امروز روز دی بهآذر ایزد از ماه آذر سال 3757 زرتشتی، شنبه دوم آذرماه 1398 خورشیدی، 23 نوامبر 2019 میلادی
در چنین روزی، دوم آذرماه 1305 خورشیدی دکتر پرویز شهریاری، چهرهی ماندگارِ آموزشِ نوینِ ریاضیات در کرمان زاده شد.
پرویز شهریاری زاده دوم آذرماه ۱۳۰۵ خورشیدی در کرمان (درگذشته ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱) در تهران ریاضیدان، مترجم، نویسنده، معلم ریاضیات، روزنامهنگار و از چهرههای ماندگار ایران در زمینه دانش و آموزش بود.
این شخصیتِ برجسته عرصه علم و آموزش و فرهنگ و سیاستِ تاریخ معاصر ایران، بیش از چهارصد جلد کتاب در زمینههای ریاضیات، تاریخ، فلسفه و ادبیات تألیف و ترجمه کرده و نیز بیش از هزار عنوان مقاله از او در نشریات مختلف به چاپ رسیدهاست.
دکتر پرویز شهریاری بیشک از مفاخر علم ریاضی بود و در میان چهرههای ایرانی مسلط به این علم استادی یگانه بود، اما او افزون بر این که آگاه به علم ریاضیات بود، فراز و نشیبهای گوناگون دیگری را نیز در عمر ۸۶ سالهی خود در عرصههای گوناگون زندگی پشت سر گذاشت که شاید پر بیراه نباشد که بگوییم هماره زیر سایهی چهرهی علمی او پنهان شد.
پرویز شهریاری دهقانزادهای زرتشتی بود که در دومین روز آذرماه ۱۳۰۵ در محلهی دولتخانهی کرمان به دنیا آمد. شهریار پدر پرویز شهریاری در ۴۶ سالگی و در یکی از روزهای سرد زمستان ۱۳۱۷ درگذشت. پرویز آن زمان ۱۲ سال بیشتر نداشت و با مرگ پدر زندگی سخت آنان سختتر از پیش شده بود و باید برای گذران زندگی همگی کار میکردند. مادرشان گلستان خانوم در خانه نخریسی میکرد. پرویز شهریاری در این باره میگوید: «انگشتان مادرم همیشه خونآلود بود. زنها در کارگاه اغلب با هم با صدای بلند میخواندند: کارها نیکو شود اما به صبر/ پنبهها جیقو شود اما به جبر».
افزون بر مادر، پرویز به همراه خواهر بزرگتر و برادر کوچکترشان هرمز هم همزمان با تحصیل کار میکردند. تنها فرزند خانه که کار نمیکرد سهراب کوچک بود که آن زمان تنها ۴ سال داشت.
در چنین شرایطی اما تمامی فرزندان تحصیلات خود را ادامه دادند. موضوعی که شهریاری آن را مدیون و مرهون منش مادرشان گلستان خانوم میداند: «این واقعیت را که همهی ما توانستیم به تحصیل خود ادامه دهیم، مدیون روشنبینی و فداکاری مادرمان هستیم. بارها تاجرهایی از کرمان و بم برای دکان – شاگردی و خانه – شاگردی به سراغ من آمدند؛ من هم در دل ناراضی نبودم چون دستکم امیدی به بدست آوردن تغذیه بهتر بود اما مادرم مقاومت میکرد. او میگفت تا جایی که لازم است جان میکنم ولی اجازه نمیدهم بچههایم درسشان را رها کنند».
تا سال سوم دبیرستان نظام قدیم را دبیرستان ایرانشهر گذراند و معلمی را نیز از همان سال سوم دبیرستان در ۱۵ سالگی با تدریس حساب و هندسه در کلاس پنجم دبستان که در همان ساختمان دبیرستان ایرانشهر بود آغاز کرد. کاری که تا پایان عمر با وجود همه فراز و نشیبهای زندگیاش هرگز حتی لحظهای از آن جدا نشد.
شهریاری بعد از پایان دوره اول دبیرستان به دانشسرای مقدماتی کرمان رفت. یکی برای آنکه کمک خرجی ماهی ۸۰ ریال شاگردان دانشسرا را دریافت کند و دیگر آن که از امکان آموزگاری و داشتن شغلی معین که پس از دو سال تحصیل در دانشسرا ممکن میشد، برخوردار شود: «در آن زمان دو گروه به دانشسرای مقدماتی میرفتند. آنهایی که دل به کمک خرج و کار بعد از تحصیل بسته بودند و آنها که قدرت تحمل درسهای دبیرستانی را نداشتند. من از گروه اول بودم.»
در خوردادماه ۱۳۲۳ دوره دانشسرای مقدماتی را به پایان برد اما بهجای آموزگاری برای ادامه تحصیل به تهران آمد. آن زمان سه کلاس مقدماتی در محل دانشسرای عالی در نزدیکی میدان بهارستان تهران برای آنها تشکیل شده بود؛ ادبی، طبیعی و ریاضی. پرویز شهریاری نخست به واسطه علاقه وافری که به ادبیات داشت وارد کلاس ادبی شد اما یک ماه بعد کلاس خود را عوض کرد. دلیل این تصمیم شلوغی کلاس ادبی بود که چیزی حدود ۲۰۰ دانشآموز حضور داشتند که امکان یادگیری را از او میگرفت.
بدین ترتیب هرچند علاقه نخستش ادبیات و تاریخ بود اما سرنوشت او را به کلاس ریاضی فرستاد، کلاسی که تنها ۶ دانشآموز داشت. با پایان کلاس مقدماتی که نقش سال آخر دبیرستان را داشت میخواست به دانشکده فنی دانشگاه تهران برود اما آن زمان بود که اطلاع یافت تنها میتواند به یکی از دو دانشکده علوم یا ادبیات – آن هم برای دبیری – برود و حق ورود به دانشکده دیگری را ندارد. اینچنین بود که رشته ریاضی دانشکده علوم را انتخاب کرد. شهریاری به زبان فرانسه مسلط بود و زبان روسی را نیز در مدت ۹ ماه، بهگونهایی خودآموز و از روی یک کتاب فرا گرفت و از همان زمان، دست به تألیف و ترجمه زد. نخستین ترجمهای که از او به چاپ رسید،نخستین اثر ترجمه خود را در سال ۱۳۳۱ با عنوان «تاریخ حساب رنه تاتون» منتشر کرد. وی از همان سال، تحصیلات خود در دانشکدهی علوم را ادامه داد و در کنار آن تا ۲۸ امردادماه سال ۱۳۳۳ سردبیری هفتهنامه «وهومن» را برعهده گرفت.
شهریاری، سرانجام در خورداد ماه سال ۱۳۳۲ لیسانس ریاضی دانشکده علوم و لیسانس دانشسرای عالی را دریافت کرد و با حکم آموزش و پرورش تا خورداد ماه ۱۳۳۳ به تدریس در دبیرستانهای شیراز پرداخت.
شهریاری را بسیاری به عنوان استاد ریاضی و نویسنده کتب دانشگاهی میشناسند. پر بیراه هم نیست که او با تالیف ۱۱۰ جلد کتاب و ترجمه و تالیف توامان بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب از پرکارترین نویسندگان و مترجمان ایرانی است اما او افزون بر اینها در ساخت نهادهای علمی هم دستی داشته است. بنیاد دبیرستان خوارزمی در سال ۱۳۳۹، مدرسهی دخترانهی مرجان در سال ۱۳۴۰ و مدرسه عالی علوم اراک در سال ۱۳۵۳ از دسته کارهای ارزندهی اوست. شهریاری، خود تا سال ۱۳۵۶ در این مدرسه عالی که با کمک دکتر عبدالکریم قریب و دکتر حسین گلگلاب راهاندازی کرده بود، تدریس کرد. وی همچنین از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۲ مسوولیت نشریههای جانبی دانشگاه آزاد و از سال ۱۳۵۶ تا اسفند ۱۳۷۱، انتشار ۷۰ شماره از مجله «آشتی با ریاضیات» و «آشنایی با ریاضیات» و هفت شماره از نشریه «آشنایی با دانش» را بر دوش داشت. شهریاری بعدها دبیرستان خوارزمی را به گروه فرهنگی خوارزمی و مدرسهی مرجان را به گروه فرهنگی مرجان تبدیل کرد که به عنوان اولین کلاسهای کنکور در ایران شناخته میشوند.
شهریاری، در سال ١٣۴۵ به دلیل سالها فعالیت در ریاضیات، نشان درجه یک علمی دریافت کرد. او همچنین از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۹ در کنار فعالیتهای وسیع آموزشی خود ۹۰ شماره از مجله «سخن علمی و فنی» را منتشر کرد. او از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۴ سرپرست دفتر ترویج علوم وزارت آموزش عالی بود و در آن مدت، نشریهای به نام «مسائل دانشگاهی» برای استفاده استادان دانشگاهها منتشر میکرد.
شهریاری که در طول حدود ۹ دهه عمر خود بیش از ۱۰۰۰ مقاله به رشته تحریر درآورد، در سال ۱۳۴۲ همزمان با تدریس در دانشکدۀ فنی دانشگاه تهران، انتشارات خوارزمی اقدام را بنیاد کرد. نشری که بعدها به یکی از بهترینها در زمینه نشر کتابهای دانشگاهی تبدیل شد. انتشارات توکا از دیگر یادگارهای شهریاری است که در سال ۱۳۵۳ به کوشش او بنیاد شد.
سردبیری نشریه «چیستا» از دیگر فعالیتهای علمی و فرهنگی او بود که از شهریور ماه ۱۳۶۰ تا زمان درگذشت تداوم داشت. افزون بر این او از سال ۱۳۷۹ تا مهر ماه ۱۳۸۰، ۱۷ شماره از ماهنامه «دانش و مرد» را منتشر کرد.
شهریاری در سال ١٣٨١ از دانشگاه کرمان دکترای افتخاری ریاضیات گرفت و در سال ١٣٨۴ به عنوان چهره ماندگار علمی در رشته ریاضیات برگزیده شد. بیگمان پرویز شهریاری در آسمان علم و فرهنگ ایرانی تکستارهای درخشان بود که هرچند زندگی خاکی را بدرود گفت اما با توجه به یادگارهایی که از خود برجای گذاشته، پرتوافشانی و تاثیرگذاریاش بر زیست علمی ایرانیان بیوقفه و تمام ناشدنی خواهد بود. یادش گرامی باد.
دی یکی از نامهای اهورامزداست و در اوستا، دَثوش یا دَدوش یا دَذوه فرنامی و به چم آفریننده، جهاندار زیباییهاست. دی اوستایی دَثوش به چم : پروردگار و دادار هست. روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی، به آتشکده رفتن، آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.
روز دی است خیز و بیار ای نگار می
ای ترک، می بیار كه تركی گرفت دی
دیبآذر، روز هشتم از هر ماه در گاهشماری زرتشتیان است. دی یکی از نامهای اهورامزداست.
«دی» (اوستایی:«دَثوش») به چم (:معنی) پروردگار، دادار، آفریننده و جهاندار زیباییها است. در گاه شماری زرتشتی، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده میشود، سه روز دیگر به نام اهورامزدای بیهمتاست که به واژهی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.
در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته میشود. روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر، روز هشتم هر ماه، دی به مهر، روز پانزدهم از هرماه، دی به دین، روز بیست و سوم از هر ماه. برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژهی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی بآذر روز آذر است.
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
روز دی است خیز و بیار ای نگار می
ای ترک، می بیار كه تركی گرفت دی
می ده برطل و جام كه در بزم خسروی
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به می
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
سر شوی و موی و ناخن پیرای
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (دیبآذر) اندر سر و تن بشوی/ بپیرای ناخن، بیارای موی