امروز انارام ایزد از ماه آذر سال 3757 زرتشتی، یکشنبه 24 آذرماه 1398 خورشیدی، 15 دسامبر 2019 میلادی
چنین روزی، در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۳۲ شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با ۱۸ خط و با ریاست شهربانی آغاز به کار کرد.
شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه یکی از شرکتهای زیر مجموعه شهرداری تهران است که در ۲۵ فروردین ۱۳۳۵ به موجب “قانون تأسیس شرکت اتوبوسرانی عمومی” (۱۶ بهمن ۱۳۳۱، مجلس شورای ملی) تأسیس شد.
۱۶ بهمن ۱۳۳۱ قانون بنیاد شرکت اتوبوسرانی عمومی به تصویب مجلس شورای ملی رسید، و ۱۱ بهمن ۱۳۳۴ آییننامهی اجرایی این قانون نیز در ده ماده از سوی هیات وزیران تصویب شد. سرانجام، ۲۵ فروردین ۱۳۳۵ شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به عنوان نخستین شرکت سهامی اتوبوسرانی عمومی ایران با سرمایه ۳۰۰ میلیون ریالی (۳۰٬۰۰۰ سهم ۱۰٬۰۰۰ ریالی بانام) به شماره ۵۱۳۷ به ثبت رسید و محل قانونی آن در ساختمان شهرداری تهران تعیین شد. ۵۱٪ سهام این شرکت به نام شهرداری تهران و ۴۹٪ باقیمانده به نام اتوبوسداران سابق تهران شد. هیئت مدیرهای هفت نفری نیز مسئولیت اداره این شرکت را بر عهده گرفت. این شرکت از تیر ۱۳۳۵ با راهاندازی خط یک با کرایه بلیت یک ریالی خدمات اتوبوسرانی خود را آغاز کرد.
انارام ز پیران شنیدم چنان
كه می خورد باید به رطلِ گران
در گاهشمار زرتشتی سال به ١٢ ماه ٣٠ روز بخش میشود كه هر روز به نامی آراسته است. امروز سیاُمین روز از ماه آذر در گاهشمار زرتشتی است و «انارام» نام دارد.
سیامین روزماه انیران یا انارام، به معنی فروغ بیپایان جهان مینوی است. در اوستا: «اَنَغرِرَاوچَ» است. انارام به چم «روشنایی بیپایان» است. برابر با آموزشهای اشوزرتشت؛ کسانی که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زندگی میکنند و با دروغ و ناپاکی مبارزه میورزند، سرانجام به سرای نور و سرور خواهند شتافت که سرشار از خرسندی و شادمانی برای آنهاست. این سرا، همان خانه واپسین و جایگاه روشنایی و فروغ بیپایان است. زرتشتیان در این روز به سفر میروند و اهورامزدا را به شوند دادههای نیکش ستایش میکنند.
گل «مرو اردشیران» نماد انارام در دین زرتشتی است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
انارام ز پیران شنیدم چنان / كه می خورد باید به رطلِ گران
بیار ای نگار آن می مشکبوی / كزو نافه مشك یابی دهان
دل اندر كم و بیش گیتی مبند / همی دار جان را همی شادمان
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
موی و ناخن پیرای و زن به زنی کن که فرزند نامور زاید.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
در این روز جامه بیفزای بر / بدوز و بپوش و بیارای بر
(اَنیران) بود نیک، زن خواستن / همان ناخن و موی پیراستن