خداداد شهریارزاده ناصری، مدیر دبیرستان فیروزبهرام در سالهای 57 تا 59، و هموند سه دوره انجمن زرتشتیان تهران دیده فروبست.
روانشاد خداداد شهریارزاده ناصری که سالیان برای آموزشوپرورش نسلهایی از دانشآموزان کوشیده بود به روز باد ایزد زرتشتی برابر با ۱۶ آذرماه ۱۴۰۲ پس از دورهای بیماری چشم از جهان فروبست.
آیین خاکسپاری آدینه 17 آذرماه ساعت 14 در آرامگاه قصرفیروزه برگزار میشود. سرویس آمدورفت یک دستگاه اتوبوس راس ساعت 13 از میدان سلماس مهیا است.
خداداد شهریارزاده ناصری در بیستم تیرماه ۱۳۱۲ در کوی ناصریه کرمان چشم به جهان گشود. پدرش جهانبخش شهریارزاده ناصری و مادرش بانو بهمن طهمورثزاده بودند. دوران تحصیل دبستان در مدرسه کاویانی کرمان سال ۱۳۱۹ آغاز کرد و دوره متوسطه را در مدرسه ایرانشهر گذراند و در دبیرستان شاپور کرمان دوره دبیرستان را در رشته ادبی سپری کرد. در سال ۱۳۳۲ برای ادامه تحصیل در دانشسرای عالی به تهران آمد. پس از پایان تحصیلات بهعنوان دبیر آموزش و پرورش و اجرای تعهد خدمت به شهرستان بَم در استان کرمان رهسپار شد و به مدت ۶ سال در آنجا به عنوان دبیر تاریخ و جغرافیا و زبان انگلیسی خدمت کرد و درسال ۱۳۴۱ سرانجام به تهران منتقل شد. به تدریج به تدریس در دبیرستانهای تهران پرداخت در سال ۱۳۴۷ به ریاست دبیرستان فخرایی ناحیه یک منصوب شد و در ادامه مدیریت دبیرستانهای هخامنش و هنرستان راه و ساختمان و هنرستان ایران تکنیک و آخرین سمت وی مدیریت دبیرستان فیروزبهرام در سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ بود. همچنین اواخر دههی هفتاد و هشتاد سه دورهی سه ساله هموند هیاتمدیرهی انجمن زرتشتیان تهران بوده است. درسال ۱۳۴۸ با روانشاد پری شهریاری که آن زمان دبیر شیمی دبیرستانهای تهران بود ازدواج نمود و ثمره این ازدواج دو دختر به نامهای مهبانو و میترا است. ایشان دارای ۳ نوه به نامهای فروزان فیروزان، نیما کیخسروان و سینا کیخسروان است.
امرداد درگذشت بهشتیروان خداداد شهریارزاده ناصری را به خانواده و بازماندگان ایشان آرامش باد گفته شکیبایی و دیرزیوی بازماندگان را از اهورای هروسپتوان خواستار است.
5 پاسخ
درود. بسیار خبر دردناکی بود. آقای شهریارزاده یکی از افتخارات جامعه زرتشتی بودند. روحشون شاد و بهشت برین جایگاهشان باد.
برای خانواده عزیزشان آرامش بسیار آرزومندیم.
درود بر فروهر پاکشان .
انسان پاک اندیش و پاک کرداری بودند.
بهشت آشیان باد
سال تحصیلی ۵۶ – ۵۷ زمانی که دانشجو بودم، یک سال به عنوان دبیر ابزارشناسی و رسم فنی در خدمت ایشان بودم.
دوران سختی بود. من شاهد بودم که در سالهای ۵۷ و ۵۸، مدیریت و اداره فیروزبهرام تا به چه اندازه دشوار بود و ایشان چگونه این مسیولیت سنگین را بر دوش داشتند.
نام و یادشان گرامی
صدای تار میآید، زکوی یار میآید، بسی دلدار میآید
به هشتاد و دو نوروزش، نکو دیدار میآید
تو گویی ارغنون بستند بر هر شاخ و هر برگی
صفای محفل ما، آن خداداد نکو پندار میآید
به زرتشت و اوستایش، اهورامزد تنهایش
ز فیروز و ز بهرامش، نکو کردار میآید
اگر دستم رسد تا در پس مضراب بنوازم…………………………بدرود استاد بی همتا…بیاد همه ی بزرگمنش ها و خوبی هایت…تو زنده ی جاویدی و رفتنت را باور ندارم….
به گوش جان زنم ساغر، نکو دلدار میآید
بیا ساقی و جامم ده، پیامم ده، پیامم ده
نوای کوروش و آرش، نکو گفتار میآید
سال های تحصیلی 56 تا 60 در دبیرستان فیروز بهرام دانش آموز بودم…سال های 57 و 58 شکوه مدیریت یک انسان فرهیخته بنام استاد خداداد شهریارزاده را شاهد بودم، جامعه ی فیروز بهرام سوگوار شخصیتی بی همتا و بی بدیل شد….نام استاد خداداد شهریارزاده در تاریخ فیروز بهرام بیادگار خواهد ماند…
سروده ی ارسالی که مزین بنام استاد می باشد و در هشتاد و دومین سال تاسیس فیروز بهرام در حضور استاد خوانده ام را تقدیم نام و یادش می کنم…خداداد شهریارزاده عاشق و شیدای دبیرستان فیروزبهرام بود و قلب او نگاه و اندیشه ی پاک او در بهشت برین همراه فرزندان پاک سرزمین آریایی و فیروزبهرامی ها….جایگاه ابدی استاد سرشار از عطر و بوی تمام گل های خوشبوی دنیا……خاک پای استاد و شاگرد همیشگی اش….محمد فودازی