لوگو امرداد
ادامه مبحث حذف پول (بخش ششم)

تمدن معنویت؛ گام‌های اجرایی و جزییات بیشتر

پول 2گام‌های واقعی و قابل‌قبول به سمت تحول تمدن معنویت، نه تنها می‌تواند باور به این تحول را افزایش داده و از غیرقابل دسترس و غیرقابل قبول بودن آن بکاهد، بلکه از سوی دیگر بر قبول اجتناب‌ناپذیر بودن این تحول جهت رهایی از بن‌بست‌های جاری بیافزاید. تبیین جزییات هرچه بیشتر در مورد گام‌های مذکور حتی‌الامکان، می‌تواند بحث‌های کارشناسی در مورد این تحول را جدی‌تر کرده و راهگشای تصمیم‌گیرندگان ورود به این تحول از هر یک از اقشار جامعه در کشورهای مختلف جهان باشد. واقعیت تلخ دیگری را یکبار دیگر مرور می‌کنیم، همان‌طوری‌که پیشتر اشاره شد،‌ نیمی از ثروت جهان و همچنین امور مهم در جهان در اختیار ۱٪ از جمعیت جهان قرار دارد، و حدود ۴٪ از جمعیت جهان نیز انجام دهندگان فعالیت‌های آن ۱٪ بوده،‌ و طبق آمار ۵٪ از مردم جهان با آگاهی و دقت زیاد همه فعالیت‌های جاری را در جهان رصد می‌نمایند،‌ و جزییات را آگاهانه مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند، و متاسفانه ۹۰٪ باقیمانده مردم جهان یا در بی‌خبری بوده یا دقت کافی را در رصد امور ندارند،‌ و نتیجتاً سعی آن ۴٪ دست‌اندرکار تنها برای توجیه مسایل، با ۵٪ جمعیت آگاه جوامع همواره در حال گفتمان و دفاع از طرح‌های در حال اجرا در جهان می‌باشند. و بنظر نگارنده این ۹٪ و همچنین آن ۱۱٪‌ اگر قانع شوند که تنها راه نجات بشریت،‌ تمدن معنویت است،‌ آنگاه سرعت بیشتری در پیاده سازی این تحول در هر کشوری و نتیجتاً در کل جهان را می‌توان شاهد بود. البته پس از این تحول، مطمئناً ۹۰٪ باقیمانده نیز به نوبه خود همفکری و همچنین مساعدت خواهند داشت، و براحتی میتوان دید که توازن بنحو قابل قبولی تغییر کرده و به ارقام جدیدی خواهد رسید. آن عدد ۹۰٪ به حداقل خودش یعنی شاید ۱۰٪ الی ۲۰٪ خواهد رسید، و ۱٪ اولیه حداقل به ۱۰٪ الی ۲۰٪ بایستی برسد و انجام دهندگان امور در جهان شاید به حداکثرش یعنی، ۴۰٪ الی ۵۰٪ رسیده باشد، و شاهدان، ناظران و تایید کنندگان امور به، حداکثر ۴۰٪ و یا حداقل ۱۰٪ باید برسد. و براحتی میتوان این تعادل نسبتاً قابل قبول را پس از ورود به تحول معنویت منطقی دانست و پس از طی مدت زمانی این تعادل به تناسب قابل قبول‌تری نیز خواهد رسید، که برای سالیان طولانی این تناسب ارزشی تغییر نخواهد نمود.

پیش از بررسی گام‌های اجرایی تحول چهارم جهانی، تمدن معنویت، به نکته‌ای در اینجا اشاره می‌شود که شاید تایید خوانندگان گرامی را بدنبال داشته باشد، که کرونا نیز تاییدی بر این مصداق قرار داد. شاهد بودیم که بواسطه جلوگیری از گسترش ویروس کرونا،‌ سعی شد نقل و انتقال پول فیزیکی به حداقل برسد، و این‌هم تمرینی بود از تبعات مثبت این فاجعه انسانی، و ناخواسته نقل انتقالات با درصد قابل‌توجهی به‌صورت دیجیتالی صورت گرفت. شاید تایید بفرمایید زمانی‌که ارتباط ما با پول فیزیکی کاهش یافت، پول ذره‌ای از ارزش‌اش را نزد ما از دست داد و اندکی از ذهن ما خارج شد، که در نتیجه گامی کوچک به نیاندیشیدن به پول و مادیات برداشتیم،‌ البته این نظر نگارنده است و شاید هم تایید نفرمایید. البته این موضوع بر نگارنده کاملاً واضح و اثبات شده است که هیچیک از این گام‌ها براحتی قابل اجرا نبوده، و تمام مشکلات و معضلات بسیار جدی آنها مشخص می‌باشد، ولی دلیلی بر تلاش نکردن جهت برداشتن این گام‌ها وجود ندارد. و توضیح دیگر اینکه، برخی از موارد مطروحه در ادامه امکان دارد، کاملاً غیر قابل قبول بنظر برسد، ولی با اندکی تامل و دقت شاید درصدی تایید را بتوانیم از شما خواننده گرامی دریافت داریم. و اینک مروری بر گام‌های اجرایی کوتاه و بلند پیشنهادی که قابل درک و اجرا می‌باشد و جذابیت لازم را برای صحت در اجرای آنها و علاقمندی در عدم خطا در هر یک، می‌تواند وجود داشته باشد:

الف – فعالیت‌هایی که هزینه بسیار اندکی ایجاد نموده و صرفاً یک فعالیت فرهنگی است، بعلاوه یک صرفه‌جویی نسبتاً مناسب،‌ که همان هزینه چاپ و نگهداری اسکناس برای هر کشوری است، که حاصل می‌شود. و دقیقاً می‌توان گفت بازاء صرفه‌جویی در این هزینه در هر کشوری، اقدام به تولید دستگاه‌های پوز، با قیمت‌های بسیار مناسب امکان‌پذیر خواهد شد.
۱-برنامه‌ریزی و اجرای آنی و سریع برای حذف پول از معاملات متوسط و بزرگ،‌ وفقط استفاده از پول در فعالیت‌های روزمره.

‍‍ ۲-حذف آنی تمام اسکناس‌های درشت، و عدم چاپ آنها در آینده،‌ مانند ۵۰ و ۱۰۰ دلاری و یا ۵۰،۱۰۰ و ۲۰۰ یورویی، و مشابه آن در سایر کشورها.

۳-انجام کلیه امور و معاملات از طریق حساب بانکی معمول داخلی و خارجی و کارت‌های اعتباری، اعم از تجارت داخلی و یا خارجی.

۴-برنامه‌ریزی برای حذف کامل پول‌های غیر دیجیتال و افزایش دستگاه‌های پوز ارزان قیمت در تمام کسب و کارها، و در نتیجتاً محو شدن پول فیزیکی از عرضه گیتی.

ب – فعالیت زیرساختی، درازمدت و پرهزینه و چالشی جهت آغاز تمدن معنویت در هر کشوری با توجه به پذیرایی و جذابیتی که در هر جا،‌ فراهم می‌شود.

۱-برنامه‌ریزی ۵ ساله جهت پوشش کامل نیازهای سه دهک پایین درآمدی – اقتصادی جامعه با هر جمعیتی که هستند که معمولاً از ۳۰٪ جمعیت در برخی کشورها بیشتر است، ولی حدوداً ۳۰٪ بودجه را به خود اختصاص می‌دهند.

۲-برنامه‌ریزی جهت هرچه کمتر کردن جمعیت سه دهک پایین جامعه،‌ از طرق گوناگون از جمله:

-انتقال جمعیت سه دهک پایین با اشتغال‌زایی و ایجاد رفاه نسبی به دهک‌های بالاتر، به گونه‌ای که حداقل درآمد پایین‌ترین دهک جامعه بعد از این تحول برابر حداقل درآمد دهک چهارم در حال حاضر باشد.

-دعوت از خیراندیشان و بنگاه‌های خیریه به منظورهمیاری در این امر خطیر در تامین بودجه‌های مربوطه

۳-نظارت دقیق بر گردش پول و اقتصاد پول محور و آسیب ندیدن آن با الویت جدیدی که بدست آورده است، که یقییناً دارای ارزش جدیدی پایین‌تر از جایگاه قبلی‌اش در اقتصاد پول محور است، و اطمینان از صحت و درستی تمام امور.

۴-تلاش گسترده و زیربنایی در راستای طراحی و پیاده سازی اقتصاد ارزش محور با تمام جزییات‌اش، که نیازمند وقت، انرژی و خبرگی فراوان است.

۵-رقابت با سایر کشورها در پیشبرد اهداف تحول معنویت، در عین همفکری و تبادل افکار جهت انجام بهترین روشها و سبک‌های بدست آمده، بین خبرگان کشورها.

۶-دوراندیشی و تفکر در مورد زیرساخت‌ها بصورت جدی و انجام ندادن طرحی مگر با این تفکر و ارزش‌های توسعه پایدار.

ج – فعالیت‌های کم‌هزینه‌ای که هر یک از ما مستقلاً می‌توانیم شروع کنیم، و همانطوریکه انقلاب چهارم جهانی،‌ نقطه و مبداء خاصی برای شروع نیاز نداشته و بصورت گسترده می‌تواند، آغاز شده و هر یک از افراد و یا جامعه‌ای بهره‌مند شوند،‌ این فعالیت را نیز مد نظر قرار داد. ایده‌ای دیگر که شاید مورد تایید خوانندان گرامی قرار نگیرد،‌ ولی حداقل می‌توان آنرا آزمود و نتیجه را نیز نزد خود محفوظ نگاه دارید:
«هرچه کمتر از پول فیزیکی استفاده شود،‌ بدون آنکه فعالیت‌های ما را تحت تاثیر بگذارد، شاید باعث شود کمتر به پول و مادیات اندیشه شود».

و اما چگونگی اثبات این نظریه،‌ شما می‌توانید با حداقل پول فیزیکی نقدی که نیاز دارید از منزل خارج شوید، و نتیجه آنرا بررسی و نزد خود محفوظ نگاه دارید،‌ و روزی دیگر با مقدار زیادی نقدینگی پول فیزیکی( اگرچه امکان دارد نیاز هم نداشته باشید)، همین آزمایش را انجام دهید،‌ و تفاوت ایندو آزمون را باهم مقایسه بفرمایید، و خواهید دید که با ارتباط کمتر با پول فیزیکی، چقدر وابستگی ما به پول کاهش می‌یابد، البته شاید هم تایید نفرمایید. شاهدی دیگر، از زمانی که دستگاه‌های عابر بانک مستقر در خارج از بانک‌ها، تامین پول نقد را بر عهده گرفتند، جو داخل بانک‌ها در سرتاسر جهان که تنها کارهای اداری و نقل و انتقال بدون اسکناس را اکثراً، ‌در حال حاضر انجام میدهند، به میزان قابل توجهی آرامتر گردیده است. و مکرراً، اینهم یکی از نعمات و تبعات کرونای منحوس، که می‌گویند، هیچ دردی بی علت و بی نعمت نیست، که ما ناخواسته ارتباطمان با پول فیزیکی بعلت عدم سرایت کرونا، کمتر شد و تبعاتش را شاهد بودیم. نتیجتاً یکی از راه‌های نزدیک شدن به تحول چهارم جهانی، ‌دور شدن افراد بصورت فیزیکی از پول‌های فیزیکی بوده،‌ تا نهایت آن که حذف کلیه پول‌های فیزیکی از روی عرصه زمین را نظاره‌گر باشیم. و با این ادبیات است که می‌توان پیشنهاد کرد برای یک شروع شاید مناسب توسط هر یک از افراد جامعه،‌ حداقل ممکن از پول‌های فیزیکی استفاده نموده و به سمت حذف پول فیزیکی،‌ اگرچه با گام‌های کوچک حرکت نماییم.
د – بیل گیت و بیل گیت‌های هرکشوری، هرگز بدنبال رساندن ثروت خود از چند ده میلیارد دلار به چند صد میلیارد دلار،‌ دیگر نیستند، و اهداف‌شان توسعه بنگاه‌های خیریه‌شان در کشورهای جهان سومی و بالا بردن جایگاه اجتماعی‌شان با توجه به ارزش‌های واقعی در یک سیستم شایسته سالاری جهانی است، که امتیازهای واقعی به فعالیت‌های ارزشی اختصاص می‌یابد. لذا می‌توان تغییر اهداف را از موارد احتمالاً مادی به داشتن جایگاه بالاتر و اهداف ارزشی، همواره مد نظر قرار داده و آنها را بهبود داد، که این خود یک تحول جدی در زندگی برخی انسان‌ها بوده و نهایتاً تاثیر منطقی در جامعه خواهد گذاشت، و از فرد فرد جامعه باید شروع شود.
در ادامه به مبحث حذف پول و جدا شدن از گذشته‌ای که اگرچه رشد، ‌تمدن و تکنولوژی را برای ما با سه انقلاب جهانی صورت گرفته به همراه آورد و شاید می‌بایست اینطور می‌شد،‌ ولی با بلوغی که به آن دست پیدا کردیم‌،‌ خوبست پول و معیارهای مادی را در جایگاه خودش قرار داده و از افراطی‌گرایی در بالا دانستن ارزش پول دست بکشیم و به زندگی متعادل‌تری برای آینده‌ای طولانی گام بنهیم،‌ و در گذشته نمانیم.

۲-در گذشته نمانید
پول در محاسبات ما همه چیز را برهم می‌زند، در حالیکه بایستی بخشی از محاسبات ارزشی ما را شامل شود همه چیز را در بر می‌گیرد. انسان‌هایی توانمند و با ظرفیت‌های قابل توجه به علت اینکه وارد بازار کسب و کار پول محور شاید نتوانند بشوند و چون بیشتر جایگاه‌ها با پول و ثروت سنجیده می‌شود، دارای جایگاه بالایی نخواهند بود و در نتیجه محاسبات ارزشی ما نتیجه‌ای نادرست بدست خواهد داد. از آنجائیکه همه ارزیابی‌ها تک محوره و تک منظوره شده است، امکان نگرش چند بعدی به مسائل مدت زمانی است که از دست رفته است. – زر از پی خوردن بود ای پدر ز بهر نهادن چه سنگ و چه زر – بوستان سعدی
خیلی راحت می‌توان فهمید که بحران پول زمانی تشدید می‌شود که پس‌انداز کردن آن مطرح می‌شود، یعنی تبادل پول و گردش آن باعث گردش اقتصاد شده و اعتبار و اعتماد در اقتصاد وقتی وجود داشته باشد نیازی به پس‌انداز و اندوخته مالی کمتر پیش می‌آید و این مسائل بایستی توسط اقتصاد دانان و کارشناسان این موضوع تحلیل شود.
در زمانیکه که تبادل ارزش کار وجود داشت و گردش اقتصاد در۵،۰۰۰ سال قبل به خوبی و خوشی در جریان بود، استفاده از کار دیگران و همچنین اندوختن ارزش کار و اعتبار، به صورت پس‌انداز و بهره جستن از آن در آینده، بعلت عدم اطمینان به آینده، بتدریج باعث بوجود آمدن پول شد. این پیدایش خود بصورت یک حلقه معیوب و آسیب رساننده به اقتصاد، باعث بی‌اعتمادی به آینده و گردش اقتصاد شد. پس‌انداز کردن و از طرف دیگر استفاده از کار دیگران و بهره‌کشی از آنها، به مرور زمان دامن زده شد تا به امروز که جهان غرق در اقتصاد پول محور شده است، و تمامی دیگر ارزش‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار داده است.
براحتی می‌توان فهمید که قبل از این تحول چقدر تاثیر پول روی همه چیز زیاد است. بسادگی می‌توان متوجه شد که هر هدفی را مستقل از پول نمی‌توان دید. آیا ارائه یک کار هنری فقط برای هنر است و یا برای در آمد بیشتر؟ تفاوت ارائه یک کار هنری در یک جمع خانوادگی که در آن پولی رد و بدل نمی‌شود و ارائه یک کار هنری در یک تالار یا سالنی که حاضرین با پرداخت هزینه و خرید بلیط و یا دعوت میزبان که هزینه سالن را پرداخت کرده است و مهمان های خود را دعوت کرده است، حضور بهم رسانده‌اند، را براحتی می‌توان مشاهده کرد. البته قضاوت این تفاوت بازهم مشکل است و شاید نتوان براحتی به برتری هنر بدون ارزش پولی آن اثر هنری رای داد ولی تفاوت را نمی‌توان انکار کرد، که هنر بدون تاثیر پول خالصانه تر و دلچسب‌تر است و آن هنر برای هنر است.
نفوذ بسیار زیاد پول و مادیات در زندگی ما در همه جهات اینقدر در این ۵،۰۰۰ سال زیاد شده است که با تلاش زیاد و دقت فراوان می‌توان این جدا سازی را انجام داد و خود را از گذشته نه چندان خوب و درخشان خود جدا کنیم. گذشته را با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش به گذشته بسپاریم و فقط به عنوان یک تجربه به آنها بنگریم و آینده را کاملاً متفاوت طراحی و معماری کنیم. براحتی می‌توان تک تک معیارها، اهداف و روش‌های کاری‌مان را بررسی و بازنگری کنیم و آنچه در آینده خواهیم داشت، فقط شامل یک زندگی آرمانی و ایده‌آل باید باشد.
اگر چه نمی‌توان پول را کاملاً‌ حذف کرد ولی با تلاش زیاد از بخش عمده‌ای از زندگی روزمره می‌توان حذف نمود و سطح رفاه اجتماعی را در هر کشوری، بسته به ثروت و درآمد آن کشور مشخص نمود، که مطمئناً از سطح رفاه در آن کشور در شرایط فعلی بسیار بالاتر خواهد بود، و تنها پول خود را در تبادلات بالا دستی و یا اقتصاد کلان و کالاهای لوکس مورد استفاده قرار داد، و این سطح رفاه پائین در کشورها را تا ابد به فراموشی سپرد و با اطمینان به سطح رفاه بالاتر در آینده گام برداشت. اگرچه جمعیت جهان رو به افزایش و منابع و امکانات محدود است، ولی باحذف پول بصورت نسبی می‌توان دید که تعادل مناسبی بر جهان ارزش محور حاکم خواهد شد.
یکی از مباحث دیگر، حجم منابع موجود در جهان است و محدودیت‌های آن که چگونه می‌توان پاسخگوی کمبود منابع در جهان باشیم؟ و اینکه آیا پول کنترل کننده آن است یا خیر؟ همانطوریکه اطلاع دارید، نیمی از تولیدات کشاورزی ما در جهان و یا به روایتی ۳۰٪ آن تبدیل به ضایعات شده و مورد استفاده قرار نمی‌‌گیرد. و همچنین عدم توازن در توزیع کالا و خدمات در جهان بسیار چشمگیر است. ما خیال نداریم فقر را در جهان تقسیم کنیم، بلکه این ثروت است و انباشتگی آن در برخی قشرهای جامعه است که باید به یک توازن منطقی برسد. زمانیکه هدف، ثروت بیشتر و پول بیشتر نباشد، و اهداف به رضایتمندی بیشتر تغییر یابد، برخورد انسانها با مسائل متفاوت بوده و از طرف دیگر کاهش ضایعات را شاهد خواهیم بود، و شاید از منابع اصولی‌تر استفاده شود، و بتوان یک میلیارد نفر انسان گرسنه را سیر کرده و حرص کمتری برای افزایش تولید اسلحه و ادوات جنگی و سایر تولیدات برای نیازهای کاذب بشریت داشت، و اقتصاد پول محور ناسالم را بزانو در آورد.
هر یک از اجزای زندگی آنقدر در برخی موارد با مادیات در هم آمیخته شده است که جدا سازی آنها شاید بسادگی میسر نباشد. ولی زندگی متعادل آینده بشریت دور از تمام کمبودها با معیارهای جدید شکل خواهد گرفت و معماری اقتصاد و داد و ستد و تعاملات جدید را در زندگی فردی و اجتماعی خود شاهد خواهیم بود. و این روالی است که کم کم در همه ابعاد اقتصادی به یک جریان واقعی تبدیل شده و از جریان مجازی پول محور بتدریج فاصله خواهیم گرفت. رفتار ما، طرز فکر و محیطی که ایجاد شده است، از یک انسان پرتوان چند بعدی، یک شخصیت و طرز فکر بسیار کوچکتری آفریده است، که بایستی از آن بتدریج فاصله گرفته و توانمندی‌های بشریت را واقعاً درک نمود.
به تمامی موازین اقتصادی، اجتماعی خود با دقت بنگرید، و اینکه بایستی با جدیت از این فضا فاصله بگیریم و تفاوت زیادی را طی یک برهه زمانی کوتاه بایستی طی کنیم، به توانمندی‌های بالای خود بیاندیشیم و اینکه ما فقط بخشی از توانمندی‌ها، افکار، ظرفیت‌ها و آنچه را که در اطراف‌مان باید بشناسیم و مواجه شویم را در زندگی خود مورد استفاده قرار می‌دهیم و با آن‌ها کار می‌کنیم، که این خود جای بسی تاسف است، و نباید به این زندگی کودکانه و بسیار غیرواقعی ادامه بدهیم، و همین که بدانیم واقعیت چیسث بخشی از قضیه را طی کرده‌ایم.
بازهم تلاش می‌کنیم تصویر دقیق و کاملی از وضعیت موجود بدست بدهیم، و تفکیک آنچه درست است و آنچه غیرواقعی درگیر آن هستیم را، و اینکه پس از تشخیص این مرز، متوجه می‌شویم چه مواضعی ما را متوقف می‌کند و زندگی را بر ما تلخ می‌کند و جلوی توسعه فکری و گسترش ظرفیت ما را می‌گیرد. فرآیندهای زندگی خود را مرور کنید، مثل یک سیستم اتوماتیک یا نیمه اتوماتیک، به رفتارهای خود، نیروهای محرک خود و آنچه شما را خوشحال یا نگران می‌سازد، بیاندیشید و اینکه چقدر از آنها پوشالی هستند. واضح است آنچه جدی و واقعی باشد ماندگار است و می‌بینید که ابعاد کوچکتری از زندگی و آنچه بصورت زودگذر ما را درگیر می‌سازد و یا ناراحتی و خوشحالی گذرا به ما می‌دهد، مسلماً ابعاد غیرواقعی و مجازی زندگی ما را تشکیل می‌دهد. پس بیائیم سعی کنیم، دو ظرف برای رفتارهای خوشحالی، ناراحتی‌ها، مسائل واقعی و غیرواقعی خود در نظر بگیرید، و بتدریج هر آنچه فکر می‌کنید و یا درگیرش هستید، را در این دو ظرف واقعی و غیرواقعی قرار دهید، و ببینید که خود این اجزاء در هر یک از این ظروف، در آینده خودشان را تائید می‌کنند یا باهم در تضاد هستند و هیچ معماری مشخصی برای آنها نمی‌توان متصور شد.
شاید در یک جمله اغراق آمیز بتوان نام این دو ظرف را مادیات و معنویات گذاشت و یا هر عنوان دیگری، ولی می‌بینیم، که چقدر مفاهیم ایندو ظرف با هم متفاوت بوده و در حالیکه در یکی از این جوها قرار می‌گیریم، رفتارمان متفاوت خواهد شد و می‌تواند یک شخصیت جدید از ما بسازد که در نتیجه اصلاً حاضر نیستیم به ظرف غیرواقعی یا همان مادیات برگردیم تا تعادل بسیار بالای خود را و افکار زیبای خود را برهم زنیم و در بهشت اقتصاد ارزش محور به زندگی خود ادامه می‌دهیم.
درست تعریف کردن اهداف کاری و زندگی، برقراری ارتباط سازنده با دیگران و رفتار گوناگونی در زندگی نسبت به گذشته داشتن، در اثر شناسائی جزئیات رفتار، انگیزه‌ها و عمق افکارمان که باعث تصمیم‌گیری‌های گوناگون در زندگی‌مان می‌شود، همگی در اثر این تحول فکری، و جدا کردن دیدگاه‌های عمیق و جدی از آنچه ظاهری به آنها می‌پردازیم و ظاهراً‌ ما را شاد یا غمگین می‌سازد، یکی دیگر از اهداف مطرح کردن این بحث است و به یک انسان متفاوت تبدیل شدن، نتیجه آن است، که براحتی بدست نمی‌آید و یک تحول عمیق و درونی را در ما می‌طلبد. پس در اینجا خلاصه‌ای از دستورالعمل تغییر یافتن و عمیق‌تر شدن و یک نقش دراز مدت و طولانی در زندگی خود و دیگران ایجاد کردن را با هم مرور می‌کنیم:
می‌توان گفت همه ابعاد زندگی را به دو قسمت، عمیق با انگیزه‌های جدی و ماندگاری دراز مدت و یا شاید غیرمادی، و در آن سوی دیگر، ابعاد و جزییاتی از زندگی که در نقطه مقابل هستند و با اندک تنشی تغییر می‌کنند و بسیار سریع رنگ می‌بازند و یا سریع شکل می‌گیرند و همگی ناشی از افکاری کوتاه مدت و مادی گرایانه شکل گرفته و ما را تبدیل به انسانی حساس کرده‌اند، را می‌توان تعریف نمود. اکنون می‌دانیم که در چارچوب آرمان‌های ارزش محور باید گام برداریم.

ادامه دارد …

*عنوان: حذف پول (مورد مطالعه – آغاز انقلاب چهارم در جهان – تمدن معنویت)

*پدیدآور: بزرگمهر پرخیده ۰۹۱۲۷۳۷۳۴۶۷  [email protected]

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-19