاش. مقاله مهر شكستناپذیر. ص. 105.
7- جستار درباره مهر و ناهید. محمد مقدم. ص. 37-36.
8- این فرشتگان بالدار مهری در هنر یادمانهای اشكانی در پالمیر و سدیر(دورااوروپوس) دیده میشوند(Pope, Survey, II.P.599 ) و بعدها در یادمانهای عیسوی نموده شدهاند و زینتبخش سرآغاز دستنویسهای فارسی هستند. جستار درباره مهر و ناهید. محمد مقدم. ص. 37.
9- تدین، عطاءالله. كنكاش. مقاله مهر شكستناپذیر. ص. 105.
10- مقالهای پیرامون میتراپرستی. شجاعالدین شفا.
11- جستار درباره مهر و ناهید. محمد مقدم. ص. 29.
12- تدین، عطاءالله. كنكاش. مقاله مهر شكستناپذیر. ص. 105.
13- همان. ص. 106.
14- مقدم، محمد. جستار درباره مهر و ناهید. ص. 44-43 .
15- تدین، عطاءالله. كنكاش. مقاله مهر شكستناپذیر. ص. 80-78.
16- نفوذ باورها آریایی در دین یهود و مسیحیت .
17- مقدم، محمد. جستار درباره مهر و ناهید. ص. 32 .
18- همان. ص. 40 .
19- درباره زندگانی مهر رجوع شود به دانشنامه بریتانیكا. ص. 97-96 . جستار درباره مهر و ناهید.
20- تقویم و تاریخ در ایران. بهروز . ص. 99 .
21- همان. ص. 103 و 106 و Unvala, Op.Cit, pp.15, Colledge, Op,Cit., pp.71-72.
22- Vermaseren, Mithras, Lig. 38
23- Vermaseren, Mithras, pp.104-106
24- عطاءالله تدین. كنكاش. انتشارات كتیبه . ویژهنامه زمستان 1380 . ص. 107-106 .
یک پاسخ
جالب این است که مردم مازندران پس از گذشت سالیان دراز، هنوز به هنگام بر زبان آوردن نام خداوند می گویند "مهر هاکن"، که نشان از ماندگاری فرهنگ مهری در این مرز و بوم دارد، مازندران پرورشگاه فریدون فرخ و مرکز آیین مهر در ایرانزمین بوده است