در روزگار باستانی ایران، سه آتشکدهی بسیار مهم وجود داشت که بارها و بارها در نوشتههای کهن به نام و کاربری آنها اشاره شده است. یکی آتشکدهی آذرگشسپ، یا تختسلیمان کنونی است که ویژهی شهریاران بود؛ دیگری آتشکدهی آذر فَرنبَغ که خاصِ موبدان بود و سومی آتشکده آذر بُرزینمهر که برای کشاورزان و دهقانان فروزنده بود. اکنون بازماندهای از آتشکدهی (چهارتاقی) آذر بُرزینمهر پدیدار است که به نام «چهارتاقی ریوند» یا «آتشکدهی ریوند» نامیده میشود و در بلندیهای شمال باختری نیشابور، در استان خراسان، از روزگاران فروزندگیاش نشانههای اندکی دارد.
آذر برزینمهر به معنای «آتش ِ مهر ِ بالنده» است. بُرزین، واژهای از زبان پهلوی، به چم بالندگی است. اکنون راه رسیدن به این چهارتاقی و آتشکده، دشوار است و تنها از توان راهبلدان و کوهپیمایان برمیآید؛ هر چند آرزوی دیدن این سازهی کهن بسیارانی را به سوی بلندیهای ریوند میکشاند و پیمودن راه را آسان جلوه میدهد.
آذر برزینمهر آتشکده بوده است، اما میتوان آن را در شمار چهارتاقیها نیز آورد. به ویژه آنکه اکنون تنها بازماندهی ویرانی از آن مانده است و چهارتاق فروریختهاش. این سازه در 50 کیلومتری شهر سبزوار، در رشتهکوههای ریوند جای دارد و اکنون در مرزهای شهرستان داورزن، در استان خراسان رضوی، شناخته میشود. پیشتر داورزن بخشی از سبزوار بود اما در بخشبندیهای کشوری سالهای گذشته شهرستانی جداگانه (:مستقل) شناخته شد. این مساله (:جدایی داورزن از سبزوار) کموبیش برای بازماندهی چهارتاقی آذر برزینمهر زیانهایی دربر داشت و سبب بیتوجهیهایی به این سازه و میراث فرهنگی بسیار باارزش شد؛ تا بدانجا که اکنون «روز به روز درحال فرسایش و نابودی است» (گزارش تارنمای سبزوارنیوز).
چهارتاقی ریوند (آتشکدهی آذر برزینمهر) بازمانده از روزگار ساسانیان است. اشاره کردیم که رسیدن به آن، بهسبب کوهستانی بودن آن گستره، دشوار است. این را نیز بیفزاییم که برخی از پژوهندگان در اینکه چهارتاقی ریوند همان آتشکدهی آذر برزینمهر باستانی باشد، تردید کردهاند (به این نکته بازخواهیم گشت). اما بررسیهای تازهتر این گمان را از میان میبَرد و مهرازی آن کموبیش گواه آن است که ما با بازماندهی آذر برزینمهرِ کهن روبهرو هستیم.
چهارتاقی ریوند در نزد بومیها با نام «خانهی دیو» هم شناخته میشود. این نام از آنروست که در سدههای پس از روزگار باستانی ایران، این سازه تغییر کاربری داده است. از سوی دیگر، دور از دسترس بودن چهارتاقی، بهسبب کوهستانی و دشوارگذر بودن آن، نام خانهی (جایگاه) دیو را پُرآوازه کرده است. این فضای کوهستانی ترسآور نیز هست و نام خانهی دیو را در ذهن بیشتر یادآوری میکند.
آذر بُرزینمهر چهارتاق است که اکنون از سازهی کهن آن بنای چندانی بهجا نمانده است. از گچبریهایی که در پیرامون این سازه پیدا شده میتوان دریافت که در روزگار آبادانی و روشنی آتش سپند آن شُکوه و جلوهی بسیاری داشته است. این چهارتاقی دو راهرو یا دهلیز داشته است. این دهلیزها راهی بهسوی فروزش آتش بود. گیاهان ریواس که به فراوانی در آن گستره پیدا میشود، گویا برای فراهمآوردن نوشیدنی هوم بهکار میرفته است.
درونشد (ورودی) اصلی سازه از سوی خاوری آن بوده است. از درهای دیگر نیایشگران به درون چهارتاقی میرفتند. هرچند از تالار چهارتاقی ریوند اثری بهجا نمانده است، اما پژوهشگران این بخش را نیز از اجزایی سازه میدانند که در گذر زمان از دست رفته است. از بخشهای یافتهشدهی نوین، بازماندهی استودانی است که در نزدیکی چهارتاقی و مجموعهی پیوسته به آن بوده است.
اشاره کردیم که در اینکه جای آتشکدهی باستانی آذر بُرزینمهر کجا بوده است؟ اختلاف دیدگاههایی در میان پژوهندگان وجود دارد. برخی باور دارند که: «چهارتاقی مشهور به خانهی دیو در روستای ریوند در مركز دهستان باشتین كه برخی باستانشناسان آن را محل آتشكدهی آذربرزین مهر فرض كرده بودند، برپایهی پژوهشهای تازه بر منابع فارسی و عربی اوایل دوره اسلامی، با مختصات این آتشكده مشهور ساسانی مطابقت ندارد و باستانشناسان باید در كوههای اطراف روستای گنبد (جنبد) در جستجوی این آتشكده باشند» (جُستار آرزو رسولی در تارنمای امرداد- تیرماه 1397). اینکه کدام دیدگاه درست است و آیا آتشکدهی آذر برزینمهر همان است که در ریوند است یا نه؟ بررسیای علمی و باستانشناسانه میخواهد که باید آگاهان به این مسایل به آن بپردازند. به هر روی، چهارتاقی ریوند چه همان آتشکدهی آذر برزینمهر باشد و چه نباشد، در ارزش و اهمیت این سازهی کهن (با همهی آسیبهایی که دیده است) گمانی نیست.
این نیز گفتنی است که چهارتاقی ریوند در مهرماه 1380 خورشیدی در فهرست میراث فرهنگی و تاریخی ایران ثبت شده است.
*یارینامه: تارنماهای سبزوارنیوز؛ الیگشت؛ ویکیپدیا.