برجهای کبوترخانهای نشان و نمودی از دانش مردمانی است که در سدههای گذشته کشاورزی اصلیترین شغل و پیشهی آنان بود. آنها بخشی از نیازهای روزمرهی خود در کار کشاورزی را با بهره جستن از کبوترخانهها برآورده میکردند. افزون بر اینکه از کود کبوترخانهها در کارهای صنعتی، بهویژه چرمسازی و باروتسازی نیز استفاده میکردند. کبوترخانهها در کارهایی مانند نامهرسانی نیز به کار میآمدند و کبوترانی که در آنجا بیتوته میکردند برای رساندن نامهها دستآموز میشدند. این سازههای زیبا در سراسر آذربایجان نیز نام و نشان داشتند. یک نمونهی تاریخی بهجا مانده از آنها در شهر عجبشیر، در شمال باختری ایران، خودنمایی میکند.
شهرستان عجبشیر در جنوب باختری تبریز، مرکز استان آذربایجان غربی، دامن گسترده است. شهر عجبشیر زیستبومی زیبا برای گردشگری دارد و تاریخی که سر از روزگاران اشکانیان و ساسانیان برمیآورَد. بهگمان بسیار عجبشیر در جایی پیافکنده شده است که شهر تاریخی و گمشدهی شیز جای داشته است.
دو کیلومتر آنسوتر از شهر عجبشیر، در جادهای که به نام پادگان شناخته شده است، برج کبوترخانهای دیده میشود که به نام کبوترخانهی پادگان هم آوازه دارد. این اثر در شهریورماه 1386 خورشیدی، در شمار آثار تاریخی ایران ثبت ملی شده است. دیرینگی آن به دورهی قاجار میرسد و اثری تاریخی است. مهرازی آن به شکل استوانهای است و بلندای آن بیش از 12 متر. کبوترخانهی عجبشیر از خشت ساخته شده و طراحی و ساخت آن چشمگیر است. مهمترین پژوهش دربارهی این سازه و دیگر کبوترخانههای آذربایجان را دو تَن از پژوهشگران، آزیتا بلالی اسکویی و سپیده شیریزاده انجام دادهاند. آگاهیهای ما دربارهی کبوترخانهی عجبشیر با بهرهجویی از پژوهش آن دو است.
میدانیم که کبوترخانهها سودآور بودند و مالکیت آنها بیشتر در دست اربابان و مالکان بود. آنها از کود این کبوترخانهها برای آباد کردن زمینهای کشاورزی خود بهره میبردند و بازمانده (:مازاد) کود را میفروختند و از این راه درآمد درخور توجهی بهدست میآوردند. از اینرو در سرتاسر استان آذربایجان غربی (و نیز آذربایجان شرقی) شمار کبوترخانهها بسیار بود. اکنون اهمیت و ارزش کبوترخانههای ایران در مهرازی آنهاست و نیز در فراخواندن (:جلب) گردشگران و رونق صنعت گردشگری.
در ساخت کبوترخانهها به چند مساله بسیار توجه میشد، نخست آن که فضای درونی کبوترخانهها را همواره پاکیزه نگه میداشتند؛ بدان سبب که هوای آلوده و بوگرفته کبوتران را بیمار میکرد. از اینرو دریچههای پُرشماری در برجهای کبوترخانهای جاسازی میشد تا گردش هوا و در نتیجه پاکیزگی آن، شدنی باشد. از سوی دیگر، برای جلوگیری از نمناکی کف کبوترخانه که کبوتران را بیمار میکرد، برجها را در بلندای (:ارتفاع) دو متری زمین میساختند. برای جلوگیری از ورود موشها به درون کبوترخانه، درِ ورودی آنها را در نیمهی سازه قرار میدادند و جز یکبار در سال برای گردآوری کود، درِ کبوترخانه را نمیگشودند. فضلهی موش سبب بیماری کبوتران میشد و دقت میکردند که راهی برای رخنهی موشها به درون کبوترخانه و آلودهساختن آن وجود نداشته باشد.
چند نکتهی دیگر نیز در ساخت کبوترخانهها اهمیت داشت. سازندگان، این بناها را رو به آفتاب (جنوب) میساختند تا آفتابگیر باشد. تابش آفتاب در پاکیزگی درون برجها بسیار مهم بود. ساختمایههایی (:مصالحی) نیز در ساخت کبوترخانهها بهکار میبردند که درون این برجها را در زمستان گرم و در تابستان خنک نگه میداشت. همهی اینها و نمونههای دیگر، نشان از باریکبینی و هوشمندی طراحان و سازندگان برجهای کبوترخانهای ایران داشت.
برج کبوترخانهای عجبشیر، مانند دیگر کبوترخانههای استوانهایشکل، یک درِ ورودی داشت. برای ورود و بیرونرفت کبوتران هم از روزنههای فراوانی بهره برده میشد که بر فراز گنبد سازه قرار داشت. این گنبدها را در اصطلاح «فلفلدان» میگفتند، از آنرو که در بدنهی آنها سوراخهایی برای گذر کبوتران وجود داشت و آنها را همانند ظرفهای فلفل و نمکپاش میساخت. روزنهها را نیز تنپوشه مینامیدند. برج کبوترخانهی عجبشیر، مانند دیگر کبوترخانههای استوانهای، دارای ستون مرکزی است و از خشت و گِل و چوب ساخته شده است.
بیشترین پراکندگی برجهای کبوترخانهای آذربایجان در بخش جنوبی دریاچهی ارومیه است. در شهرهای عجبشیر، مراغه، میاندوآب و بناب، این سازهها به فراوانی دیده میشدند و اکنون شماری از آنها برجای مانده است.
یک برج کبوترخانهای دیگر عجبشیر، «خلجان» نام دارد. این کبوترخانه دو برج کنارِ هم است که در دورهی پهلوی اول ساخته شده است. شکل آن استوانهای است و از خشت و کاهگِل پی افکنده و استوار شده است.
*با بهرهجویی از جُستارِ پژوهشی «گونهشناسی کبوترخانههای منطقهی آذربایجان در ایران»، نوشتهی آزیتا بلالی اسکویی و سپیده شیریزاده (فصلنامهی معماری سبز- شماره 22- زمستان 1399).