با بازسازیهایی که در سالهای گذشته در بازار عودلاجان تهران شده است، دیریست که آنجا گردشگاهی برای کسانی است که راهشان به جنوب شهر میافتد و میخواهند از بازاری تاریخی دیدن کنند که انبوهی از کالا را در خود جای داده است و حالوهوایی دیگر دارد. بازسازی بازار محلهی کهن عودلاجان در سال 1395 خورشیدی انجام شد.
ساخت محلهی عودلاجان به دوران شاهتهماسب صفوی (نیمهی نخست سدهی دهم مهی) میرسد. در آن زمان، تهران روستایی کوچک در کنار شهر بزرگِ ری بود. عودلاجان بیشتر محلهای کلیمینشین شناخته میشد. سپستر گسترش یافت و گستردگیاش به سه کیلومتر رسید و دههزار باب خانه را در خود جای داد. اگر محلههای ارگ، سنگلج و چالمیدان را در شمار آوریم، عودلاجان از دیرینهترین محلههای روستای تهران در روزگار صفویه بود. این کوی تاریخی اکنون و در روزگار ما، بخشی از منطقه 12 تهران دانسته میشود و گرداگرد آن را خیابانهای امیرکبیر، ری، ناصرخسرو و پانزده خرداد فراگرفتهاند و گسترهای 150 هکتاری دارد. عودلاجان کنونی سه محلهی امامزاده یحیی، پامنار و ناصرخسرو را در بر گرفته است. البته پیشتر و در سالیان دور، بزرگتر از مساحت کنونیاش بود.
عودلاجان کهن
محلهی عودلاجان تا پایان پادشاهی قاجار از کوی و برزنهای مهم تهران بود و مرکزی برای ادارهکنندگان دولتی شهر شناخته میشد. محلهای اعیاننشین هم بود و شماری از مردان سیاستمدار و شناختهشده در آن زندگی میکردند. اما در دورهی پهلوی نخست و سالهای پس از آن، عودلاجان از تبوتاب افتاد و بخشهایی از آن در خیابانکشیها از دست رفت و بسیاری از باشندگان (ساکنان) به محلههای دیگر رفتند و گروهی دیگر جای آنها را گرفتند. در دورهی پهلوی نخست بود که عودلاجان را سهبخشی کردند.
در همان زمانِ رونق و سرزندگی بسیار عودلاجان، بازار تاریخی آن ساخته شد و همهی محله از کاربری اقتصادی بازار اثر گرفت؛ بدین معنا که بهسبب بازار، عودلاجان جایی برای دادوستدها و آوردن و بردن کالاها شد و کارگاهها و بخشهای بازرگانی بسیاری در آن بافت تاریخی ساخته شد.
در عودلاجان کهن، چندین بازارچه ساخته شده بود. اما بازار اصلی در میانهی محله بود. یکی دیگر از بازارچههای عودلاجان، بازارچهی حمام نواب نام داشت که در بخش خاوری عودلاجان ساخته شده بود و هنوز پایدار است. بازارچهی مروی نیز در بخش باختری محله است و با بازسازیهایی که در آن انجام شده، از دیدنیهای کنونی آن بخش از پایتخت شناخته میشود.
بازار (یا بازارچه) عودلاجان در بخش باختری محله جای دارد و از خیابان 15 خرداد آغاز میشود و تا بافت کهن ادامه مییابد و از راه خیابانهای حاجیها و مشیرخلوت، به محلهی پامنار پیوند میخورَد. این دو خیابان (حاجیها و مشیرخلوت) مهمترین بخشهای بازار عودلاجان هستند و بافتی تاریخی با خانههای دیرینهساز دارند. با بازسازیهایی که در چند سال گذشته انجام شده، این بازار جایی برای عرضهی صنایع دستی است و محلی برای خرید کیف و کفشهای سنتی و آثار هنری.
در دورهی رونق محلهی عودلاجان، بازار آن بیش از یکهزار و یکصد مغازه داشت و مدرسهای نیز در آن ساخته شده بود. افزون بر آن، شمار خانههای محله از دوهزار و 600 باب گذشته بود و یکی از بخشهای پُرجمعیت تهران دانسته میشد. کموبیش میتوان گفت که بافت محله با بازار پیوستگی تمام داشت و اثرپذیرفته از شیوهی تجاری آن بود. بدین معنا که بیشینهی باشندگان محلهی عودلاجان در کار دادوستد بودند و پیشهی آنها با بازار بزرگ محله پیوند داشت. خودِ محله نیز از زیبایی چشمنوازی برخوردار بود و درختان بسیار و کهنسال فضای آن را سبز و دلپذیر میساختند. برخی از مهمترین ساختمانهای پایتخت نیز در این محله و بازار آن جای داشت و کالبد اجتماعی- اقتصادی ویژهای به آن بخشیده بود. در هنگام برگزاری جشنها و سوگواریهای دینی و ملی نیز بازار عودلاجان نقش مهمی بازی میکرد و کانون مهم و پایداری برای برپایی چنان آیینهایی بود.
گذرگاه و کوچههای محله نیز راه به بازار بزرگ عودلاجان میبردند؛ مانند گذر شترگلو، گذر مسجد حوض، گذر نظامالعلما، گذر سردار، گذر سپهدار، گذر سهرابخان، گذر نقارهچی و چند گذر و کوچهی دیگر که پیشتر از آنها یاد کردیم. چنین رونق و اعتباری تا دههی چهل خورشیدی، عودلاجان را ویژگیای یگانه میبخشید و به این محلهی پایتخت اعتباری دیگر میداد. اما سپستر بازار آن کموبیش خالی شد تا آنکه در سالها پیش دست به نوسازی آن زدند تا رنگوروی تاریخیاش را به آن بازگردانند.
پیشتر اشاره کردیم که محله و بازار عودلاجان در گذر زمان آسیبهای بسیار دید. یک نمونهی آن در سال 1390 خورشیدی روی داد و بخشهایی از بازارچهی تاریخی آن فروریخت (گزارش ایسنا- بهمن 1400). بارش باران خرابیها را بیشتر کرد و کار را بدانجا رساند که باززندهسازی «اضطراری» بازار را بایسته ساخت.
ویرانیها از گونهی دیگر هم بود. برای نمونه، در 50 متری بازار عودلاجان، «سرای دلگشا» را از میان برداشتند تا مجتمع تجاری بسازند (گزارش ایسنا). برای این کار نزدیک به 20 متر گودبرداری انجام شد؛ کاری که به سخن گزارشگران: «جان یک اثر تاریخی را گرفت». به هر روی، اکنون بازار عودلادجان رنگی از گذشتهی باشُکوه خود را یافته است و هنوز میتوان در بازار گام زد و حالوهوای تاریخی آن را حس کرد! این بازار از یکی از نشانههای تاریخی برای کلانشهر تهران است تا شناسه و هویت خود را همچنان زنده نگه دارد.
*یارینامه: جستار «محلەی عودلاجان، میراث شهری در تقابل بین سنت و مدرنیته» نوشتهی پیروز حناچی و نعیمه رضایی (فصلنامهی مطالعات معماری ایران- 1294- شماره 7)؛ تارنماهای کوچهگرد و گزارش خبرگزاری ایسنا.
با دیگر بازارهای کهن ایران در نشانی زیر آشنا شوید:
بازار ایرانی؛ گذر از تاریخی کهن
فرتور از همایون مهرزاد است.
یک پاسخ
بسیارگزارش زیبایی است.