محمد بهشتی در همایش آداب زمستانی گفت آیینها و جشنهایی که در ایران برگزار میشود وارون کشورهای دیگر، پیوند تنگاتنگی با طبیعت دارد و آیینها پاهایشان بر روی زمین و سرشان بالای ابر است.
سرمای سخت زمستان و نبود امکانات به مانند روزگار امروزی، انگیزهای برای ماندن مردم کشاورز در خانهها بود و فرصتی مناسب برای دور هم بودنها و برگزاری آیینهای گوناگون بود. مرکز میراث ناملموس تهران با برپایی همایشی در تالار گردهمایی موزه ملی به آداب زمستانی در بین دینها، تبارها و مناطق گوناگون پرداخت که همگی بیانگر ریشه یکسان آیینها داشت.
در این مراسم که با باشندگی مسوولان و سرپرستان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، فرنشین دفتر منطقه ای یونسکو در تهران و دوستداران فرهنگی ایرانی و میراث ناملموس برگزار شد، سجودی سرپرست مرکز میراث ناملموس تهران به باشندگان خوشامدگویی گفت و در ادامه بیان کرد: «بسیاری از آیین ها و رسوم سنتی در همه جوامع در پیوندی استوار با طبیعت برپا میشود. این ارتباط ممکن است مستقیم و بی واسطه و یا به واسطه تعامل بشر با طبیعت باشد. دیگرگونی فصلی، اعتدال ها و انقلابات جوی مانند نوروز و شب چله نمونه های روشنی از پیوند مستقیم آداب و رسوم مردم با طبیعت است.»
سجودی گفت: «آیین ها و آداب زمستانی در بسیاری از تبارها گونهگون دیده میشود؛ پاسداری از این آداب و آیینها بهچَم (:معنی) زنده نگه داشتن آنها در بستر واقعی و نزد حاملان طبیعی آن است. گام نخست در پاسداری از این میراثها، زنده شناساندن آنها و برجسته ساختن اهمیت آنها نزد جوامع محلی است. تجربه موفق مرکز مطالعات منطقه ای پاسداری از میراث ناملموس در آسیای غربی و مرکزی زیر نظر یونسکو در برگزاری برنامههایی در مناسبتهای گوناگون با آرمان بالا بردن آگاهیهای مردم از میراث فرهنگی ناملموس ما را بر آن داشت تا با همیاری پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری زمستان و آیین های وابسته به آن را به نام میراثی یکسان و انگیزه پیوند دهنده تبارها و ملتهای گوناگون گرامی داریم.»
سپس محمد بهشتی فرنشین پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری درباره دیگرگونی آداب زمستانی و فصلهای دیگر گفت: آیین های این فصل آغازش با شب یلدا و پایانش با نوروز است و دیگرگونی در طبیعت را به نیکی نشان میدهد و میتوان گفت در همه این آیینها موضوع خانواده و مفهوم سفره دیده می شود مانند سفره شب یلدا، سفره نوروز و … این آیین ها باید پررنگ شوند زیرا تقویت کننده نهادهای اجتماعی هستند.»
در ادامه افزود: «همه آیینها داستان، روایت و استوره دارند. در ادبیات نیز جایگاه استواری داشته و همگی ارزش سپنتایی دارند و به همین انگیزه آیین های ما پایشان در زمین و سرشان در ابرهاست. با اینکه آیین ها همه ساله تکرار می شوند ولی این تکرار خستهکننده نیست زیرا آیینهای ما اصالت دارند و این اصالت از خستهکنندگیشان جلوگیری میکند. نکته دیگر اینکه مهمترین چیزی که باعث انتقال فرهنگ می شود سطح تماسش با سایر مظاهر فرهنگ است و در این بین آن وجهی که ناملموس است تاثیر بیشتری دارد و برپا کردن و زنده نگه داشتن این آیین ها در انتقال فرهنگ موثر است.
در ادامه احمد محیط طباطبایی فرنشین ایکوم ایران به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: در گذشتههای دور تنها دو فصل تابستان و بهار وجود داشت. زمستان بزرگ از آبان آغاز و جشن سده در میانه آن قرار داشت. زمستان زمانی است که امکان اندیشیدن را بیشتر فراهم کرده است؛ در فرهنگ ما از شب به روز رسیدن و از زمستان به بهار رسیدن یک نوع پایه ای است که به نوعی تبادل و تعامل با رفتارهای ما دارد. صورت اصلی آیین های زمستان مبتنی بر جشن و شادی است، جشن به مفهوم واقعی همگرایی و نگاه به آینده و تجلی آینده است و انتقال فرهنگ به صورت روایی از گذشته به آینده نشان دهنده هویت دسته جمعی و نگاه به حفظ فرهنگ موجب انتقال فرهنگی می شود.»
دکتر هدیه شریفی درباره جایگاه کودکان در برگزاری آیینها در حوزه تمدنی ایران گفت: «نکتهای که در پژوهشها نادیده گرفته شده، کودکان هستند. هر جا که سخن از کودک بهمیان میآید، همه ویژگیهای نیک انسان در آن جای دارد و صلح و دوستی را به یاد میآورند. از دوره کشاورزی تا امروز روزبهروز نقش کودکان کمرنگ شده و گاه گروههای کودک، گروه بچهبازی عنوان میشود؛ ولی آیینهای ما در حوزه تمدنی ایران نشان میدهد همان اندازه که پایبند آیینها بودهایم به بودن کودکان در آیینها ارج مینهادیم. در زندگی شهری امروز دیگر کودک ما با طبیعت انس و دوستی ندارد زیرا آنرا لمس نمیکند.»
ژانت الیزابت بلیک هنگام معرفی خود گفت که کارشناس حقوق بینالملل در زمینه میراث فرهنگی است و چند سال پیش از اروپای شمالی، اسکاتلند به ایران آمدهاست. در ادامه از کنوانسیون 2000 میلادی گفت: «این کنوانسیون آرمانش پاسداری از میراث نملموس است. آیینهای زمستانی و آیینهای وابسته به طبیعت، موضوعهای مورد بررسی امروز در دل کنوانسیون جا دارد و یکی از آرمانهای کنوانسیون 2000 میلادی پاسداری از گوناگونی فرهنگی است. در فرهنگیهای گوناگون اگرچه آیینها دیگرگونه است ولی آرمان یکسانی دارند.»
در پایان بخش نخست سخنرانیها، دکتر محمد افسر رهبین رایزن فرهنگی کشور افغانستان در ایران و فلاح صفا سرودهای را با عنوان «دلبرگ» اجرا کردند.
دکتر بهروز آتونی، دکتر مریم دارا، دکتر فرزانه گشتاسب سخنرانیهای خود را در بخش دوم انجام دادند که در گزارشی دیگر آورده خواهد شد.
آرش رضوانی، مجری همایش
دکتر رضا سجودی، سرپرست مرکز میراث ناملموس تهران
دکتر محمد بهشتی، فرنشین پژوهشکده میراث فرهنگی
دکتر مریم دارا و دکتر فرزانه گشتاسب
احمد محیط طباطبایی، سرپرست ایکوم
زرتشتیان باشنده در همایش آداب زمستانی
دکتر الیزابت بلیک، کارشناس حقوق بین الملل در حوزه میراث فرهنگی
دکتر هدیه شریفی، زبان شناس و نماینده ادبیات کودکان در همایش آداب زمستان
فلاح صبا نوازنده و دکتر محمد افسر رهبین رایزن فرهنگی کشور افغانستان در ایران
دکتر بهروز آتونی
دکتر مریم دارا
دکتر فرزانه گشتاسب
فرتور از همایون مهرزاد است.
6744