لوگو امرداد

کدام ویرایش شاهنامه برتر است؟

01خوانندگان شاهنامه همواره با این پرسش روبه‌رو هستند که از میان چاپ‌های فراوان این کتاب کدامیک درخور اعتماد است و برای خواندن مناسب‌تر شناخته می‌شود؟ این پرسش از آن‌رو مهم است که در بسیاری از چاپ‌های شاهنامه (حتا در برخی شاهنامه‌های ویرایش‌شده) بیت‌های افزوده‌ای که بی‌گمان از فردوسی نیست، فراوان است. آن بیت‌ها سبب گمراهی شاهنامه‌خوانان خواهد شد و به برداشت و فهمی نادرست از شاهنامه و درون‌مایه‌ی آن خواهد انجامید. در این جُستار به چاپ‌های ویرایش‌شده‌ی شاهنامه در ایران اشاره خواهیم کرد و ارزیابی شاهنامه‌شناسان را درباره‌ی درستی آن چاپ‌ها و کاستی‌های‌شان برخواهیم شمرد تا دریابیم کدام چاپ و ویرایش از شاهنامه برتر است.
اما پیش بررسی ویرایش‌های شاهنامه‌ که در ایران انتشار یافته‌اند، یا استادان ایرانی ویرایش‌گر آن بوده‌اند، باید به دو چاپ شاهنامه اشاره کنیم که در خارج ایران انتشار یافتند و در شمار نخستین گام‌ها برای ویرایش شاهنامه بودند؛ نخست چاپ ماکان و دیگری چاپ ژول‌مول. هر دو چاپ که اکنون ارزش علمی خود را از دست داده‌اند، بارها در ایران بازچاپ شده‌اند و اکنون نیز به فراوانی در بازار کتاب ایران یافت می‌شوند.
در سال 1829 میلادی افسری انگلیسی و آشنا با زبان فارسی، به نام تُرنر ماکان، ویرایشی از شاهنامه به‌دست داد و آن را در چهار جلد در هندوستان چاپ کرد. این نخستین چاپ علمی (انتقادی) همه‌ی شاهنامه بود. ویرایش او، اکنون ارزش پژوهشی ندارد. از سال 1838 تا 1378 نیز یکی از استادان فارسی‌دان فرانسوی، به نام ژول‌مول، همه‌ی شاهنامه را در هفت جلد انتشار داد. ویرایش او از شاهنامه برای زمان خود بسیار باارزش بود و سرآغاز ویرایش‌های سنجیده‌تر زمان‌های پس از آن شناخته می‌شود.
سرانجام زمانی فرارسید که استادان ایرانی خود در اندیشه‌ی ویرایش شاهنامه و به‌دست‌دادن چاپی علمی از آن برآمدند.
شاهنامه‌ی کلاله‌ی خاور؛ نخستین گام
در سال 1313 خورشیدی جشن باشکوهی از سوی دولت ایران به بهانه‌ی هزارمین سال سرایش شاهنامه برگزار شد. در این جشن شمار بسیاری از برجستگان ایران‌شناس جهان و شاهنامه‌پژوهان نامدار باشنده بودند و درباره‌ی سویه‌های گوناگون شاهنامه‌شناسی سخنرانی کردند و به گفت‌وگوهای علمی پرداختند. یکی از نکته‌های که درباره‌ی آن سخن گفته شده بایستگی چاپی ویرایش شده و علمی از شاهنامه بود. اهمیت این کار از چشم ناشران ایران پنهان نبود، اما انجام آن نیاز به زمان و فراهم آوردن دستنویس‌های کهن شاهنامه داشت. تا فراهم آمدن آن زمینه‌ها، محمد رمضانی، یکی از ناشران تهران و بانی انتشارات کلاله‌ی خاور، در سال 1312 (یکسال پیش از برگزاری کنگره) چاپی سربی و به خط نستعلیق، از شاهنامه انتشار داد. این چاپِ پنج جلدی، پیشگفتاری از غلامرضا رشیدیاسمی، ادیب نام‌آور آن روزگار، به‌همراه داشت. گویا در فراهم آوردن شاهنامه‌ی کلاله‌ی خاور از چند چاپ شاهنامه که پیش‌تر در خارج از ایران منتشر شده بود، بهره بُرده شده بود.
شاهنامه‌ی کلاله‌ی خاور اکنون به‌دور از ارزش علمی است و شمار بیت‌ها افزوده‌ی آن بسیار است. اهمیت آن را تنها باید در پیشگامی ناشر در به‌دست دادن چاپی بهتر از چاپ‌های سنگی آن زمانِ بازار کتاب ایران، قلمداد کرد. شاهنامه‌ی کلاله‌ی خاور اکنون نایاب است و تنها در کتابخانه‌ها و کتابفروشی‌هایی که کتاب‌های چاپی سال‌های دور را به خریداران عرضه می‌کنند، یافتنی است.
شاهنامه‌ی بروخیم، سنجش شاهنامه‌های چاپی
در کنگره‌ی هزارمین سال سرایش شاهنامه (1313 خ.) یان ریپکا، ایران‌شناس نامدار کشور چک و نویسنده‌ی کتاب «تاریخ ادبیات ایران»، و نیز مجتبا مینوی، پژوهنده‌ی نام‌آشنا، با پافشاری یادآوری کردند که هنوز چاپ ویرایش‌شده و درخور اعتمادی از شاهنامه در دست نیست و پیش‌نیاز هر پژوهشی درباره‌ای این اثر بزرگ چاپ ویرایش‌شده‌ای از آن است. در آن زمان تنها شاهنامه‌ی چاپ ژول‌مول فرانسوی و نیز شاهنامه‌ای فراهم‌آمده توسط فولرس در اختیار پژوهندگان بود و نیز شاهنامه‌ی کلاله‌ی خاور. چاپ فولرس نیز تنها نیمی از شاهنامه را دربرمی‌گرفت. دیگر شاهنامه‌های بازار کتاب ایران، در آن روزگاران، شاهنامه‌های چاپ سنگی بود که به‌هیچ‌رو اطمینان‌بخش نبودند و به کار پژوهش و بررسی نمی‌آمدند.
در پی آن یادآوری، کتابفروشی بروخیم درصدد برآمد که شاهنامه‌ای درخور اعتماد منتشر کند. بانی کتابفروشی بروخیم دو تُن از کلیمیان ایران به نام‌های اسحق و یهودا بروخیم بودند. کتابفروشی آن‌ها در خیابان فردوسی تهران بود و جایی برای فروش کتاب‌های چاپ خارج هم شناخته می‌شد.
تلاش کتابفروشی بروخیم برای انتشار شاهنامه‌، سرانجام در سال 1315 خورشیدی به بار نشست و آن‌ها شاهنامه‌ای در ده جلد منتشر کردند. در این کار، شماری از برجستگان ادیب ایران با بروخیم همکاری کردند. جلد نخست شاهنامه را مجتبا مینوی ویرایش کرد، جلدهای 2 تا 5 را عباس اقبال آشتیانی، جلد ششم را سلیمان حییم و جلدهای 7 تا 10 را سعید نفیسی. آن‌ها برای چاپ شاهنامه از چاپ‌های ژول‌مول، ماکان و فولرس (هر سه چاپ‌شده در خارج از کشور) بهره بردند، اما کار آن‌ها به‌هیچ‌رو «ویرایش» شاهنامه نبود و از هیچ دستنویسی استفاده نکردند. این نکته یکی از خُرده‌هایی (:ایرادهایی) است که به شاهنامه‌ی چاپ بروخیم می‌توان گرفت. این کتاب هرچند در آن سال‌ها بسیار درخور توجه و مهم بود اما اکنون در بررسی‌های شاهنامه‌شناسان از آن بهره‌ برده نمی‌شود؛ هرچند هنوز هم بازچاپ آن ادامه دارد. برای نمونه، چاپی از شاهنامه برپایه‌ی آن‌چه کتابفروشی بروخیم در دسترس قرار داده بود، در سال 1386 انتشار یافت. این را نیز بیافزاییم که شاهنامه‌ی بروخیم صد پرده نقاشی (کارِ هنرمندی به نام درویش‌پروده) داشت.
شاهنامه دبیرسیاقی، خوش‌خوان و آسان‌خوان
در سال 1335 خورشیدی، دکتر محمد دبیرسیاقی، استاد زبان‌وادبیات فارسی دانشگاه تهران، چاپ نوینی از شاهنامه‌ی فردوسی به دست داد. این چاپ در پنج جلد و برپایه‌ی ویرایش‌های تُرنر ماکان از شاهنامه‌ی چاپ کلکته‌ی هندوستان فراهم آمده بود. دبیرسیاقی با خوانش باریک‌بینانه‌ی آن، لغزش‌های چاپی را ویرایش کرد و شاهنامه‌ای خوش‌خوان و آسان‌خوان انتشار داد. افزون بر آن، شاهنامه‌ی چاپ بروخیم را هم از نگاه دور نداشت و در سال‌های پس از آن شاهنامه‌ی انتشار یافته‌ی خود را با دستنویس فلورانس (یکی از کهن‌ترین دستنویس‌ها شاهنامه) سنجید و برخی بیت‌های نسخه‌ی فلورانس را به چاپ خود افزود. کارِ دبیرسیاقی درخور توجه بود، به‌ویژه آن که بیت‌نمایی نیز به همراه شاهنامه‌ انتشار داد تا یافتن بیت‌ها برای خوانندگان شاهنامه آسان شود. در سال‌های نزدیک به روزگار ما نیز شاهنامه‌ی پنج جلدی خود را در 26 جلد کتابِ کوچک و کم‌برگ به‌دستیاری انتشارات قطره انتشار داد و در پایین رویه‌ها (:صفحات) معنی واژه‌های دشوار شاهنامه را به‌دست داد. بدین‌گونه شاهنامه‌ی او برای کسانی که می‌خواهند خواندن شاهنامه را آغاز کنند و با شیوه‌ی درستِ شاهنامه‌خوانی آشنایی بیابند، بسیار درخور استفاده است.
شاهنامه‌ی 26 جلدی دبیرسیاقی بارها چاپ شده و اکنون نیز در بازار کتاب ایران در دسترس خواستاران است. نکته‌ای که نباید از یاد بُرد آن است که اکنون با ویرایش‌های نوین و باریک‌بینانه‌ای که از شاهنامه انجام گرفته است (مانند: شاهنامه‌ی چاپ خالقی‌مطلق)، اعتبار علمی شاهنامه‌ی دبیرسیاقی چندان نیست؛ چرا که بیت‌های افزوده‌ای که بی‌گمان از فردوسی نیست، در چاپ او پُرشمار است. برای نمونه، «داستان رستم‌وسهراب» در چاپ دبیرسیاقی 1675 بیت است، در حالی که این داستان در چاپ خالقی‌مطلق (که بسیار علمی‌تر و باریک‌بینانه‌تر از شاهنامه‌ی چاپ دبیرسیاقی است)، 1021 بیت است. بیت‌های افزون‌ترِ چاپ دبیرسیاقی، بی‌گمان افزوده است و از فردوسی نیست. به همین‌گونه، «داستان سیاوش» در چاپ دبیرسیاقی 2906 بیت است اما در چاپ خالقی‌مطلق 2522 بیت است. بیت‌های افزوده‌ در دیگر داستان‌های شاهنامه‌ی دبیرسیاقی به همان‌سان فراوان و پُرشمار است. پژوهندگان شاهنامه در بررسی‌های علمی و تحقیقی خود از شاهنامه‌ی دبیرسیاقی بهره نمی‌برند و آن را در خور ارزش علمی نمی‌دانند، اما همان‌گونه که اشاره شد، چاپ دبیرسیاقی برای آشنایی آغازین با شاهنامه، درخور استفاده و راهگشاست.

02

شاهنامه‌ی چاپ مسکو، نخستین کوشش علمی برای ویرایش شاهنامه
در میان سال‌های 1960 تا 1971 میلادی، موسسه‌ی خاورشناسی فرهنگستان علوم جماهیر شوروی چاپ ویرایش‌شده‌ای از شاهنامه را در 9 جلد منتشر کرد. این چاپ تا سال‌های سال بهترین ویرایش شاهنامه شناخته می‌شد، اما در سال‌های کنونی با بررسی‌های باریک‌بینانه و سنجش متن ویراسته‌ی آن‌ها با دستنویس‌های کهن شاهنامه، نادرستی‌ها و بدخوانی‌های چاپ مسکو روشن شده است.
ویرایش شاهنامه را چند تَن از ایران‌شناسان نامدار شوروی (پیشین) و یک تَن از ایرانیان بردوش داشتند. سرپرست گروه در آغاز با یوگنی بِرتِلس بود و با مرگ او ادامه‌ی کار به عبدالحسین نوشین سپرده شد. جلد نخست شاهنامه‌ی چاپ مسکو با ویرایش گوزلیان و اسمیرنوا در 1960، جلد دوم با همکاری برتلس، گوزلیان، عثمانوف، اسمیرانوا و طاهرجانوف در 1962، جلد سوم با ویرایش اسمیرانوا و با سرپرستی نوشین در 1965، جلد چهارم تا هشتم با ویرایش عثمانوف در 1965 تا 1968 و سرانجام جلد نهم با ویرایش برتلس (پسر برتلسِ بزرگ) در 1971 انتشار یافت. ویرایش‌گران از دستنویس‌های کهنی از شاهنامه بهره برده بودند که تا آن زمان برای ویرایش شاهنامه استفاده نشده بود.
در ایران چاپ 9 جلدی مسکو را نخستین‌بار انتشارات گوتنبرگ به شیوه‌ی افست چاپ کرد و در سال‌های پس از آن از سوی ناشران بسیاری چاپ مسکو بازچاپ شد، تا آن که در سال 1373 دکتر سعید حمیدیان با ویرایش غلط‌های چاپی چاپ مسکو و نظم و ترتیبی علمی بخشیدن به آن چاپ، شاهنامه‌ی یادشده را در چهار جلد و به‌دستیاری انتشارات قطره روانه‌ی بازار کتاب ایران کرد. بدین‌گونه شاهنامه‌ی چاپ مسکو که در ایران نایاب بود، به‌شیوه‌ای چشم‌نواز در اختیار شاهنامه‌خوانان قرار گرفت.
شاهنامه؛ ویرایش قریب- بهبودی
در میانه‌ی سال‌های 1373 تا 1375، شاهنامه‌ای در پنج جلد با ویرایش مهدی قریب و محمدعلی بهبودی انتشار یافت و یک‌سال پس از آن به چاپ دوم رسید (انتشارات توس، 1374). شادروان مهدی قریب از پیشگامان شاهنامه‌شناسی و از استادان بنیاد شاهنامه بود که به همراه استاد مجتبا مینوی و شمار دیگر از برجستگان شاهنامه‌شناس، در دهه‌ی پنجاه سرگرم ویرایش شاهنامه‌ای بودند که شوربختانه به سرانجام نرسید.
قریب و بهبودی در ویرایش خود از شاهنامه یکی از دستنویس‌های کهن این متن را که در لندن نگه‌داری می‌شود و متن اصلی ویرایش شاهنامه‌ی چاپ مسکو بوده است، بازنگری کرده بودند تا آن را از لغزش‌های چاپ مسکو پیراسته سازند. از این‌رو، چاپ شاهنامه‌ی قریب- بهبودی را می‌توان متنی پیراسته از غلط‌ها و بدخوانی‌های چاپ مسکو دانست.
شاهنامه؛ ویرایش قریب
مهدی قریب به چاپ شاهنامه‌ای که به همراهی بهبودی انتشار داده بود بسنده نکرد و سالیانی دیگر را به کار ویرایش شاهنامه و به‌دست دادن متنی سنجیده‌تر از آن، صَرف کرد. ثمره‌ی تلاش او چاپ شاهنامه‌ای در دو جلد بود که در سال 1387 خورشیدی انتشار یافت. قریب در چاپ خود از به‌دست‌دادن پچین‌ها (:نسخه‌بدل‌ها) پرهیز کرده بود و متن خود را فروتنانه «علمی- انتقادی» ندانسته بود. با این همه کوشش او در سنجش 10 دستنویس کهن از شاهنامه و بازنگری چاپ‌های مسکو و خالقی‌مطلق، شاهنامه‌ی ویراسته‌ی او را در خور اهمیت نشان می‌داد. قریب توانسته با هوشمندی و آگاهی ژرف از ساختار و زبان شاهنامه، صورت درست بسیاری از واژگان شاهنامه را بیابد و شکل به‌هم ریخته‌ی آن‌ها را در چاپ شاهنامه، بازیابی کند. از این‌رو، شاهنامه‌ی چاپ مهدی قریب درخور ارزش بسیار است؛ هرچند همان‌گونه که اشاره شد، نداشتن پچین‌ها عیب و کاستی‌ای برای آن شمرده می‌شود.
شاهنامه؛ ویرایش‌ اتابکی
در سال 1375 خورشیدی پرویز اتابکی ویرایشی از شاهنامه را منتشر کرد. او برای آسان‌خوان کردن شاهنامه واژه‌های دشوار را معنی کرده است و با حرکت‌گذاری بیت‌ها به کمک خواننده آمده است تا بیت‌های شاهنامه را به درستی بخواند. این ویرایش در چهار جلد انتشار یافته است.
شاهنامه؛ ویرایش جیحونی
یکی از ویرایش‌های بسیار خوب شاهنامه که شوربختانه ارزش آن کمتر به چشم آمد، ویراسته‌ی مصطفی جیحونی است. او با تلاشی چندین ساله سرانجام توانست متن ویرایش‌شده‌ی شاهنامه را در سال 1379 خورشیدی انتشار دهد. این نخستین بار بود که شاهنامه‌شناسی ایرانی، بدون بهره‌گیری از چاپ‌های بیرون از ایران، شاهنامه را ویرایش می‌کرد. باریک‌بینی و روش‌مندی جیحونی در به‌دست‌دادن ویرایشی درخور اعتماد از شاهنامه شایسته‌ی یادکرد است. برخی از شاهنامه‌شناسان ویرایش او را برتر از چاپ مسکو می‌دانند. اما کار جیحونی با سکوتی معنادار، کم‌وبیش، نادیده گرفته شد!
شاهنامه؛ ویرایش سبحانی
چاپ دیگری از شاهنامه به‌کوشش دکتر توفیق سبحانی در سال 1386 خورشیدی و در دو جلد انتشار یافت. این کتاب بر روی کاغذ نازک و به شیوه‌ای بسیار نفیس و به همراه چند مینیاتور کهن به دستیاری انتشارات روزنه چاپ شده است. ویرایش سبحانی برپایه‌ی چاپ مسکو است و در آن کوشیده شده لغزش‌های چاپی و بدخوانی چاپ مسکو ویرایش شود.
شاهنامه؛ گزارش و ویرایش کزازی
از دیگر چاپ‌های شاهنامه گزارش و ویرایش این متن با عنوان «نامه‌ی باستان» به‌کوشش دکتر میرجلال‌الدین کزازی است. این شاهنامه که هم ویرایش متن است و هم گزارش بیت‌ها، در 9 جلد منتشر شده است (به‌دستیاری انتشارات سمت). نخستین جلد آن در سال 1379 خورشیدی انتشار یافت و جلد نهم در سال 1387. به‌تازگی نیز جلد دهم آن با عنوان «نمایه‌ی گزارش بیت‌ها» انتشار یافته است. این جلد نمایه‌ای از گزارش و توضیحات کزازی در گزارش و ویرایش شاهنامه است.
شاهنامه؛ ویرایش جنیدی
از چاپ دیگر شاهنامه به‌دستیاری فریدون جنیدی باید یاد کرد که انتشار آن با خُرده‌گیری‌ها و انتقادهای بسیاری روبه‌رو شد. این ویرایش در شش جلد (یک جلد پیشگفتار و پنج جلد متن) در سال 1387 خورشیدی انتشار یافت. جنیدی شمار بسیار زیادی از بیت‌های شاهنامه را به بهانه‌ی افزوده‌بودن به‌ حاشیه بُرده است. از دید شاهنامه‌شناسی مانند ابوالفضل خطیبی، او ویرایشی «دل‌بخواهی» از شاهنامه به‌دست داده است. مهم‌ترین نقد بر شاهنامه‌ی چاپ جنیدی را دکتر سجاد آیدنلو انتشار داد (مجله‌ی آینه‌ی میراث، شماره 49، اسفند 1390). او با بررسی‌ای باریک‌بینانه‌، شاهنامه‌ی جنیدی آن را «فاقد اعتبار علمی» دانسته است. هرچند جنیدی دردفاع از ویرایش خود دیدگاه دیگری دارد و آن را چاپ برتر و پیراسته‌ی شاهنامه می‌داند.

04

شاهنامه‌ی برتر: ویرایش خالقی‌مطلق
گمانی در این نیست که شاهنامه‌ی ویراسته‌ی دکتر جلال خالقی‌مطلق برترین چاپ شاهنامه‌ای است که اکنون در دست داریم. پس از این اشاره خواهیم کرد که چرا شاهنامه‌ی او برتر از دیگر چاپ‌هاست.
خالقی‌مطلق دفتر نخست شاهنامه‌ی ویرایش‌شده‌اش را در سال 1366 خورشیدی در نیویورک انتشار داد. دفتر دوم سه سال پس از آن انتشار یافت. دفتر سوم در سال 1371، دفتر چهارم در 1373 و دفتر پنجم در 1375 باز در نیویورک در دسترس شاهنامه‌شناسان قرار گرفت. دفتر ششم با همکاری دکتر محمود امیدسالار در سال 1384 انتشار یافت و دفتر هفتم با همکاری دکتر ابوالفضل خطیبی دو سال پس از آن منتشر شد. سرانجام واپسین دفتر، جلد هشتم، در سال 1386 چاپ شد و بدین‌گونه ویرایش همه‌ی شاهنامه به پایان رسید. در همان سال 1386 هر هشت جلد شاهنامه‌ی ویرایش خالقی‌مطلق در ایران و به دستیاری مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی منتشر شد و در سال‌های اخیر نیز انتشارات سخن همه‌ی جلدها را (بدون پچین‌ها) انتشار داد.
اکنون باید به این پرسش پاسخ داد که چرا ویرایش خالقی‌مطلق برتر و درخور اعتمادتر از دیگر چاپ‌ها و ویرایش‌های شاهنامه است؟
نخست باید اشاره کنیم که خالقی‌مطلق برای ویرایش خود نزدیک به 50 دستنویس کهن شاهنامه را بررسی کرده و از آن میان 16 دستنویس را که مهم‌تر و اصیل‌تر بوده‌اند برای ویرایش خود برگزیده است. او در جستارهای فراوان دلایل برتری آن دستنویس‌ها را برشمرده است.
نکته‌ی دیگر بهره‌جویی او از کهن‌ترین دستنویسی است که چندین سال پیش پیدا شد و به نام «نسخه‌ی فلورانس» آوازه پیدا کرده است. تا آن زمان هیچ‌کدام از ویرایش‌گران شاهنامه از دستنویس فلورانس بهره نبرده بودند. از سوی دیگر خالقی‌مطلق با روش‌مندی و به دور از پیروی کورکورانه از دستنویس‌ها، شاهنامه را ویرایش کرده و در کار خود از برگردان عربی بُنداری از شاهنامه بهره بُرده است. بُنداری در سده‌ی هفتم مهی همه‌ی شاهنامه را با دقت به عربی برگردان کرده است. سنجش ترجمه‌ی او با بیت‌های شاهنامه، در به‌دست‌دادن صورت درست بیت‌ها به کمک ویرایش‌گر آمده است. هم‌چنین خالقی‌مطلق از منابع کهن دیگری که برخی بیت‌های شاهنامه را در متن خود آورده‌اند، سود جسته و بدین‌سان صورت درست ضبط بسیار از واژه‌ها را یافته است. به‌دست‌دادن همه‌ی پچین‌های (:نسخه‌بدل‌های) دستنویس‌ها کار بزرگ و زمان‌بَری است که خالقی‌مطلق با بردباری شگفت‌آوری انجام داده و در اختیار پژوهندگان شاهنامه قرار داده است تا آن‌ها نیز درباره‌ی درستی ضبط واژه‌ها داوری کنند. حرکت‌گذاری برخی واژه‌ها نیز کار دیگر او در ویرایش شاهنامه بوده است تا خواندن متن را آسان کند. افزون‌بر آن، بهره‌گیری از نشانه‌های سجاوندی خواندن شاهنامه‌ی ویرایش شده‌ی خالقی‌مطلق را ساده می‌سازد. همه‌ی این‌ها، و افزون‌تر از نمونه‌هایی که برشمردیم، سبب می‌شود که شاهنامه‌ی ویرایش دکتر جلال خالقی‌مطلق در نزد استادان و شاهنامه‌شناسان برترین و مهم‌ترین ویرایش شاهنامه دانسته شود.
شاهنامه‌ای دیگر: ویرایش بهفر
یک ویرایش بسیار درخور اهمیت دیگر از شاهنامه که هنوز به پایان نرسیده است، تصحیح انتقادی و گزارش یکایک بیت‌های شاهنامه توسط مهری بهفر است. تاکنون شش جلد از این ویرایش انتشار یافته است. جلد نخست آن در سال 1391 انتشار یافت و جلد ششم آن که دربردارنده‌ی داستان سیاوش است، در سال گذشته (1400) در اختیار شاهنامه‌شناسان و شاهنامه‌خوانان قرار گرفت. کار بهفر در به‌دست دادن ویرایشی سَخته و سنجیده از شاهنامه و گزارش و معنی تمام بیت‌های آن، کم‌مانند است و باید امیدوار بود که او دیگر بخش‌های شاهنامه را تا به پایان به همین‌گونه منتشر کند و بدین‌گونه گامی بلند در خوانش و فهم درست شاهنامه برای همگان، برداشته شود.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

4 پاسخ

  1. از هنگامیکه این مقاله را خوندم هی خواستم بنویسم هی گفتم ولش کن. ولی سرانجام کوتاه کوتاه می‌نویسم
    تا پیش از رسیدن ب بخش کار آقای دکتر فریدون جنیدی، نوشته را می‌خواندم و میگفتم ک اینجور و آگاهی ام بیشتر شد و…. ولی نوشته بخش کار شاهنامه استاد جنیدی با آن شاهدان!! من را از خواندن ادامه مقاله پشیمان کرد و اعتبار بخش های آغازین خدشه دار شد.

  2. نمیدونم شاهنامه ویرایش آقای دکتر فریدون جنیدی، چجوریه و درست و معتبره یا نه ولی شاهدان مدعی بی اعتباری اش، بی اعتبارند. اولی ک میگه در شاهنامه نه فلسفه است نه هیچی و ب فردوسی تهمت پول پریتی میزنه. ب فردوسی ای ک همه دارایی و مکنت و زندگی اش را برای شاهنامه گذاشت و فدا کرد. دومی ب دکتر جنیدی ک گفته بود نام بلندترین شب سال، شب چله هست و نام ایرانی و درستش را بکار ببریم، ب شذت و توهین آمیز حمله کرده بود و سخنشان را بی پایه خوانده بود!!

  3. خانم نازنین، منظور شما از «اولی» و «دومی» کیست؟ منظور آقایان خطیبی و آیدنلو است که نام‌شان در معرفی شاهنامه آقای جنیدی آمده؟ آقای خطیبی کجا گفته یا نوشته که فردوسی برای پول شاهنامه را سرود؟ کجا شنیده‌اید یا خوانده‌اید که خطیبی گفته شاهنامه دور از اندیشه‌های فلسفی است؟ ممکن است لطفاً مأخذ حرفتان را بفرمایید؟
    آقای آیدنلو کجا به آقای جنیدی توهین کرده است؟ تا آن‌جایی که من می‌دانم دکتر آیدنلو نقد مفصلی در نهایت ادب و احترام و با سخنانی بسیار سنجیده و دقیق، درباره‌ی شاهنامه آقای جنیدی نوشته و در مجله‌ی «آینه میراث» چاپ کرده. این مقاله از اینترنت قابل دریافت است. لطفاً ببینید و باحوصله بخوانید تا دریابید شاهنامه جنیدی از دید علمی و ویرایشی ارزش دارد یا ندارد. از این گذشته، دکتر آیدنلو هرگز زبان توهین‌آمیزی نداشته و ندارد، در هیچ نوشته و اظهار نظری از او؛ به‌ویژه در نقد شاهنامه آقای جنیدی.
    ای‌کاش در نقل قول‌ها بیشتر دقت کنیم و دیگران را به چیزی که نگفته‌اند و ننوشته‌اند متهم نکنیم.

  4. متن جانبدارانه ای بود در معرفی چاپ خالقی مطلق. منصفانه تر این بود که نقاط ضعف هم در کنار نقاط قوت مطرح شود. در مورد چاپ فریدون جنیدی هم باید گفت چاپ ایشان توهین به فردوسی و شعور ایرانی است. ایشان می فرمایند فردوسی 30 سال نشسته و 16000 بیت سروده و 34000 بیت دیگر را بعدا افزوده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-30