شهر شیراز سرشار از دیدنیهای تاریخی و آثار یادمانی روزگاران گذشته است؛ از این روست که این شهر را با تاریخ پرشکوهش میشناسیم و نیز زیباییهای دلفریب طبیعت آن. در میان یادمانهای تاریخی بیشمار استان فارس، «چهارتاقی گهوارهدید» نیز خودنمایی میکند، هر چند این سازه اکنون رنگوروی چندان گیرایی ندارد اما از دید مهرازی (:معماری)، درخور یادآوری و بررسی است.
گهوارهدید در بلندای کوهی است که از فراز آن میتوان دروازهی باختری شهر را دید، درست در جایی که آرامگاه خواجوی کرمانی، شاعر نامدار سدهی هشتم مهی (:قمری)، پدیدار است. دروازهی نزدیک گهوارهدید رو به بزرگراهی دارد که از شیراز به سوی اصفهان کشیده شده است. شمال چهارتاقی به پارک ملی بمو راه میبَرد و جنوب آن به بولوار هفتتنان. از پایین کوه تا چهارتاقی یادشده، راهی پلکانی برای گذر و رسیدن ساخته شده است.
چهارتاقی گهوارهدید در روزگار پادشاهی دیلمیان (آل بویه) بر شیراز ساخته شده است. به دستور عضدالدولهی دیلمی بود که در میانهی سالهای 338 تا 372 مهی این چهارتاقی بر فراز کوه ساخته شد. با این همه، مهرازی این سازه آشکارا از چهارتاقیهای ساسانی الهام گرفته شده است.
اما چهارتاقی گهوارهدید چه کاربردی داشته است؟ گروه اندکی از پژوهشگران این چهارتاقی را سازهای باستانی گمان بُرده بودند و آن را آتشگاه میدانستند. اما این دیدگاه نادرست است. با پژوهش باریکبینانهای که علی اسدپور و هانیه جاودانی دربارهی این اثر تاریخی انجام و انتشار دادهاند، گهوارهدید نمیتواند آتشگاه بوده باشد. بدان سبب که چشمانداز طبیعی و بومی (:توپوگرافی) سازه گِردآمدن فراوان مردم را ناشدنی میکرده است. همچنین کوچکی بیش از اندازهی گهوارهدید با کارکردهای آیینی همخوانی ندارد. این دو پژوهشگر چهارتاقی گهوارهدید را سازهای برای دیدهبانی و خبررسانی میدانند. سازه را در آن سدههای دور بر فراز بلندایی ساختهاند تا نگهبانان با برافروختن آتش، آینهگردانی در برابر تابش خورشید یا دمیدن در شیپور، خبررسانی کنند. هنگامی که آنان در کنار این چهارتاقی میایستادند، میتوانستند همهی شهر و پیرامون آن را تا مسافت بسیاری ببینند و هر حرکت و جنبشی را زیر نگاه داشته باشند.
چهارتاقی گهوارهدید سازهای مربعشکل است. درونشد اصلی در سوی خاوری بنا است و پهنهوری همهی سازه اندکی بیش از 12 متر است. گنبدی به شکل مخروط بر روی چهار ستون ستبر ساخته شده و هر سوی سازه باز است، یا به سخندیگر چهار درگاهی دارد. درون سازه جز سنگ و کلوخ چیز دیگری دیده نمیشود و همهی آن طرح بسیار سادهای دارد. تنها در شکافهای درونی سازه جایگاه مشعلهایی که در آنجا روشن میشده، هنوز پیداست. این را نیز یادآور شویم که گنبد چهارتاقی آسیبهایی دیده بود که در دههی پنجاه باززندهسازی شد. ساختمایهی (:مصالح) بهکاررفته در این سازه نیز سنگ و ملات ساروج است.
چهارتاقی گهوارهدید در دیماه 1352 خورشیدی، در شمار آثار ملی ایران ثبت شده است. در دههی هشتاد گزارشهایی از روبه ویرانی رفتن سازه انتشار یافت و عکسهایی دیده شد که دیوار درونی سازه را پُر از یادگارنویسیها نشان میداد (گزارش تیر 1389 خبرگزاری مهر). افزونبر آن دودههایی بر دیوارها نقش انداخته بود و همه چیز گواه آن بود که از این اثر ثبت ملی شده نگاهبانی نمیشود. اینکه آیا در سالهای پس از آن باززندهسازیای در این چهارتاقی انجام شده است یا نه؟ نگارنده از آن بیخبر است. به هر روی، چنین سازهای بخشی از میراث کهن سرزمین ماست که هنوز هم میتواند در رونق صنعت گردشگری کارساز باشد؛ بهویژه آنکه چشمانداز شهر شیراز فراز گهوارهدید کممانند است.
در نزد شیرازیها، گهوارهدید به نامهای دیگری هم شناخته میشود. آنها این سازهی تاریخی را گوارهزید، گوارهدیو و گهبانهدید هم مینامند. این سازه نزد برخی از پژوهشگران نیز به نام گنبد عضد شناخته میشود.
*یارینامه: جُستار: «تحلیل تاریخی کالبدی چهارتاقی گهوارهدید شیراز» نوشتهی علی اسدپور و هانیه جاودانی (فصلنامهی هنر- فروردین 1391) و گزارش تارنمای رهینو.