نیاشگاه چغازنبیل نخستین اثر ثبت جهانی ایران در یونسکو دردهای پرشماری در پیکره خود دارد و هربار این زخمها تازهتر میشود.
چندی پیش در بازدید از زیگورات چغارنبیل شاهد تخریب بخشهایی از آجرها و سنگنوشتههای (:کتیبههای) باستانی به جای مانده از دوران ایلامی (قرن 13 پیش از میلاد) در این سازه شدم و به دنبال آن موضوع را پیگیری و هربار با توجیه و جوابهایی روبهرو میشدم. اما واقعیت این بود که از روزهای پیش از بازدید من، بخشهایی از آجرها و سنگنوشتههای باستانی به یادگار مانده از دوران کهن دزدیده و تخریب شده بودند.
با اینکه این نخستینبار نیست که چغازنبیل با تهاجم افراد مغرض و یا قاچاقچی روبهرو میشود اما چرا یگان حفاظت (ضابط قضایی) و نیروی انتظامی در این محوطه مستقر نمیشود. تنها دلیل آن کمبود نیروی یگان حفاظت (ضابط قضایی) و نداشتن رده حفاظتی برای نخستین اثر ثبت جهانی ایران در یونسکو است.
وقتی محوطهای با ۶۰۰ هکتار اثر آسیبپذیر و داشتن سه حصار و پراکندگی آثاری همچون کاخ آرامگاهها، نیایشگاههای جانبی، سازه آبی و… از سوی کارگرهای نگهبان و بدون داشتن لباس فرم، ابزار کاربردی حفاظتی و خودرو اداره میشود و وزارت میراث فرهنگی کشور و اداره کل پایگاههای جهانی به کمبودهای ابتدایی پایگاهها توجه نمیکنند آیا میتوان انتظار حفاظت از این بهتر را داشت؟ خیر. قطعا حفاظت از این محوطه با این همه گستردگی که دور از محدوده شهری است با دو یا سه نفر امکانپذیر نیست.
تخریب بخشی از آجرها و سنگنوشتههای چغازنبیل در حالی رخ میدهد که این محوطه آماج انواع تهدیدها است. گاهی نگهبانها به دلیل حقوق معوقه و برخی از حقوقها دست از کار میکشند و ترک کار میکنند و گاهی به واسطه برخی زیادهخواهیهای مجریان پروژهها که یا تصرف عدوانی میکنند و یا طرح آنها به دلیل مغایرتهایی اجرایی نمیشود سعی میکنند به هر شکل ممکن خشم خود را خالی کند. در این میان اگر فردی هم در چاه سنگی بیندازد در آوردن آن هیهات است.
تاکید میکنم که خبر سرقت و تخریب سنگنوشتهها (به قصد آسیب زدن به چغازنبیل و نه سرقت) صحت دارد.
بهتر است فرماندهی یگان حفاطت کشور و پیرو آن فرماندهی خوزستان با آگاهی از جایگاه و ارزش چغازنبیل با انجام پیگیریهای بایسته با نیروی انتظامی توافق کرده و موضوع اختصاص رده حفاظتی برای پایگاه جهانی چغازنبیل را پیگیری کند. از سویی دیگر وظیفه میراثفرهنگی است که تمام خلاهای موجود در بحث حصار و محدوده چغازنبیل را مشخص و رفع کند.
چرا پیگیریهای چندینباره دوستداران میراثفرهنگی و رسانهها برای استقرار پاسگاه نیروی انتطامی ترتیب اثر داده نمیشود. در نبود پاسگاه چرا فرماندهی یگان حفاظت میراثفرهنگی کشور و استان خوزستان اقدام به تامین نیروهای کافی با وسایل مورد نیاز نمیکند. آیا سهم چغازنبیل از نیروی یگان حفاظت فقط باید یک نفر باشد.
آیا به صرف استقرار کانکس نگهبانان در بخش شرقی محوطه و گشت گهگاهی آنها در پیرامون چغازنبیل، سارقان و حفاران و قاچاقچیان به لرزه در آمده و از محل دور میشوند. قطعا چنین نیست. چون در نتیجه نبود پاسگاه یگان حفاظت و پلیس در چهار گوشه محوطهی باستانی دراونتاش شاهد سرقت و آسیب زدن به سنگنوشتههایی میشویم که در روزهای گذشته در نیایشگاه چغازنبیل رخ داد و هیچگاه خبر آن به گوش ما اهالی رسانه و افکار عمومی نرسید.
چرا چغازنبیل به عنوان نخستین اثر جهانی ایران پس از ۴۴ سال که از ثبت جهانی آن میگذرد حصار حفاظتی ندارد. آیا در شان چغازنبیل نیست که به مانند تختجمشید در استان فارس و هگمتانه در استان همدان از حصار برخوردار باشد؟ بیتوجهی و نامهربانی به این سازه سترگ و مهم از سوی سرپرستان (:متولیان) برآمده از چه نگرشی میباشد؟
چرا گاهی باید شمار چهارپایان (:احشام) مستقر در منطقه مانند گاو، گوسفند و سگ که از چهار گوشه وارد حصارهای سه گانه چغازنبیل میشوند از بازیدکنندگان بیشتر باشد.
چرا نماینده شهر شوش و فرماندار و برخی صاحبان سرمایه و صنایع این شهر چه در زمان گذشته و اکنون مدام در پی پافشاری برای ایجاد سازهها و پروژههای ناهمگون با عرصه و حریم میراث جهانی هستند، کوشش نمیکنند و بودجهریزی مناسبی انجام نمیدهند و مطالبهگری صورت نمیدهند تا دردهای چغازنبیل التیام پیدا کند.
پیشنهاد میشود برای تامین امنیت چغازنبیل، حصار سوم این محوطهی باستانی کاوش و بازچینی شود که هم به حفظ یکپارچگی بنا کمک کند و هم دغذغههای حفاظتی برطرف شود.
تعیین تکلیف نکردن چغازنبیل به این معناست که دولت، نماینده شهرستان و وزارت میراثفرهنگی بچه بزرگ همه پایگاههای میراث جهانی را به حال خود رها کرده است. بیگمان هر انسان غیر فنی هم میداند که دوربینهای مداربسته هر مجموعهای پشتیبانی میخواهد. آیا با وجود قرار گرفتن چغازنبیل در یک دشت وسیع، دوربینهای این محوطه با هر صاعقه از کار نمیافتد و از مدار خارج نمیشود؟
اگر وزارت میراثفرهنگی به این پرسش که در سال ۱۴۰۱ چقدر برای چغازنبیل و پیرامون آن اعتبار در نظر گرفته است پاسخ داد آنگاه میتوان دریافت که چقدر نسبت به پایگاه چغازنبیل مهربان بوده است.
چرا چنین محوطهی بزرگی مثل چغازنبیل نباید از پهباد نگهبانی برخوردار باشد. اگر اینها بیتوجهی و بیتدبیری نیست چه نام دارد؟
اگر قانون ملاک عمل است باید بپذیریم که میراثفرهنگی اهمیت و جایگاه کارکردی در حوزه پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و هویتی دارد و نقش آن بر کسی پوشیده نیست. بهواسطه همین اهمیت و تأثیرات بنیادین است که جامعههای گوناگون توسعه یافته در حفظ، شناخت و شناساندن میراثفرهنگی خود میکوشند. از اینرو زمینهای ملی ارث پدری هیچ شخصی نیست که برخی از سرپرستان امر چون نمیتوانند از آن امتیاز بگیرند پس به خود حق میدهند که نسبت به آن نامهربانی کنند.
وقتی نخستین اثر ثبت جهانی ایران تنها یک نفر نیروی یگان حفاظت دارد و نگهبانها هم بدون امکانات از سازه نگاهداری میکنند، طبیعی است که در نبود رده حفاظتی و حصار، همین مشکلات به وجود میآید.
شوربختانه برخی به دنبال تکذیب این خبر هستند در حالی که خودشان میدانند که موضوع صحت دارد و اگر بخواهم همه چیز را بگویم بیگمان چند نفر اخراج میشوند. پس بهتر است در همین ارتباط به گزارشهای دیماه 1401 مراجعه کنند. اما از مدتی پیش که سرپرستان امر در اداره کل میراثفرهنگی خوزستان متوجه این موضوع شدند چند نفر را به یگان حفاظت اضافه کردند؟ هیچ.
چرا بار دیگر با نیروی انتظامی برای استقرار پلیس هماهنگ نشده است؟ چرا فرمانده یگان خوزستان تا لحظه انتشار خبر به چغازنبیل نرفته است؟ واقعا مسوول امنیت کیست؟ از یک کارگر با حقوق کم و بدون رده حفاطتی چه کاری بر میآید؟
اداره کل میراثفرهنگی خوزستان که کفیل پایگاهها شده ، از آغاز سال تاکنون چه هزینهای به پایگاهها پرداخت و چقدر پشتیبانی کرده است؟
آیا تاسیسات زیر ساختی چغازنبیل و دیگر پایگاهها پشتیبانی میشوند؟ آیا در سال کنونی برای این مهم و بالا بردن امنیت اعتباری لحاظ شده است؟ چه تدبیری برای بالا بردن ضریب امنیت بهویژه در این روزهای پر بازدید داشتهاند؟ اصلا امور حقوقی اداره کل پیگیر پرونده تخریبها شده است؟
چند روز پیش که در چغازنبیل باران فراوانی بارید، چهاندازه برای حفاظت پیش از باران و پس از باران در مجموعه هزینه کردهاند؟ بهراستی بگویند اعتبار سال ۱۴۰۲ برای نگهداری مجموعه چغازنبیل چقدر است؟
البته این پرسشها در کنار چغازنبیل شامل پایگاههای شوش و شوشتر هم میشود.
یک پاسخ
اگر بیگانگان هم مسئولیت نگهداری از این اماکن را بعهده داشتند دست کم برای سود و درآمدزایی خود به آنها رسیدگی می کردند. این زیگورات بزرگترین سازه نوع خود در جهان است و به سده 13 پیش از میلاد تمدن ایلام باز می گردد. جدا از ارزش های تاریخی آن برای وجهه کشور ما و آیندگان این سرزمین می تواند سالانه هزاران نفر را برای بازدید به ایران بیاورد و درآمد سرشار نصیب جوانان و مردم فقیر ما به ویژه در خوزستان کند. بیشتر کشورهای دنیا آرزو دارند تنها یکی از چنین آثاری را در سرزمین خود داشته باشند.
به گمان من باید خود جوانان و دانشمندان ایران به ویژه از خوزستان و شوش وارد عمل شوند و اداره این اماکن را بدست بگیرند.