امروز تیر ایزد و آذرماه، 13 آذرماه سال ۳۷۵۹ زرتشتی، یکشنبه هفتم آذرماه ۱۴۰۰ خورشیدی، ۲8 نوامبر ۲۰۲۱ میلاد
1433 سال پیش، چنین روزی در نوامبر سال 588 میلادی، ارتش ایران با فرماندهی سپهبد بهرام چوبین، نابغه رزم، در نبرد بلخ از جنگافزاری با سوخت نفت خام بهره گرفت.
بهرام سپهبد دلاور ساسانیان بود با سپاهی اندک اما زبده، سپاه خاقان را در مرزهای شرقی را به شکست داد. ارتش ایران در جنگ با خاقان در بلخ، از جنگافزار تازهای که در آن نفت خام، به کار رفته بود، سود برد. در این جنگ بهرام چوبین که در تاریخ نظامی جهان، از او به نابغهی رزم نام بردهاند فرماندهی ارتش ایران را بر دوش داشت. شمار نیروهای خاقان ۳۰۰ هزار تن و شمار سربازان بهرام چوبین، ۱۲ هزار تن بود. بهرام چوبین برای آنکه زودتر به میدان جنگ برسد، نخست به اهواز رفت سپس از راه یزد و کویر، خود را به خراسان رساند، از این رو، هنگامی خاقان از لشگرکشی بهرام آگاه شد که تا رسیدن سربازان ایرانی به بلخ، تنها ۴ روز مانده بود. بهرام به یگانهای آتشبار (نفتاندازان) گفت که یورش را با پرتاب پیکانهای شعلهور آغاز کنند و ادامه دهند تا آرایش سپاهیان خاقان برهم خورد. در این نبرد، بهرام با ۲ هزار سوار گزیده به جایگاه خاقان یورش برد. خاقان گریخت سپس کشته شد و سپاه بزرگ او از هم پاشید و پسر وی نیز گرفتار شد. این جنگ تنها یک روز به درازا کشید که از شگفتیهای تاریخ نظامی جهان است.
اسپهبد بهرام مهران نامور به بهرام چوبین فرمانده ارتش ایران، هنگام بازدید از محل فوران نفت خام در ناحیه بادکوب (باکو) با توجه به قدرت اشتعالزایی این ماده، بر آن شد تا جنگافزاری ساخته شود و این کار را به مهندسان ارتش ایران واگذار کرد. در مدتی کمتر از یک سال، پیکانی ساخته شد شبیه به موشکهای امروزی که حامل گوی دوکی شکلی بود که به نفت خام آغشته شده بود و از روی تختهای که بر پشت قاطر قرار داشت با کشیدن زه پرتاب میشد.
سیزدهمین روز از هر ماه سیروزه در گاهشمار زرتشتی و چهارمین ماه از سال «تیر» نام گرفته است «تیر» یا «تیشتر» ایزد باران است و به یاری او کشتزارها سیراب از باران میشوند. این ایزد نگهبان ستوران است. در اوستا، «تیریشت» در نیایش ایزد باران است.
تیر یا تیشتر که در نگاه ایرانیان ستاره باران زایی و ترسالی است. ایرانیان باستان هنگام خشکسالی در این روز آیین ویژهای برگزار میکردند و برای باریدن باران و پیروزی تیرایزد بر دیو خشکسالی (اپوش) به دشت میرفتند و اوستای تیریشت میخواندند. بنا به روایت دیگر، در زمان ساسانیان، هفت سال در ایران خشکسالی روی داد. مردم ناگزیر به دشت و بیابان رو آوردند و با نیایش خود از پروردگار درخواست باران کردند پس از چندی، بارش باران آغاز شد و ایران از خشکسالی رهایی یافت. از آن سال به بعد ایرانیان در چنین روزی به یکدیگر آب میپاشند و شادی میکنند.
جشن تیرگان با آیینهایی مانند آب پاشان، فالکوزه و بستن دست بندهای تیرو باد همراه بود که این دستبندها بافتههای هفت رنگی هستند که هم یادآور بادهای بارانزا هستند و هم نشان از تیر آرش دارند.
بخشی از یشتهای اوستا دربارهی این ایزد است. تیر نام ستارهایی است که امروزه آن را «شعرای یمانی» یا به لاتین «سیریوس» (Silius) مینامیم. ستاره «عطارد» تیر نامیده میشود و همچنین تیری که در کمان میگذارند و پرتاب میکنند.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ای نگار تیر بالا روز تیر
خیز و جام باده ده بر لحن زیر
عاشقی در پردهی عشاق گوی
راههای طبع خواه دلپذیر
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
کودک به تیراندازی و نبرد و سواری آموختن فرست.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
بفرمای بر کودکان روز (تیر) / نبرد و سواری و پرتاب