امروز فرخ و پیروز روز سروش ایزد و بهمنماه ۳۷۵۹ گاهشمار زرتشتی، دوشنبه 11 بهمنماه ۱۴۰۰ خورشیدی، 31 ژانویه 2022 میلادی
احمد سمیعی گیلانی، چهره ماندگار در رشته ادبيات و ويرايش، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پژوهشگر، مترجم و ویراستار، زادهی 11 بهمنماه 1299، او را پدر ویرایش در ایران میشناسند.
سميعی، بهپاس خدماتش در حوزههای ويراستاری و ترجمه و پژوهشهای ادبی، بهعنوان مترجم برتر در دومين دوره جشنواره فارابی و كسب لوح تقدير و جايزه از رییسجمهور وقت، عنوان ويراستار برتر و كسب لوح تقدير و جايزه از معاون اول رییس جمهوری وقت نايل شد. وی همچنین در دورهی نخست (سال ۱۳۸۰) بهعنوان چهره ماندگار در رشته ادبيات و ويرايش برگزیده شد. یازدهم بهمنماه ۱۳۹۹، آیین نکوداشت استاد احمد سمیعی (گیلانی) به مناسبت صدسالگی ایشان در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد. وی عضو هيات علمی فرهنگ آثار شش جلدی بوده و سرپرستی و ويراستاری فرهنگ آثار ايرانی ـ اسلامی را نيز بر دوش داشته است که تاكنون چهار جلد آن چاپ و منتشر شده است. وی، از بسیاری پايتختهای كشورهای اروپايی و آسيایی بازديد کرده است. همچنین به پاس ترجمه آثار نويسندگان فرانسه، از جانب سفيركبير فرانسه در ايران و انجمن دوستی ايران و فرانسه، در مراسمی در خانه هنرمندان از وی سپاسگزاری شد.
او در سال ۱۳۷۰ به عضویت پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد و از همان اوان، سردبيري نامه فرهنگستان را بر دوش گرفت. وی در دوره دوم مراسم تقدير از هموندان برگزيده فرهنگستانها، به عنوان هموند برگزيده فرهنگستان زبان و ادب فارسی معرفی شد و به كسب جايزه و لوح تقدير از رياست جمهوری وقت، نایل شد.
سمیعی تحصيلات ابتدایی و متوسطه را در رشت گذراند و در رشته زبان و ادبيات فارسی از دانشگاه تهران ليسانس و از دانشكده ادبيات آن دانشگاه، در رشته زبانشناسی همگانی، فوقلیسانس گرفت.
او در سال ۱۳۲۱ به خدمت راهآهن درآمد و در سمتهای گوناگون تا معاونت دفتر مركزی خدمت كرد و در سال ۱۳۵۶ بازنشسته شد. وی در این بین، دو سال با سازمان لغتنامه دهخدا همكاری میکرد و در مؤسسه انتشارات فرانكلين و سپس در سازمان ويرايش و توليد فنی دانشگاه آزاد به ويراستاری اشتغال داشت. در همین دوران به دعوت استاد زرّينكوب، مدتی در دانشگاه تهران و دانشگاه تربيت معلم و همچنین كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، به تدريس پرداخت.
در سالهاي پس از انقلاب نیز در بنگاه ترجمه و نشر كتاب، مركز انتشارات علمی و فرهنگی، مؤسسۀ مطالعات و تحقيقات فرهنگی، انتشارات سروش، مركز نشر دانشگاهی و بنياد دائرةالمعارف به ويراستاری مشغول بود. همچنين، در دانشگاه گيلان، دانشگاه آزاد (واحد رشت) دوره کارشناسی ارشد دانشگاه تربيت مدرس تهران و قم، آيين نگارش و ادبيّات فارسی تدريس كرد. وی در همين دوره به عضويت شورای عالی ويرايش صداوسيما برگزیده شد.
آثار ترجمه:
دلدار و دلباخته، اثر ژرژ سانْد – خيالپروري ها، اثر ژان ژاک روسو — سالامبو، اثر گوستاو فلوبِر — برادرزاده رامو، اثر ديدرو — هنرپيشه كيست؟ — چيزها، اثر ژرژ پِرِك — چومسكی اثر جان لايِنْز — ساختهای نحوی، اثر چومسكی — كنفوسيوس، اثر ياسپِرس — مسيح، اثر ياسپِرس — ديدرو، اثر پيتِر فرانس — داتا گنجبخش، اثر پروفسور شيخ عبدالرّشيد — تتبّعات (گزيده) همراه با شرح احوال و آثار نويسنده، اثر مونْتِنْی — زيباشناسی، اثر ژان بِرتلمی، ترجمه و تحشيه — هزيمت “شكست رسوای امريكا در ايران” اثر ويليام لوئيس و مايْكِل لِهدين — جهانبينی در ايران پيش از انقلاب “تحليل ادبی آثار چند نويسنده در بافتِ تاريخ افكار” اثر كلاوس پدرسن.
آثار تاليفی:
آشنايی با ادبيات عصر اشكانی و ساسانی “نگاشتهها و نوشتههای زبانهای ايرانی دوره ميانه” آيين نگارش – شيوهنامه دانشنامه جهان اسلام – نگارش و ويرايش – آشنايی با زبانشناسی (كليات و واجشناسی) – گُلگشتهای ادبی و زبانی (مجموعه مقالات، دفتر اول) – گلگشتهای ادبی و زبانی (مجموعه مقالات، دفتر دوم) ترجمه بيش از صد مدخل در فرهنگ آثار ششجلدی – تأليف مقالاتی، ذيل چند مدخل، در فرهنگ آثار ايرانی ـ اسلامی – همچنین مقالات گوناگون از او در نقد و تحقيق ادبی و آداب و فنون ويراستاری و تعليم و تربيت و افكار فلسفی در مجلات و نشريات سپيده فردا، پيک جوانان، كتاب امروز، ماهنامه آموزش و پرورش، فرهنگ و زندگی، پيام (يونسكو)، قُقنوس، پويه، رودكی، الفبا، سروش، نشر دانش، معارف، زبانشناسی، كيهان فرهنگی، نگاه نو، گيلان ما، جهان كتاب، مترجم، و شماری از دانشنامهها از جمله دانشنامه ادبی، فرهنگ آثار ايرانی ـ اسلامی همچنين در جشننامههای بیشماری به چاپ رسيده است.
روز هفدهم از هر ماه در گاهشمار زرتشتی به نام سروش ایزد پیوند یافته است. سروش به چم (:معنی) گوش دادن و فرمان بردن است به خواست خدایی و ما آن را نیوشایی معنا کردهایم تا نزدیکتر به اصل باشیم.
اینک من سروش ترا که
از همه بزرگتر است، میطلبم
تا به آرمان خود رسم
و زندگانی درازی به دست آورم
و به شهریاری منش نیک در آمده
و به راه راستی گام زده،
به جایگاهی رسم که مزدا اهورا میباشد. (۳۳_۵)
اشو زرتشت میگوید:
کسی را که مزدا دوست دارد ، نیوشایی و منش نیک به او روی میآورد (۴۴_۱۶)
زرتشت میخواهد به دستیاری نیوشایی به خواست و آرمان خود برسد (۳۳_۵)
نیوشایی راهی است که به اهورامزدای توانا میرود (۲۸_۵)
نیوشایی راه رستگاری را ، هم برای رستگار و هم برای دروغکار ، همواره روشن میسازد (۴۳_۱۲)
از این گفتهها به ویژه آنجایی که نیوشایی با منش نیک است، بر میآید، که فرمانبرداری زرتشت کورکورانه نیست بلکه از روی اندیشه و با دلی پر از مهر است .