برخی از آیینهای ایرانی گاه ویژهی زنان هستند و مردها در آن راهی ندارند. یکی از آن آیینها و رفتارهای گروهی زنانه، جشن «زنجیر و پیر» است؛ جشنی بازمانده از استورههای مردمی بسیار دیرینه.
در نخستین آدینهی فصل پاییز در شهر گیوی، شهرستان اردبیل آیین «زنجیر و پیر» برگزار میشود. در این جشن است که شمار بسیاری از گیویها، در آن سرزمین زیبا، به تماشایش برانگیخته میشوند. این آیین، بیشتر ویژهی زنان است تا مردان. پایهای آن نیز بر استورههای کهنی گذاشته شده است که در ذهن و یاد مردم به زندگی پایدار خود ادامه میدهند و نشانههایی از بودنشان را در این آیین زیبا بازمینمایند. هرچند شوربختانه این نگرانی غمانگیز هست که آیین کهن اردبیلیها از میان برود، مگر آنکه برای زندهنگهداشتن آن کاری درخور انجام بگیرد. چنین کاری خویشکاری همهی دلبستگان به فرهنگ مردم ایران است.
گیوی، شهری در استان اردبیل، زیستبومی بسیار دلانگیز دارد. دوبخشی است و یک بخش را گیوی علیا و بخش دیگر را گیوی سفلی مینامند. گردشگرانی که در جستوجوی کمیابترین گسترههای زیستبومی ایراناند دیدن گیوی و طبیعت دلربایش را فراموش نمیکنند. آیین «زنجیر و پیر» را باید ویژهی گیویها دانست. در گذشتههای نهچندان دور، این آیین با شور و شادی فراوان برگزار میشد (همانگونه که اشاره کردیم: در نخستین آدینهی فصل پاییز) و اکنون با توجه کمتری! دیرینگی این آیین را هزارانساله میدانند و آن را با استورهها پیوند میدهند.
آیین زنجیر و پیر در دل خود این نکته را به شکلی نمادین نهفته است که باید به طبیعت پناه بُرد تا آدمی پاکی، پرهیزکاری و پارسایی خود را از دستبُرد روزگار نگه بدارد. آن را گونهای آیین بختگشایی هم دانستهاند. آیینهای بختگشایی رفتارها و کارهایی هستند که همراه با برخی آداب ویژه برای گشایش بختِ بستهی دخترانِ دَم بخت و درخانهمانده، انجام میگرفته است و نمونههای آن در سراسر ایران دیده میشود. از همینروست که آیین زنجیر و پیر، رفتاری شاد و همراه با شادورزی است.
داستان آیین زنجیر و پیر گیویهای اردبیل در بازگفتهای مردمش (:روایتها) چنین است که: در گذشتههای بسیار دور، دختری برای در امانماندن پاکدامنیاش به طبیعت پناه میبَرد و از خداوند میخواهد او را به شکل یکی از عناصر طبیعت درآورد تا دست کسی به او نرسد و لکهای بر دامنش ننشیند. او دوست دارد به سنگ یا پرنده تبدیل شود. مردم گیوی میگویند که آن دختر، به سنگ تبدیل شده بود. آیین زنجیر و پیر به یاد همان دختر پاکدامن ِ سنگشده برگزار میشود و در دل خود آرزوی پاکی (:معصومیت) آدمی را نگاه داشته است.
این آیین باید در زیر درختی سایهگستر برگزار شود. بدینگونه که زنان روستا گروهی در کنار درختی پُرشاخوبرگ مینشینند و به پختن آش یا خوراکیای دیگر مانند آبگوشت میپردازند، در حالی که سرگرم خواندن آواز و ترانههایی شاد و نواختن دایره و دف هستند. در همان حال دو کودک، یکی دختر و دیگری پسر، را رختوجامهی عروسودامادی میپوشانند و آنها را نمادی از جشن عروسی دختران دَم بخت میگیرند. آش و خوراکیای را که گروهی پختهاند، در همانجا میخورند و شادیکنان به سوی خانههایشان بازمیگردند. گرهزدن تکهای پارچه به درخت کهنسالی که زیر سایهی آن گِرد آمدهاند، بخشی دیگر از آیین زنجیر و پیر است. در این آیین شادمانه، رخت را «زنجیر» و درخت را «پیر» گمان (:فرض) میکنند. همهی این آیین، یک روز، از بامداد تا پسین (غروب) ادامه مییابد. انجام قربانی نیز گاه در آیین یادشده صورت میگیرد.
خوشبختانه آیین زنجیر و پیر در سال 1400 خورشیدی، در فهرست میراث ناملموس فرهنگی کشور ثبت شده است.
*یارینامه: گزارش خبرگزاری ایسنا (بیشترین آگاهیها دربارهی آیین زنجیر و پیر از گزارش خبرگزاری ایسنا- یکم مهرماه 1400- آمده است).
دیگر آیینهای ایرانی را در پست زیر دنبال کنید: