شب گذشته، ستیپیر، زیارتگاه زرتشتیان در مریمآباد یزد، مورد دستبرد قرار گرفت.
موبد مهربان آفرین، فرنشین انجمن زرتشتیان مریمآباد در گفتوگو با خبرنگار امرداد، با تایید این خبر افزود: سارق یا سارقان از راه پشتبام و با شکستن قفل و نرده حفاظ و شیشه وارد محوطه شده و چندین ظرف مسی و مجمر آتش (آتشدان) به سرقت بُردند. میزان خسارت برآورد نشده است. وی زمان این رویداد را در بازهای از شب گذشته تا بامداد دوشنبه دوم امردادماه 1402 خورشیدی بیان داشت و گفت: امروز ماموران کلانتری برای ارزیابی و انگشتنگاری در پیرانگاه حضور داشتند. پس از رفتن ماموران، بازسازی شکستگی در و قفل، نصب نرده و شیشه انجام شد.
ستیپیر، پیرانگاهی است در نزدیکی مریمآباد، یکی از محلهای زرتشتینشین پیرامون یزد و انجمن زرتشتیان مریمآباد نگهداری این پیرانگاه را بر دوش دارد.
فرتورها رسیده است.
4090
5 پاسخ
بخاطر چند ظرف مسی و یک آتشدان این چنین بی حرمتی بزرگی به پیرانگاه کردند. تاسف بار است.
بی حرمتی به پیر بسیار تاسف بار است و دل هر باورمندی را به درد می آورد . قاعدتا سارق یا سارقان جوان بودند و از نیروی جوانی برای این سرقت بهره برده اند لذا آنچه دل من را بیش از پیش به درد می آورد حرمت جوان است که شکسته شده حرمت جوانمردی است که شکسته شده روزگاری در شهر یزد زندانها خالی بودند و یزدی ها به این تهی بودن افتخار میکردند امروز ما را چه شده که چنین صحنه هائی را شاهد هستیم . ای کاش در همه هفت کشور زمین نیک اندیشان و نیک کرداران همازور شوند و جهان را به سمتی ببرند که فقر در آن ریشه کن شود ، فرهنگ نمو یابد و انسان به مقام آدمیت برسد .
با درود ، شوربختانه دزدی ار یزد بویژه مریم اباد زیاد است و تا کنون حتا یک مورد هم اجناس دزدی شده پیدا نشده چون قانون به نفع دزد نوشته شده ! اگر با دزد درگیر شوی باید پیش از رسیدگی به شکایتت ، دزد را راضی کنی !!! ولی نمیدانم زیارتگاه دوربین نداشته ؟ تا بی درنگ به کسی اطلاع دهد. انگونه که در فرتورها مشخص است دزد با خیال راحت ساعت ها انجا بوده که توانسته صندوق را اینگونه باز کند . کاش پیش از اینکه اتفاقی بیفتد ، تدبیری اندیشیده شده شود.
نزدیک به دو ماه پیش به یزد رفته بودم از خانم اپراتور تاکسی تلفنی آدرس پارک مارکار را خواستم بگیرم گفت یه پارکی هست اومدن روی تابلو زدن مارکار. سپس با لحنی که نمیدانم چه جوری باید توصیفش کنم، گفت ولی ما بهش میگیم بوستان بزرگ شهر!!!!
به هر روی سوار تاکسی شدم بسیار ناراحت شدم و گفتم یه کم به نیت اون آدم نیکوکار احترام بگذارید.
البته آن زمان نمیدانستم که شهرداری یزد نوشته و قرارداد بسته که نام پارک را مارکار خواهد گذاشت (ولی این کار را نکرده)
خب شما از مردمی که ارزشی برای نیکوکاران قائل نیستند ارزشی برای عهد و پیمان ای ک بستهاند قائل نیستند، چه انتظاری دارید؟!
بی شک تنها ان خانم نیست که همچین ذهنیتی دارد لابد بسیاری، اگر نگوییم همه یزدیها، این چنین اند. البته کمی جای امیدواری هست. راننده تاکسی که آقایی بود از بهدینی گفت ک سالها پیش همه همت و دارایی اش را گذاشت ک برای روستایی در نزدیکی یزد که ساکنانش مسلمان بودند و بی چیز و آب نداشتند، قنات بکند. لحن آقای راننده نشان از احترام و قدردانی داشت.
اگرچه من به نظرم آن مرد بهدین کار درستی نکرده که زندگی و دارایی اش را برای آبرسانی به مردمی که به پدر و مادرش یا پدربزرگ و مادربزرگش تا همین کمتر از یک صد سال پیش چه همه ستم کردند و چه رفتار ضد انسانی داشتند، گذاشته است.
بخش جالب و همچنین تاسف بار ماجرا اینه که یادمه چندین سال پیش برای چند سال پی در پی استان یزد بیشترین پذیرفته شده در کنکور را داشت (اکنون را نمیدانم) یعنی باید سطح سواد در استان یزد خوب باشد پس باید بیشتر رواداری و اندیشه درست و باز داشته باشند. باید بیشتر به هویت ایرانی خودشان احترام و ارزش بگذارند.
درود. بسیار غم انگیز است که در شهر دارالعباده یزد با یک زیارتگاه مقدس زرتشتی اینگونه برخورد شود. البته شش دهه پیش هم زیرزمین تاریخی و قدیمی پیر مورد دستبرد قرار گرفته بود اما به خود محیط پیر آسیبی نزده بودند. نیروی پلیس و آگاهی اگر مصمم باشند و بخواهند می توانند به سرعت دزدان را بیابند ولی وای به وقتی که برخی از متعصبان ناآگاه همان گونه که خانم باقری اشاره کردند نگاهشان به کوچک شمردن و محو کردن خدمات پیروان ادیان دیگر در این مرز و بوم باشد. این دزدان هر که بوده اند باز دست کم کتاب های اوستای ما را دست نزده اند. باز این هم جای شکر دارد!!!