گام به گام به نوروز نزدیک میشویم. درست است همهگیری کرونا بیشوکم دستمان را از طبیعتگردی کوتاه کرده است، اما دستِ کم میتوان با یادآوری جاهای دلانگیز زیستبوم ایران که بسیار هم پُرشمار هستند، آمادهی سفر برای روزهای پس از کرونا شد. یکی از آن دیدنیها، دشتهای آکنده از گل و گیاه ایران است؛ همانهایی که میتوان در آن گلگشت کرد و با دیدن آن همه طراوت و تازگی و رنگهای زیبا، جان خود را تازه ساخت. در بخشهای پیوستهی این نوشتارها، یادکرد از پارهای از آن گلدشتهای سرزمینمان خواهد آمد؛ با یادآوری بسیار این نکته که: «نگاهبان طبیعتمان باشیم».
رخسار دشتهای گلآذین ایران با لالههای واژگون زیبا و دیدنی شده است. آنها شماری از گلها هستند که سَر به سوی زمین خم کردهاند و در زمان کوتاهی که بهبار مینشینند و سپس ناپیدا میشوند، سرشار از زیبایی و شکوهاند. در جایجای ایران از این دشتهای مالامال از گل میتوان جُست و یافت.
لالههای واژگون یکی از هزاران گونهی گیاهی هستند که نزدیک به 120 سانتی متر از زمین قد میکِشند و رنگهایی نارنجی، قرمز و زرد دارند. آنها را در بلندیهای کوهستانی باید دید و غرق تماشایشان شد؛ بهویژه در رشتهکوههای آسمانسای زاگرس. باید بلندایی دستِ کم 500 متری وجود داشته باشد تا این گلها رشد کنند و ببالند. لالههای واژگون در روزهای پایانی فروردینماه چهرهی دلربای خود را میگشایند و در میانههای اردیبهشتماه رُخ پنهان میکنند. آنها ستایشگران زمیناند!
ردِ پای لالههای واژگون را در یادمانهای تاریخی ایران میتوان یافت. نه تنها در سرستونهای ساسانی، بلکه در تاقبستان و در کنار نقشبرجستههای شهریاران ساسانی،از این گلها بر صخره و کوه کنده شده است. در باور ایرانی نیز چنین آمده است که لالههای واژگون در سوگ و مرگ دردناک سیاوش سر به زیر هستند؛ چرا که آنها گلوی بُریدهی سیاوش را دیدند و از غصهی مرگ او تا به جاودان سر بر زمین افکندند.
جدای از این باورهای استورهای، لالههای واژگون دشتهای ایران چهارگونهای هستند: لالهی واژگون ایرانی، لالهی واژگون کُردی، لالهی واژگون تُرکی و لالهی واژگون اشک مریم. همهی آنها از خراسان گرفته تا چهارمحالوبختیاری، از اصفهان گرفته تا ایلام و خوزستان و لرستان پراکندهاند و زیستبوم ما را رنگی از درخشندگی و زیبایی میبخشند، اما بیشتر از هرجای دیگری در زاگرس نمایان شدهاند.
گفتیم که از فروردین تا اردیبهشت، زمان رویش لالههای واژگون است. زندگی آنها کوتاهست و با نخستین بارشهای تند بهاری، رَخت از جهان ما بیرون میکشند تا در بهاری دیگر باز مهمان دشتهای مهربان سرزمینمان شوند؛ همان دشتها و کوهها و درههایی که وارون بسیاری از ما، با گیاهان و درختان و جانداران، مهرباناند و آزارشان نمیدهند!
لالههای واژگون از گونهی گیاهان علفی پیازدار شمرده میشوند. پیاز آنها مانند غدهای گوشتدار است. سمیاند و نمیتوان به عنوان مادهای خوراکی از آنها بهره جست. هرچند کاربرد دارویی و پزشکی دارند. بومیها از این گلها در درمان بیماریهای رماتیسمی، درد سینه، سرفه، آسم و نمونههای دیگر استفاده میکنند.
مهمترین رویشگاههای لالههای واژگون ایران
در ایران شمار گسترههایی که لالههای واژگون دارند، فراوان است. مانند: کوهستانهای باختر و جنوب استان اصفهان و در شهرستانهای فریدون شهر، فریدن، میاندشت، خوانسار، شهرضا و سمیرم؛ به ویژه در فریدونشهر که دشت لالههایش بیش از پنج هکتار است. یا لالههای واژگون خوانسار که گسترهای بسیار دارد و گنجینهای طبیعی برای سرزمین ماست.
در استان چهارمحالوبختیاری نیز رویشگاههای این گلها بسیار باارزشاند؛ به ویژه در شهرستان کوهرنگ. در استان ایلام نیز این آلالهها پُرشمارند. در گسترهی حفاظتشدهی «مانشت» رد و نشان فراوان لالههای واژگون را میتوان دید. آنجا را «دشت ارغوان» مینامند. در استان لرستان، بهویژه در شهرستان الیگودرز، لالهها طبیعت را جلوهای دیگر دادهاند. «دشت دالانی» آنجا یکی از ذخیرهگاههای ژنتیکی کشور شناخته میشود. این دشت در بلندیهای اشترانکوه جای دارد. در استان کرمانشاهان نیز، بهویژه در پاوه و اورامانات، به فراوانی از این گلها هست. در کهگیلویهوبویراحمد، در دامنههای کوه دنا، هکتارها زمین نقش این گلها را بر خود دارند.
شمار دیگری از دشتهای انبوه از گل و دشتهای لالههای واژگون ایران اینها هستند: دشتهای لالهای سمیرم، گلپایگان، آستانه و درهبید در استان اصفهان؛ دشت لالههای ملایر در استان همدان؛ سپیدان، لایزگان و مشکان در استان فارس؛ گرمه در استان خراسان شمالی؛ اردکان در استان یزد؛ شاهوِ پاوه در استان کرمانشاهان؛ دشت سوسنچراغ داماش در استان گیلان؛ دشت شقایقهای وحشی کالپوش در استان سمنان؛ دشت گلهای نرگس بهبهان در استان خوزستان؛ دشت گلهای بابونهی فندقلو در استان اردبیل و بسیاری دیگر از گسترههای کوهستانی و دشتهای پهناور ایران.
افسوس که به سبب ناآگاهی بسیاری از گردشگران، برخی از گلدشتهای ایران در آستانهی ویرانی قرار گرفتهاند. شمار بسیار گردشگران، ورود بیش از اندازهی خودروها، پایمال کردن دشتها، ریشهکنی لالههای واژگون و بسیاری نمونههای دیگر که در نوشتارهای آینده به آنها اشاره خواهیم کرد، چنان زیانهایی را بهبار آورده است.
*با بهرهجویی از: تارنماهای «باشگاه خبرنگاران جوان»؛ «ایرنا» و «سایت گردشگری ایران».