در فرهنگ ایرانی پاسداشت جانوران و پرندگان همواره کاری ارزشمند و بایسته بوده است. ساخت «کبوترخانه»ها نمونهای از چنان پاسداشتی بود؛ جایی که در آن کبوترها به آسودگی و آرامش زندگی کنند و از گزند جانداران دیگر در امان بمانند و از سویی آنها هم بهرههایی به زندگی و کار مردم میرساندند. هر چند در کشورهای دیگر نیز کبوترخانه ساخته میشد، اما کبوترخانههای هیچ سرزمینی به پای ایران نمیرسید و شکوه سازههای کبوترخانههای تاریخی کشور ما را نداشت.
کبوترخانه را گاه کفترخان، یا برج کبوتر، نیز مینامند. اینها سازههایی کهن در ایران هستند که برای نگهداری از کبوترها ساخته میشدند؛ کبوترهایی که هرگز گوشت آنها خورده نمیشد و تنها از کود این پرندگان در کارهای کشاورزی و صنعتی بهره میبُردند.
در گذشته که هنوز از کودهای صنعتی و شیمیایی خبری نبود، بهترین کود برای کشاورزی، کود کبوترها بود. افزون بر آن، کود کبوترها در صنعت چرمسازی نیز کاربرد داشت. از اینرو، در کنار کشتزارها سازههایی بنا میشد که میان 7 تا 15 متر بلندا داشتند و گاه تا چهلهزار کبوتر را در خود جا میدادند. کبوترخانهها را از کاهگِل میساختند و آشیانههایی یکدست و منظم در درون آنها پدید میآوردند تا کبوترها به آسودگی و آسانی درونشان لانه کنند. همهی آشیانهها اندازههایی یکسان داشت. بدینگونه کودهایی در کف کبوترخانه جمع میشد که به کار کشاورزان میآمد. از کبوترها نیز در کارهایی مانند نامهرسانی استفاده میکردند. به همین سبب بود که گاه کبوترخانههای کوچکی در خانهی فرمانروایان و قاضیان میساختند تا از این پرنده در نامهرسانی بهره ببرند. از این گونه کبوترخانهها در شهرهای ایران فراوان است.
تاریخچهی کبوترخانههای ایران
هر چند سند و مدرک روشنی دربارهی نخستین سازههای کبوترخانهای ایران در دست نیست، اما نشانههایی از ساخت چنین مکانهایی دستکم در 1200 سال پیش در فلات ایران یافتنی است. نخستین جهانگردی هم که از کبوترخانههای ایران در سفرنامهی خود یاد کرده است، ابنبطوطهی مراکشی است. او که در سدهی هشتم مهی (:قمری) به ایران آمده بود، از کبوترخانههای ایران نام بُرده است. پس از آن، بهویژه در دورهی صفویه، بسیاری از جهانگردان اروپایی از کبوترخانههای ایران سخن گفتهاند و آنها را بهتر و بزرگتر از نمونههای اروپایی دانستهاند. شاردن، جهانگرد فرانسوی، یکی از آنهایی است که کبوترخانههای ایران را ستوده و اشاره کرده است که بیش از سههزار کبوترخانه در پیرامون شهر اصفهان وجود دارد. سبب فراوانی کبوترخانهها در آن روزگاران آن بود که ارزش مالی (اقتصادی) داشتند. دارندگان کبوترخانهها از راه فروش کود کبوترها پول درخور نگرشی به دست میآوردند، به همین سبب بود که دولت صفوی از دارندگان کبوترخانهها مالیات میگرفت.
پراکندگی کبوترخانهها در ایران
کموبیش در سراسر ایران سازههای کبوترخانهای دیده میشود. در آذربایجان تا کویر مرکزی ایران، از خراسان تا جنوب، چنین سازههایی هست. اما بیشتر آنها در گسترههای کویری ایران ساخته میشدند. در این بخش از ایران، گِل رُس و کاه و نمک، مصالحی آسانیاب برای ساخت کبوترخانه بودند و در برابر گرما و سرما تابآوری بیشتری داشتند.
میتوان گفت شمار افزونتر کبوترخانهها در اصفهان بوده است؛ یکی بدان سبب که کشاورزی در آنجا و سرزمین پُربارَش رونق بسیار داشت و نیاز به کود برای بارور ساختن زمین، بیشتر بود. در یزد و آذربایجان نیز کبوترخانهها بسیار بودند. برپایهی آمار میراث فرهنگی آذربایجان شرقی، 10 کبوترخانهی قاجاری در این استان ثبت شده است که پنج نمونهی آن در شهر بناب است و نمونههای دیگر در شهرهای عجبشیر، تبریز و مراغه.
ساختمان و مهرازی کبوترخانهها
کبوترخانههای ایران را به دو شیوه میساختند: استوانهای و مکعبی. در شیوهی نخست، برجی استوانهای ساخته میشد که تنها روزنهی آن درِ ورودی برج بود. بر فراز برج گنبدی با سوراخهای فراوان قرار داشت که جایی برای داخل و بیرون رفتن کبوترها بود. اما کبوترخانهی مکعبی، برجی مربعی یا مستطیلی است که سوراخهای درونشد یا برونشد کبوتران در بدنهی آن بود. اینگونه از کبوترخانهها کمشمارتر از کبوترخانههای استوانهای هستند و بیشتر آنها در استانهای مرکزی و اصفهان ساخته شدهاند.
گنجایش کبوترخانههای ایران از یکهزار تا چهلهزار کبوتر است. آنها را نزدیک به رودخانه یا جریان آب میساختند یا اگر رودی در آن نزدیکی نبود با کندن چاه آب مورد نیاز کبوتران را برآورده (:تامین) میکردند. کبوترخانهها به گونهای مهرازی میشد که در تابستانها خنک و در زمستانها گرم بود.
از نکتههای درخور توجه کبوترخانهها، امنیت کبوتران بود. این سازهها به شیوهای ساخته شدهاند که پرندگان دیگر، مانند کلاغها و جغدها، راهی به درون آن نداشتند. برای جلوگیری از خزیدن مارها هم روش جالبی در پیش میگرفتند. بدینگونه که تشتی از شیر را در میانهی کبوترخانه میگذاشتند و دور تا دور تشت را آهک میپاشیدند. مارها که به شیر دلبستگی دارند، ناخودآگاه به سمت تشت میرفتند و با کشیدهشدن بدن آنها به آهک، توان حرکتی خود را از دست میدادند و در کف کبوترخانه زمینگیر میشدند. سپس آنها را میگرفتند و از کبوترخانه بیرون میانداختند. گاه نیز گیاهان کُندر و سُداب را در کف کبوترخانه میریختند تا مارها را فراری بدهند.
شرایط کنونی سازههای کبوترخانهای ایران
شوربختانه سالیان بسیاری است که توجه درستی به سازههای کبوترخانهای ایران نمیشود و بسیاری از آنها از میان رفتهاند. بهویژه آن که در باززندهسازی (:احیا) آنها سهلانگاری شده است. برپایهی آمار، تا سال 1356 خورشیدی، از شمار فراوان کبوترخانههای اصفهان تنها نزدیک به 700 عدد آنها بهجا مانده بود و اکنون شمار همانها هم کاستی گرفته و به 300 کبوترخانه رسیده است (گزارش تارنمای توسعهی ایرانی). شمار ثبت ملی شدهی کبوترخانههای ایران نیز بسیار اندک است. از اینرو نگرش دوباره به این سازههای بسیار مهم، بایسته است. در رشته نوشتارهای «کبوترخانههای ایران» نگاهی باریکبینانهتر به چند برج کبوترخانهای نامآشناتر ایران میاندازیم؛ کبوترخانههایی مانند: مرداویچ، ولاشان، گورت، هزارجریب (در اصفهان)، میبد، مبارکه (در یزد)، بناب، صخرهکنه (در آذربایجان شرقی) و …
*با بهرهجویی از تارنماهای: توسعهی ایرانی؛ ایرنا؛ ویکیپدیا.
آشنایی با برخی سازههای کبوترخانهای ایران
1- برج مرداویج؛ صدای بالزدن کبوتران
2- کبوترخانهی میبد؛ چیرهدستی در ساخت سازهای زیبا
3- کبوترخانهی بناب؛ سازهای از چینه و خشت خام
4- وِلاشان؛ انبوهی از کبوترخانههای تاریخی
5- کبوترخانهی گوَرت؛ آسمانی پوشیده از پرندگان
6- کبوترخانهی مبارکه؛ شاهکار هنر ایران
7- کبوترخانهی صخرهکند؛ ساختاری شگفتانگیز
8- هزارجریب؛ کبوترخانهای به دیرینگی چهار سده