پژوهشگران مهرازی (:معماری) ایران چهارتاقیها را نه تنها یکی از مهمترین سازههای باستانی ایران میدانند بلکه از آنها به عنوان سازههای رازآمیز نیز یاد میکنند؛ از آنرو که با همهی پژوهشهایی که دربارهی این بناهای زیبا انجام شده است هنوز بهتمامی کارکرد چهارتاقیها شناخته شده نیست و پرسشهای کموبیش بیپاسخی دربارهی آنها وجود دارد. اما گمانی در این نیست که بیشترین کارکرد چهارتاقیها جایی برای انجام آیینهای دینی در روزگار باستانی ایران بوده است.
چهارتاقی سازهای گنبدیشکل است که چهارپایه و ستون دارد. بر روی این پایهها گنبدی ساخته شده است و زیر گنبد چهار تاق هلالیشکل دیده میشود، بدون آنکه دیواری داشته باشند. کالبد چهارتاقی، مربعی است.
پیشینهی ساخت چهارتاقی در ایران
در تاریخ مهرازی ایران، نخستین چهارتاقی ساختهشده را به دورهی اشکانیان پیوند میدهند. اما با اندکی آسانگیری میتوان صخرهای در نقش رستم را که به دورهی هخامنشیان بازمیگردد و آتشدانی سنگی است، گونهای چهارتاقی گمان بُرد. دیرینهترین چهارتاقی اشکانی در آتشکدهی کوه خواجه، در دشت سیستان و در شهرستان هامون، ساخته شده است. پژوهشهای باستانشناسی این چهارتاقی را از دورهی اشکانیان و کهنترین چهارتاقی ایران دانسته است. از دو چهارتاقی بسیار مهم دورهی اشکانی هم که هنوز هم خوشبختانه پابرجا هستند، باید نام بُرد؛ یکی چهارتاقی قلعهضحاک در بالای صخرهای میان مراغه و زنجان، با بلندایی 12 متری. این سازه کارکرد دینی و آیینی نداشته است. دیگر چهارتاقی بازههور در روستای رباطسفید میان دو شهر تربت حیدریه و نیشابور در استان خراسان. این دو چهارتاقی از دید مهرازی بسیار باارزش و یگانهاند.
اما مهمترین و اصلیترین چهارتاقیهای ایران در روزگار ساسانیان ساخته شده است. شمار چهارتاقیهای بازمانده از آن دوره بسیار زیاد است که بخشی از آنها در دورههای دیگر تاریخ ایران دگرگونی کاربری دادهاند. دو نمونه از این سازه در دورهی ساسانی مجموعههای چهارتاقی در فیروزآباد فارس و کاخ بیشابور در کازرون است. در باختر ایران، بهویژه در استان ایلام، شمار چهارتاقیهای کهن ساسانی فراوان است. به هر روی، هنوز هم در بارهی پیشینه و زمان ساخت نخستین چهارتاقیهای ایران و شکلگیری این سازهی پُرکاربرد، در میان پژوهشگران دیدگاههای گوناگونی هست. این نیز گفتنی است که نخستینباری که واژهی چهارتاقی در نوشتههای کهن بهکار بُرده شده است به سدهی پنجم مهی (:قمری) بازمیگردد.
پراکندگی سازههای چهارتاقی ایران
در جایجای ایران سازههای چهارتاقی نمایان است. این شکل از مهرازی سپستر و در همهی دورههای تاریخی ایران در ساخت سازههای گوناگون با کارکردهای متفاوت، تکرار شده است و از اینرو اهمیت بسیاری دارد. پژوهشگران مهرازی باور دارند که هنوز هم دهها چهارتاقی در ایران پراکنده است که شناسایی نشدهاند و یافتن آنها نیاز به جستوجوهای افزونتر دارد. بهویژه آنکه در دل سازههای ساخته شده در ایرانِ پس از باستان، شکل چهارتاقی پنهان است.
بیشتر سازههای چهارتاقی ایران، همانگونه که اشاره شد، به دورهی ساسانیان بازمیگردند؛ مانند: آتشکدهی کُنارسیاه در جنوب فیروزآباد که چهارتاقیای در کنار خود دارد و راهرویی در پیرامونش؛ چهارتاقی بسیار ارزشمند نیاسر در نزدیک کاشان که در روزگار اردشیر یکم ساسانی ساخته شده و شاهکاری از هنر مهرازی است؛ چهارتاقیای در تخت سلیمان (آتشکدهی آذرگشنسب) که از چهارتاقیهای مهم ساسانی است؛ فراشبند در استان فارس؛ یزدخواست در استان یزد؛ خیرآباد بهبهان؛ سیاهگل در استان ایلام و نمونههای دیگر. این چهارتاقیها کموبیش در زمینهای بلند ساخته میشدند و سازهای برای دیدهبانی نیز بودند.
چهارتاقیها در گذر زمان
در اینکه چهارتاقیهای کهن ایران چه کاربردی داشتهاند و آیا همهی آنها سازههایی آیینی بودهاند؟ دیدگاههای گوناگونی بازگو شده است. شمار بسیاری از این سازهها بیگمان جایی برای برافروختن آتش سپند و انجام آیینهای دینی بودهاند، برخی نیز (بهویژه آنهایی که در دورهی پس از باستان ایران ساخته شدهاند یا تغییر کاربری دادهاند) جایی برای نگاهبانی و دیدهبانی، یا سازهای آرامگاهی بودهاند. در چهارتاقیهای آیینی، پرستندگان گرداگرد چهارتاقی باشنده میشدند و در برابر آتش سپند میایستادند.
چهارتاقیها نه تنها در سراسر فلات ایران ساخته شدند بلکه استواری و کاربری آنها چنان درخور توجه بود که در سرزمینهای دیگر نیز به تقلید از مهرازی ایران ساخته شد. پژوهشگران برخی از سازههای چهارتاقی باخترزمین را برگرفته از شیوهی مهرازی ایران میدانند.
تاکنون 40 سازهی چهارتاقی در سراسر ایران شناسایی شده است. آنها از دید ساختار با هم دگرگونی (:تفاوت) دارند، اما در ساخت این سازهها لاشهسنگ، سنگهای ستبر و ملات برای پیوند دادن ساختمایه (:مصالح) بهره برده شده است. در این سازهها سنگها را روی هم میچیدند و میان آنها را با دوغاب پُر می کردند. اما ساخت چهارتاقیهایی مانند آتشکدهی فیروزآباد با هنرمندی بسیاری همراه بوده و نشان از دانش پیشرفتهی مهرازی ایران در آن روزگار است. ساخت گنبد چهارتاقیها نیز بسیار هنرمندانه و نشانهی دیگری از اوج هنر باستانی ایران دانسته میشود.
برخی از چهارتاقیهای ایران
اشاره شده که بیش از 40 نمونهی از این سازههای کهن در سراسر ایران پراکنده است. برخی از شناختهشدهترین چهارتاقیهای ایران در دنباله نام برده شده است:
– گهوارهدید و خرمبید در استان فارس؛
شهر شیراز سرشار از دیدنیهای تاریخی و آثار یادمانی روزگاران گذشته است؛ از این روست که این شهر را با تاریخ پرشکوهش میشناسیم و نیز زیباییهای دلفریب طبیعت آن. در میان یادمانهای تاریخی بیشمار استان فارس، «چهارتاقی گهوارهدید» نیز خودنمایی میکند، هر چند این سازه اکنون رنگوروی چندان گیرایی ندارد اما از دید مهرازی (:معماری)، درخور یادآوری و بررسی است.
گهوارهدید در بلندای کوهی است که از فراز آن میتوان دروازهی باختری شهر را دید، درست در جایی که آرامگاه خواجوی کرمانی، شاعر نامدار سدهی هشتم مهی (:قمری)، پدیدار است. دروازهی نزدیک گهوارهدید رو به بزرگراهی دارد که از شیراز به سوی اصفهان کشیده شده است. شمال چهارتاقی به پارک ملی بمو راه میبَرد و جنوب آن به بولوار هفتتنان. از پایین کوه تا چهارتاقی یادشده، راهی پلکانی برای گذر و رسیدن ساخته شده است.
چهارتاقی گهوارهدید در روزگار پادشاهی دیلمیان (آل بویه) بر شیراز ساخته شده است. به دستور عضدالدولهی دیلمی بود که در میانهی سالهای 338 تا 372 مهی این چهارتاقی بر فراز کوه ساخته شد. با این همه، مهرازی این سازه آشکارا از چهارتاقیهای ساسانی الهام گرفته شده است.
– سیاهگل و برجآباد در استان ایلام؛
یکی از کممانندترین چهارتاقیهای (آتشکدههای) بازمانده از روزگار ساسانی، در استان ایلام جای دارد. این چهارتاقی از زمان ساسانیان تا دورهی صفویه روشن بود و در سدهی یازدهم مهی (:قمری) آتش سپند آن خاموش شد. این چهارتاقی که «سیاهگل» نام دارد، در پژوهشهای باستانشناسی دارای ارج و ارزش فراوانی است.
آتشکده و چهارتاقی سیاهگل را باید در شهرستان ایوان، در استان ایلام، یافت. درست در نزدیکی رودخانهای به نام گنگیر، با فاصلهای 700 متری، سازهای باستانی و باشکوه بهجا مانده است. این سازه همان چهارتاقی سیاهگل است. پیرامون این سازه دشتی کوچک دیده میشود. باستانشناسان گمان میبرند که این دشت در سدههای گذشته جایی برای خانهها و سکونتگاههای مردمان پیرامون چهارتاقی بوده است. گویا در روزگاران پیشین زمینهای پیرامون چهارتاقی سیاهگِل وقف این آتشکده بوده است. در همان نزدیکی روستایی به نام سرتنگ دیده میشود و هنوز نشانههای آبادی و گذران مردم در فاصلهی نهچندان دور از چهارتاقی، از میان نرفته است.
– نویس در شهرستان تفرش؛
از «چهارتاقی نویس» و شُکوه دیرینهی آن اکنون سازهای بهجا مانده است که تنها طرحی از زیبایی سدههای پیشین خود را دارد. با این همه، هنوز هم میتوان در همان طرحِ آسیبدیده دریافت که در زمانهای سپری شدهی باستانی چه زیبایی خیرهکنندهای داشته است. این چهارتاقی تا چند سده پس از باستان نیز به زندگی فروزان خود ادامه داد و بارها مردمی را در کنار خود دید که برای نیایش گرداگرد آن جمع شده بودند، سپس رو به خاموشی گذاشت و در گذر سدهها آسیبها و خرابیها دید. اما خمیده و از یاد رفته نشد و استوار و پایدار ماند.
چهارتاقی نویس در میانهی دو استان مرکزی و قم جای گرفته است. در بخش خلجستان، در دامنهی بلندیهایی که بُرزو نام دارد، این سازهی کهن پدیدار است. با شهر تفرش تنها 17 کیلومتر دوری دارد و صدکیلومتر نیز دورتر از شهر قم است. نویس در بلندهای باختری روستایی به همین نام (روستای نویس) نمایان است. چون در بلندهای بُرزو ساخته شده به نام چهارتاقی بُرزو (یا آتشکدهی بُرزو) نیز شناخته میشود.
– گنبدکلایی و چارقاپی در استان کرمانشاه؛
گسترهی کنونی استان کرمانشاه در دورهی شهریاری ساسانیان یکی از پهنههای مهم ایران بوده است. از آثار بسیار ساسانی این استان میتوان بهدرستی این سخن پی بُرد. یک نمونهی آن که آوازهای جهانی دارد، تاقبستان است. از سوی دیگر نزدیکی کرمانشاه به مرکز شاهنشاهی ساسانیان، شهر تیسفون، و جایگاه راهبردی این شهر، بر اهمیت باستانی کرمانشاه میافزود. پس شگفت نیست اگر نشانههای چهارتاقی در کرمانشاه پُرشمار باشد. یکی از آن سازهها «چهارتاقی گنبد کلایی» در شهرستان دالاهو است.
چهارتاقی گنبد کلایی دالاهو در دهستان بانزرده، روستای شالان دیده میشود. دالاهو در گذشتههای دور تاریخی شهری شناختهشده بود. در سندهای بازمانده از پادشاهی ایلامیها از دالاهو نام بُرده شد و از آن به نام «بالاهوته» یاد کردهاند. در دورهی هخامنشیان و ساسانیان نیز دالاهو آوازهای بیشتر از گسترهها و شهرهای پیرامونش داشت.
دالاهو اکنون یکی از شهرستانهای استان کرمانشاه است. با مرکز استان، شهر کرمانشاه، فاصلهی اندکی دارد و همسایهی شهرهای سرپُل ذهاب، گیلان غرب و اسلامآباد است. زیستبومی زیبا و زمینهایی بارآور برای کِشتوکار دارد و آبهای خروشان رودهایش زبانزد است. شهر کرند غرب، مرکز شهرستان دالاهو است. اما نام دالاهو برگرفته از دو واژهی «دال» و «آهو» است. دال در زبان کُردی به معنای عقاب است و آهو نیز همان حیوان خوشخرامی است که شاید در گذشتهها در کوههای پیرامون دالاهو فراوان بوده و به همین سبب آنجا را دالاهو نامیدهاند.
– کوشک در شهرستان نطنز؛
در سال 1320 خورشیدی، مردم نطنز با راز ناگشودهای روبهرو شدند که شگفتی آنها را برانگیخت. در جایی با دوری اندکی از «چهارتاقی کوشک» در شهر نطنز، در خانهای مسکونی، چاهی برای بهرهبرداری از آب زیرزمین کنده شد. مقنی خیلی زود دریافت که این چاه به راهی زیرزمینی میرسد. کوشش او و دیگران برای یافتن پایان راه به جایی نرسید. چاه دیگری در حیاط خانه کنده شد و این چاه نیز به راهرویی با دیوارهای گچی رسید. این راهروها از راهی زیرزمینی و پنهانی خبر میداد. هیچکس نمیدانست ماجرا چیست و چه کسانی در چه دورهای از تاریخ این راه را پدید آوردهاند! این که چهارتاقی کوشک پیوندی با این راه پنهانی داشت؟ پرسشی است که پاسخی برای آن نیافتند. بهناچار روی چاهها را پوشاندند!
چهارتاقی کهن کوشک در محلهی قصبهی شهر نطنز، در استان اصفهان، ساخته شده است؛ درست در میان باغی که اکنون خانههای مسکونی گرداگرد آن را گرفته و دیدن این سازهی کهن را کموبیش دشوار کرده است.
– کرمجگان کهک در استان قم؛
در سراسر ایران سازههای چهارتاقی پراکندهاند و هر کدام گواه تمدن دیرینهی این سرزمین دانسته میشوند. این چهارتاقیها با نمای ساده اما دلانگیز خود، هم کارکرد آیینی داشتهاند و هم سازههایی برای دیدهبانی بودهاند. مهرازی (:معماری) آنها از ارزش فراوان برخوردار است، بهویژه آنکه بسیاری از آنها بر پایهی دانش اخترشناسی ساخته شدهاند و کاربردی از این دست نیز داشتهاند. یکی از سازههای چهارتاقی ایران که هنوز هم پابرجاست، در کهک، در استان قم، جای دارد و به آن «چهارتاقی کرمجگان» میگویند.
قم با تمدنی چند هزارساله، یکی از نخستین سکونتگاههای انسان در فلات ایران بوده است. در 30 کیلومتری شهر کنونی قم نیز جایی به نام کهک هست که با تاریخی کهن پیوند دارد. کهک گسترهای کوهپایهای است و سه سوی آن روبه بلندیهاست.
در دامنههای شمالی کهک روستایی به نام کرمجگان دیده میشود که نشانهها و یادمانهای تاریخیاش همپای کهک است. در آنجا سکونتگاههایی یافتهاند که از آنِ انسانهای پیشاتاریخ است و به چندین میلیون سال پیش بازمیگردد. از کهک تا دهکدهی کهن کرمجگان، چیزی نزدیک به 10 کیلومتر راه است. در شمال باختری روستا، در جایی که گورستانی کهن نمایان است، چهارتاقی کرمجگان دیده میشود.
– نیاسر در شهرستان کاشان؛
در میان سازههای بازمانده از روزگار ساسانیان، «چهارتاقی نیاسر» جایگاهی برجسته دارد. دستِکم از این سازهی باشکوه درمییابیم که ساخت گنبد در مهرازی ایران، به دوران کهن ساسانی بازمیگردد و ساختن سرتاقها نیز از هنر و تواناییهای مهرازان آن دورهی تاریخی بوده است.
نزدیک به 20 کیلومتر دورتر از باختر شهر کاشان، چهارتاقی نیاسر نمایان است؛ درست در نزدیکی چشمهای خروشان به نام اسکندریه. از اینرو، آن بخش از نیاسر جایی دلخواه برای گردشگران است تا هم از زیستبومی پذیرنده برخوردار شوند و هم از دیدن سازهای کهن پی به ارزشهای میراثی نیاسر ببرند.
اینکه چهارتاقی نیاسر بازمانده از چه دورهای است؟ اندکی دوگانگی در دیدگاه پژوهندگان پدید آورده است. برخی آن را سازهای بناشده در سالهای پایانی شاهنشاهی اشکانیان میدانند و برخی آن را ساختهشده در آغازین سالهای فرمانروایی ساسانیان. اما دیدگاه پذیرفتهتر آن است که چهارتاقی آیینی نیاسر را سازهای ساسانی بدانیم.
– گیلانکشه و الزین در استان زنجان؛
گیلانکشه از روستاهای شهرستان طارم در استان زنجان، برخوردار از زیستبومی بارآور است و از اینرو در هر فصلی فرآوردههای گوناگونی ارمغان کشاورزان و باغدارانش میکند. افزون بر آن، نشانههای تاریخی و یادمانی نیز در آنجا فراوان است. نمونهای از آن سازههای کهن «چهارتاقی گیلانکشه» است.
گیلانکشه را در گذشتههای دور جیلانکشه یا جیلانجیه مینامیدند. این واژه به معنای «جایی همانند گیلان» است. بدان سبب این نام را به آن گستره دادهاند که زیستبوم و طبیعتی سرسبز و دیدنی همانند استان گیلان دارد و درختان فراوانش، بهویژه درختان زیتون، گیلانکشه را همسان آن بخش از شمال کشور میسازد.
چهارتاقی گیلانکشه بازمانده از روزگار ساسانیان است. نمای آن در جنوب روستا پیداست و دامنهی قافلانکوه به آن شُکوه و درخشندگی افزونتری میبخشد.
– بازههور در شهرستان نیشابور؛
برای دیدن چهارتاقی بازههور باید پا در جادهی کهن مشهد- تربت حیدریه گذاشت و به شهرستان رباطسفید و روستای بازههور رسید. این روستا تا شهر مشهد بیش از 70 کیلومتر دوری دارد و پیوندگاهی برای راههای کهنی بوده است که خراسان و سیستان و کرمان را به هم میرسانده است. یک نشانهی جغرافیایی دیگر این چهارتاقی، بخش کوهستانی و گردنهی آن است و دژی که به نام قلعهدختر شناخته میشود.
چهارتاقی بازههور در روزگار باستانی ایران پی افکنده شده است، اما اینکه در چه زمان و دورهای؟ دو دیدگاه بازگو شده است: برخی آن را ساختهشده در روزگار اشکانیان (پارتیان) میدانند و میگویند در روزگار ساسانیان بازسازی شده است. برخی دیگر آن را چهارتاقیای بازمانده از روزگار شاهنشاهی ساسانیان برمیشمارند. اگر گمان نخست را درست بدانیم، چهارتاقی بازههور از انگشتشمارترین سازههای اشکانی است که بهجا مانده است. پژوهندگان نشانههایی نیز از بازسازی این چهارتاقی در دورهی سلجوقیان (سدهی ششم مهی) یافتهاند. ارزش و اهمیت این سازهی کهن بسیار است و در میان چهارتاقیهای ایران نمایانتر و برجستهتر است.
– خیرآباد در شهرستان بهبهان:
فروزک باستانی که اکنون خیرآباد نامیده میشود، تاریخی دور و دراز را پشت سر گذاشته است. دستِ کم میتوان تپه دهوه را نام بُرد که نشان از آن تاریخ دیرینه دارد. در این تپه آثاری بهدست آمده است که پنج هزار سال پیش ساخته شدهاند. از همین نشانه میتوان پی به دیرینگی این بخش از سرزمینمان بُرد. «چارتاقی خیرآباد» در چنین جایی سایه افکنده است.
در رشته نوشتههای «چهارتاقیهای ایران» شناخت کوتاهی از چهارتاقیهای سرزمینمان آورده خواهد شد.
خیرآباد در شهرستان گچساران، در استان کهگیلویهوبویراحمد، است. چهارتاقی خیرآباد (فروزک) در دورهی شهریاری ساسانیان ساخته شده. دربارهی آن سخنی تاریخی نیز بازگو کردهاند؛ بدینگونه که این چهارتاقی از شمار سازههایی است که اردشیر بابکان به یادبود شکستدادن اردوان پنجم اشکانی در دشت رامهرمز و پیرامون آن، ساخت. پیروزی اردشیر بابکان در سال 224 میلادی در دشت هرمزدگان روی داد.
*یارینامه: جُستار: «چهارتاقی، سابقه، کاربرد واژ و صورت»، نوشتهی فاطمه گلدار (مجله دانش مرمت و میراث فرهنگی- زمستان 1393)؛ تارنمای دانشنامه جهان اسلام.
– چهارتاقی خیرآباد؛ شکوه روزگار ساسانی
2- چهارتاقی بازههور؛ از کهنترین سازههای گنبدی ایران
3- چهارتاقی گهوارهدید؛ جایی برای دیدهبانان سدههای دور
4- چهارتاقی کرمجگان؛ سازهای دوهزارساله
5- چهارتاقی سیاهگل؛ فروزان تا روزگار صفویان
6- چهارتاقی کوشک؛ راز سر به مُهر
7- چارقاپی؛ رد و نشانی از روزگار خسروپرویز ساسانی
8- چهارتاقی الزین طارم؛ شُکوه سادگی
9- چهارتاقی جره، یادگار مِهرنِرسه
10- چهارتاقی گیلانکشه؛ در دامنهی قافلانکوه
11- چهارتاقیهای خرمبید؛ نمادی از دیرینگی هزارهها
12- چهارتاقی نویس؛ بر دامنهی دشت بُرزو
13- چهارتاقی گنبد کلایی؛ کمشناخته و دیریاب
14- چهارتاقی سرخآباد؛ شکوه فراموششده
15- چهارتاقی ریوند؛ آتش فروزانِ آذر برزینمهر
16- چهارتاقی پاکوه؛ یادگار کهن تاریخ
17- چهارتاقی محلچه؛ نشانهای از اِوَز باستانی
18- چهارتاقی نقارهخانه؛ سازهای در پایتخت چهارتاقیهای ایران
یک پاسخ
با سلام اگه اشتباه نکنم به چهار تاقی هم بالاتر از شهر ناغان بالاتر از بروجن در راه ایزه کنار روستای پل دره 185 کیلومتری ایزه من دیدم.