از باده جوی شادی و از باده باش خوش
بیباده این جهان، صنما بادگیر، باد
امروز خورداد امشاسپند روز از ماه تیر سال 3757 زرتشتی، دوشنبه سوم تیرماه 1398خورشیدی، 24 ژوئن 2019 میلادی
خورداد نام ششمین روز از ماه خورداد است. پنجمین امشاسپندو پاس دارندهی آبها و سرسبزی است.
خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزههای اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. بخش هئوروه که صفت است به چم رسا، همه، درست و کامل. بخش دوم تات که پسوند است برای اسم، بنابراین هئوروتات به چم کمال و رسایی است. خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست.
خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان، خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد هستند.
در گاتها، از خورداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند.
در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
در متنهای کهن امشاسپند خورداد: چهارمین یشت از یشتهای بیست و یک گانهی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور میشود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تاکید میشود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کردهاست. در بندهش نیز درباره خورداد آمدهاست : «… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»، چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
خورداد روز داد نباشد كه بامداد
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد
از باده جوی شادی و از باده باش خوش
بیباده این جهان، صنما بادگیر، باد
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
جوی کن
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (خورداد) جوی نوین کن روان/ (امرداد) بیخ نو اندر نشان