ذکر عواملی که بر انقلاب چهارم جهانی تاثیر دارد به همراه میزان تاثیرگذاری آنها و همچنین تاثیر مثبت یا منفی آنها در اینجا مورد بحث قرار خواهد گرفت، و بطور جدی شاهد نموداری از گردش و جریانی اجتناب ناپذیر در جهان خواهیم بود که ما را به سمت انقلاب چهارم جهانی هدایت مینماید. و نکته دیگر اینکه از نظر زمانی، باید اذعان داشت که امکان رخداد این آخرین انقلاب جهانی در گذشته وجود نداشته است، زیرا پیشنیاز این تحول انقلاب سوم جهانی که همان انقلاب فنآوری اطلاعات بوده است که اخیراً به وقوع پیوسته است، میباشد. بشریت با تجربیات تلخ و کشتارهای تقریباً یکصد میلیون نفری در هر یک از جنگهای اول و دوم جهانی و مشکلات اقتصادی فراوان که طی کرده است، به برهه فعلی رسیده است و از طرف دیگر بنبستهای اقتصادی فعلی، راه دیگری برای آینده بشریت نگذاشته است، مگر تحولی که در حال بررسی آن هستیم. لذا وقایع رو به وقوع را مهم نیست چه کسی بیان دارد، چه نگارنده در مقاله حاضر و یا نگارنده یا مولفان دیگری در نقاط متفاوتی از این کره خاکی به رشته تحریر در آورند، ولی این اولین تجربه بشریت از این دست نیست و ما یک تجربه مشابه آنچه در قبل رخ داده است(عدم استفاده از پول در ۵،۰۰۰ سال قبل) را، در آینده مجدداً تجربه خواهیم کرد، و مشخص است تکرار این رخداد یکی دو دهه حداقل به درازا خواهد کشید، یعنی در یکی از دهههای ۲۰۳۰ و یا ۲۰۴۰ بایستی منتظر این تحول در جهان باشیم. یافتن عوامل جایگزین معیارهای مادی فعلی، پی بردن به اشتباهات احتمالی ضدارزشی در گذشته، یافتن قواعد و عاداتی که بر روال زندگي درازمدت، ما را جذب خود کرده بود و ما به این عادات ادامه میدهیم، و اصلاح و یا حذف آنها، بخشی از عوامل تاثیر گذار بر سرعت و روند آغاز این تحول جهانی میباشد. ماهیت اصلی و مشترک این عوامل ارزشی نبودن آنهاست و اینکه ما به تمام جوانب توانمندیها و کارهایی که میتوانیم انجام دهیم واقف نبوده و خود را تا بحال به چند موضوع خاص محدود کردهایم و حتی به موارد جدید نیاندیشدهایم، چه رسد به عمل کردن به آنها، که تابحال معمولاً فقط افراد معدودی در جامعه به این روش زندگی کردهاند و میکنند، و از این نگرش برخوردار هستند، که در اینجا به چند مثال از این موارد میپردازیم.
علاوه برکسب و کار عادی که هر یک از ما با توجه به تحصیلات، تجربیات و تخصصی که در آن حرفه داریم، و روزگار میگذرانیم، رفتارهای فوق برنامهای را، شامل ادامه تحصیل، شغل دوم، و یا سرمایهگذاری در زمینههای گوناگون را برای خود قایل هستیم و پیش میبریم، که برخی از آنها موفق و برخی باشکست مواجه میشوند، و بحث در همین جاست که انگیزه اصلی و در نتیجه محوریت کارهای ما را چه اصولی تشکیل میدهد. اگر بجزء کارهای عادی و روزمره خود، که کم و بیش هزینههای زندگی ما را پوشش میدهد، عضو یک انجمن یا سازمان غیر انتفاعی باشیم و یا بصورت سازمان نیافته و فردی بخشی از وقت خود را صرف کارهای عامالمنفعه کرده و یا سود رسانی به افراد خاصی اختصاص دهیم، و رضایتمندی آن را در زندگی خود ببینیم، تحولی از نوع تحولات غیرمادی در زندگی خود ایجاد کردهایم، تا اینکه فکر درآمد بیشتر باشیم. بطور مثال ادامه تحصیلات به گونهای که میتوان گفت در هر مقطع تحصیلی حتی پست دکترا در هر رشتهای و یا فوق تخصص دکترای پزشکی که باشیم، ادامه تحصیل که شامل انجام تحقیقات و ارائه مقالات جدید مانند طی کردن یک دوره جدید بوده و در مقاطع تحصیلی پایینتر که تقریباً تکلیف روشنتر است، یک فعالیت ارزشی محسوب میشود، و استفاده بهینه از زمان و عمر خود بوده، از آنجائیکه میگویند آدمهایی که ارزش زمان را میدانند، کفش بنددار نمیپوشند، و در عین حال ما را به سمت یک زندگی ارزشی و بدور از اقتصاد پول محور هدایت خواهد کرد. و همانطوریکه قبلاً اشاره شد، هر یک از ما میتوانیم توسعه دهنده این تفکر در زندگی خود، بصورت فردی و اجتماعی بوده و عکسالعمل آنرا مشاهده نمائیم. افزودن دانش خود و یا دیگران، و یا بطور کلی تعاملات علمی داشتن، انجام فعالیتهای عامالمنفعه گروهی و یا فردی، و بطورکلی فعالیتهای مددکاری در هر سطحی، توجه به محیط زیست و اموری از این قبیل، انسان را با ارزشهای واقعی و جدی در زندگی آشنا ساخته و دریچهای به آینده درا مدت با دیدگاهی پایدار و فزاینده مواجه میسازد.
براحتی میتوان عوامل منفی تاثیرگذار را بر این تحول مهم برشمرد و آن چیزی نیست مگر اکثر عادات ایجاد شده در این ۵۰ قرن گذشته که با پول اجین شدهایم. و متاسفانه اکثر این معیارها جهتگیری پول و مادیات را به خود گرفته است. همانطوریکه قبلاً اشاره شد، فقط نظریه به این صورت میباشد که پول معیار اندازهگیری خوبی بوده وصرفاً باید به جایگاه خودش که مطمئناً اولین رتبه اهمیت در اقتصاد ارزش محور نخواهد بود، برگردد، و معیارها و ارزشهای دیگر نیز مورد ارزیابی قرار گیرند، و اگر با نگرش جدید به معیارها و عوامل اثرگذار بر این تحول نگریسته شود، خواهیم دید که عادات زندگی گذشته ما تغییر کرده و به روالی از زندگی ورود خواهیم کرد که با معیارهای پایدار و تقریباً دائمی برای هزاران سال زندگی آینده بشریت را تضمین نموده و انسان را به تفکر و تحیر واخواه داشت. تجربیات بشریت از سیستمهای ناپایداری که تا کنون طراحی کرده است و به علت دقیق و کامل نبودن و همچنین ارزشی نبودن آنها، شاهد شکست آنها بوده است، ما را اجباراً به سمت طراحی سیستمهایی دقیق، پایدار و مطمئن هدایت خواهد کرد، که باز خود را در مسیر انقلاب چهارم جهانی با اقتصادی ارزش محور میبینیم که همه ما بایستی درگیر جزئیات خلق و اجرای آن بشویم و نخبگان جامعه بالاجبار دست به تالیفاتی در این زمینه باید بزنند. از سوی دیگر میتوان گفت هرچه درک بالاتری از ایجاد آيندهای پایدار ایجاد شود، سرعت دستیابی به این مهم بیشتر شده و موانع کمتری در پیش خواهد داشت. بحث دیگر اینست که هرآنچه مورد بحث قرار میگیرد و معیارهایی که مورد توجه قرار میگیرد، موضوع جدیدی نبوده و بشریت با اکثر آنها آشنایی داشته و تنها اهمیت دادن و بدنبال واقعیات رفتن و از برداشتهای سطحی خودداری کردن، هدف این نگرش جدید است، و هدف تغییر جایگاه و رتبهبندی این معیارهاست که فرض بر این است که اگر واقعیات که به سختی به آنها میتوان دست یافت را بتوانیم فهرستوار ارائه دهیم و جایگاه جدید این معیارها را بدرستی بیابیم، کار بزرگی انجام شده است، زیراکه این راه حل برای هزاران سال با تغییرات اندکی باید بتواند پاسخگوی گردش کار و سیستم پایداری باشد، که بشریت می خواهد با آن زندگی نماید.
پیش از ادامه مباحث جلد اول کتاب حذف پول، به انعکاس دیدگاههای مطروحه میپردازیم:
– در مورد ایدههای مطرح شده تا بحال باید گفت، که نظر بر علمی بودن مطالب بوده و با استناد به دیدگاههای علمی باید مطالب ارایه شود، که به این نتیجه میرسیم که برخی ایدهها بدین ترتیب دیگر در جلد دوم کتاب ارایه نشود و صرفاً به مطالب بیشتر علمی باید پرداخت.
– نام آقای بیل گیتس که یکی از میلیاردرهای معروف آمریکایی است، در پاراگراف «د» بدینوسیله تصحیح می شود.
– و برمبنای اظهار دیگری از خوانندهای گرامی: «حذف پول فیزیکی در جهان از ۲۰ سال قبل، به دلایل مختلف از جمله اینکه پول فیزیکی تورمزا بوده، شروع شده است و کرونا نیز از سال ۲۰۲۰ بواسطه جلوگیری از انتقال ویروس، به این حذف فیزیکی سرعت بخشیده است، و این امری اجتناب ناپذیر است». ولی برآورد نگارنده ثابت ماندن حجم پول فیزیکی که همان اسکناسها میباشد، در همین سطح در دنیا بوده و احتمال کاهش نیافتن آن وجود دارد، که اصرار نگارنده بر حذف هرچه سریعتر تمامی پول فیزیکی و همچنین مشخص شدن تاریخ تقریبی حذف پول فیزیکی درتمام کشورها و از عرصه گیتی، همانطوریکه قبلاً اشاره شد، بواسطه به حداقل رساندن عدم امکان رهگیری تبادل پول فیزیکی میباشد، و شاید فقط یک دلاری و حداکثر ۱۰ دلاری و یا پولهای مشابه بتوانند مدتی دوام بیاورند.
– و اما اظهارات یکی از خوانندگان گرامی: « در خصوص حذف اصل پول و تلاش برای داشتن زندگی بهتر، بدون توجه به مادیات و کاهش شکاف اجتماعی به دلیل پولدار شدن عدهای معدود و فقیرتر شدن بخش بزرگی از جامعه جهانی، باید عرض کنم که این ایده، بیشتر فلسفی و شاید هم رویایی میباشد. بیشتر تلاش و نبوغ بشر برای رشد و توسعه در سایه همین انگیزههای مالی روی داده است. در واقع کارآفرینان با ایدههای بلندپروازانه خود به دنبال بهبود وضعیت مالی خود بودهاند و کارکنان برای تامین مالی خود، برای محقق کردن آرزوها و ایدههای کارآفرینان، از خلاقیتهای فردی استفاده کردهاند.
در اندیشه های فلاسفه یونانی، عرفای ایرانی و اندیشمندان سوسیالیست، مباحثی از این دست بیان شده، اما همه آنها در قالب ایده و آروز باقی ماندهاند.
به نظر می رسد، حذف مادیات، در عمل به معنی نابودی خلاقیت و ابتکار و نبوغ فردی انسانهاست. من منطقی علمی در این نوشته نمی بینم، اما بسیار انساندوستانه و قابل تقدیر است»
و بدنبال آن پاسخ اینجانب بصورت شخصی به ایشان که در اینجا ارایه میگردد: « و بحث بسیار جدی از اینجا آغاز می شود، انسانی مانند بیل گیتس، در حالی که یکی از ثروتمندهای رده بالای جهان هستند، بدنبال جایگاهاش و نه ثروت بیشتر است، و بحث واقعی این فلسفه است که انسانها انگیزه بیشتری برای انجام وظیفه و بالا بردن جایگاه خودشان در آینده که تامین مالی برای سه دهک پایین فراهم شده باشد و قدرت پول همه چیز را تعیین نمی نماید، خواهند داشت. و این بحث جدی و طولانی بوده و شاید نتوان به این زودی نتیجهگیری نمود، و بحث اصلی و سخت ما را تشکیل میدهد. و شاید هم من دراشتباه باشم.»، و در ادامه باید گفت، این ایده اصلاً با افزایش شکاف اجتماعی از نظر اقتصادی، در تضاد نبوده و فقط هدفاش خنثی کردن قدرت مخرب و زورگویی در اثر بیپولی به سه دهک پایین در کشورهای مختلف جهان بوده، و از سوی دیگر همانطوریکه قبلاً اشاره شد مکاتب سوسیالیسم و کمونیسم که آزمونهای خود را به سختی و با خسارتهای فراوان به جامعه بشریت، پس دادهاند، از قبرشان دیگر بر نخواهند خواست، و دراین مکاتب ثروتمندان، امکان رقابت سالم و شورانگیزشان وجود نداشت، مگر اینکه مورد حمایت قرار میگرفتند، ولی در این ایده، تمدن معنویت، اینچنین نیست و همه آزاد بوده و حقوق هرکسی محفوظ میماند.عرفان نیز که مکتب بسیار غنی ایرانی است و معنویت بالایی را در خود جای داده است، بنظر نگارنده همواره پاسخگوی تمدن معنویت و یکی از الگوهای اصلی زندگی خواهد بوده، و جای هیچگونه تردیدی در این مقوله باقی نمیگذارد.»
-در رابطه با واژه «تمدن» نیز ایشان تذکری را یادآورشدند، که کاملاً وارد است: «از جمله مهمترین واژههای کلیدی که در این متن به کار رفته است ” تمدن معنویت ” است که این ترکیب به نظرم نادرست است. تمدن به معنی مدنیت و شهرنشینی است و شامل مجموعه قواعد زندگی اجتماعی در مکانی به نام شهر است. این مجموعه قوانین ممکن است نوشته و یا حتی نانوشته باشد، اما ساکنان یک شهر( تاکید می کنم یک شهر)، ناچار به رعایت آن هستند. مانند رعایت صف نوبت در فروشگاهها، ایستادن پشت چراغ قرمز، رعایت اصول ترافیک خودرو، پوشش مناسب شهری، رعایت آداب آپارتمان نشینی و از این دست قوانین که معمولا در روستاها بیمعنی است.
یعنی در جوامع روستایی، آزادی عمل برای افراد خیلی بیشتر است. افراد چندان پایبند به این اصول دست و پاگیر نیستند . چون اکثراً با همدیگر فامیلند، بنابراین خیلی از این محدودیتها را ندارند.
بنابراین واژه تمدن معنویت با آنچه که مد نظر شماست، سازگاری ندارد. احتمالا شما به دنبال تجلی معنویت یا گسترش معنویت و چیزی شبیه به این هستید که این واژه، گویای این مفهوم نیست.»
و پاسخ در واقع اینست که: «کاملاً تذکر واردی بود و در اینجا که شامل جلد اول و این سلسله مطالب است که با مطالب تکمیلی جلد دوم را تشکیل خواهد داد، واژه تمدن به عاریت گرفته شده است، و واقعاً هدف توسعه، ارتقاء و بهبود سطح زندگی با آرمان داری معنویت میباشد، که شامل شهر و روستا و تمامی گسترههای هر کشور و نهایتاً عرصه گیتی خواهد شد، و این واژه عاریتی با یکی از واژههای، توسعه، گسترش، بلوغ و یا کمال، که تمامی این واژهها نیز پیشنهاد خود ایشان بود، تعویض خواهد شد.»
-بالاخره شاد گشتیم که یک تن از این ۷،۵۰۰،۰۰۰،۰۰۰ نفر در این مباحثه سرنوشت ساز بشریت با نگارنده وارد بحث شد و مواردی را گوشزد فرمودند، که نگارنده در وسع و دانش خود پاسخهایی را قانعکننده و یا ناکافی تقدیم داشت. البته لازم به توضیح است که به منظور درج مطالب مفیدتر، همواره نگارنده با چند تن از خبرگان علم اقتصاد و جامعهشناسی و خبرگان جامعه در بحث و گفتگو بوده و نظرات عزیزان در این مقالات در نظر گرفته میشود.
و در ادامه اشارهای به هرآنچه از ابتدا تا بحال پول داشته است و تحولات گوناگونی که باعث رشداش و سقوط سایر ارزشها گردید و اگرچه یک معیار اندازهگیری به دیگر ارزشها اضافه شد ولی چیزی که ما را آزرد و از ارزشهای دیگر دورمان کرد، قطبی شدن این ارزش و در نتیجه ایجاد اقتصاد پول محور بجای اقتصاد ارزش محور شد، و دقت و توازن در زندگی بشریت را دور زد، و اکنون با مرور دقیق بر آن گذشته تند و نا به هنجار ما، سعی خود را در جبران آن در زمینه مذکور، که همانا بازگرداندن تعادلها و توازنها میباشد، باید به عمل آوریم.
۳-تاریخچه پول در جهان
به منظور شناخت سابقه و تاریخچه پول در جهان مختصری در اینجا با استفاده از مروری کلی بر این موضوع شناختی اگرچه نه خیلی تاریخی و عمیق بدست داده میشود تا خواننده بتواند دلایل ایجاد و تغییرات آنرا مشاهده نماید.
“پول” از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد:
پول یا در تعریف ابتدایی آن وسیله، قطعه، شی، یا چیزیست که انسانها برای تبادل خواستهها، خدمات، کالاها و نیازها از آن استفاده میکنند. به صورت کلّی هر چیزی میتواند به عنوان پول مورد استفاده قرار گیرد. در زمانهای قدیم کالاها معمولاً به عنوان پول مورد استفاده قرار میگرفتند و در بسیاری کشورهای جهان طلا و نقره به عنوان پول رایج بودند.
در بیشتر کشورهای دنیا پول در گردش دارای دو بخش پول مسکوک و پول بانکی است که پول بانکی اکثریت مقدار پول در گردش را تشکیل میدهد.
برای پول در حالت کلی میتوان سه کارکرد متفاوت از هم برشمرد. در کارکرد اول پول وسیله مبادله است. یک کشاورز میتواند گندم خود را به یک مشتری بفروشد و از او پول بگیرد و همان پول را در ازای خرید میوه به باغدار بدهد. در این میان، پول استفاده شده توسط هر دو طرف باید به رسمیت شناخته شود و آن را معتبر تلقی کنند. همچنین استفاده از این وسیله مبادله نباید مستلزم صرف هزینه و وقت زیاد باشد.
کارکرد دوم پول، شمارندگی آن است. بدین منظور، پول کمیتی گسسته را به هر کالا یا خدمت نسبت میدهد و به کمک آن میتوان دریافت ارزش یک کالا یا خدمت چقدر بیشتر از کالا و خدمتی دیگر است. لازمه این کارکرد، پوشایی واحد پول برای کالاها و خدمات متفاوت است.
در نهایت کارکرد سوم پول ذخیرهسازی ارزش است؛ با کمک پول، یک تولیدکننده میتواند محصول تولیدی خود را بفروشد و پول حاصل از فروش آن را در آینده خرج کند؛ آیندهای که اگر میخواست تا آن زمان صبر کند، محصول از بین میرفت و دیگر ارزشی برای فروش نداشت. ذخیره سازی ارزش نیازمند ثبات نسبی ارزش پول در گذر زمان است. هرگونه نوسان (چه منفی و چه مثبت) این کارکرد را تحت شعاع قرار میدهد.
پولهای سنتی فیزیکی این سه کارکرد را با کمک نظام سیاسی حاکم بر کشور تأمین میکنند؛ رژیم حاکم بر کشور تضمین میکند که به ازای پول چاپ شده، میتوان وسایل مبادله دارای ارزش دیگر (همچون طلا و پولهای رایج سایر نظامها) را دریافت کرد.
مردم نیز به اعتبار رژیم سیاسی حاکم و تولید ناخالص داخلی، پول چاپ شده را برای مبادله معتبر میدانند. به تمامی پولهایی که کارکرد آن توسط نظام سیاسی متمرکزی تضمین میشود، پول متمرکز یا پول سنتی میگویند؛ حال آن که دسته دیگری از پولها وجود دارند که کنترل حجم و مبادلات آن توسط نهادی متمرکز صورت نمیگیرد و طبیعتاً کارکردهای آن توسط نظامی متمرکز تضمین نمیشود. دستهای از این پولها رمزی هستند که مشهورترین آنها ارز رمزی موسوم به بیتکوین است.
تاریخچهی پول
پول از کجا آمده و چه تاریخچهای را در پشت سر دارد؟ خواندن این مطلب به شما کمک میکند تا با سرگذشت این شی پرماجرا آشنا شوید.
در گذشته دیرین برای تداوم حیات، نیاز هر فرد با تلاش فردی (شکار- تولید و …) تامین میشد ولی با گذشت زمان هرگز به تولید شخصی قانع نبود و اگر در آن روز بشر نمیتوانست با زور هرچه میخواهد به چنگ آورد ناگزیر حاضر میشد از راه معاوضه جنس با جنس (معاوضه مستقیم کالا با کالا) نیازهای عادی زندگی را فراهم کرده و از این راه امرار معاش نماید. در اینگونه داد و ستدهای اولیه (قرنها پیش از میلاد) معاوضه دو کالا با هم بدون تعیین ارزش و معیاری برای سنجش انجام میپذیرفت تا آنکه راه (مبادله غیرمستقیم کالا با کالا) را در پیش گرفت و همین انتخاب موجب پیدایش “پول” گردید.
پیدایش پول
۱-کالا واسطه مبادله:
همانطور که اشاره شد در جوامع نخستین تحصیل انواع کالاهای تولید شده جهت مصرف صرفا از طریق تعویض و مبادله دو کالا امکانپذیر بود و این مبادله مشکلات بسیاری بهمراه داشت از جمله:
الف- امکان تعیین ارزش کالا براساس قبول واحد معینی که مورد تایید طرفین معامله باشد نبود.
ب- یافتن طرفین مبادله دو کالا (گوسفند و گندم) که هر دو نیاز به کالاهای عرضه شده طرف دیگر داشته و آماده مبادله باشند چندان آسان نبود.
بشر در ابتدا برای حل چنین مشکلاتی اشیا و یا کالاهایی را به عنوان واسطه مبادلات به جهت سهولت داد و ستد انتخاب کرد و انتخاب آن بستگی به نوع و فراوانی آن شی یا کالای واسطه در آن محدوده یا شهر داشت مثل صدف در سواحل دریا و گوسفند و گاو در نواحی کوهستانی و معتدل.
۲- مسکوک فلزی:
تنوع تولید و لزوم رفع نیاز بشر از تولیدات مختلف در سیر گسترش اقتصاد کشورها موجب پیدایش دو کالای اقتصادی با ثبات ارزش نسبی که مورد قبول عامه باشد گردید و این دو کالای فلزی طلا و نقره بود. پس از آنکه فلزات قیمتی (طلا و نقره) کشف شد و مزایا و وجوه تمایز آنها نسبت به کالاهای دیگر به ویژه فلزاتی مثل آهن و مس و مفرغ شناخته شد، جایگزین وسایل مبادلاتی قبلی که فاقد خصوصیات فیزیکی طلا و نقره (وفور تولید بودند) شدند و به عنوان “پول” مورد استفاده قرار گرفتند.
با گذشت زمان مسئولان امور در جوامع مختلف برای رونق داد و ستد و توسعه تجارت نسبت به ضرب سکههای طلا و نقره اقدام نمودند. برای انجام این کار، شمشهای طلا و نقره را به سکههای کوچک و متنوع تبدیل و سپس آنها را به مهر خود ممهور و در قلمرو جغرافیایی خویش رایج ساختند.
بطوریکه مورخان میگویند اختراع سکه از سده هفتم پیش از میلاد مسیح در کشور لیدی پا گرفته، ولی در اکتشافاتی که اخیرا در کشور هندوستان شده مسکوکاتی بدست آمده که ظاهرا مربوط به پنج هزار سال قبل است (سه هزار سال پیش از میلاد). هرودوت” مورخ سده پنجم قبل از میلاد مسیح مینویسد: “در میان مردم و ملتهایی که ما میشناسیم مردمان لیدی نخستین کسانی هستند که برای مصرف خود از زر و سیم سکه زدند.”
البته گروهی از محققین علوم باستانشناسی معتقدند که این افراد (ضربکنندگان سکه) مهاجرین یونانی بودند که در خدمت دولت لیدی سکه زدند و جهانیان این اختراع را که پس از اختراع خط بزرگترین اختراع است مدیون یونانیها میدانند.
پیش از روی کار آمدن هخامنشیان و سقوط کشور لیدی، ایرانیان از اختراع پول و رواج آن در خاک همسایه خود آگاهی داشتهاند زیرا پس از فتح لیدی به دست کوروش که این سرزمین نیز در قلمرو حکومت هخامنشیان درآمد در اکروسارس پایتخت لیدی کارگاه سکهزنی (ضرابخانه) وجود داشته و به تحقیق دانشمندان امروزی ثابت شده که اختراع سکه در روزگار شهریاری خاندان مرمناد اتفاق افتاده است.
اولین سکهای که در ایران رواج یافت، در زمان داریوش اول (۵۱۶ ق.م) ضرب شد و نام آن دریک بود و سکه دیگری که رواج داشت “شکل” بود که وزن ۶/۵ گرم نقره.
۳- پول کاغذی:
همزمان با نقشی که پول فلزی در بازارهای مختلف مبادلات و معاملات پیدا کرد کار داد و ستد و تجارت را توسعه بخشید و موجب گسترش حرفه صرافی شد. صاحبان این حرف واسطه عملیات پولی بین تجار در داخل و خارج از کشور بودند که عملکردشان مقدمه نشر پول کاغذی و تشکیل بانکهای امروزی گردید.
نشر پول کاغذی در دوران پیشین به صور مختلف وجود داشته که در زمانها و مکانهای گوناگون دارای نقش و وظایف محدود و خاصی بوده است. مثلا در روم قبل از میلاد، صرافها اسناد کاغذی (دست نوشتههایی) در اختیار مشتریان خود میگذاردند یا به اشخاصی که مسکوکات (فلزات قیمتی) خود را پیش آنها به امانت میگذاشتند، سندی به عنوان “قبض رسید” میدادند. این اسناد که به همین عنوان “قبض رسید” معروف بودند، به اعتبار صراف صادرکننده در بازار دست به دست میگشتند و عملا وظایف پول مسکوک و رایج آن زمان را انجام میدادند.
این رویه پایهگذار سیستم پول کاغذی به اسکناس شد که از بدو انتشار رابطه ثابتی بین ارزش اسکناس معاملاتی با طلا و نقره برقرار ساخت و قانونمند گردید و از قرن نوزدهم، در چارچوب مقررات و قوانین پولی و بانکی هر کشور و تحت عنوان پول قانونی، رایج و در اقتصاد و سرمایهداری متداول و مطرح شد. شاید اختراع پول یکی از کشفیات شگرف و بینظیری باشد که بشر توانست مشکلات موجود در مبادله کالاها و خدمات را به کلی برطرف سازد.
چشمانداز کلی به تاریخچه و مخترع پول تاریخچهی پول موضوعی است که قصد داریم در نوشتهی پیش رو به آن بپردازیم. پول، حداقل از حدود ۳۰۰۰ سال پیش، یکی از اجزای لاینفک تاریخ زندگی بشر است. به نظر میرسد پیش از ابداع پول، سیستم معاوضهی پایاپای برای انجام معاملات رایج بوده است.
معاوضهی پایاپای تعویض مستقیم کالا و خدمات با یکدیگر است. به عنوان مثال فردی به فرد دیگر یک تبر سنگی میداده است در صورتیکه فرد مقابل کمک کند تا او بتواند یک ماموت را شکار کند. مشخص است که چنین معاملهای زمان زیادی را صرف خود میکند. شما مجبورید فردی را پیدا کنید که از نظر او یک تبر ارزش آن را داشته باشد تا در مقابل یک عاج ۱۲ فوتیِ حیوانی که به راحتی قابل شکار شدن نیست بایستد! اگر شما نتوانید چنین فردی را پیدا کنید مجبورید که معامله را تغییر دهید تا زمانی که فردی را بیابید که با شرایط معاملهی شما موافق باشد. بنابراین یکی از بزرگترین دستاوردهای پول افزایش سرعت تجارت بوده است.
کالاهای محبوب به عنوان پول به تدریج نوعی وجه نقد پیشاتاریخی، شامل کالاهای محبوب مانند پوست حیوانات، نمک و اسلحه در میان کشورهای مختلف برای انجام مبادلات، مورد استفاده قرار گرفت. این کالاهای معامله شده به عنوان واسطههای مبادله در نظر گرفته میشدند و ارزش آنها از طریق توافق تعیین میشده است. چنین سیستم مبادله و تهاتری در تاریخچهی پول در سراسر دنیا مشاهده میشود و هنوز هم قسمتهایی از دنیا از این روش استفاده میکنند.
ادامه دارد …
عنوان: حذف پول (مورد مطالعه – آغاز انقلاب چهارم در جهان – تمدن معنویت)
پدیدآور: بزرگمهر پرخیده ۰۹۱۲۷۳۷۳۴۶۷ [email protected]