نگار نوشادی، ترانه سرای زرتشتی و هنرمند کرمانی با همکاری شهراد طاوسیان، خوانندهی همکیش، ترانهی “سفر کن” را منتشر کردند.
نگار نوشادی، چندین سال است که در عرصهی ترانهسرایی به صورت حرفهای کار میکند و تاکنون شمار زیادی آهنگ با ترانههای این هنرمند زرتشتی منتشر شده است. ترانهی سفر کن را نگار نوشادی نوشته، با صدای شهراد طاوسیان به اجرا در آمده است. این نخستین همکاری این دو هنرمند است. ملودی و تنظیم این آهنگ را علی ملکپور انجام داده است.
نگار نوشادی در گفتوگو با امرداد از چگونگی شکلگیری این همکاری گفت: این ترانه را ۳ سال پیش، پس از درگذشت پدرم برای او نوشتم. پس از مدتی، شهراد كه شوربختانه وی نیز همان دوران پدرش را از دست داده بود، خواست تا این ترانه كه به گونهای نقطه اشتراک دردِ ما بود، را اجرا کند.
وی در ادامه با یادی از دوران گذشته، این ترانه را به پدر خود پیشکش کرد و گفت: قدیمها وقتی پدرم شعری مینوشت اولین نفر برای من میخواند و از وقتی هم كه من شروع به نوشتن كردم، همیشه دوست داشت اولین نفری باشه كه شعر تازه متولد شده و كوچک من را بشنوه. در حقیقت نمیدونم الان این شعر رو میشنوه و یا خیر. ولی دوست دارم این ترانه را به پدرم تقدیم کنم. كسی كه خونِ شعرهایش، در رگهایِ من است. امیدوارم پدرم در آرامش باشد.
نگار نوشادی ترانهسرای زرتشتی متن کامل ترانه را در اختیار امرداد گذاشت. وی در این باره گفت: متن اصلی ترانه کمی طولانی بود و برای قالب آهنگ، به ناچار بخشهایی برای اجرا حذف شد، ولی چون این شعر برای من جنبهی شخصی دارد، بطور كامل نوشتم. به ویژه بخشهایی از شعر که برای اجرا حذف شد را بیشتر دوست دارم. پس خوشحال میشوم که خوانندگان هم متن كامل شعر را بخوانند:
سفر کن تا ببینی دور از اینجا
چه دنیای بزرگی پیشِ روته
برو از این قفس میدونم اینو
سفر کردن همیشه آرزوته
.
همیشه دستامو محکم گرفتی
همیشه مهربون و خاص بودی
کسی حرفای قلبت رو نفهمید
بااینکه تو پراز احساس بودی
.
چه راحت دل بریدی از جهانم
چقد زود و چقد آسون رفتی
چه ساکت بودی تو دنیا عزیزم
چه ساکت ازتو دنیامون رفتی
.
دارم دیوونه میشم بی تو انگار
دیگه تا آخر دنیا همینم
دیگه تا آخر دنیا منم با
یه مشت حرفی که گیر کرده تو سینه م
.
چقد بوسه بدهکارم به دستات
چقد حرفا که تو قلبم میمونه
چقد سخته که چشم براه بمونم
دلت تنگ شه و برگردی به خونه
.
برو تا انتهای پر کشیدن
برو تا آسمون پر ستاره
همه جای زمین درد و عذابه
زمین لیاقتِ تو رو نداره
.
بذار چیزی نگم از حس قلبم
تا تو راحت بتونی پر بگیری
فقط اینو بدون تا آخر عمر
محاله توی ذهن من بمیری
.
تو میمونی توی قلبم، تو فکرم
توی روزای عمرم تا همیشه
منم اونی که مُرده نازنینم
اونی که مرده و زنده نمیشه
.
بگو چشمای معصومت بخوابن
یکی هرشب رو با گریه بیداره
یکی فهمیده اینو با نبودت
چقد بودن تو دنیا درد داره
.
قوی میمونه این روزای تلخُ
با اینکه غصه رو شونه ش سواره
قوی میمونه تا راحت بخوابی
قوی میمونه چون راهی نداره!
نگار نوشادی ترانهسرای جوان در پایان گفتوگو از روزبه بمانی مصرعی خواند و گفت: از بین تمام انسانها، «من حافظم اگه ترانهمو “تو” بشنوی!» همین برایِ من كافیه.
3 پاسخ
تبریک
خدا رحمتشان کند. روح در گدشتگان همانطوریکه همه میدانیم پدر و مادر هر کس برای نزدیکان اول بسیار ارجمندتر است. تا پدر و مادرمان را از دست ندهیم هیچگاه متوجه درد و اندوه نداشتن پدر و مادر را متوجه نخواهیم شد. روح عزیزان از دست رفته شاد باشد.
درود بر بانوی گرامی؛
❤نگار نوشادی❤
ترانه ی تان سرشار بود از احساس زیبایی که هر فردی با خوندنش
نخست آرزو می کنه که اهورای مهربان همیشه نگاهبان یکایک مادران و پدران بزرگوار باشه و سپس درود بر فروهر تمامی ماداران و پدران آسمانی بهشتی روان که
ای کاش لحظه های با هم بودنمان تا ابد مانا بود.
بانوی هنرمند؛ نگار جان
برایتان از صمیم قلب آرزوی تندرستی ، پیروزی و بهروزی داریم.