امروز آسمان ایزد از ماه آذر سال 3757 زرتشتی، پنجشنبه 21 آذرماه 1398خورشیدی، 12 دسامبر 2019 میلادی
چنین روزی؛ 21 آذرماه به سال 1363 خورشیدی، استاد رشید شهمردان، پیر تاریخ زرتشتیان درگذشت.
رشید شهمردان در كتاب وزین و پرارزش «فرزانگان زرتشتی»، زندگی نامه خود نوشت خود را چنین آورده است:
«نگارنده این نامه را نام رشید، پور شهمردان، پور ایران، پور گشتاسب، پور بهرام، پور شهریار، ساكن بمبئی است. نیاكانش از مردم قریه حسینی، حومه تفت یزد، بوده و معروفند به طایفه (بهرام شهری)، و آن خاندان بسیار بزرگی است كه افراد آن در سراسر نقاط ایران و هند و اروپا پراكنده میباشند.
خاندان نگارنده همه در هندوستان زندگی میكنند. در روز دیبهمهر و فروردین ماه باستانی 1274 یزدگردی، برابر 5 آوریل 1905 میلادی در شهر بمبئی زاده شد. چون هفتساله شد، به اتفاق پدر برای آموزش فارسی به ایران رفت و پس از پاپان آموزشهای آغازین، دو سالی در درمانگاه “سررتن تاتا” كه به سرپرستی انجمن زرتشتیان ایرانی – بمبئی در آن زمان در یزد بنیان نهاده شد، به كار مشغول شد. سپس به بمبئی بازگشت و زیرنظر فرزانه دینشاه جی جی باهای ایرانی سلیسیتر در تعلیمات دینی و فلسفه صاحب اطلاعات گردید و در ضمن در كارهای ادبی و فارسی، آن فرزانه را یاری مینمود و بنا به تشویق او به نگارش رسالههای فارسی پرداخت.»
سپس در باره کتاب فرزانگان زرتشتی و پی گیری کار این کتاب مینویسد: «… در طی 14 سال اخیر در گردآوردن و نوشتن این كتاب كه شالودهی تاریخ زرتشتی است، رنج فراوان برده و به این امید دلخوش است كه نویسندگان همگروه در اكمال و اصلاح نقایص آن و تدوین كامل تاریخ زرتشتی جدا اقدام خواهند نمود.»
افزون بر این کتاب، استاد شهمردان كتابهای زیر را ــ پس از نوشتن فرزانگان زرتشتی ــ نوشت:
1. خردهاوستا با آوانویسی و معنا.
2. فهرست كتابهای موجود در كتابخانه اردشیر یگانگی.
3. پرستشگاههای زرتشتیان.
4. دانستنیهای آیین زرتشتی (ترجمه).
5. زرتشت و همرزمان او در ودا (ترجمه).
6. سال دینی زرتشتیان (ترجمه).
7. دین پایه زرتشتی (با همكاری دكتر حسین وحیدی).
8. تجدید چاپ و اضافات بر كتاب خردهاوستا با آوانویسی (با همكاری دكتر حسین وحیدی).
9. كتاب تاریخ زرتشتیان از پایان دوره ساسانیان تا به امروز.
مقاله های استاد در مجله های شناخته شده ایرانی به چاپ می رسید. از استاد شهمردان ده ها نوشته در زمینه تاریخ و فرهنگ زرتشتی به جای مانده است. هنوز نوشته های او درباره تاریخ پارسیان هند و کشتار زرتشتیان در دوره های تاریخ ایران برای پژوهشگران تاریخ بن مایه ای ارزشمند است. شایسته است با کوشش سازمان های انتشاراتی این نوشته ها گردآوری، ویرایش و انتشار یابد.
روانشاد استاد شهمردان، این بزرگمرد تاریخ و فرهنگ زرتشتی، در آخرین نامهای كه از آمریكا برای یكی از دوستانش نوشتهاست چنین میگوید:
«وضع من در اینجا چنان است كه در خانه محبوسم. وسایل بیرون رفتن ندارم. در اینجا همهكس باید ماشین داشته باشد. وسایل ارتباط عمومی ندارم. افزون بر این بهواسطهی حمله قلبی از پیادهرفتن به كلی بازماندهام. پسرم هم مدتی است در اینجا نیست، به مسافرت رفته و گرفتار است. همین كه كارم درست شد، از اینجا حركت میكنم. اگر من برای چند روز به ایران بیایم كه یادداشتهای خودم همراه با كتابهای لازمهام را بردارم و بروم، كه زحمتی فراهم نمیشود؟
مانگجی صاحب هنگام اقامت در ایران، نامههای زیادی به انجمن پارسیان نوشته كه همهی آنها در دوازده جلد دفتر بزرگی به خط شكسته گجراتی ضبط نمودهاند و آن در دفتر انجمن بمبئی بود و چون آن هنگام به واسطهی حمله قلبی سخت مریض بودم، و سپس برای شركت در كنگره ایرانشناسی سال 1350 به ایران دعوت شدم، مطالعه آن به دنبال افتاد. اینك خیال دارم اگر توفیقی بهدست آید و كمك مالی برسد، بهوسیلهی یك نفر از هندوان پیر خارج از بمبئی كه خط شكسته گجراتی را میتواند بخواند، آن را بررسی و چنانچه مطالبی داشته باشد، ترجمهی آن را برای شما بفرستم كه در انتشار آن اقدام نمایید. تازهیی در اینجا ندارم. زیرا كسی را نمیبینم و زرتشتیانی كه در سانفرانسیسكو هستند، همه به خود مشغولند و كسی به یاد این درویش نیست. امیدوارم فوری جواب بنویسید كه به تهیه حركت به ایران مشغول شده و از آنجا به بمبئی بروم…
اینك نیز فشار بر قلب زیاد شده و از كار بازماندهام. فقط اوستا میخوانم.»
فرزانه گرامی، استاد بزرگوار، پیر راه زرتشت، به آرزوهایش كه گردآوری و ترجمه دوازده جلد از اسناد تاریخی دستنویس زرتشتیان كه به زبان گجراتی بود، نرسید و متاسفانه در بامداد روز 21 آذرماه سال 1363 خورشیدی(1984میلادی) به سن 78 سالگی جهان را بدرود گفته، در گذشت . روانش شاد و نیكی نامش جاودانه باد. (نوشتار به قلم بوذرجمهر پرخیده)
آسمانروز ای چو ماه آسمان
باده نوش و دار دل را شادمان
بیستوهفتمین روز از هر ماه در گاهشمار مزدیسنی آسمان نامیده میشود. آسمان از آفریدههای اهورایی و ایزد نگهدارندهی سپهر. واژهی آسمان در اوستا به صورت اسن، اسمن، در پارسی میانه و در پازند به صورت آسمان آمده است. این واژه در اوستا به چم (:معنی) سنگ نیز به کار رفته است. آسمان نخستین آفریدهی اهورامزدا پیش از جهان مادی است که آغاز و انجام آن نادیدنی است. (یشتها فروردین یشت بند۳) و در اوستا ستوده شده است.آفرینش دیگر پدیدهها با آسمان در پیوند است. به این معنی که اهورامزدا از گوهر آسمان آب و از آب زمین را آفرید. و به یاری آسمان شادی را آفرید. “که در دوران آمیختگی که ”روزگار ماست” آفریدگان به شادی زندگی کنند. ایرانیان باستان آسمان را هفت پایه میدانستند. نخست ابر پایهی دیگر سپهر اختران، سه دیگر ستارگان آلوده نشده، چهارم بهشت که ماه بدان پایه ایستد، ششم گاه امشاسپندان، هفتم روشنایی بیکران که جای اورمزد است. در برخی منابع برای آسمان فقط سه پایه، ستاره پایه و ماه پایه و خورشید پایه نام برده شده است اما در ادبیات پهلوی از هفت طبقهی آسمان یاد شده است. همکاران آسمان، شهریور، خور و مهر و انارم ”انغر روشن ”میباشند.
آسمان نخستین گیتیایی اهورامزداست و در گهنبار میدیوزرم آفریده شده است. آسمان از آفریده های بسیار زیبا و ستودنی اهورامزداست. آسمان برای ایرانیان باستان سرچشمه نور و گرمای خورشید بوده و همان گونه که خورشید نیایش می شده، آسمان هم ستوده می شده است.
در شاهنامه آمده است:
« مه بهمن و آسمان روز بود / که فالم بدین نامه پیروز بود».
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
آسمانروز ای چو ماه آسمان / باده نوش و دار دل را شادمان
جان ز باده شاد كن زیرا كه عقل / باده را بیند همی شادی جان
هر زمان باده خور ای تازه چو گل / تازه كن شادی به باده هر زمان