لوگو امرداد
پشتو؛ زبان رسمی اداری افغانستان

طالبان در جدال آشکار با زبان پارسی

pashtooزبان پارسی رشته‌ی پیوند میان پارسی‌زبانانی‌ است که اگرچه در درازای تاریخ مرزهایی جدا پیدا کرده‌اند اما با تکیه بر فرهنگ مشترک پیوند نیکانی خویش را نگاه‌داشته‌اند. مهم‌ترین و ارزشمندترین حلقه‌ی این زنجیر ناگسستنی، زبان پارسی‌ است. زبانی که پایه‌ی دیگر همانندی‌های (:اشتراکات) فرهنگی است. اکنون این حلقه‌ی ارزشمند که سال‌هاست از سوی ایران‌ستیزان و پارسی‌ستیزان منطقه همواره در تهدید بوده است، با تهدید تازه‌ای روبه‌رو شده است. به‌تازگی طالبان نامه‌نگاری‌های رسمی و اداری به زبان فارسی را در افغانستان ممنوع اعلام کرده و زبان پشتو را جایگزین آن کرده است. این خبر در شبکه‌های مجازی نسبت به رسانه‌های رسمی بازتاب بیشتری پیدا کرده است و گمان می‌رود بایسته است تا با واکاوی این تهدید از سوی نهادهای فرهنگی، چاره‌ای برای این خطر و جلوگیری از آسیب‌های آن اندیشیده شود.

در همین راستا روزنامه‌ی خراسان، گزارشی را با عنوان «فتنه فارسی‌زدایی طالبان»، در گفت‌و‌گو با چهره‌های فرهنگی افغانستان و ایران همچون دکتر شمس‌الحق آریان‌فر، نجیب بارور، یعقوب یسنا و میرجلال‌الدین کزازی چاپ کرده است (چهارم خردادماه 1401 خورشیدی)، که برای آگاهی بیشتر خوانندگان درباره‌ی این اقدام پارسی‌ستیزانه‌ی طالبان در دنباله آمده است.

khorasannews s

فتنه فارسی زدایی طالبان

صحبت از خطری است که زبان فارسی را تهدید می‌کند، آن هم درست در همسایگی ایران، یعنی افغانستان. با روی کار آمدنِ دوباره طالبان پس از 20 سال، زبان فارسی در کشور افغانستان درحال محدود شدن است. طالبان نامه‌نگاری‌های رسمی و اداری به زبان فارسی را در افغانستان ممنوع اعلام کرده‌اند و استادان و کارمندان فارسی‌زبان از دانشگاه‌ها و اداره‌ها اخراج و آواره شده‌اند. از این رو، اهالی فرهنگ و اندیشه افغانستان زنگ هشدار را به صدا درآورده‌ و درباره وضعیت زبان فارسی در این کشور ابراز نگرانی کرده‌اند. درباره اقدامات قوم‌گرایانه و فارسی‌ستیزانه طالبان در کشور افغانستان و ظرفیت‌های زبان فارسی در برابر این هجمه‌ها  با دکتر شمس‌الحق آریان‌فر، استاد ادبیات و رییس پیشین صدا و سیمای افغانستان، نجیب بارور، شاعر و نویسنده اهل افغانستان، یعقوب یسنا، استاد پیشین ادبیات فارسی در کابل   و دکتر میرجلال‌الدین کزازی، استاد ادبیات فارسی و چهره ماندگار فرهنگ و ادب ایران، گفت‌وگو کرده‌ایم.

رسالت کنونی فارسی زبان‌ها 

دکتر شمس‌الحق آریان‌فر، استاد افغانستانی ادبیات فارسی  معتقد است نتیجه دشمنی طالبان با زبان فارسی، مهاجرت اهالی علم و دانش از افغانستان است. او می‌گوید: «طالبان، زبان فارسی را به صلاح خود نمی‌دانند و زبان پشتو را رسمی می‌دانند. بر این اساس، تمام کارهای دفاتر و دیوانی را به زبان پشتو کرده‌اند. در حالی که در افغانستان زبان گفت‌وگو و زبان تعلیم و تربیت، زبان فارسی است. تأثیر دیگر این اقدامات این است که بخشی از فارسی‌زبان‌ها در نتیجه فشار و اختناق، کشور را ترک کرده‌اند. از دانشگاه بلخ چندین استاد رفته‌اند یا به جرمِ فارسی‌زبان بودن اخراج شده‌اند. بر این اساس، وضعیت زبان فارسی در افغانستان، اسف‌بار است. چون فارسی، زبان علم و دانش است و از این پس محققان و پژوهشگران در تمام عرصه‌های علمی، بدون منبع خواهند ماند و این جامعه را به قهقرا می‌برد». این فعال فرهنگی افغانستان درباره وظیفه فارسی‌زبان‌ها در برابر این اقدامات، معتقد است: «متأسفانه در داخل کشور به دلیل برخورد خشونت‌بار و سختگیری‌های طالبان، کاری از دست کسی ساخته نیست، اما در خارج از کشور می‌توان کارهایی کرد. قبل از حضور طالبان در افغانستان، ما در تاجیکستان چند مجله داشتیم و همین‌طور در رادیو و تلویزیون تاجیکستان به زبان فارسی برنامه داشتیم. اکنون هم فارسی‌زبان‌های خارج از افغانستان می‌توانند نشریه داشته باشند و در رسانه‌های فارسی‌زبان برنامه‌سازی کنند. همچنین دانشگاه‌های کشورهایی مانند ایران می‌توانند برای پذیرش دانشجویان افغانستان و تربیت نسلی با زبان فارسی اقدام کنند. در این صورت، این زبان در میان مردم افغانستان زنده خواهد ماند».

 طالبان، مانع پویایی ادبیات فارسی

نجیب بارور، شاعر و نویسنده اهل افغانستان، دیگر شخصیتی است که از او درباره اقدامات فارسی‌ستیزانه طالبان در افغانستان سؤال کردیم. بارور می‌گوید: «طالبان در دوره اول حضورشان دقیقاً زمانی روی کار آمدند که در افغانستان یک حکومت با محوریت تاجیکان شکل گرفته بود. در آن زمان ما سرود ملی افغانستان را به زبان فارسی می‌خواندیم، اما انگیزه طالبان که در مدارس پاکستانی تربیت شده بودند، از بین بردن این رویکرد بود. آن‌ها با فرهنگ حاکم بر افغانستان که فرهنگ فارسی بود، مشکل داشتند. حالا که بعد از 20 سال دوباره برگشته‌اند، اولویتشان مسائل قومی است و کاملاً بر ضد فرهنگ دیگر اقوام هستند. مکاتبات اداری افغانستان در طول تاریخ به زبان فارسی بوده‌است. فارسی، زبان اکثر مردم افغانستان است. یک پشتون با یک تاجیک به فارسی حرف می‌زند. یک ازبک با یک پشتون فارسی حرف می‌زند. فارسی، زبان دانشگاه و اجتماع افغانستان است. حتی خیلی از پشتون‌ها در مناطقی از افغانستان پشتو نمی‌دانند و فارسی حرف می‌زنند. طالبان با الهام‌گیری از پان‌ترکیسم در ترکیه، پان‌پشتونیزم را پایه‌گذاری کردند تا با این رویکرد حرکت کنند و تمام تلاششان هویت‌زدایی باشد. در افغانستان بر اساس آمار، 36 درصد تاجیک‌ها، 31 درصد پشتون‌ها و باقی هزاره‌ها و ازبک‌ها هستند. تاجیک‌ها بیشترین نفوذ اجتماعی را دارند. زبان پشتو و قوم پشتون اقلیت هستند و زبانشان هم زبان اجتماع نیست. تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ازبک‌ها هویت خودشان را دارند. حتی نام این کشور هم سال‌ها پیش با زور و تهدید گذاشته شده است؛ نامی که هویت ملی ما را نشان نمی‌دهد و مبتنی بر هویت یک قوم خاص بوده است». این شاعر و نویسنده اهل افغانستان در ادامه، از تأثیر اقدامات طالبان علیه زبان فارسی و ایستادگی و ظرفیت این زبان می‌گوید: «زبان فارسی در طول تاریخ مورد هجوم و کشاکش بوده و هیچ‌گاه بی‌دشمن نبوده است. هر فرهنگی که دارای ارزش‌هایی است، بر آن تاخته می‌شود. وقتی یونانی‌ها تخت جمشید را خراب کردند، در آن زیبایی‌هایی دیده بودند. فارسی هم زبانی با ارزش‌های بسیار است و در طول تاریخ با کشاکش مواجه بوده و عده‌ای مانند فردوسی از زیر خاک و خاکستر آن را بازسازی کردند. اما آن‌چه باعث می‌شود ما نگران زبان فارسی در افغانستان باشیم این است که طالبان، زبان فارسی را از پویایی و زایایی‌اش که متون ادبی و شعر تولید می‌کرد، تهی می‌کنند. با این وضعیت، ما به عنوان نیروهای فرهنگی نمی‌توانیم ادبیات تولید کنیم. شعر افغانستان تازه داشت شکوفا می‌شد؛ روزانه کتاب‌های گوناگون منتشر می‌شد، اما با ظهور طالبان تمام منابع و ظرفیت‌های فرهنگی و فکری افغانستان آواره شدند. ما نگران فارسی نیستیم؛ فارسی از دل خاک و خاکسترهای دشمنان بزرگی بیرون آمده‌است. آن‌چه برای ما مایه نگرانی است، این است که ظرفیت‌ها و جریان‌یافتگی‌هایی را که داشت نسبت به فرهنگ شکل می‌گرفت، دوباره از دست دادیم که برای ما زیان‌بار است. این موضوع، ما را از کاروان جریان‌های فکری و فرهنگی عقب می‌برد».

  ناکامی در انتظار طالبان

در این میان،دکتر میرجلال‌الدین کزازی، استاد زبان و ادبیات فارسی، اقدامات طالبان علیه زبان فارسی را از سرِ شتابزدگی و خام‌اندیشی و با انگیزه‌های غیرفرهنگی می‌داند و می‌گوید: «این کارها اگر اثری هم داشته باشد، این اثر زمانی دراز کارا نخواهد بود. زبان فارسی زبانی است که بارها از بوته آزمون‌های دشوار تاریخی سربلند بیرون آمده‌است. در تازش‌های گوناگون که به سرزمین‌های ایرانی انجام گرفته است، کسانی کوشیده‌اند که این زبان را براندازند، اما ناکام مانده‌اند. مردم افغانستان این زبان را زبان تاریخی خویش می‌دانند و چیستیِ خود را در گرو آن می‌شناسند. من نمی‌انگارم که چنین کارهایی بتواند زبان پارسی را از کشوری مانند افغانستان بسترد و آن را از میان ببرد».   درباره وضعیت فارسی در افغانستان  خوش‌خیال نباشیم یعقوب یسنا از جمله استادان زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه کابل بود که با روی کار آمدن طالبان به همراه تعداد زیادی از استادان فارسی‌زبان از این دانشگاه اخراج شده‌است. او درباره اقدامات اخیر طالبان علیه زبان فارسی در افغانستان می‌گوید: «اقدامات طالبان، علیه زبان فارسی، هم غیربشری است و هم از نظر مناسبات قومی و اجتماعی نادرست است. در افغانستان، اکثریت جمعیت زبانی را فارسی‌زبانان تشکیل می‌دهند. همه اقوام از قبیل پشتون، ازبک و… در صحبت‌های روزمره، تجارت، سیاست و دانشگاه‌ زبان فارسی را به‌عنوان زبان مشترکشان استفاده می‌کنند. متأسفانه طالبان، زبان فارسی را در سراسر افغانستان از تمام نامه‌نگاری‌های رسمی و دولتی عزل و واژه‌های پشتو را جایگزین کرد. حذف جشن نوروز از تقویم افغانستان و کنار گذاشتن تقویم خورشیدی از دیگر اقدامات طالبان در جدال با فرهنگ و زبان فارسی است». این پژوهشگر زبان و ادب فارسی تصریح می‌کند: «از دیگر جدال‌های طالبان با زبان فارسی، اخراج 50 استاد فارسی‌زبان از دانشگاه بلخ بود و این اقدام به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم درباره کارمندان فارسی‌زبان و هزاره در ادارات افغانستان نیز در حال انجام است. این در حالی است که پشتون‌ها در همه ادارات حفظ ‌شده‌اند. اگرچه هم‌اکنون روزنامه‌ها و نشریات فارسی‌زبان اندکی فعالیت دارند، اما به آینده فعالیتشان چندان خوش‌بین نیستیم. طالبان نسبت به گذشته عمل‌گرا شده و حذف نامه‌نگاری به زبان فارسی از ادارات و برکناری استادان فارسی‌زبان اولین اقدام آن‌هاست و بی‌شک آخرین اقدام آن‌ها نیست». یسنا در پاسخ به این‌که وظیفه فارسی‌زبانان در برابر این هجمه‌ها چیست، می‌گوید: «طبیعتاً کاری از دست فارسی‌زبانان افغانستانی که بیشتر آن‌ها مردم عادی هستند، برنمی‌آید. آن‌ها فقط می‌توانند زبان فارسی را در خانواده‌های خود زنده نگه‌ دارند. رسانه‌های مستقل افغانستان باید هر چه بیشتر به این تخلفات بپردازند تا توجه جوامع بین‌المللی را به این موضوعات جلب کنند. انگلستان و روسیه در پی از بین بردن وحدت منطقه هستند و برای رسیدن به این خواسته‌، از صد سال گذشته زبان فارسی را در شبه‌قاره هند و آسیای میانه هدف قرار داده‌اند. هم‌اکنون، این خطر، بیخ گوش افغانستان رسیده است. تمام فارسی‌زبان‌ها باید در قبال این سیاست طالبان اقدام کنند. در این میان، ایران می‌تواند تصمیمات مهمی را اتخاذ کند. بعضی از ما فارسی‌زبانان با این خوش‌باوری که زبان فارسی،‌ زبانی استوار است و مانند سیلی، بی‌مهری‌ها را کنار می‌زند و همچنان زنده می‌ماند، سکوت کرده‌ایم، اما این خوش‌خیالی است؛ زیرا همان‌طور که این زبان از شبه‌قاره هند و آسیای میانه برچیده شد، از افغانستان هم در حال برچیده شدن است. بعد از این اتفاق، تنها کشور ایران، فارسی‌زبان خواهد بود و در آن روز کار از کار گذشته است. این‌گونه به نظر می‌رسد که سازمان‌هایی مانند شورای گسترش زبان فارسی و سایر نهادهایی که در ایران حضور دارند، باید برای جلوگیری از این خطر بزرگ که وحدت زبانی کشورهای فارسی‌زبان را هدف قرار داده‌‌است، وارد عمل شوند».

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-07-16