امروز روز مانترهسپند ایزد از ماه آبان سال 3757 زرتشتی، پنجشنبه 23 آبانماه 1398 خورشیدی،14 نوامبر 2019 میلادی
در چنین روزی، 23 آبانماه در سال 1345 خورشیدی، سعید نفیسی، ادیب و دانشمند ایرانی درگذشت.
با این که 49 سال از مرگ سعید نفیسی می گذرد اما به بهانه کتاب و کتابخوانی بیمناسبت نیست که از مردی یاد شود که خود مانند یک کتاب زندگی کرد و بد نیست بدانیم کتاب، موجودی جدای نویسنده نیست و حتی اگر به تئوری مرگ مولف باور داشته باشیم و اثر را از خالق اثر جدا بدانیم اما باز هم در کار کتاب باید از نویسنده کتاب هم یاد شود و نمی توان تا صحبت از کتاب می شود.
او را می توان بنیانگذار نشر دانشگاهی در ایران نیز دانست. نخستین استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران، مسلط به زبانهای یونانی، لاتین، فرانسه، روسی، اردو، پشتو، عربی و فارسی و بنیانگذار شیوه داستان نویسی که در خرداد ماه 1274 خورشیدی در تهران به دنیا آمد. در پانزده سالگی برای ادامه تحصیل راهی شهر نوشاتل سوئیس و سپس دانشگاه پاریس شد و در سال 1297 پس از اتمام تحصیلات به ایران بازگشت و ضمن تدریس در مدارسی همچون دارالفنون و مشغولیت در وزارت فوائد عامه به گروه نویسندگان مجله دانشکده پیوست و با ملک الشعرای بهار همکار شد.
یگانه منبع درآمد او همانا از تدریس در دانشگاه بود چرا که تحقیق و پژوهش و چاپ کتابهای تاریخی و ادبی درآمد چندانی را برای او رقم نمیزد و تنها عشق بود که نفیسی را وادار به فعالیت میکرد. به همین دلیل هم پس از بازنشستگی، زمان کوتاهی را در تهران به سر برد و سپس با دل کندن از بزرگترین دارایی خود که کتابخانهی شخصیاش بود و با حراج کتابهایش، اندک سرمایهای جمع کرده و راهی پاریس شد تا با حقوق بازنشستگی و روی آوردن به زندگی دانشجویی، تحقیق روی کتابهای خطی و تاریخ ایرانی موجود در کتابخانهی ملی فرانسه را آغاز کند.
در یادنامهی سعید نفیسی در دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در سال 51 خورشیدی چاپ شده، آمده است که 160 اثر به خط او موجود است که چاپ نشده و نشان میدهد نفیسی بیش از آنچه گمان میرود پر کار بوده است.
زندگی در پاریس، دوری از وطن، دوستان و به ویژه مجموعه کتابهایش برای استاد نفیسی گران و سخت بود. همسرش «پریمرز نفیسی» گفته بود: «نفیسی واقعا عاشق کتاب بود. او مصرف مفید و به جای پول را فقط در خریدن کتاب می دانست؛ تا جایی که هزینه ضروری ترین احتیاجات شخصی خود را در راه خرید کتاب صرف می کرد».
استاد اما از بیماری آسم و قلنج رنج میبرد و در 75 سالگی هنگامی که برای شرکت در نخستین کنگره ایران شناسان به ایران آمده بود، در آبان 1345 در تهران درگذشت.
سعید نفیسی، چهل سال آخر زندگی بیشتر آثار روسی درباره ایران را گردآوری کرد. همچنین آثاری همچون ترجمه «آدام متیسکیه ویچ»، «ایلیاد، اثر همر»، «پل و ویرژینی، اثر برناردن دوسن پیر»، «آرزوهای بر باد رفته، اثر انوره دو بالزاک»، «ادیسه، اثر همر» و نیز نگارش کتابهایی از جمله «آخرین یادگار نادرشاه – نمایشنامه – 1306»، «فرنگیس 1310»، «ستارگان سیاه – مجموعه داستان – 1317»، «ماه نخشب – مجموعه داستان – 1328»، «آتش های نهفته – یا حساب ها در نیامد – 1320»، «نیمه راه بهشت – داستان – 1332» و «گلچینی از دیوان سعید نفسی، 1333» برخی از آثار سعید نفیسی را تشکیل می دهند.
در اوستا «مانترَسپِنتَ»، فارسی میانه «اَمَهرَسپنت» و فارسی امروز «ماراسپند» و «مانترسپند» آمده است. وی ایزد و نگاهبان آب است.
ای دلارام روز ماراسپند
دست بیجام لعل مِی، مپسند
بیست و نهمین روز ماه، مانترهسپند دو بخش دارد؛ نخست مانتره یا منتره به معنای سخن اندیشه برانگیز و دوم سپند یعنی مقدس. ایزد ماراسپند نگهبان گاه و روز و خرد و گوشها و چشمهاست. مانترهسپند به چم گفتار نیک، پاک و سپندینه و سخن فزونی بخش است.
اشوزرتشت سرودهای خود گاتها را مانتره که همان سخن اندیشهبرانگیز است نامید. مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است. مانترسپند ایزد درمانگری ست و به چم آرام بخش روانها هم آماده است و شفا میبخشد قلبهای خسته انسان در رنج را.
مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است. مانترسپند ایزد درمانگری است و به چَم آرامبخش روانها هم آمده است و قلبهای خستهی انسانها را در رنج و سختی شفا میبخشد.
«مانتره» یکی از واژههای بنیادین گاهانست. این کلمه از ریشه من به چم اندیشیدن و در کل به چم وسیله اندیشه کردن و یا موجب اندیشه برانگیزی آمده است. اما روانترین ترجمه کلام اندیشه برانگیز است. اشوزرتشت در گاتها، سرودهای خود (گاهان) را مانتره مینامد. همچنین در اوستا ، او ِستاهای «اَشِم وُهو» و «یَـتااَهو = اهونـَوَر» به نام مانتره شناخته میشوند. سراینده مانتره نیز «مانترن» نامیده میشود.
ویژگیهای مانتره :
درمان بخشی
در گاهان در هات ۴۴ بند ۱۶ ،
از درمان بخشی و به عبارتی همان جنبه روان شناسی مانتره اشاره شده است.
الهام گونه بودن:
اشوزرتشت فردی است که با الهام از جهان ِ پیرامون خویش (چه درون و چه محیط) به تعالی رسید ، وی مانتره را هم نوعی الهام (چه درونی و چه از محیط) میداند.
موسیقیایی بودن:
یکی از شروط مانتره بودن ِ یک سخن ، موسیقایی بودن آن است.
توانایی اهورایی مانتره:
در گاهان برای تاثیر کلام مانتره بر اقشار مردم و سعادت آنها بسیار گفته شده است.
از آن چه که در متون اصلی دین ِ ما گاتها و قسمتهای اصلی اوستا بر میآید، مانتره جزئی از نوای خداوندی است که به مانند «فرَوَهَر» در وجود هر آدمی قرار داده شده است و در اصل توانایی اندیشه برانگیزی است و از آن جایی که خداوند «مبدا خرد» است، پس مانتره هم توانایی اندیشمندی و اندیشه برانگیزی است، که یک انسان از آن بهرهمند میشود و نیز مانتره کلامی است از همین نوع که از مانتره ِ وجودی انسان به صدا در میآید و به مانتره وجودی انسان دیگری میرسد و آن را بر میانگیزد.
چه نیکو و زیباست در این روز خواندن گاتها. پیدایی و روایی دین نیک اندر جهان به دست مانترسپند است و میتوان نیکی دین را به وسیله مانترسپند از آن خویش کرد. گویند هر کس در این روز زاده شود دلیر باشد.
نماد این روز «کرکم» یا همان گل زعفران است
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
ای دلارام روز ماراسپند
دست بیجام لعل مِی، مپسند
خرمی در جهانِ خرم بین
شادمانی كن و به ناز بخند
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
جامه افزای و دوز و پوش و زن به زنی کن که فرزند تیز ویر ( باهوش) و نیک زاید.
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
زن تازه در (ماراسفند) گیر / که فرزند نیک آید و تیز ویر
یاد روز 23 آبانماه:
– روز جهانی دیابت
– 1889، زاد روز جواهر لعل نهرو، وی از رهبران جنبش استقلال هند و کنگره ملی هند بود.