بیگمان داریوش مهرجویی نامی است که با سینمای ایران پیوند خورده است و میتوان گفت سینما با آثار جاودان او معنا میشود. مهرجویی که یکی از مهمترین چهرههای موج نوی سینمای ایران است، 17 آذر سال 1318 در تهران زاده شد. او دانشآموخته رشته فلسفه از آمریکا و دارای سه فرزند به نامهای مریم، صفا و مونا است. مهرجویی در سال 1346 وارد دنیای کارگردانی شد و نخستین فیلمش را با نام «الماس 33» اکران کرد. مهرجویی از چهرههای برجستهی فیلمسازی و کارگردانی در ایران بهشمار میآید. به مناسبت زادروز زندهنام مهرجویی کتاب «کارنامهی چهلساله مهرجویی» که گفتوگوی مانی حقیقی با داریوش مهرجویی است ورق زدیم و بخشهای دلنشینی از آن را برگزیدیم تا خوانندگان با حالوهوای فیلم مستند «الموت» و «مهمان مامان» بیشتر آشنا شوند.
مانی حقیقی در مقدمه کتاب چنین نوشته است: «بخش عمدهای از گفتوگو در تابستان 1385 انجام شد، هنگامی که داریوش مهرجویی در مراحل پایانی ساخت سنتوری بود. هدف اصلی ما از این گفتوگو ساختن فیلم مستندی بود دربارهی زندگی و فیلمهای مهرجویی؛ فیلمی که با تاخیری چندساله، سرانجام در سال 1390 به پایان رسید و تحت عنوان مهرجویی، کارنامهی چهلساله آماده نمایش شد. ولی کارنامهی داریوش مهرجویی-شامل بیش از سی فیلم کوتاه و بلند، چندین فیلمنامهی ساخته نشده و چند رمان و تحقیق و ترجمه- در قاموس یک فیلم مستندِ حداکثر دوساعته نمیگنجید، بنابراین ایدهی تنظیم آن گفتوگو در قالب این کتاب از اولِ کار با ما بود. تعداد زیادی از مباحثی که در این گفتوگو باز شدهاند حاصل گفتوگوهای مکملی است که در همان زمان و برای همان فیلم با همکاران و دوستان مهرجویی و برخی از منتقدان فیلمهایش انجام دادم».
مهمان مامان ظاهرا فیلم رئالیستی به نظر میآید ولی به نظر من کاملا یک فیلم فانتزی است؛ اصلا علمی-تخیلی است! امروز چنین مناسباتی میان آدمهای تهران خیلی کمیاب است.
بله، همین است. آن طرف سکهی ایدئولوژی یوتوپیاست. مدینهی فاضله هم با وجود همهی جذابیتها و شیرینیاش میتواند به اندازهی ایدئولوژی دربسته و کاذب باشد یا نوعی خوشبینی ابلهانه و توخالی به نظر برسد. در این فیلم وجه آرمانشهری ماجرا میچربد؛ یکجور رویاست. البته اگر به دقت نگاه کنیم، این یوتوپیان خیلی هم دور از واقعیت نیست، کاملا ایدهآلیستی نیست. ما ایرانیها واقعا خصلتهای این چنینی در وجودمان داریم. اگر این داستان را ببری در آلمان یا فرانسه پیاده کنی، محال است که این شکلی بشود؛ آنجا دیگر خیلی رویایی و دور از ذهن و یوتوپیک یا فانتزی میشود. اما در مملکت خودمان، در دورهای نه چندان دور، روابط واقعا همینطور بود. من در جاهایی از فیلم فضای کودکی خودم را میبینم.
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «نامور بودن ایرانیها به مهماننوازی؛ سنتی که از دست رفت» به خامهی آناهید خزیر که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این گزارش را در رویهی چهارم (ادب و هنر) شمارهی 478 بخوانید.
«امرداد» شمارهی 478 دوشنبه، 13 آذرماه 1402 خورشیدی، چاپ شد و به شوند دشواریهای پخش همچنان در نمایندگیها و چند دکه در تهران در دسترس خوانندگان خواهد بود.
نشانی نمایندگیها و دکههای فروش امرداد در تهران
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.
فروش اینترنتی فایل پیدیاف شمارهی 478 هفتهنامه امرداد
فروش اینترنتی نسخهی چاپی شمارهی 478 امرداد
اشتراک ایمیلی هفتهنامهی امرداد
برای دریافت فایل اکسل نمایه امرداد کلیک کنید
برای آگاهی بیشتر با شمارههای: 31 و 30 – 88325329 – 021 تماس بگیرید.